رفیعی: سه دلیل عدم بیعت امام حسین (ع) با یزید

حجت الاسلام رفیعی در مراسم شب عاشورای حسینی در حسینیۀ امام خمینی به سه دلیل عدم بیعت امام حسین علیه‌السلام با یزید اشاره کرد.

به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، حجت الاسلام رفیعی در مراسم شب عاشورای حسینی که در حسینیه امام خمینی (ره) و در حضور رهبر معظم انقلاب و جمعی از عزاداران برگزار شد، گفت: یکی از راه‌های شناخت امام حسین از جهت هدف و انگیزۀ قیام، مراجعه به سخنان، کلمات و مکتوبات ایشان است. امام حسین علیه‌السلام قبل از قیامشان فریاد زد «اِنَّ مَنْ لَحِقَ بی مِنْکُمُ اسْتُشْهِدَ، وَ مَنْ تَخَلَّفَ لَمْ یَبْلُغِ الْفَتْحَ.» یعنی هرکه از شما به من ملحق شود، شهید می‌شود و هرکه جا بماند، به فتح و رستگاری نمی‌رسد. این جملۀ اباعبدالله گویای آن است که امام کاملاً به ماجرای شهادتشان علم و اشراف داشتند و ماجرای کربلا از قبل رقم خورده بود. بلکه خیلی‌ها غیر از امام معصوم هم علم به کربلا داشتند که از جملۀ آنها ام سلمه و عبدالله بن مطیع بودند. 

وی افزود: یکی از افرادی که دربارۀ امام حسین علیه‌السلام مطلب نوشته، محمود عقاد است. یک کتاب دربارۀ امیرالمؤمنین علیه‌السلام و یک کتاب دربارۀ حضرت زهرا دارد. یک کتاب با عنوان «ابوالشهداء» نوشته است. او در این کتاب یک عبارتی دارد که می‌گوید من در شگفتم بعضی‌ها می‌گویند چرا امام حسین با یزید بیعت نکرد. سه دلیل می‌آورد: 1. بیعت ابی عبدالله با یزید یعنی تأیید تمام مظالم و ستم‌های او که بدترین آنها سبّ امیرالمومنین بود. 2. بیعت با یزید یعنی پا گذاشتن بر تمام ارزش‌هایی که امام حسین به آن معتقد است که شامل قرآن و سنتِ پیامبر و سیره عترت است. 3. بیعت با یزید چراغ سبزی برای آیندۀ آن ملعون می‌شود تا هر کاری خواست انجام دهد. او ادامه می‌دهد منِ عقاد، حسین را در کربلا نشناختم بلکه او را در جوانی‌اش و در کلماتی شناختم که در بدرقۀ ابوذر به ربذه به وی گفت. این را اضافه کنم که مردم را از بدرقۀ ابوذر منع کرده بودند، اما پنج نفر این تحریم را شکستند که شامل امیرالمؤمنین، امام حسن، امام حسین، عمار و عقیل بود. هر کدام نکاتی به ابوذر گفتند.

رفیعی ادامه داد: اما چهار نکته‌ای که امام حسین به ابوذر گفت: 1. یَا عَمَّاهُ، إِنَّ اللهَ قَادِرٌ عَلَی أَنْ یُغَیِّرَ مَا قَدْ تَرَی؛ عموجان خدا قادر است شرایط را تغییر دهد. شرایط ثابت نمی‌ماند. یعنی امید، تلاش، پویایی و هیچ گاه شرایط سخت را نگاه نکردن. مگر شبی که رسول خدا صلی ‌الله علیه و آله از مکه با خوف خارج شد و امیرالمؤمنین علیه‌السلام را در جای خواب خود قرار داد، همین طور باقی ماند؟ شرایط تغییر کرد و تا فتح مکه ادامه یافت. مگر امام ما تبعید نشد. اما زمانی که بازگشت، سراسر شهر قم را جمعیت گرفته بود و خودم شاهد ماجرا بودم. یا زمانی که موسی علیه‌السلام با حالت خوف یا به تعبیر قرآن «خائفاً یَتَرقّب» از دست فرعونیان گریخت، تا جایی پیش رفت که سال‌ها بعد عصا را به دریا زد و دریا شکافته شد و از نیل عبور کردند و فرعونیان در آن غرق شدند. 

وی افزود: دومین نکته‌ای که امام حسین علیه‌السلام به ابوذر فرمود این بودکه «وَ اللهُ کُلُّ یَوْمٍ هُوَ فِی شَأْنٍ»؛ یعنی خدا هر روز در کاری است. این جمله در آیۀ29 الرحمن است. برخی یهودی‌ها معقتد بودند خداوند شنبه کار را تعطیل می‌کنند. برخی از آنها می‌گفتند یَدُ اللّه مَغلُولَة. خدا مثل ساعت‌ساز است؛ عالم را کوک کرده تا زمانی که کوک تمام شود. این آیه در پاسخ به آنهاست. در روایات ذیل این آیه آمده است یعنی خداوند افرادی را رفعت می‌دهد و عده‌ای را به زیر می‌کشاند. زنده می‌کند و می‌میراند و یا روزی می‌دهد.در هر صورت در این جمل دوم هم امید نهفته است و اینکه خداوند هیچ گاه انسان را رها نمی کند.

رفیعی ادامه داد: سومین نکته این بود که به ابوذر فرمود «وَ قَدْ مَنَعَکَ الْقَوْمُ دُنْیَاهُمْ، وَمَنَعْتَهُمْ دِینَکَ، فَماَ أَغْنَاکَ عَمَّا مَنَعُوکَ، وَأَحْوَجَهُمْ إِلَی مَا مَنَعْتَهُمْ؛  و این قوم تو را از دنیاشان محروم ساختند، تو هم دینت را از آنها حفظ کردی، تو از آنچه که آنها تو را از آن محرومت ساختند چقدر بی‎نیازی! ولی آنان به دین تو چقدر محتاجند!» پیام این جمله این است که خیلی مراقب دینتان باشید. هیچ وقت به عبادتتان مغرور نشوید. امام کاظم به یکی از اصحابش فرمود خیلی این دعا را بخوان «اللّهُمَّ لا تَجعَلْنی مِنَ المُعارینَ»؛ مرا از کسانی که ایمان آنها عاریتی است قرار نده؛ دین باید عمیق و استوار باشد و فصلی نباشد. شب عاشورا باشد، بعد از عاشورا نباشد.  آخرین نکتۀ امام حسین علیه السلام به ابوذر این بود که «فَاسْأَلِ اللهَ الصَّبْرَ وَالنَّصْرَ، وَاسْتَعِذْ بِهِ مِنَ الْجَشَعِ وَالْجَزَعِ فَإِنَّ الصَّبْرَ مِنَ الدِّینِ وَالْکَرَمِ، وَإِنَّ الْجَشَعَ لَا یُقَدِّمُ رِزْقاً، وَالْجَزَعَ لَا یُؤَخِّرُ أَجَلاً»؛ پس از خدا صبر و پیروزی بطلب و از حرص و بی‎قراری به او پناه ببر، پس به‌درستی‌که صبر از ارکان دین و بزرگواری است و به‌راستی حرص نه روزی را جلو می‌اندازد و نه اجلی را تأخیر می‌اندازد»!.

انتهای‌پیام/ 

واژه های کاربردی مرتبط
واژه های کاربردی مرتبط