خسرو شکیبایی و حسینیه قنات آباد تهران/ بازیگری که استکان‌های هیئت را می‌شست + فیلم

امروز درگذشت خسرو شکیبایی ما را به یاد خاطره‌ای انداخت از پیرغلام هیئتی که می‌گفت این هنرمند به یادماندنی سینما، تئاتر و تلویزیون در هیئت قدیمی تهران استکان و نلبکی‌ها را می‌شست و برای عزاداران امام حسین(ع) آماده می‌کرد.

به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، وقتی 7 فروردین‌ماه یا 28 تیرماه فرا می‌رسد ناخودآگاه یاد آن حمید هامون سینمای ایران می‌افتیم. صدای زیبا و دلنشین عمو خسرو علاوه بر نقش‌آفرینی‌های ماندگارش در خاطره‌ها مانده و می‌ماند. خسرو شکیبایی 7 فروردین‌ماه 1323 در خیابان مولوی تهران بدنیا آمد. در شناسنامه نامش «خسرو» است اما خانواده و نزدیکان، او را «محمود» صدا می‌کردند.

خادمی در هیئت

 

شاید در کنار شناسنامه بازیگری و هنری‌اش نکته‌ای بیش از بقیه توجه مخاطبین را جلب کند. بارها نام بسیاری از هنرمندان به گوش رسیده که یا خودشان بانیان برگزاری مجالس عزاداری بوده‌اند و یا در هیئت‌های عزاداری حضور پیدا می‌کنند. تصاویرشان هم بارها در فضای‌مجازی دست به دست شده است. اما اتفاقی که امیرحسین مدرس درباره خادمی خسرو شکیبایی در هیئت قدیمی تهران روایت می‌کند بیش از پیش به نظر می‌آید.

 

البته پیرغلامی سال‌ها پیش در قنات‌آباد تهران این نکته را روایت کرد که خسرو شکیبایی استکان و نلبکی‌های هیئت قنات‌آباد را می‌شست؛ زمانی که آب گرم نبود و با آب سرد این کار را انجام می‌داد. برف هم یک متر و نیم روی زمین نشسته بود. بعدها امیرحسین مدرس این روایت را به گونه‌ای دیگر تعریف کرد. روایتی که خسرو شکیبایی از مرحوم اکبر ناظم به او گفته بود و ماجرای حسینیه نوباوگان قنات آباد تهران که تکان‌دهنده بود.

امیرحسین مدرس می‌گفت: می‌دانستم خسرو شکیبایی بچه قنات‌آباد است و اکبر ناظم را می‌شناسد. شب اولی که سر ضبط ما آمد (برنامه‌ای که ویژه ایام محرم ضبط می‌شد) دو قطعه را برای او پخش کردیم به پهنای صورت اشک می‌ریخت. شاید به شما بگویم گریستن خسرو شکیبایی تا 40 دقیقه طول کشید؛ در صورتی‌که قطعه‌ها 5، 6 دقیقه‌ای بودند. ما دو قطعه را برای او پخش کردیم این‌گونه گریه می‌کرد و وقتی حال او جا آمد برای ما خاطره‌ای تعریف کرد. 

گوینده رادیو و تلویزیون خاطره را این‌گونه ادامه داد: خسرو شکیبایی برای ما تعریف کرد که در هیئت قنات آباد تهران چه می‌گذشت. می‌گفت وقتی از درِ هیئت قنات آباد قدیم وارد می‌شدیم سمت راست پیرمردی بود کفش‌ها را جُفت می‌کرد و وارد می‌شدی بساط چایی بود و کسی چایی می‌ریخت. بچه‌ای استکان‌ها را می‌شست و می‌گذاشت کنار آبدارچی هیئت؛ آن بچه من بودم.

