بحران اقتصادی ترکیه از دید "عجم اوغلو"؛ ستونهای دموکراسی شکسته است
عجم اوغلو معتقد است که تداوم طولانی مدت دوران مسئولیت اردوغان و تمرکز قدرت در دستان او، یکی از مهمترین مشکلات اقتصاد و دموکراسی ترکیه است.
به گزارش گروه بین الملل خبرگزاری تسنیم، پروفسور دارون عجم اوغلو، مولف مشهور کتاب «چرا ملت ها شکست می خورند»، در دو سال گذشته، توجه بیشتری به مسائل ترکیه نشان داده است. با آن که او سالهاست دور از ترکیه زندگی می کند و در دانشگاه ام.آی.تی مشغول تدریس است، اما به مسائل سیاسی و اقتصادی ترکیه نیز علاقه مند است و حاضر شد قبل از انتخابات، با رقیب اصلی اردوغان، در آمریکا دیدار و از او حمایت کند.
خانم جانسو چاملی بل از روزنامه نگاران مشهور پایگاه خبری تحلیلی تی 24 ترکیه، مصاحبه مفصلی با عجم اوغلو انجام داده که توجه بسیاری از رسانه های ترکیه را به سوی خود جلب کرده است. در این مصاحبه طولانی، نکاتی در مورد مسائل سیاسی و اقتصادی ترکیه مطرح شده که می تواند پرده از برخی مشکلات جدی ساختار سیاسی و حزبی این کشور بردارد.
نام دارون عجم اوغلو در میان 10 اقتصاددان پر استناد جهان قرار گرفته و او را به دانشمندی طراز اول تبدیل کرده است. مدال جان بیتس کلارک در سال 2005 میلادی به عجم اوغلو داده شده و از آنجایی که این مدال، اغلب به عنوان پیش درآمدی برای جایزه نوبل در جامعه دانشگاهی دیده می شود، ممکن است در آینده نوبل اقتصاد نیز نصیب این اقتصاددان ارمنی تبار ترکیه ای شود.
تخصص او در ارتباط بین سیاست، اقتصاد و فناوری، همواره مورد نظر بسیاری از محافل علمی و رسانه های جهان است. آخرین کتابی که او با همکارش در MIT سایمون جانسون نوشت، «قدرت و پیشرفت» نام دارد.
وی قبل از انتخابات اخیر ترکیه، از کمال کلیچدار اوغلو حمایت کرده و وعده داده بود که در صورت پیروزی، مشاور اقتصادی او شود.
دارون عجم اوغلو البته تصمیم بانک مرکزی ترکیه برای افزایش 750 واحدی نرخ بهره را اقدامی مثبت می داند اما چندان به آینده این کشور امیدوار نیست. او دلایل ناامیدی خود را به تفصیل توضیح داد.
حتی اگر اپوزیسیون پیروز شود، ترکیه در یک سال دموکراتیزه نمی شود. هم اکنون هیچ رهبری حاضر نیست بگوید: از من انتقاد کنید.
قبل از انتخابات 2023 میلادی ترکیه، شما به وضوح به نفع مخالفین اردوغان موضع گرفتید. شما خیلی واضح گفتید که اردوغان باید به خانه فرستاده شود تا هم دموکراسی و هم اقتصاد ترکیه نجات یابد. اما گزینه ای که پیشنهاد کردید - و مهمتر از آن، شما به آن اعتقاد داشتید – رای نیاورد. مردم ترکیه به آن فرمول اعتقاد نداشتند و اردوغان را به خانه نفرستادند. آیا فکر می کنید به دلیل حصول این نتیجه، تا پنج سال دیگر باید از دموکراسی و اقتصاد ترکیه قطع امید کنیم؟
نه، لازم نیست اینطور فکر کنیم. اما در عین حال، نمی توانیم خیلی امیدوار باشیم. دموکراسی ترکیه به طور کامل از بین نرفته است، اما به طور قابل توجهی ضعیف شده است. کیفیت این دموکراسی کاهش یافته و برخی از پایه ها و ستون ها آسیب دیده یا عملاً ترک برداشته و بدون شک، رسانه، یکی از ستون هایی است که به طور جدی شکسته شده است.
غیر از رسانه، دیگر ارکان مهم یک نظام دموکراتیک چیست؟
پایه و ستون دوم، قوه قضائیه مستقل است. سومین عامل مهم در معادله ترکیه، از میان رفتن تفکیک قوا در نظام ریاستی است. زیرا این تغییر نظام، خصلت دموکراسی ترکیه را دگرگون کرد. حتی اگر در پنج سال آینده مخالفین به هر روشی پیروز شوند، نمی توانند مشکلات امروز را خیلی سریع حل کنند. فکر می کنید اگر یک لیدر مخالف در ترکیه رهبر شود، بلافاصله به رسانه آزادی و استقلال کامل می دهد و می گوید: لطفاً به طور خاص از من انتقاد کنید؟ نه. فکر نمی کنم.
