نتانیاهو و تشکیلات خودگردان؛ از انکار تا مهار

بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر رژیم اسرائیل هیچگاه تشکیل دولت مستقل فلسطینی را به عنوان هدف مذاکره و روند سازش با فلسطینیان نپذیرفته و حاضر نیست تحت هیچ شرایطی برای تشکیلات خودگردان به رهبری محمود عباس استقلال سیاسی قائل شود.

به گزارش گروه بین‌الملل خبرگزاری تسنیم، رفتار و مواضع سیاسی بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر رژیم صهیونیستی در قبال مجموعه مذاکره با فلسطینیان، «توافق اسلو» و نهایتاً سازش و تأسیس «تشکیلات خودگردان فلسطینی» به رهبری محمود عباس از سال 1993 تاکنون را می‌توان به دو دوره متفاوت تقسیم کرد؛ دوره نخست از سال 1993 آغاز می‌شود و تا سال 2009 به طول می‌انجامد و دوره دوم آن از سخنرانی نتانیاهو در دانشگاه بار – ایلان تاکنون ادامه یافته است.

دوران انکار توافق اسلو؛ 1993 - 2009

توافق ننگین سازش کمپ دیوید سال 1978 سنگ بنای مذاکرات اسلو را بنا نهاد. اگرچه توافق کمپ دیوید در زمان حاکمیت حزب لیکود رقم خورد اما از آن هنگام تا سال 1992 چند بار دیگر قدرت در رژیم صهیونیستی میان این حزب و اردوگاه چپ دست به دست شد. در انتخابات سال 1992 نیز حزب کارگر به رهبری اسحاق رابین موفق شد با اختلاف 6 کرسی بر حزب لیکود پیروز شود و دیگر بار زمام امور را به دست گیرد. یک‌ سال بعد وقتی مذاکرات روند سازش اسلو میان سازمان آزادی بخش فلسطین و رژیم اشغالگر قدس آغاز شد نتانیاهو، رهبر اپوزیسیون بود.

او روند سازش اسلو را از دو منظر مورد انتقاد قرار می‌داد، اولاً از این منظر که طبق این توافق کلیه مناطق A ،  B و  C کرانه باختری در طول 5 سال قرار بود به تشکیلات خودگردان فلسطینی واگذار شود و رژیم صهیونیستی حق بازگشت به این قلمرو را نداشت و دوم اینکه طبق مفاد این توافق چشم انداز تشکیل یک «دولت مستقل» برای تشکیلات خودگردان تعریف می‌شد (هرچند هیچ یک از این دو مورد هیچ گاه محقق نشد و روی کاغذ باقی ماند). بی بی روز پنجم سپتامبر 1993 با انتشار مقاله‌ای تحت عنوان «صلح در زمان ما؟» در روزنامه نیویورک تایمز مخالفت خود با روند مذاکرات میان دو طرف اعلام کرد و کابینه رابین را به واگذاری امتیازات زیاد به فلسطینیان متهم کرد. او در این مقاله می‌نویسد: «ابتدا به ما گفته شد این توافق قرار است محدود به غزه تا اریحا باشد. اما تنها در عرض 9 ماه اسرائیل باید از همه شهرهای کرانه باختری را ترک کند و مدتی بعد کنترل کلیه این شهرها به سازمان آزادی‌بخش فلسطین خواهد رسید.»

 نتانیاهو در بخش دیگری از این یادداشت مدعی می‌شود تازه این هنوز بزرگ‌ترین خطر توافق رابین و عرفات نیست؛ بلکه تهدید واقعی زمانی خود را نشان خواهد داد که سازمان آزادی‌بخش فلسطین به یک دولت عربی دارای شناسایی بین المللی مبدل گردد.