مواجهه با حاج اکبر ناظم در تاکسی

مدرس همچنین به خاطره‌ای اشاره کرد که خسرو شکیبایی از اکبر ناظم داشت و این‌چنین گفت: خسرو شکیبایی می‌گفت یک بار به سمت تئاتر می‌رفتم در تاکسی نشستم به محض نشستن با حاج اکبر ناظم خیلی اتفاقی روبرو شدم. خبر داشت هنری شدم؛ مرا محمود صدا زد (در محله خسرو شکیبایی را محمود صدا می‌زدند) و سخنی گفت تا به امروز در گوش من زنگ می‌زند. "هرکسی می‌خواهی باش و هرجایی می‌خوهی بروی برو اما یادت نرود که یک امام حسین(ع) بیشتر نداریم."

شکیبایی در ساعت 4 صبح جمعه 28 تیرماه 1387 در سن 64 سالگی در اثر بیماری عارضه قلبی در بیمارستان پارسیان تهران درگذشت و در قطعه هنرمندان بهشت زهرا دفن شد؛ او مدت‌ها از عارضه دیابت رنج می‌برد. شبکه نمایش سیما در سالگرد درگذشت این هنرمند فقید، فیلم «کیمیا» را ساعت 19 به بینندگان خود هدیه می‌کند.

نگاهی به شناسنامه بازیگری خسرو شکیبایی

پدر خسرو سرگرد ارتش بود و وقتی او 14 ساله بود بر اثر سرطان از دنیا رفت. او پیش از اینکه وارد عرصه تئاتر شود، در حرفه‌هایی چون خیاطی و کانال‌سازی و آسانسورسازی کار می‌کرد. در 19 سالگی برای اولین بار روی صحنه تئاتر رفت و بعد از مدتی به عباس جوانمرد، معرفی و به صورت کاملاً حرفه‌ای بازیگر تئاتر شد.

وی فارغ‌التحصیل بازیگری دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران بود و فعالیت هنری خود را از سال 1342 با بازیگری تئاتر آغاز کرد، 5 سال بعد یعنی در سال 1347 وارد حرفه دوبلوری شد. فعالیت حرفه‌ای در سینما را با بازی در فیلم خط قرمز (مسعود کیمیایی، 1361) آغاز کرد. خسرو شکیبایی نزدیک به 40 فیلم سینمایی بازی کرد. بازی در نقش حمید هامون  داریوش مهرجویی یکی از ماندگارترین نقش‌هایی است که او ایفا کرده‌است. پس از این فیلم نامش سرزبان‌ها افتاد و برای این نقش‌آفرینی از هشتمین جشنواره فیلم فجر سیمرغ بلورین دریافت کرد. 

سیمرغ‌های عمو خسرو

خسرو شکیبایی برای بازی در فیلم کیمیا (احمد رضا درویش، 1373) بار دیگر برنده سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول از سیزدهمین جشنواره فیلم فجر شد. او سومین سیمرغ خود را هم را برای بازی در نقش عادل مشرقی فیلم سالاد فصل (فریدون جیرانی) گرفت. از آخرین افتخارات شکیبایی هم دیپلم افتخار برای فیلم اتوبوس شب (کیومرث پوراحمد) بود. شکیبایی آخرین جایزه‌اش را از ششمین جشن ماهنامه «دنیای تصویر» برای بازی در فیلم "کاغذ بی خط" دریافت کرد.

پس از گذشت نزدیک به 22 سال از اولین حضورش در فیلم کیمیایی، در فیلم حکم (1383) باری دیگر در فیلم وی در کنار عزت‌الله انتظامی ایفای نقش کرد. در 9 تیرماه 1387 در دومین جشن منتقدان سینمایی، جایزه یکی از برترین بازیگران سی سال سینمای پس از انقلاب را گرفت. او همچنین در بیست و ششمین دوره جشنواره فیلم فجر، بازیگر و گوینده تیزر جشنواره بود.

