یادداشت|سیاست خارجی نظریه انقلاب اسلامی و منافع ملی – اسلامی ، تمدن نوین اسلامی

گرایش در سیاست خارجی جمهوری اسلامی، براساس سیاست متوازن و عدالت محوری است که دستگاه دیپلماسی جمهوری اسلامی آن را پیگیری می کند و این سیاست، نه براساس علاقه مندی به شرق و غرب، بلکه بر محور حفظ منافع ملی و توسعه ارتباطات بین المللی است.

به گزارش خبرگزاری تسنیم، داود عامری در یادداشتی نوشت: مروری بر روابط بین الملل نشان می دهد که کشورها در تنظیم روابط خود با همدیگر، فراز و فرودهایی را تجربه می کنند. این فراز و فرودها ناشی از تعریفی است که هرکشوری از منافع ملی خود دارد. بنابراین براساس جمله معروف و مقبول تمامی سیاستمداران و رؤسای کشورهای جهان در عرصه ارتباطات بین الملل، آن چیزی که میزان و محور اتخاذ مواضع برای هرکشور و مسئولان، منفعت ملی است و کشور ما نیز از این قاعده مستثنی نیست. 

بنابراین اگر کشوری که با ما در ارتباط است، موضعی ناخوشایند و برخلاف منافع ملی ما اتخاذ کرده و ترجیحاً فقط منافع ملی خود را لحاظ کرده است، ما نیز براساس منافع ملی خود نسبت به آن، به دور از افراط و تفریط کنشگری خواهیم داشت.

جمهوری اسلامی براساس اسناد امنیت ملی خود، منافع کوتاه مدت، میان مدت و بلند مدت در توسعه روابط خود با کشورهای مختلف تعریف کرده، یا خواهد کرد که در این مجال فرصت پرداختن به آن نیست، اما به عنوان یک اشاره کوچک می توان گفت که هر برنامه بلند مدت در توسعه روابط برای جمهوری اسلامی، هم زیستی هم افزا در حوزه های اقتصادی، سیاسی و امنیتی با همسایگان و هم افزایی و همبستگی با جهان اسلام است و ثقل سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران، بر محور تقویت جمهوری اسلامی ایران وجهان اسلام برای بسترسازی یک تمدن بزرگ استوار است، لذا اقدامات و برنامه ها و تصمیمات ما در روابط بین الملل با نگاه به این هدف نهایی می تواند تنظیم گردد و در این بین ممکن است، فراز و فرودهایی را نیز تجربه کنیم که می توان از آن ها به عنوان وقفه های کوتاه مدت نام برد.

تجربه تاریخ به ما نشان داده است که باید به دور از خوش بینی و بدبینی افراطی، همواره براساس منافع ملی خود حرکت کنیم و شعار نه شرقی و نه غربی از ابتدای انقلاب اسلامی که توسط معمار کبیر انقلاب برای راهبری سیاست خارجی کشور مطرح بود، نشأت گرفته از همین نگاه بود که پیوسته جهت حرکت سیاست خارجی ما را تنظیم می‌کند.

ایران اسلامی روی امنیت و منافع ملی خود، با هیچکس معامله نکرده ونخواهد کرد، حال ممکن است برخی از روابط و برنامه ها از نظر عده ای خوشایند نباشد، اما در نهایت آنچه معیار و ملاک قضاوت نهایی است، حفظ منافع ملی و پیشبرد اهداف نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران می باشد و دستگاه دیپلماسی ما که سیاست های کلی آن توسط بالاترین مرجع تنظیم می گردد، نه در پی آن بوده که با کنار زدن بخشی از جهان، مشکلات خود را با اتکاء به بخشی دیگر حل نماید. تجربه هم نشان داده است زمانی که کشور بخشی از جهان مثل غرب را محور ارتباطی خود قرار داد، هیچ سودی حاصل نشدو نشان داده این نگاه ما را در مسیر اهداف انقلاب قرار نخواهد داد. لذا اگر امروز عده ای به بهانه مواضع اخیر روسیه، سعی در تطهیر غرب دارند، سخت در اشتباه اند، چرا که تجربه دولت های خوشبین به غرب نشان داده است که ما از غرب نیز هیچ نتیجه ای نگرفته ایم.