 به زعم نتانیاهو تبدیل شدن تشکیلات خودگردان به یک دولت رسمی در قلمرو مرزهای 1967 باعث می‌شود رژیم صهیونیستی از سمت شرق به شدت با آسیب امنیتی روبه‌رو شود و ارتش‌های متخاصم بتوانند در کرانه باختری (که دیگر مبدل به قلمرو یک دولت مستقل شده) پایگاه نظامی ایجاد کرده و جنگی تمام عیار را علیه دولت یهود به راه اندازند. مخالفت‌های نتانیاهو نتوانست مسیر سازش را متوقف کند، اما با ترور رابین توسط ییگال عمیر در نوامبر 1995 و سپس شکست حزب کارگر در انتخابات سال 1996 این روند مطابق انتظار همگان عملا بدون نتیجه ماند.

نتانیاهو در سال 1996 برای نخستین بار نخست وزیر شد و تا سال 1999 در این مقام باقی ماند. اگرچه مسیر سازش در دوره نتانیاهو نیز ادامه یافت و مثلاً «یادداشت تفاهم رودخانه وای[1]» روز 28 اکتبر 1998 در آمریکا به امضای یاسر عرفات و نتانیاهو رسید. طبق این تفاهم نامه قرار شده بود اسرائیل در سه مرحله از بخشی از سه ناحیه کرانه باختری عقب‌نشینی کرده و آن را در اختیار تشکیلات خودگردان قرار دهد، اما در عمل اسرائیلی‌ها تنها از 3 درصد مناطق عقب نشینی کردند و پس از آن بارها بدون اطلاعات و رضایت تشکیلات خودگردان در هر سه ناحیه اقدام به عملیات نظامی کردند.

از سوی دیگر می‌توان گفت چنانچه بی بی در همین مقاله نیز اعلام کرده، تنها و تنها با تشکیل یک مجموعه نهاد برای رسیدگی به امور مدنی و کیفری و حقوقی فلسطینیان بدون برخورداری از استقلال سیاسی موافق است. نتانیاهو با پیش کشیدن مفهوم «خودمداری[2]» و «خودمختاری داخلی» از نهایت امتیازی که برای فلسطینیان قائل است رونمایی می‌کند. او معتقد است وجود چنین نهادی که به‌جای رژیم اسرائیل، چالش‌های امنیتی را برطرف سازد و اداره اقتصادی و حقوقی و مسائل شهری و مدنی فلسطینیان را برعهده گیرد کاملاً با منافع تل آویو همسویی دارد.

مهار به جای انکار!

نتانیاهو سال 1999 در انتخابات شکست خورد و دیگر بار قدرت را از دست داد. بازگشت او به قدرت 10 سال به طول انجامید تا اینکه در انتخابات سال 2009 علی‌رغم اینکه حزب لیکود از کادیما یک کرسی کمتر به دست آورده بود، اما پس از اینکه زیپی لیونی موفق به تشکیل کابینه نشد فرصت به نتانیاهو رسید و او موفق به تشکیل ائتلاف شد. نتانیاهو اما در ژوئن 2009 (4 ماه بعد از انتخابات) در دانشگاه بار-ایلان تل آویو سخنرانی مهمی ایراد کرد و طی آن برای نخستین با تشکیل دولت مستقل فلسطینی (به شرط غیرنظامی بودن) موافقت کرد.

رویه و مواضع نتانیاهو در 14 سالی که از این سخنرانی گذشته نشان می‌دهد، موافقت لفظی او با تشکیل دولت مستقل فلسطینی صرفاً برای افزایش امکان مهار ایده دو کشوری بوده است. در واقع تحولات منتهی به توافق اسلو به نتانیاهو ثابت کرد برای اینکه بتواند بر روند سازش تأثیرگذار واقع شده و امتیازات نیم‌بندی که فلسطینیان در این توافق دریافت کرده بودند را از حیز انتفاع ساقط کند، باید خود را موافق آن نشان دهد.