حضور در تلویزیون با نقش شهید مدرس

او در تلویزیون، سریال‌هایی چون کوچک جنگلی، مدرس، روزی روزگاری، خانه سبز، کاکتوس، آواز مه، تفنگ سر پر و در کنار هم به ایفای نقش پرداخت. آخرین نقش‌آفرینی این هنرمند در فیلم تلویزیونی پیوند (سعید عالم‌زاده) و آخرین نمایش فیلمش، آشیانه‌ای برای زندگی (حمید طالقانی) بود که به مناسبت روز پدر از تلویزیون پخش شد.

اولین بازیگری بود که نقش آیت‌‎الله مدرس را در تلویزیون بازی کرد. هوشنگ توکلی این تئاتر تلویزیونی را سال 1366 ساخت و در اقدامی عجیب از خسروشکیبایی دعوت به همکاری کرد. قدرت بیان این بازیگر و نزدیک شدن او به این چهره تاریخی، تصویری ماندگار از او به جا گذاشت. یکی از مسائلی که باعث شد بازی شکیبایی در این نقش بیشتر به چشم بیاید، مونولوگ طولانی و معروف مدرس با بازی او در مجلس بود.

روزی روزگاری و تجربه دیگر با «سیما»

خسرو شکیبایی با تجربه بازی در «مدرس»، بعد از بازی در «هامون»، دوباره به تلویزیون آمد و در «روزی روزگاری» بازی کرد. امرالله احمدجو این نقش را برای جمشید هاشم‌پور نوشته بود و و حتی فیلمنامه را هم در اختیار او گذاشته بود اما نهایتاً امکان همکاری فراهم نشد و به او پیشنهاد داده‌اند به خاطر بازی درجه یک شکیبایی در «هامون» از او دعوت به همکاری کند.

خود احمدجو جایی تعریف کرده که «خسرو دو ماه طول کشید تا جلوی دوربین بیاید. در تمام این مدت او با گریم سرصحنه می‌آمد و تماشاچی بود. مدام فیلمنامه دستش بود و مدام می‌خواند، تا جایی که اشرافش از من بر فیلمنامه بیشتر بود.» جالب اینجاست که خیلی از عوامل این سریال در خاطراتشان از پشت صحنه سریال «روزی روزگاری» تعریف کرده‌اند که شکیبایی تنها بازیگری بوده که از ابتدا تا انتهای کار، حتی موقع تعطیلات هم لوکیشن را ترک نکرده و به شهرش برنگشته. چون معتقد بوده اگر از شهر بیرون برود از این حال و هوا بیرون می‌آید.

«خانه سبز» و فصل جدیدی از شکیبایی

بدون هیچ‌شکی، درخشان‌ترین نقش خسرو شکیبایی در تلویزیون، همان رضای محبوب «خانه سبز» بود. این نقش نقطه عطف جدیدی در کارنامه بازیگری شکیبایی به شمار می‌رفت و باعث شد بعد از «هامون» یک بار دیگر با رفتار و احساسات و بغض‌ها و دیالوگ‌های ارزشمندش در ذهن مخاطبان ماندگار شود و برای همیشه در خاطرات آن‌ها بماند.

خود بیژن بیرنگ در مصاحبه‌ای گفته بود: «وقتی خسرو شکیبایی به سریال «خانه سبز» آمد، یک سوپراستار معروف بود. وقتی بازی می‌کرد دست و پای ما می‌لرزید که آقای شکیبایی در سریال ما بازی می‌کند. او واقعاً به کار، جملات، مفاهیم، بازی و کارگردانی معتقد بود.» درست است که «خانه سبز» الان بعد از گذشت سال‌ها تا حدودی شعاری به نظر می‌رسد و شاید دلچسب مخاطبان نسل جدید نباشد اما با این حال هنوز هم قدرت و جذابیت سریال مدیون بازی شکیبایی و احساسات عمیق و واقعی اوست که در کل سریال جریان دارد.

انتهای پیام/

واژه های کاربردی مرتبط
واژه های کاربردی مرتبط