این سخن به معنای اعتماد مطلق به بعضی دیگر کشورها نیست، چرا که ما در مواجهه با روسیه و یا هر کشور دیگری، معیار و ترازویی غیر از منافع ملی نباید داشته باشیم، اما یادآوری این نکته ضروری است که همانطور که کنار گذاشتن شرق به صورت مطلق یک اشتباه تاریخی بود است، حذف کردن مطلق غرب نیز، کنشی خرمندانه و مطابق با مصلحت و منافع ما نیست، چرا که ما شاهد ارتباط نزدیک و اثرگذار غرب غیر آمریکایی با جمهوری اسلامی ایران هستیم و منافع زیادی ما در توسعه این ارتباط داریم. باید توجه داشت که نه غرب یک کشور خاصی است و نه شرق، اطلاق به کشورهای خاص دارد، بلکه ما در دو سوی عالم می توانیم برای تحقق منافع ملی خود، با هرکشور مستقلی به توسعه ارتباطات بپردازیم و این مهم این روزها در تنظیم سیاست خارجی ما خود را به خوبی نشان می دهد و مفهوم و معنای توجه به شرق در منویات رهبر معظم انقلاب نیز تاکید بر توسعه روابط براساس منافع ملی با گستره ی وسیعی از شرق عالم دارد، تا کشور هیچگاه در تنگنای خباثت های بعضی از کشورهای غربی قرار نگیرد.

نظریه انقلاب اسلامی، جمهوری اسلامی ایران را یک بازیگر در جبهه ی شرق یا غرب تعریف نمی کند، بلکه به عنوان مستقل ترین کشور جهان در عرصه    تصمیم گیری، به دنبال نقش مستقل خود در معادلات قدرت در جهان بر محور حق و عدالت است و آنچه مواضع جمهوری اسلامی را در رویدادهای بین المللی تنظیم می کند، پیشبرد سیاست متوازن وعادلانه در عرصه شرق و غرب است و در این روند، آنچه باعث افزایش سطح ارتباطات با برخی کشورها و عدم تمایل نسبت به ایجاد و افزایش مناسبات با برخی دیگر می شود، منافع ملی و تامین آن متناسب با اهداف انقلاب اسلامی است.

طبیعتاً نگاه عادلانه به جهان و تقسیم قدرت و ثروت در آن، از محورهای اصلی و ایدئولوژیک انقلاب اسلامی به عرصه روابط بین المللی است و این مهم یکی از اهداف مهم ملّت ایران در انقلاب اسلامی سال 1357 بود که رهبران انقلاب آن را مطرح و از سوی عموم جامعه ایران نه تنها مورد پذیرش قرار گرفت، بلکه تبدیل به یکی از خواسته های اصلی شد.

پایان کلام اینکه، گرایش در سیاست خارجی جمهوری اسلامی، براساس سیاست متوازن و عدالت محوری است که دستگاه دیپلماسی جمهوری اسلامی آن را پیگیری می کند و این سیاست، نه براساس علاقه مندی به شرق و غرب، بلکه بر محور حفظ منافع ملی و توسعه ارتباطات بین المللی برای رهایی از خودکامگی های برخی از کشورهای خود کدخدا خوانده غرب،صیانت از منافع مسلمانان، تمدن نوین اسلامی و عدالت جهانی در پیش گرفته شده است و در این گرایش تنها معیار و ملاک، منافع ملی جمهوری اسلامی ایران و ملت های آزاده و مسلمان برای پیشرفت و رفاه ایران و گسترش عدالت جهانی است.

انتهای پیام/