اگر به خاطر داشته باشید، 10 سال پیش زمانی که باراک اوباما رئیس جمهور آمریکا بود، در ضیافت شام خبرنگاران کاخ سفید گفت: «از اینکه دائماً از من انتقاد می کنید و باعث می شوید با دقت و هوشیاری بهتری کار کنم، بسیار متشکرم».
در حال حاضر هیچ رهبری در ترکیه وجود ندارد که بتواند صادقانه چنین پیامی را به خبرنگاران بگوید. به همین خاطر، حتی قبل از انتخابات هم باور نداشتم که دموکراسی ترکیه در عرض یک سال بهبود پیدا کند.
حتی اگر خصوصیات شخصی اردوغان را در نظر نگیریم و فرد دیگری را در جای او تصور کنیم، نباید این واقعیت را از یاد ببریم که مسئولیت طولانی مدت، به شدت آسیب زا است. به عنوان مثال، رهبران زیادی در آفریقا وجود دارند که بیش از 10 سال در راس قدرت مانده اند. اول از همه، می بینیم که وضعیت اقتصادی بدتر می شود. صد البته بر دموکراسی نیز تأثیر منفی می گذارد و ابزارهای کنترل قدرت در دست شخص رئیس، بیشتر و بیشتر می شوند. اطرافیان رئیس جمهور - درست مانند اردوغان یا پوتین - در حال ایجاد یک حلقه کوچک هستند که باید وفادار بمانند.
کسانی که در این دایره هستند، به جای ارائه حقایق، انتقادات و عقاید مختلف، تحت تأثیر افکار یک حلقه تنگ عمل می کنند. این نوع رویکرد مدیریتی نه از نظر دموکراسی و نه از لحاظ اقتصادی نتایج مثبتی به همراه نخواهد داشت. البته به موازات این مشکل، در ترکیه مشکل فساد مالی نیز وجود دارد. همچنین فرسایش 3 رکن دموکراسی که برایتان توضیح دادم وجود دارد. رسانه، قوه قضائیه و تفکیک قوا.
بنابراین اگر در انتخابات ترکیه، رقیب اردوغان پیروز می شد، حداقل به این کشور مجال و امکانی برای تنفس و هوای تازه می داد.
به طور خلاصه، من از تجزیه و تحلیل شما چنین برداشت می کنم که اوضاع در حال حاضر در ترکیه به اندازه کافی بد شده و بعید است که دموکراسی در ترکیه از این بدتر شود. آیا برداشت من صحیح است؟
بله. البته ممکن است تحلیل من اشتباه باشد. اما بزرگ ترین نشانه های اهمیت دموکراسی ترکیه را در انتخابات محلی سال آینده خواهیم دید. به یاد بیاوریم، در انتخابات سال 2019 میلادی، نامزد مورد حمایت اردوغان شکست خورد و اولین انتخاباتی بود که از سوی قوه قضائیه باطل تشخیص داده شد و انتخابات دوم در راستای خواست دولت برگزار شد.
با این حال، در دور دوم هم امام اوغلو پیروز شد. خب؟ چرا دولت و حزب حاکم، جرات نکردند بگویند انتخابات را قبول نداریم و متولی یا قیّم تعیین می کنیم؟ این نشان می دهد که در هر حال، صندوق رای در ترکیه هنوز هم اهمیت زیادی دارد. به همین خاطر است که اردوغان به انتخابات اهمیت زیادی می دهد. چون اهمیت انتخابات را درک کرده، با تصمیمات پوپولیستی یا نیمه پوپولیستی اقتصاد را مدیریت می کند. مثلاً نرخ بهره را پایین نگه داشت تا رای بیاورد. همین که رای گرفت، اجازه داد نرخ بهره را بالا ببرند! به طور خلاصه، من فکر می کنم که دموکراسی ترکیه امروز در وضعیت ضعیفی قرار دارد، اما معتقد نیستم که تا پنج سال آینده به طور کامل سقوط کند.
در هیچ کشوری ممکن نیست یک رهبر شکست خورده، برای مدتی طولانی بر کرسی رهبری حزب بماند.
