"سازمان محیط زیست" به تنهایی نمیتواند بار یک کشور را به دوش بکشد
درحالی که سازمان حفاظت محیط زیست به عنوان متولی محیط زیست کشور شناخته میشود ولی ابزار لازم همانند نیروی انسانی متخصص جهت آموزش را در اختیار ندارد.
به گزارش خبرنگار اجتماعی خبرگزاری تسنیم، بعد از نقدها نسبت به عدم اعتقاد به خرد جمعی در سازمان حفاظت محیط زیست، حواشیها و مشکلات موجود در خصوص انتصاب افراد و جابهجایی افراد در سازمان، شاید یکی از مهمترین نقدهای درون سازمانی، فقدان مشاور به معنای واقعی و یا بر زمین ماندن توصیه مشاوران است.
به گفته کارشناسان؛ مدیران مشورتپذیر موفقتر از مدیران عملگرا هستند. مشاور، در تعریف مدیریتی خود شاخصهایی دارد و بر این اساس، مشاور، فردی است که حداقل در یک زمینه از رئیس خود سرآمدتر است. مشاور حقوق میگیرد تا نقایص کارها را در نشستی خصوصی و درون سازمانی بگوید، پیش از آن که دیگران در محافل عمومی آن را فریاد کنند، به او نیاز است زیرا اشکالات کار مدیران را قبل از اجرا گوشزد کند، یعنی پیش از آن که خرابی بزرگی به بار آید؛ فلذا به نظر میرسد سازمان به شدت نیاز به مشاوران قدر دارد.
متأسفانه، گاهاً در ساختارهایی ضعیف و غیررسمی عنوان مشاور، گاه برای رعایت شأن افراد (به ویژه مدیران برکنارشده) به کار میرود، گاه ابزاری برای تداوم رفاقتها، گاه به مثابه حیاط خلوت مورد استفاده قرار میگیرد، گاه به چشم مدیریت سایه یا روز مبادا دیده میشود و گاه بهانهای برای پرداخت حقوق به یک شخص و برخی داد و ستدها است که رویه نادرستی است.
جدا از این مشکلات درون سازمانی، سازمان محیط زیست به تنهایی نمیتواند بار یک کشور را به دوش بکشد و نیاز به حمایتهای مردمی دارد. در واقع درحالی که سازمان حفاظت محیط زیست به عنوان متولی محیط زیست کشور شناخته میشود لیکن ابزار لازم همانند نیروی انسانی متخصص جهت آموزش، خصوصاً آموزش چهره به چهرهی افراد جامعه (که یکی از موثرترین روش های آموزشی است) را در اختیار ندارد.
در اینجا نقش سازمان های مردم نهاد (سمن)، فعالین محیط زیست و...، پررنگتر میشود. در مجموع سازمانهای مردم نهاد و فعالین محیط زیست بخش مهمی از بدنه سازمان حفاظت محیط زیست در امر آموزش محیط زیست و جلب مشارکتهای مردمی هستند. لذا به منظور بهرهگیری هرچه بیشتر از توان سازمانهای مردم نهاد در پیش برد امر آموزش محیط زیست در سطح کشور، الزامی به نظر میرسد که آموزش محیط زیست همراه با برنامهریزی صحیح در سطح کلان اجرایی شود و مورد ارزیابی قرار بگیرد.
بالغ بر 900 سازمان مردمنهاد زیستمحیطی در کشور فعالیت دارند. بر اساس ماده 66 قانون آئین دادرسی کیفری، برخی سازمانهای مردمنهاد از جمله آنهایی که اساسنامه آنها درباره حمایت از محیطزیست و منابع طبیعی است، میتوانند نسبت به جرایم ارتکابی در زمینههای مختلف اعلامجرم کرده و در تمام مراحل دادرسی شرکت کنند . سوال مهم اینجاست که پویشهای مردمی و سمنهای زیستمحیطی با این سطح از اختیارات در جامعه چقدر تاکنون اثرگذار بودهاند؟
قطعاً بخش عمدهای از پویشهای زیستمحیطی میتوانند بسته به نوع فعالیت در کوتاهمدت و درازمدت بهدرستی فرهنگسازی انجام دهند و جذب مشارکتهای مردمی در آنها تسهیل شود و در جامعه اثرگذار باشند اما در سالهای اخیر تعداد کثیری از سمنهای محیط زیستی ثبت شده و شروع به فعالیت کردهاند اما بازده فعالیت آنها چندان قابل توجه نبوده است.
موفقیت یک NGO در گرو استراتژی و روشی است که برای ارتباطگیری و آموزش محیط زیستی با جامعه هدفش به کار میبرد. بدون دانش و آگاهی، عملی صورت نمیگیرد و در صورت عدم انجام فعالیت، تغییری متصور نخواهد بود با توجه به اعتبار و مشروعیت سازمان های مردم نهاد به نظر میرسد باید نظارتهای بیشتری در روند اعطای مجوز صورت گیرد چرا که در صورتی که سمنی نتواند رسالت خودش را به درستی انجام دهد به گونهای با نتیجهای عکس و هدر رفت هزینه و اشاعه آموزش غلط روبرو خواهیم بود.
در نهایت باید گفت تعیین شاخصهای ارزیابی سمنهای محیط زیستی موجب ارتقا در اشاعه فرهنگ درست محیط زیستی و افزایش کیفیت آموزش محیط زیستی ارائه شدهشان به شهروندان میشود. نظارت مستمر بر عملکرد سمنها، جلوگیری از ادامه حضور سمنهای غیرفعال و ابطال پروانه آنها، تعیین شاخصهای کیفی جهت بررسی عملکرد آموزشی سمنها از اصول حفظ محیط زیست هستند.
