دو ویژگی اصحاب الحسین (ع) در بیان امام سجاد / معجزه یاران

جامعه امت پیامبر (ص) در دوران امام حسین علیه‌السلام را جامعه‌ای شکل داده بود که از جهت فکری و فرهنگی کاملاً استحاله شده بود و هیچ پرتو هدایتی در آن جریان نداشت تا مردم بخواهند به واسطه آن مسیر حق را بیابند.

به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، در بین نقل‌های تاریخی متعددی که از تاریخ کربلا در منابع وجود دارد،‌ احادیث اهل بیت وحی علیهم‌السلام تصویر دقیق‌تری را از لایه‌های معرفتی این قیام الهی ارائه می‌دهند؛ چرا که در نگاه تاریخی، توجهی به ابعاد ایمانی و معرفتی نمی‌شود و راویان صرفاً مشاهدات خود را نقل می‌کنند، اما وقتی همین رویداد در بیان امام معصوم می‌آید، می‌دانیم که این بیان دارای لایه‌های متعدد معرفتی است و در صورت کلی با فرض صحت نقل حدیث و اتقان منابع روایی، چند ویژگی مهم دارد: 1. تحریف درون آن نیست 2. منطبق با علم لدنی امام است 3. دارای حکمت‌های آسمانی است 4. از همه جهات دارای حجیت است.

به عنوان نمونه شیخ مفید در کتاب «الإرشاد» خود حدیثی را از امام سجاد علیه‌السلام درباره خطبه‌ای از پدر بزرگوارشان امام حسین علیه‌السلام و واکنش یاران امام در شب عاشورا نقل می‌کند. امام سجاد می‌فرماید نزدیکی شب بود که امام حسین علیه‌السلام اصحابش را دور خود جمع کرد؛ من نزدیک رفتم تا سخنان ایشان را بشنوم. امام فرمود:
حمد خداییرا که ما را به نعمت نبوت گرامى داشت و کتاب خود را به ما آموخت و آئین دین را به ما یاد داد و ما را بینا و شنوا و از شکرگزاران قرار داد؛اما بعد من یارانى بهتر و باوفاتر از اصحاب خود سراغ ندارم و خویشاوندانى نیکوکارتر و به حقیقت نزدیک‌تر از خویشاوندان خود نمى‌‏شناسم؛ خدا شما را از من پاداش نیک دهد؛‌یاران من متوجه باشید یکامشب بیش در این عالم به سر نمى‌بریم و ما فردا از دست این مردم به سلامت نخواهیم بود. من به شما اجازه می‌دهمکه همگی از این سرزمین خارج شوید و من بیعت خود را از شما برداشتم و اینکشب و تاریک است، مى‌‏توانید با کمال آسودگى خود را از چنگال دشمنان برهانید.

أُثْنِی عَلَى اللَّهِ أَحْسَنَ الثَّنَاءِ وَ أَحْمَدُهُ عَلَى السَّرَّاءِ وَ الضَّرَّاءِ اللَّهُمَّ إِنِّی أَحْمَدُکَ عَلَى أَنْ أَکْرَمْتَنَا بِالنُّبُوَّةِ وَ عَلَّمْتَنَا الْقُرْآنَ وَ فَقَّهْتَنَا فِی الدِّینِ وَ جَعَلْتَ لَنَا أَسْمَاعاً وَ أَبْصَاراً وَ أَفْئِدَةً فَاجْعَلْنَا مِنَ الشَّاکِرِینَ أَمَّا بَعْدُ فَإِنِّی لَا أَعْلَمُ أَصْحَاباً أَوْفَى وَ لَا خَیْراً مِنْ أَصْحَابِی وَ لَا أَهْلَ بَیْتٍ أَبَرَّ وَ لَا أَوْصَلَ مِنْ أَهْلِ بَیْتِی فَجَزَاکُمُ اللَّهُ عَنِّی خَیْراً أَلَا وَ إِنِّی لَأَظُنُّ أَنَّهُ آخِرُ؛ یَوْمٍ لَنَا مِنْ هَؤُلَاءِ أَلَا وَ إِنِّی قَدْ أَذِنْتُ لَكُمْ فَانْطَلِقُوا جَمِیعاً فِی حِلٍّ لَیْسَ عَلَیْكُمْ مِنِّی ذِمَامٌ هَذَا اللَّیْلُ قَدْ غَشِیَكُمْ فَاتَّخِذُوهُ جَمَلًا. فَقَالَ لَهُ إِخْوَتُهُ وَ أَبْنَاؤُهُ وَ بَنُو أَخِیهِ وَ ابْنَا عَبْدِ اللَّهِ بْنِ جَعْفَرٍ لِمَ نَفْعَلُ ذَلِكَ لِنَبْقَى بَعْدَكَ لَا أَرَانَا اللَّهُ ذَلِكَ أَبَداً بَدَأَهُمْ بِهَذَا الْقَوْلِ الْعَبَّاسُ بْنُ عَلِی‏ ِ وَ اتَّبَعَتْهُ الْجَمَاعَةُ عَلَیْهِ فَتَكَلَّمُوا بِمِثْلِهِ.

