نگاه عبرت‌آموز از خصلت‌هایی که دشمنان امام حسین (ع) داشتند

معرفی شاخصه‌های جبهه دشمن و بیان ویژگی‌های آنان یکی از محورهای زیارتنامه اربعین امام صادق علیه‌السلام است.

به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، زیارت اربعین امام حسین علیه‌السلام از جمله زیارتنامه‌های مأثور (روایی) شیعه است که شیخ طوسی آن را از صفوان جمال یکی از یاران امام صادق علیه‌السلام نقل می‌کند. صفوان می‌گوید مولایم امام صادق در ارتباط با زیارت اربعین به من فرمود هنگامی که روز، بالا آمد خطاب به امام حسین(ع) این زیارتنامه را می‌خوانی. 

تبیین مقام معنوی امام و امامت و پاره‌ای از مظلومیت امام حسین علیه‌السلام در قالب سلام‌های توصیفی، تبیین عظمت و جایگاه والای امام و گواهی به کرامت و سعادت ایشان در پرتو شهادت، تبیین مقامات ویژه اهداف قیام حسینی و رهایی بندگان خدا در پرتو آن از جهالت و نادانی و گمراهی، گواهی به تحقق وعده‌های الهی درباره امام حسین علیه‌السلام و دشمنان ایشان، جهاد و پایداری و صبر خالصانه اباعبدالله تا رسیدن به شهادت در راه اطاعت از خداوند و ... از جمله مضامین و محورهای این زیارتنامه است. 

معرفی شاخصه‌های جبهه دشمن و بیان ویژگی‌های آنان از دیگر مضمون‌های این زیارتنامه شریف است؛ مرور این شاخصه‌ها سبب می‌شود انسان مؤمن هرچه بیشتر از خصلت‌های ناپسندی که در متن این فراز آمده و او را احاطه کرده، دوری کند. در این فراز می‌خوانیم: 

وَ بَذَلَ مُهْجَتَهُ فِیکَ لِیَسْتَنْقِذَ عِبَادَکَ مِنَ الْجَهَالَةِ ، وَحَیْرَةِ الضَّلالَةِ ، وَقَدْ تَوَازَرَ عَلَیْهِ مَنْ غَرَّتْهُ الدُّنْیا ، وَبَاعَ حَظَّهُ بِالْأَرْذَلِ الْأَدْنیٰ ، وَشَرَیٰ آخِرَتَهُ بِالثَّمَنِ الْأَوْکَسِ ، وَ تَغَطْرَسَ وَ تَرَدَّیٰ فِی هَوَاهُ ، وَأَسْخَطَکَ وَأَسْخَطَ نَبِیَّکَ وَأَطَاعَ مِنْ عِبادِکَ أَهْلَ الشِّقاقِ وَالنِّفاقِ ، وَحَمَلَةَ الْأَوْزارِ ، الْمُسْتَوْجِبِینَ النَّارَ ، فَجاهَدَهُمْ فِیکَ صابِراً مُحْتَسِباً حَتَّیٰ سُفِکَ فِی طَاعَتِکَ دَمُهُ وَاسْتُبِیحَ حَرِیمُهُ؛ اللّٰهُمَّ فَالْعَنْهُمْ لَعْناً وَبِیلاً ، وَعَذِّبْهُمْ عَذاباً أَلِیماً.
و جانش را در راه تو بذل کرد تا بندگانت را از جهالت و سرگردانی گمراهی برهاند، درحالی که بر علیه او به کمک هم برخاستند، کسانی که دنیا مغرورشان کرد و بهره واقعی خود را به فرومایه تر و پست تر چیز فروختند و آخرتشان را به کمترین بها به گردونه فروش گذاشتند، تکبّر کردند و خود را در دامن هوای نفس انداختند، تو را و پیامبرت را به خشم آوردند و اطاعت کردند از میان بندگانت، اهل شکاف افکنی و نفاق و بارکشان گناهان سنگین و سزاواران آتش را، پس با آنان درباره تو صابرانه و به حساب تو جهاد کرد تا در طاعت تو خونش ریخته شد و حریمش مباح گشت؛ خدایا آنان را لعنت کن لعنتی سنگین و عذابشان کن عذابی دردناک. 
در این فراز، آنان که علیه امام قیام کردند، دارای 7 شاخصه بودند: 
1. فریب دنیا و مغرور شدن به لذت‌های زودگذر آن: موضوع مغرور شدن به متاع پست دنیا از شهوات گرفته تا ریاست‌طلبی‌ها و قدرت‌طلبی‌ها و افزون‌خواهی‌ها، مسئله‌ای است که خداوند در آیات متعددی از قرآن به آن اشاره کرده است و اصل آن را به شیطان نسبت می‌دهد. در جایی می‌فرماید  «مَا الْحَیاةُ الدُّنْیا إِلاَّ مَتاعُ الْغُرُورِ» (185 آل عمران) یعنی زندگی دنیا جز کالای فریبنده چیزی نیست و در جای دیگر می‌فرماید «وَ ما یَعِدُهُمُ الشَّیْطانُ إِلاَّ غُرُورا» (120 نساء) شیطان به اباطیل و سراب وعده می‌دهد و در آیه‌ای دیگر خطاب به انسان‌ها می‌گوید «یا أَیُّهَا النَّاسُ إِنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقٌّ فَلا تَغُرَّنَّکُمُ‏ الْحَیاةُ الدُّنْیا وَ لا یَغُرَّنَّکُمْ‏ بِاللَّهِ الْغَرُورُ»؛ یعنی ای انسان، وعدۀ خدا حق است، نکند که زندگی دنیا شما را فریب دهد و مبادا شیطان شما را به [ کرم و رحمت ] خدا مغرور کند. 

