آیا قاچاق فیلمهای اکراننشده سازمانیافته است؟
قاچاق پیاپی فیلمهای سینمایی تولیدشده سالهای اخیر قبل از اکران باعث شد این گمانه را افزایش دهد؛ آیا واقعاً این اتفاق یک تخلف از قانون است یا اینکه پشت این تخلف اهداف دیگری پنهان شده است؟
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، تا همین چندی پیش وقتی صحبت از قاچاق فیلم میشد؛ پیشفرض ذهنی همه این بود که فیلمی غیرمجاز بهشیوههایی اکنون در اختیار مخاطبان قرار گرفته یا اینکه فیلمهای رویپرده و درحال اکران بهصورت غیرقانونی از داخل سالن فیلمبرداری و در سطح جامعه توزیع میشد؛ اما واقعیت اینجاست که اخیراً تعابیر تازهای از موضوع قاچاق فیلم تجربه شده است و بهقول اهالی هنر زیر متن این اتفاق حکایت از اهدافی متفاوت از سودجویی اقتصادی دارد.
دور از واقعیت نیست که اگر بگوییم این تغییر معنا از اواسط سال گذشته، آغاز شد، درست زمانی که حوادث نیمه دوم سال قبل در جامعه هنری نمود کرد و هنر هفتم کشورمان را دستخوش اتفاقاتی کمتر شناختهشده کرد و در میانه همین اتفاقها صحبت از حضور یک فیلم ایرانی در جشنواره فیلم کن به میان آمد و نهایتاً در کمال ناباوری دیدیم این فیلم که اتفاقاً بسیاری از منتقدان بر این باور بودند که میتواند گیشهها را فتح کند؛ قاچاق شد و در سطح وسیعی در اختیار مخاطبان سینمای ایران قرار گرفت.
فارغ از اینکه پیشبینی منتقدان درست از آب درآمد یا خیر؛ یا مخاطبان به این فیلم روی خوش نشان دادند یا روندی عادی برای این فیلم مثل دیگر ساختههای معمولی سپری شد، واقعیت این است که حرکتی پنهان و خزنده با این اتفاق در جامعه سینمای کشورمان شکل گرفت که شاید در همان ماههای ابتدایی کمتر کسی متوجه این روند زیرپوستی شد و باز هم همان تعبیر سودجویی اقتصادی و قاچاق فیلم مطرح بود.
اما ظاهراً قاچاق فیلم "جنگ جهانی سوم" در واقع افتادن مهره اول دومینویی بود که رفته رفته حرکت مارپیچ آن سریعتر و البته نگرانکنندهتر شد، چون تنها چند هفته بعد یکباره شاهد توزیع گسترده و البته قاچاق فیلم برادران لیلا شدیم، اتفاقی که در نگاه اول باز هم بهدلیل محتوای هر دو فیلم این ذهنیت را ایجاد میکرد که سوژه فیلمها و شرایط جامعه یا حتی قوانین حاکم بر ساخت و تولید فیلم این اتفاق را دامن زده است یا اینکه سایه حوادث نیمه دوم سال قبل این موارد را تشدید کرده است.
بههرحال در نگاه اول اگرچه حوادث سال گذشته در این روند بیتأثیر نبود، اما هرچه جلوتر آمدیم رویدادها رنگوبوی دیگری به خود گرفت که نهفقط معیشت هنرمندان و اهالی سینما بلکه بهنوعی خود صنعت سینما و تمام فعالانش را هم تحتتأثیر قرار داد و برخی شواهد حکایت از این داشت که دومینویی بهحرکتدرآمده با قاچاق جنگ جهانی سوم، اکنون سرعت گرفته و بهسمت زیربنای سینمای کشورمان در حرکت است.
شاهد مثال این روند هم واکنش چند روز گذشته وزیر ارشاد است؛ که گفت: بهخاطر تخلف یک نفر یک فیلم آسیب نبیند.
اسماعیلی در این زمینه تأکید کرد: «من بارها اعلام کردهام که بهواسطه تخلف یک نفر، یک فیلم یا یک مجموعه نمایشی نباید آسیب ببیند. تهیهکنندهای که 20 یا 30 میلیارد تومان برای کارش هزینه کرده است چه گناهی دارد؟».