در این فراز از سخنان امام حسین علیه‌السلام دو ویژگی منحصر به فرد یاران‌شان بیان می‌شود: 1. با وفادارین اصحاب 2. بهترین اصحاب
این فراز به این معناست که هر پیامبر و وصی‌ای در هر دورانی،‌ دارای یاران و اصحابی است. در این بین، باوفاترین یاران مخصوص یاران اباعبدالله علیه‌السلام است؛ شاید یکی از علت‌هایش، شرایط فتنه‌گون شدیدی است که در جامعه آن دوران حاکم بود. این شرایط را باید با مرور اخبار تاریخ پس از رحلت رسول خدا صلی الله علیه و آله متوجه شد که از سقیفه آغاز شد و تا روز عاشورا امتداد داشت. شرایطی که از دین جز نامی و از سنت نبوی جز پاره‌هایی باقی نمانده و جامعه اسلامی را فرقه‌ها و نحله‌های فکری فرا گرفته بود. در آن دوران، مردم آنچنان از عترت فاصله گرفته بودند که ایشان را در منابر سبّ می‌کردند و آن انوار مقدس را با اینکه خلیفه بر حق پیامبر صلی الله علیه و آله و میراث‌دار علم نبوی و معلمان حقیقی قرآن بودند، رها کردند و پشت سر افراد و زمامدارانی قرار گرفتند که جامعه اسلامی را به سنت جاهلیت بازگرداندند و با امتیازدهی به یاران و اعوان‌شان، تبعیض را جایگزین حکومت عدل نبوی کردند و به این ترتیب جامعه امت پیامبر را جامعه‌ای شکل داده بود که از جهت فکری و فرهنگی کاملاً استحاله شده بود و هیچ پرتو هدایتی در آن جریان نداشت تا مردم بخواهند به واسطه آن مسیر حق را بیابند مگر آنانکه زمینه‌های اخلاقی و تقوایی خود را محکم نگه داشته بودند و یا آنانکه از همان دوران حکومت امیرالمؤمنین یا قبل‌تر، بر عهد خویش با اهل بیت وحی پابرجا مانده بودند. اینها همان عده‌ای بودند که خداوند به واسطه زمینه‌های زلال‌شان،‌ مسیری باز کرد تا با یک تلنگر اندک به کاروان حسینی بپیوندند.

از این جهت، پیوستن همین تعداد افراد حول امام حسین علیه‌السلام در دوران تاریک اموی بیشتر شبیه معجزه بود که تنها از عهده این معلم برتر الهی بر می‌آمد. لازم است که بدانیم طبق بعضی از روایات در این مدت طولانی، تنها هشتاد 80 نفر به آن حضرت ایمان آوردند و حتی بعضی عدد یاران و مؤمنین به آن حضرت را کمتر هم نوشته‌اند. (تفسیر نمونه، ج 9، ص 99- ج 25، ص 66) این در حالی است که ایشان 950 سال در میان امت خویش با مقام رسالت خویش حضور داشت و همگان ایشان را به عنوان نبی می‌شناختند، امام امام حسین علیه‌السلام در فاصله 6 ماه قیام‌شان تقریباً 200 نفر را به همراه خود حرکت داد که در این بین 72 نفر ــ یا حتی بیشتر ــ با وجود علم به شهادت‌شان، با امام همراه شدند؛ یعنی از آن زمان که با امام عهد بستند تا زمان شهادتشان لحظه‌ای از این عهد بازنگشتند بلکه لحظه به لحظه بر معرفتشان افزوده می‌شد.

انتهای‌پیام/

واژه های کاربردی مرتبط
واژه های کاربردی مرتبط