مغرور شدن به دنیا گاه سبب می‌شود انسان چشم دنیابین داشته باشد و برای دنیا کار کند و ارزش‌های اخلاقی را به خاطر کسب دنیا رعایت کند و گاه در حد شدید خود سبب می‌شود انسان از حق رویگردان شود و مقابل آن بایستد تا حدی که گاهی تا مرز کفر و بعد کافر شدن به خدا و نبیّ خدا پیش رود و عاقبت به شرّ شود مانند دشمنان امام حسین علیه‌السلام. فردی که مرگ و آخرت در نگاه او بی‌ارزش یا کم‌ارزش باشد،  مقدمات افتادن در ورطۀ پر خطر دنیا را برای خود فراهم می‌کند، در حالی که تمام آموزه‌های ادیان ابراهیمی انسان‌ها را به مرگ و قیامت انذار می‌دهد. از این گذرگاه است که حبّ دنیا و جنگ بر سر تصاحب قدرت‌ها بین احزاب و افراد شکل می‌گیرد. 

2 و 3. حظّ حقیقی خود از دنیا را به بهای ناچیز فروختن و فروختن آخرت به پست‌ترین سرمایه در دنیا: 
دشمنانی که مقابل امام حسین علیه‌السلام ایستادند، همان‌ها بودند که همراهی با امام تا رسیدن به بهشت را به بهای ناچیز فروختند، همچون عمر سعد که به خاطر وعدۀ فرمانداری ری، حاضر شد اباعبدالله علیه‌السلام را به آن طرز فجیع به قتل برساند. نه در دنیا سعادتمند شد و نه آخرت را کسب کرد. این فراز متصل به فراز قبلی یعنی مغرور شدن به متاع دنیاست؛ در واقع فریب دنیا سبب می‌شود انسان آخرت خود را به بهای ناچیزی بفروشد. بنابراین تقویت خداباوری و تقید به ارزش‌های دینی و اتصال به پیامبر و اهل بیت وحی علیهم‌السلام و فکر کردن حساب مرگ و قیامت سبب می‌شود انسان فریب دنیا را نخورد.  

انتهای‌پیام/

واژه های کاربردی مرتبط
واژه های کاربردی مرتبط