چرا قطع رابطه با سوئد ضروری است؟
برای دومین بار در هفتههای اخیر، یک شهروند سوئدی با مجوز و حفاظت پلیس سوئد به قرآن کریم اهانت کرد. این مسئله در حالی برای دومین بار رخ داد، که درهفتههای اخیر اعتراضات گستردهای در میان امت اسلامی نسبت به وقوع این اهانت ایجاد شده بود.
به گزارش گروه بینالملل خبرگزاری تسنیم، سید حسن نصر الله، دبیر کل حزب الله لبنان در اعتراض به رویداد پیش آمده، از کشورهای اسلامی خواست سفرای سوئد را از این کشورها اخراج کنند. از آنجایی که بیشتر روابط خارجی سوئد با کشورهای غیر اروپایی در جهان، به دلیل اعتبار قدرت نرم سوئد ایجاد شده، این رویداد خسارت سنگینی برای این کشور محسوب میشود. اما چنین اتفاقی، چه معنایی برای ایران دارد؟
برای هیچ مسلمانی در بعد فردی تردیدی نیست که چرا باید اقدام اخیر سوئد مورد محکومیت قرار بگیرد. با این حال صرف نظر از احساسات مربوط به غیرت دینی، مسئله اخیر از نظر روابط بین المللی ایران هم از جنبههایی حائز اهمیت است. در درجه اول دفاع از قرآن به صورتی که شامل برخوردی جدی با سوئد باشد عین تامین منافع ملی ایران است.
بر خلاف برخی اظهار نظرهای نه چندان دقیق در مورد جدایی ایدئولوژی از منافع ملی، باید توضیح داد که ایدئولوژی بخشی از منافع ملی کشورها را تشکیل میدهد. منافع ملی چهار نوع دارد که در کنار منافع امنیتی، منافع رفاهی و منافع معطوف به نظم، منافع ایدئولوژیک را هم در بر میگیرد. منافع ایدئولوژیک شامل ارزشهای یک ملت است که باید در سطح بین المللی پیگیری شود. برای مردم ایران احترام قرآن مهم است. بنابراین چطور میتوان مدعی تامین منافع ملی ایران بود و اهمیتی برای دفاع از قرآن قائل نشد؟
از این گذشته، جدی گرفتن این مسئله حتی به نفع دیگر انواع منافع ملی ایران هم هست. تحرک دیپلماتیک در مورد ماجرای اخیر، بخشی از ظرفیت ایران را فعال میکند که مزیت نسبی اصلی سیاست خارجی کشور محسوب میشود. وجه هویتی سیاست خارجی ایران، همان هویت دینی و اسلامی است. در نتیجه ایران با تحرک دیپلماتیک در سازمان همکاری کشورهای اسلامی می تواند برای خودش اعتبار ایجاد کند.
ایران همواره به دنبال دفاع از هویت اسلامی در سراسر جهان بوده است. چرا از این مسئله به نحوی استفاده نکند که موجب پیشبرد اهداف اسلامی باشد؟ چرا در میان ملت اسلامی و به تبع آنها، دولتهای کشورهای اسلامی، ایران به عنوان پرچمدار دفاع از حقوق امت اسلام شناخته نشود؟ کسب این اعتبار با افزایش قدرت نرم کشور، حتی به نفع وجوه مربوط به منافع رفاهی هم هست. چرا که با پیوند بیشتر منافع کشورهای اسلامی به ایران، برای کشور مزایای مادی هم به دنبال دارد.
البته که این افزایش قدرت نرم ایران در کشورهای اسلامی منحصر نیست؛ بسیاری از کشورهای غیر مسلمان در جنوب جهانی که ارزشهایشان مکررا توسط اروپاییها مورد اهانت قرار گرفته، حامی کنشگری ایران خواهند بود. در نتیجه ایران میتواند با همکاری دیگر کشورها این مسئله را به سازمانهای جهانی از جمله سازمان ملل هم بکشاند.
ممکن است برخی این مسئله را مطرح کنند که منافع اقتصادی کشورها با قطع ارتباط با سوئد به مشکل میخورد. اولا لازم به توضیح است در میان کشورهای اسلامی، نفع اقتصادی غیر قابل جایگزین با کشورهای دیگر وجود ندارد که قطع ارتباط با سوئد آنرا زیر سوال ببرد. به خصوص در مورد ایران. قابل توجه است ضربه اقتصادی که سوئد از این ماجرا متحمل میشود بسیار بیشتر است.
در ثانی، آیا هتاکی به قرآن یک پدیده عادی است؟ در سلسله مراتب منافع ملی، هتاکی به اصلیترین نماد امت اسلامی، اتفاقا در ردیف منافع حیاتی قرار میگیرد. منافع حیاتی مانند حفظ تمامیت ارضی، منافعی هستند که همه کشورها آن را به درآمد اقتصادی ترجیح میدهند.در واقع، زیر سوال رفتن منافع حیاتی، ارزش هزینه اقتصادی را هم دارد.
کدام منفعت در ایران و در میان دیگر کشورهای اسلامی، حیاتیتر از هویت اسلامی است؟ این مسئله به حدی حائز اهمیت است که برای واکنش به آن، اخراج سفیر کافی نیست. چنانچه گفته شد لازم است تحرکاتی در سازمانهای بین المللی هم انجام شده و کار به تحریم کالاهای سوئدی هم برسد. دولت سوئد، اگرچه درک درستی از احترام به مقدسات شرعی ندارد، اما برای کسب سرمایه و اعتبار سیاسی ارزش زیادی قائل است. در نتیجه اقدام مشترک کشورهای اسلامی هزینهای برای این کشور ایجاد میکند که رویه آنرا در قبال احترام مقدسات تغییر دهد.
انتهای پیام/