ماجرای نیجر ضربه مهلک آخر به سیاست ماکرون در قبال آفریقا
یک نشریه غربی با توجه به اتفاقات نیجر که به عنوان آخرین لنگر ثبات در ساحل آفریقا برای فرانسه محسوب میشد، سیاستهای ماکرون برای اعمال نفوذ بیشتر در این منطقه و همکاریهای بیشتر با آفریقا را با هزینهای بالا شکست خورده ارزیابی کرد.
به گزارش گروه بینالملل خبرگزاری تسنیم، روزنامه "زوددویچه سایتونگ" در مطلبی به شکست سیاست فرانسه به رهبری امانوئل ماکرون، در قبال آفریقا پرداخته و نوشت: فرانسه با نیجر آخرین شریک خود را در ساحل آفریقا از دست می دهد. حالا دیگر چیزی از سیاست جدیدی که ماکرون برای این قاره در نظر داشت باقی نمانده است.
در ادامه این گزارش آمده است: پس از اتفاقات نیجر، فرانسه می خواهد شهروندان خود را هر چه سریعتر از این کشور غرب آفریقا خارج کند. کاترین کولونا، وزیر امور خارجه فرانسه با اشاره به تلاشهای حکومت نظامی در نیامی برای بستن حریم هوایی گفت که اولین هواپیما روز سهشنبه بلند خواهد شد. سایر اروپاییهایی که می خواستند کشور را ترک کنند نیز می توانستند پرواز کنند. علاوه بر 500 تا 600 شهروند فرانسوی، حدود 100 آلمانی نیز در نیجر زندگی می کنند.
در آخر هفته اعتراضات حامیان شورای انتقالی در نیامی برگزار شد. گفته می شود که تظاهرات کنندگان در مقابل سفارت فرانسه، پلاک سفارت را پاره کرده، آن را زیر پا گذاشته و پرچم نیجر و روسیه را جایگزین آن کردند. پاریس این خشونت را محکوم کرد.
روز چهارشنبه هفته گذشته، افسران واحد نخبگان ژنرال عبدالرحمان چیانی، محمد بازوم، رئیس جمهور این کشور را بازداشت و اعلام کردند که او برکنار شده است. چیانی روز جمعه خود را حاکم جدید معرفی کرد. قدرت استعماری سابق فرانسه حدود 2500 سرباز را در نیجر و در همسایگی چاد مستقر کرده است. نیجر یکی از آخرین شرکای محلی فرانسه در مبارزه با تروریسم در ساحل آفریقا بود.
در ادمه این مطلب آمده است: خروج از نیجر نشان دهنده شکست نهایی سیاست فرانسه در این قاره است. پاریس در بسیاری از این کشورها به دلیل درگیری های استعماری، منافع قدرت-سیاسی و همچنین به دلیل اینکه بیش از 120 میلیون آفریقایی به زبان فرانسوی صحبت می کنند، رای تعیین کنندهای داشت. "امانوئل ماکرون"، رئیس جمهور وقت فرانسه اعلام کرده بود که می خواهد روابط با این قاره را به طور اساسی تغییر دهد. وی در یک سخنرانی برنامهای در اواگادوگو، پایتخت بورکینافاسو، در پایان سال 2017، وعده همکاری فشردهتر و بویژه صادقانهتر با آفریقا، به ویژه رویکردی جدید برای مقابله با گذشته استعماری و مشارکت جامعه مدنی در هر دو طرف را داد.
عملیات ضد تروریستی فرانسه در مالی نشان داد که چقدر این پروژه ای دشوار است. فرانسوا اولاند، سلف مکرون، در سال 2013 به درخواست دولت در باماکو برای مبارزه با شبهنظامیان سازمانهای تروریستی القاعده و داعش به مالی سرباز فرستاد. شرکای اروپایی فرانسه مانند آلمان هم بعدها درگیر این عملیات شدند. این عملیات نظامی که به موریتانی، بورکینافاسو، نیجر و چاد گسترش یافت، هشت میلیارد یورو هزینه داشت و تقریباً 50 سرباز فرانسوی در آن کشته شدند.
در نهایت همه تلاش های فرانسه در این کشور بیهوده بود و وضعیت در ساحل بی ثبات تر از همیشه است. کودتا در مالی رخ داد، این کشور مزدوران واگنر روسی را فراخواند و اوایل سال گذشته، درست قبل از حمله روسیه به اوکراین، پاریس نیروهای خود را از این کشور خارج کرد. اتفاقی مشابه در بورکینافاسو هم رخ داد. اکنون برای فرانسه از نیجر باید عملیات به اصطلاح مبارزه با تروریسم ادامه یابد. این کشور به طور سنتی متحد فرانسه، یکی از معدود کشورهای آفریقایی بوده است که تهاجم روسیه به اوکراین را در سازمان ملل محکوم کرده است و تاکنون یک استثنای به زعم غرب دموکراتیک در منطقه بوده است. منافع اقتصادی عمدهای نیز در این کشور برای فرانسه وجود دارد. نیجر پنجمین تامین کننده اورانیوم نیروگاه های هسته ای فرانسه است و حدود یک چهارم اورانیوم وارداتی به اتحادیه اروپا از آنجا تامین می شود.
تنها همین دو هفته پیش بود که کولونا، وزیر امور خارجه فرانسه، در کنار رئیس جمهور بازوم ایستاد و نیجر را به عنوان یک شریک مهم ستود و قول کمک مالی جدید به این کشور را داد. اکنون آخرین لنگر ثبات فرانسه در منطقه نیز از بین رفته است. پاریس در پی ماجرای نیجر کمک های توسعه ای به این کشور را لغو کرده است. حکومت نظامی در نیامی فرانسوی ها را متهم می کند که مخفیانه برای بازگرداندن نظم قدیمی به این کشور تلاش می کنند و خطر درگیری خشونت آمیز در منطقه وجود دارد. روز دوشنبه، دولتهای نظامی مالی و بورکینافاسو به جامعه اقتصادی غرب آفریقا هشدار دادند که در صورت تهدید، در نیجر مداخله نظامی نکند. بر این اساس این مساوی است با "اعلان جنگ" علیه کشورهای آنها.
حالا نتیجه تلخ در پاریس این است که فرانسه به سادگی فاقد قدرت اجرای چشم انداز و طرح های خود برای این قاره است. فرانسه می تواند هر طور که می خواهد تهدید کند یا فریب دهد اما این کشورها یکی پس از دیگری همکاری خود با پاریس را کنار می گذارند و خود را با قدرت های رقیب، ترجیحا روسیه، همسو می کنند. از سوی دیگر، فرانسه به طور فزاینده ای به عنوان ریشه فرضی همه بدبختی های های ساحل تبدیل شده است.
از سوی دیگر، در پاریس، شجاعت پذیرش شکست و کاهش حضور نظامی به موقع و حفظ وجهه وجود ندارد. از طرفی در فرانسه برای مقابله با افزایش اقتدارگرایی و جاه طلبی های روسیه بسیار اندک انجام شد. حالا هم مانند همه اتفاقات نظامی دیگر، پاریس شاهد وقوع ماجرای فعلی در نیجر است. فرانسه به نوعی در حال تکرار همان چیزی است که آمریکا در کشورهایی مانند افغانستان تجربه کرده است.
انتهای پیام/