لقب فعال محیط زیست دو کلمهای پر معناست که تاکنون مفهوم، ابعاد و شاخصهای آن تعریف نشده است. عدم درک درست از القاب و یا استفاده غلط و نابهجا از این عناوین میتواند لطمهای به اعتماد مردم و سرمایه اجتماعی وارد کند.
اهمیت این مسئله زمانی خودنمایی میکند که فردی که لقب فعال محیط زیست یا دوستدار محیط زیست را روی خود گذاشته از سوی برخی از افراد جامعه که شناخت درستی از واقعیات ندارند، بهعنوان الگویی برای حمایت از محیط زیست یا حیات وحش، طبیعت و زیستگاه مطرح میشود و عوام تصور میکنند عملکرد آن شخص برای حفاظت واقعی از محیط زیست است (ضعف جامعه در زمینۀ آگاهی نسبت به وظایف فردی، دانش محیطزیستی و وضع موجود، نبودن بسترهای مناسب در جامعه ازجمله ضعف در تعاملات گروهی) در صورتی که در اغلب موارد و شاید غیر عامدانه این گونه نیست و موارد بسیاری وجود دارد که به رغم محیط زیستی بودن ژست ها، اما نتایج مخربی داشته است.
در سال های اخیر سازمان محیط زیست جهت برقراری نظم و ساماندهی نسبی در این بحث و جلوگیری از اقدامات رادیکالی اقدام به صدور کارت همیار محیط زیست کرده است و در این خصوص دستورالعمل همیار محیط زیست را نیز تدوین کرده است (این دستورالعمل در راستای تحقق اهداف اصل پنجاهم قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران و در اجرای بند د ماده 6 قانون حفاظت و بهسازی محیط زیست و بند خ ماده 6 قانون شکار و صید و به منظور مشارکت مردمی و بهرهگیری از ظرفیت عمومی در امر حفاظت محیط زیست و توسعه فرهنگ زیست محیطی در میان اقشار و گروه های مختلف مردمی و نهایتاً جلب حمایت و همکاری آن دسته از داوطلبین که علاقمند به حفاظت محیط زیست از طریق همکاری افتخاری با سازمان حفاظت محیط زیست است).
اگرچه این ساختار پیر و فرسوده به تنهایی و بدون پشتوانه مردم قادر به پیشرفت نخواهد بود اما و در این امر مهم نیز سازمان حفاظت محیط زیست کوتاهی داشته است و تعریف درستی از فعال محیط زیست، دوستدار محیط زیست و یا کلماتی از این جنس به مردم ارائه نداده است و نکته مهم دیگر این است که استعدادیابی هم در میان افراد مستعد و حامی محیط زیست صورت نگرفته است.
آیا یک فعال محیط زیست باید به مسائل تخصصی به تنهایی ورود کند یا با نظارت افراد متخصص میتواند در مواردی که نیاز به مجوزهای خاص ندارند ورود کند؟ آیا سازمان محیط زیست پس از صدور کارت همیار محیط زیست نظارتی بر اقدامات و محتوای ارائه داده شده توسط فعالین محیط زیست در کشور دارد؟
در حال حاضر با چه شاخصهایی سمنها و فعالین محیط زیست را ارزیابی میکند؟ آیا سازمان برای بهبود وضع فعلی به برگزاری کارگاه های مهارتآموزی و دورههای آموزشی ویژه افراد سمنها و علاقمندان فعالیت در این حوزه پرداخته است؟
مسائل محیط زیستی بر عکس ظاهر سادهای که دارند کاملاً چندوجهی و پیچیده هستند لذا هدایت و در دسترس قرار دادن محتوای مناسب به همیاران محیط زیست و سازمانهای مردم نهاد میتواند بخش اعظمی از مشکلات را سامان دهد.
اگرچه جنس کار فعالین محیط زیست داوطلبانه و بدون دستمزد است اما اظهار نظر شخصی افراد صرفاً علاقمند به محیط زیست در صورت عدم ساماندهی و نظارت توسط افراد متخصص این حوزه، تیغ دو لبه برای محیط زیست است، هم پتانسیل لطمه زدن ناخواسته به محیط زیست را دارد و میتواند کار سازمان محیط زیست را سخت کند و هم میتواند باعث القای حس یاس و ناامیدی میان دوستداران فعال در این حوزه شود؛ (مثلاً زمانی که یک فعال محیط زیست با انجام یک اقدامی نادرست بازخواست شود!)
لذا توصیه میشود افراد مستعد و توانمند و در واقع افرادی که تمایل به همکاری دارند در درجه اول توسط سازمان محیط زیست استعداد سنجی شوند سپس با توجه به پتانسیلی که دارند یا به صورت انفرادی و با عنوان همیار محیط زیست در کنار یک منتور یا هدایتکننده محیط زیستی و یا ساماندهی و معرفی به سازمان های مردم نهاد موجود و یا حتی تأسیس سازمان های مردم نهاد جدید که این هم در کنار یک منتور یا مربی، هدایت کننده محیط زیستی باشد، صورت پذیرد تا زمان و انرژی سرمایه اجتماعی هدر نرود و فعالیتشان موثر واقع شود.
الهه پهلوان؛ کارشناس ارشد برنامهریزی محیط زیست و عضو بنیاد حفاظت از محیط زیست و حیات وحش ایران
انتهای پیام/