گریههای مهران غفوریان در برنامه محرمی/ پدرم از کفش جفتکردن در هیئت شفا گرفت + فیلم
مهران غفوریان در برنامه محرمی خاطراتی از دوران هیئت خودش مطرح کرد و گفت: من درباره امام حسین(ع) شایدی نیستم و خیلی مطمئن هستم امام حسین(ع) مرا دوست دارد. با هیچ چیز ایشان را عوض نمیکنم.
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، پس از پخش برنامه «مهلا» در ماه محرم سالهای گذشته که با استقبال گسترده مخاطبان روبهرو شد، بار دیگر این برنامه با اجرای محمدحسین پویانفر ساخته میشود. اولین قسمت آن با حضور مهران غفوریان و سیدعلی مومنی (مداح) پخش شد که بازتابهای زیادی داشت.
این برنامه هر شب به صورت اینترنتی پخش میشود. مهران غفوریان در این گفتوگو با پویانفر به نکات جالبی اشاره کرده که بخشی از آنها به همراه ویدئو در ادامه آمده است. او در این گفتوگو تأکید کرد: میدانید من از چه زمانی امام حسینی شدم ما یک هیئتی داشتیم در محله قدیمیمان در تهران، شهرک دریا بودیم. پدر من خدا رحمتش کند و روحشان شاد. خیلی دلم برای او تنگ شده، قرار بود عمل قلب کند همان عملی که خودم کردم. البته آن موقع ایران این عمل انجام نمیشد.
وی خاطرنشان کرد: همیشه سر کوچهمان یک خانه خرابهای بود؛ انگار یک کسی پولی گذاشته بود این خانه نیمهکاره ماند و این خانه خرابه در دهه اول محرم آباد میشد. آن سال نیت کردم گفتم من برای سلامتی بابام یک کاری در هیئت انجام بدهم. بانیان هیئت یادم دادند و امیدوارم سالم باشند هرجا هستند عزاداری یاد گرفتند و همیشه دستبوسشان هستنم. آنها یادم دادند اینجا نیت کن و هرچه میخواهی. وقتی رسیدم و آمدم شروع کنم آبدارخانه پُر است و چهار نفر ایستادند و آدم هم اضافه نمیکنند. من یادم است مسئولیت گرفتن در دسته، خیلی ریز ریز مسئولیت گرفتم. بعداً متوجه شدم خود امام حسین(ع) این مسئولیتها را به من داده آبرو برای دسته و هیئت سعی کردیم داشته باشیم و لیاقت داشتم.
غفوریان همچنین به روایت ماجرایی اشاره کرد که وارد هیئت شد و دنبال مسئولیت بود اما همه مسئولیتها از قبل تقسیم شده بود. همینطور که دمِ درِ هیئت نشسته بود شخصی به نام رضا مرادی را میبیند. از مرادی میخواهد مسئولیتی در هیئت داشته باشد و نیت گرفته تا پدرش از زیر عمل قلب زنده برگردد. او به مهران غفوریان میگوید چرا فکر میکنی اینجا مسئولیتی نیست؟
غفوریان اینطور روایتش را ادامه میدهد: آن موقع جاکفشی و اینها نبود به من گفت این کفشها همه روی هم روی هم قرار گرفته و اینها را جُفت کن. به عبارتی نظاممند شوند. شاید تکراری باشد در فیلمی دیده باشید برای من است. من از اینجا نوکری خیمه امام حسین(ع) را یاد گرفتم.گفتم کفش جفت کنم خیلی کار قشنگی است. آنقدر به چشم امام حسین میآید. رفته رفته مسئولیتهای دیگری گرفتم، به آبدارخانه رفتم و پدرم سالم برگشت.
او در بخش دیگری از این گفتوگو بغضش شکست؛ زمانی که گفت: من درباره امام حسین(ع) شایدی نیستم و خیلی مطمئن هستم امام حسین(ع) مرا دوست دارد. با هیچ چیز ایشان را عوض نمیکنم. خدا را شکر میکنم در هیئت امام حسین(ع) نفس کشیدم، سه پایه چلچراغ کشیدم و چند سالی هم علامتکش بودم. یادم میآید زنداییام که در خارج از کشور زندگی میکرد و بعد از سالها آمد یک روز مرا در هیئت دید. رفت برای من هیکلی خرید. این کارِ او برای من عجیب بود خدا رحمتش کند. هنوز این هیکلی را با خودم دارم و علامتکش هیئت شدم. این آبرو را امام خسین به من داد. آن موقع مهران غفوریان معروف نبودم و بعداً امام حسین(ع) این مهران غفوریان را به من داد.
در ادامه گفتوگو سیدعلی مومنی در کنار مهران غفوریان میهمان دیگری این برنامه بود روضهای خواند.
انتهای پیام/