تکمیل مأموریت امیرالمومنین (ع) در زمان رجعت / سه استدلال رجعت

مأموریت اهل بیت علیهم‌السلام منحصر در حیات مادی ایشان نبود بلکه باید عرصه‌ای باشد تا در خلال آن، هر یک از ائمه بروزات معجزه‌گون خود را در راستای برنامه‌های الهی در حد وسیع به منصۀ ظهور بگذارند و از این رهگذر بشریت را به محضریت پروردگار برسانند.

به گزارش خبرنگار فرهنگی  خبرگزاری تسنیم، موضوع رجعت از اساسی‌ترین آموزه‌های دین مبین اسلام است و منظور از آن، زنده شدن عده‌ای از اموات و شهدا و انبیاء و در اوج ایشان، بازگشت شگفت‌انگیز اهل‌بیت عصمت و طهارت علیهم‌السلام به دنیا در قبل و بعد از عصر ظهور امام مهدی عجل‌الله تعالی فرجه است. این امر به به قدری اهمیت دارد که به اذعان علمای شیعه، هرکه آن را قبول نداشته باشد، از دین خارج شده است.

علّامه مجلسى در حق‌الیقین مى‌گوید: «بدان که از جمله اجماعیّات شیعه، بلکه ضروریّات مذهب فرقه محقّه، حقّانیت رجعت است». (حق الیقین: ج2، ص 335) و در جاى دیگر مى‌گوید: «به گمان من، کسى که در امثال این موضوع شک کند، در امامان دین، شک کرده است» (بحار الأنوار: ج 53، ص122). شیخ حرّ عاملى در کتاب رجعت خود مى‌گوید: «صحّت رجعت، از ضروریات مذهب امامیه است. همه علماى معروف، نویسندگان مشهور بلکه عموم مردم مى‌دانند که این، جزء مذهب شیعه است.» وى سپس نام کسان بسیارى را مى‌برد که در باب رجعت، کتاب نوشته‌اند و اوّلین آنها، سلیم بن قیس هلالى است که از امیر مؤمنان علیه‌السلام روایت مى‌کند و مى‌گوید: «کار به جایى رسید که یقین من به رجعت، کمتر از یقینم به قیامت نبود.» (دانشنامه امام مهدی عجّل الله فرجه،جلد8، صص36 ــ 82) 

اما اندیشۀ رجعت سه پیام و یا سه استدلال مهم را در پی دارد که منجر به پذیرش قلبیِ انسان‌های با ایمان می‌شود: 
اول اینکه شیعیان و مؤمنانِ به عترت را به آرزوی‌شان مبنی بر همراهی با اهل بیت وحی علیهم‌السلام می‌رساند که این امر را خداوند با رجعت ائمه همراه با شعیان‌شان محقق می‌کند، همچنان که محتوا و پیام دعای عهد امام صادق علیه‌السلام گویای همین مسئله است.  
دوم اینکه مأموریت اهل بیت علیهم‌السلام منحصر در حیات مادی ایشان نبود بلکه باید عرصه‌ای باشد تا در خلال آن، هر یک از ائمه علیهم‌السلام بروزات معجزه‌گون خود را در راستای برنامه‌های الهی در حد وسیع به منصۀ ظهور بگذارند و از این رهگذر بشریت را به محضریت پروردگار برسانند.

جالب است که این معنا را در روایتی از امام باقر علیه‌السلام اینگونه می‌خوانیم که راوی از ایشان دربارۀ آیۀ «کَلَّا لَمَّا یَقْضِ ما أَمَرَهُ»؛ یعنی اینچنین نیست،  هنوز آنچه را به او امر شده به جا نیاورده است. (عبس 23) پرسید «فدایت شوم، چه زمانی آن را به انجام می‌رساند»؟ امام فرمود  در خصوص امیرالمؤمنین علیه‌السلام نازل شد. منظور از آیه‌ی «کَلَّا لَمَّا یَقْضِ مَا أَمَرَهُ»، در زندگی دنیوی اوست. سپس بعد از به قتل رسیدنش در دورۀ رجعت درنگ خواهد کرد، سپس در دورۀ رجعت باز خواهد گشت و آنچه را خداوند به آن امر کرده‎ بود، به انجام می‌رساند. (تأویل الآیات الظاهرة فی فضائل العترة الطاهرة، ص740) از این جهت است که رجعت امیرالمؤمنین علیه‌السلام جلوه‌هایی خاص دارد، تا آنجا که  در روایتی خود آن حضرت می‌فرماید صاحب بازگشت‌های متعدد و یا خود را بانی رجعت‌ها از جانب خداوند معرفی کرده و می‌فرماید: «أَنَا صَاحِبُ‏ الْکَرَّات‏»؛ یعنی من صاحب رجعت‌ها هستم. 

سوم اینکه مسئلۀ رجعت، اعتقادی است که می‌گوید زمین تا قیامت هـیچ گاه خـالی از حـجت الهی باقی نمی‌ماند و از سویی بنا بر اسناد روایی، امـام زمـان عجل‌الله تعالی فرجه بعد از ظهور، زندگی جاودانه نداشته و از دنیا رحلت می‌کند و برای آنکه امر الهی در پهنه عالم معطل نماند، درنتیجه، بازگشت ائمه اطهار علیهم السلام به عنوان صاحبان امر و حـکومت ایـشان تـا زمان فرا رسیدن قیامت امری لازم و مسلم است تا حدی که امام صادق علیه السلام در اهمیت اعتقاد به رجعت می‌فرماید:«لَیسَ مِنَّا مَن لَم یؤُمِنُ بِکرَّتنَا»؛ هر کس به رجـعت مـا ایمـان نداشته باشد، از ما نیست. (من لا یحضره الفقیه، ج‏3، ص458)

انتهای‌پیام/ 

واژه های کاربردی مرتبط
واژه های کاربردی مرتبط