بهاینترتیب اگرچه در این اتفاق مسئولان و حتی برخی از خود بدنه سینمایی کشورمان نسبت به تخلف پخش غیرقانونی فیلمهای در صف اکران هشدار دادند و مواردی از برنامهریزی برای کاهش احتمال اینگونه اتفاقها توسط مسئولان مربوطه مطرح شد، اما همه این واکنشها و البته انتشار اخبار برنامهریزی برای مقابله با این پدیده شوم هنوز تحتتأثیر تعبیر قاچاق با اهداف اقتصادی مطرح بود، دریغ از اینکه در این روند موضوع اقتصادی نیست و ظاهراً هدف اصلی خود هنر هفتم کشورمان است.
نکتهای که مهر تأیید آن همین یک هفته پیش با قاچاق همزمان چند فیلم در فاصله کمتر از 48 ساعت از یکدیگر زده شد و خبر از این واقعیت داد که اکنون صنعت سینمای کشورمان با پدیدهای بهنام قاچاق زنجیرهای روبهرو است و اتاق فکر پشت این ماجرا نه بهدنبال کسب منافع اقتصادی و جلب نظر مخاطبان، بلکه پای سینمای ایران آن هم با استفاده از فیلمهای اجتماعی نشسته است.
در این روند برخی انتقادها از عملکرد سازمان سینمایی مطرح شد و گروهی هم به روند ارائه مجوزهای قانونی برای تولید و اکران فیلمها را مطرح کردند، ولی واقعیت اینجاست که اگر با دقت بیشتری به اتفاقات زنجیرهای اخیر در بخش سینمای کشورمان توجه داشته باشیم، کاملاً مشخص است که با توجه به فرآیند اداری در نهادهای مرتبط به فیلمهای قاچاقشده مشکل از سازمان سینمایی و وزارت ارشاد نبوده که سهلانگاری، نفوذ یا سوءاستفاده از سوی شخصی موضوع قاچاق فیلمهای موردنظر را شکل داده باشد.
بههرحال، از آنجا که حمایت و پشتیبانی از آثار فرهنگی و هنری در حیطه اختیارات وزارت فرهنگ و ارشاد و سازمان سینمایی است، در جریانِ این قاچاقهای پیاپی و یا اصطلاحاً زنجیرهای، رئیس سازمان سینمایی دستور بررسی فوری داد و جعفر انصاریفر دبیر ستاد صیانت از آثار سینمایی آن را اعلام کرد.
به این ترتیب براساس تحقیقات ستاد صیانت از آثار سینمایی مشخص شد که با توجه به رعایت دقیق مراقبتهای حفاظتی از جمله استفاده از دیسیپی برای بازبینی فیلمها، انتشار آثار خارج از سازمانهای دولتی و احتمالاً از دفاتر فیلمها یا جشنوارههای خارجی صورت گرفته و مراتب برای بررسی فنی به قوه قضائیه و پلیس فتای فراجا برای شناسایی منشأ نشر فیلم منعکس شده است.
به هرحال با توجه به اتفاقاتی که اخیراً در صنعت سینمای کشورمان رخ داده بدون تردید «برادران لیلا»، «جنگ جهانی سوم»، «تفریق»، «بیرویا» و «ارادتمند نازنین بهاره تینا» آخرین آثار سینمایی نیستند که قاچاق میشوند و احتمالاً در آیندهای نچندان دور شاهد تکرار آن خواهیم بود، چون همانطور که قبلاً اشاره شد ظاهرا موضوع یک تخلف ساده در عرصه فرهنگ و هنر کشورمان نیست و گروهی به پای هنر هفتم کشورمان نشستهاند.
از این رو برای جلوگیری از رسیدن متخلفان به خواستههای نامناسبشان؛ دوری از هرگونه فرصتسوزی و لَختی در تصمیمگیریها الزامی است، اما این روند بدون تردید تنها توسط یک نهاد و سازمان قابل تحقق نیست. بلکه نکته طلایی اینجاست که مسئولان میبایست با آن بخش از بدنه دلسوز سینمای کشورمان که قلبشان برای آینده هنر هفتم ایران و البته معیشت همکارانشان میتپد، ارتباط بیشتری بخصوص در شرایط فعلی داشته باشند تا به واسطه همکاری بدنه سینمایی کشور و سازمانهای مرتبط بساط این باجگیری نمایان از صنعت سینمایی برای همیشه جمع شود و پرده نقرهای ایران شاهد اکران فیلمها به صورت قانونی باشد.
انتهای پیام/