شما گفتید: حتی اگر اپوزیسیون پیروز می شد، رفتار رهبران تغییر چندانی نمی کرد. بگذارید مشخصاً در مورد جناب کلیچدار اوغلو سوال کنیم. پس از شکست، انتظار می رفت که استعفا دهد و ده ها نفر در این مورد اظهار نظر کردند. اما کمال بیگ، راضی نشد یک میلیمتر جا به جا شود. آیا این همان مدل رهبری است که شما از آن انتقاد می کنید؟ آیا او باید از کرسی رهبری خود دست می کشید؟
بله، قطعاً. یکی از دلایل این امر این است که همه چیز در ترکیه بسیار سلسله مراتبی است. رهبر حزب، از آن سلسله مراتب به نفع خود استفاده می کند. دوم این که قانون انتخابات و قانون احزاب، به رئیس اجازه می دهد تا نفوذ بیش از حدی بر نمایندگان داشته باشد. این معضلات، باز هم منجر به تمرکز قدرت می شود. من هیچ کشور دیگری را نمی شناسم که در آن رهبر حزب اصلی اپوزیسیون که در چندین انتخابات شکست بخورد، اما باز هم در راس حزب باقی بماند. کلیچدار اوغلو در یازده دوازده انتخابات شکست خورده و همچنان رهبر حزبش است. اگر در دنیا چنین مثالی دارید حتماً به من بگویید تا من هم بدانم.
اگر کلیچدار اوغلو پیروز می شد، حاضر بودم مشورت بدهم.
انتظار می رفت در صورت پیروزی کلیچدار اوغلو شما مشاور رئیس جمهور یا وزیر اقتصاد ترکیه شوید.
من شخصاً هیچ انتظاری نداشتم.
به شما پیشنهاد وزارت داده شد؟
اجازه بدهید وارد جزئیات نشویم.
یعنی شما قصد و نیتی برای پذیرفتن مسئولیت دولتی و اجرایی نداشتید؟
من قصد نداشتم نقش فعالی داشته باشم. اما به آنها گفتم که اگر پیروز شوند، برای ارائه مشاوره آماده هستم. البته خارج از گود و از راه دور.
چون شما خود را آماده کرده بودید که به کلیچدار اوغلوی رئیس جمهور مشورت بدهید، احتمالاً ناراحتی و نومیدی شما بیشتر از 25 میلیون نفری باشد که به او رای دادند. آیا من اشتباه فکر می کنم؟
حتماً همین طور است. نظر شما صحیح است. اما کمال کلیچدار اوغلو چیزهایی داشت که من دوست داشتم. مثلاً همین مدل ائتلاف را دوست داشتم. مدل بلوک 6 حزبی که بر اساس نظر او ساخته شده بود. اما در نهایت کارساز نبود. یک عبارت لاتینی داریم با عنوان: mea culpa. یعنی خطای من. قبول دارم که این تحلیل من اشتباه بود. اما یکی از ویژگی های ارزشمند کلیچدار اوغلو در نظر من، این است که آدم دستپاکی است و طبق استانداردهای ترکیه، سیاستمدار صادق تری است و درگیر فساد مالی نشده است.
همچنین اگر اکرم امام اوغلو به جای او نامزد می شد و از من درخواست مشورت می کرد، قطعاً دریغ نمی کردم و حتماً از او حمایت می کردم. زیرا اقتصاد ترکیه در حال حاضر، بسیار پایین تر از پتانسیل واقعی اش مانده و اگر می توانستم سهم کوچکی برای اصلاح این وضعیت داشته باشم، حس بسیار خوبی به من می داد. ولی در کل، تمایل داشتم فقط در حد مشورت از راه دور مشارکت کنم. همانطور که گفتم در حال حاضر، قصد ندارم دانشگاه را رها کنم و وارد سیاست شوم.
لازم می دانم برای خوانندگان این مصاحبه یادآوری کنم که شما قبلاً هم پیشنهادهایی از حزب عدالت و توسعه دریافت کرده اید برای پذیرفتن پست وزارت اقتصاد ترکیه. در همان زمانی که داوود اوغلو وزیر امور خارجه بود. هم پیشنهاد وزارت دادند و هم سفارت. درست است؟
خیر. فقط پیشنهاد سفارت بود. هم اردوغان و هم داود اوغلو، به من پیشنهاد کردند که سفیر ترکیه در سازمان همکاری و توسعه اقتصادی باشم. ولی من نپذیرفتم.
چرا رد کردید؟ چرا نمی خواهید فعالانه در سیاست شرکت کنید؟
تصور می کنم همین کارهای دانشگاهی و تحقیقاتی من، از نظر اجتماعی ارزشمندتر است و به خود من هم شور و لذت بیشتری می دهد. به همین خاطر، نخواسته ام پست دولتی و اجرایی بگیرم.
ادامه دارد...
انتهای پیام/