وقتی توافق اسلو در سال 1993 امضا شد تعداد صهیونیست‌های ساکن کرانه باختری بالغ بر 110 هزار نفر می‌شد. این تعداد در سال 2009 به حدود 300 هزار نفر رسید و در سال 2020 حدود 500 هزار نفر ارزیابی شده است. از سوی دیگر تعداد شهرک‌های صهیونیست‌نشین نیز در طول این سال‌ها افزایش قابل توجهی یافته و امروز به 144 شهرک رسیده است. به این ترتیب سیاست نتانیاهو در طول سال‌های پس از 2009 تلاش برای تغییر تدریجی واقعیت‌های میدانی و دیکته کردن خواسته‌های رژیم اشغالگر به فلسطینیان و جامعه جهانی بوده است.

نتانیاهو و آینده تشکیلات خودگردان

در پی بازگشت نتانیاهو به قدرت در اواخر سال گذشته میلادی مناسبات رژیم اسرائیل با تشکیلات خودگردان به رهبری محمود عباس دیگر بار به موضوعی مهم مبدل شده است. در ماه ژوئن نتانیاهو یک بار دیگر درباره تشکیلات خودگردان صحبت کرد و بر نکاتی تأکید داشت که دیگر بار کلیه وجوه دیدگاه او در این زمینه را آشکار می‌سازد. بی بی در نشست کابینه رژیم صهیونیستی گفت: «اسرائیل به تشکیلات خودگردان نیاز دارد و به ویژه هرجا که این تشکیلات با مسائل و چالش‌های امنیتی روبه‌رو می‌شود و در این زمینه موفق است، در واقع این کار را برای ما انجام می‌دهد.» نتانیاهو همچنین خوستار اعطای کمک‌های اقتصادی و مالی به تشکیلات خودگردان برای تقویت این نهاد و فاصله گرفتن آن از بحران فروپاشی است. اما هر زمان که انگیزه های نیم‌بند رهبران این تشکیلات برای تبدیل شدن به یک دولت مستقل مطرح شود، نتانیاهو قویاً در برابر آن می‌ایستد.

از سوی دیگر با نزدیک شدن به سال‌های پایانی عمر سیاسی محمود عباس 87 ساله، تشکیلات با بحران جانشینی روبه‌روست و فقدان وجود یک آلترناتیو مورد اجماع و البته کم‌خطر باعث شده نگرانی‌های زیادی برای اسرائیلی‌ها به وجود بیاید که خروج ابومازن از قدرت به انحلال یا چنددستگی درون این تشکیلات منجر شود.

تشدید سیاست‌های تبعیض آلود و برنامه‌ریزی رسمی برای «الحاق کرانه باختری» به قلمرو رژیم صهیونیستی نیز یکی از دیگر اضلاع تأثیرگذار بر آینده این تشکیلات خواهد بود؛ زیرا مبنای توافق اسلو بر شکل‌گیری دولت مستقل فلسطینی در کرانه باختری و نوار غزه است و لذا هرگونه اقدام رژیم اسرائیل برای الحاق جزئی یا کلی این منطقه به معنای از میان بردن اندک مبنای باقی مانده از این توافق خواهد بود. در چنین شرایطی انتظار می‌رود نداها و درخواست‌های زیادی در درون کرانه باختری برای اعلام انحلال تشکیلات خودگردان و بازگشت سازمان آزادی‌بخش فلسطین به استراتژی مبارزه و یا وقوع «انتفاضه سوم» بلند شود. همزمان با این روند، میزان محبوبیت تشکیلات خودگردان و رهبران آن در کرانه باختری نیز در حال افول است و ایده مقاومت به شدت در این منطقه محبوبیت پیدا کرده است. انتظار می‌رود این رویداد نیز در آینده چالش‌هایی غیرقابل پیش‌بینی را برای تشکیلات خودگردان و رژیم اسرائیل ایجاد کند.

 

[1] Wye River Memorandum

[2] Self-rule

واژه های کاربردی مرتبط
واژه های کاربردی مرتبط