نماینده علمای شافعی یمن: پس از اهانت به قرآن کریم، مذاکرات با وساطت سوئد را متوقف کردیم/ اختصاصی
شیخ «رضوان المحیا»، نائبرئیس شورای اسلامی شافعی یمن در گفتگوی اختصاصی با خبرگزاری تسنیم ضمن تقبیح اهانت به قرآن کریم در سوئد و دانمارک درخواست مقام معظم رهبری بهمنظور استرداد عامل هتاکی به قرآن را بهمثابه تحمیل معادلهای جدید بر غرب قلمداد کرد.
به گزارش سایت عربی خبرگزاری تسنیم، در پی اهانت به قرآن کریم، کتاب آسمانی مسلمانان جهان در سوئد و دانمارک و حمایت برخی از دولتهای اروپایی و غربی از این اقدام هتاکانه به اسم آزادی بیان، اقشار گوناگون امت اسلامی و رهبران و علمای ادیان آسمانی ضمن محکومیت شدید این جنایت، آن را مصداق بارز اسلامهراسی دانستند.
در همین راستا خبرگزاری تسنیم با شخصیتهای مختلفی از رهبران جریانها و جنبشهای اسلامی و همچنین علمای سایر ادیان و مذاهب گفتوگو کرده و نظر آن را درباره این اقدام انزجاربرانگیز جویا شده است. شیخ «رضوان المحیا»، نائبرئیس شورای اسلامی شافعی یمن نیز در گفتگویی ویژه با خبرنگار تسنیم در صنعا، ضمن تشریح ابعاد و زوایای مکتوم و ناگفته این عمل هتاکانه، خواستار وحدت کلمه و عمل مسلمانان در مواجهه با هرگونه تعدی به مقدسات اسلامی و دینی و مجازات افراد خاطی در این جنایت شد، متن کامل این گفتگو در ادامه تقدیم میگردد.
سلام و درود خدمت شما، جناب «رضوان المحیا»، نائبرئیس شورای اسلامی شافعی یمن، در ابتدا مایلم نظر حضرتعالی را راجع به شرارت جدیدی که در کشور سوئد رخ داد و در آن نسخههایی از قرآن کریم به آتش کشیده شد، جویا شوم.
بسم الله الرحمن الرحیم. سلام و صلوات خدا بر محمد(ص) و آل محمد(ص). در ابتدا، سالگرد شهادت امام حسین(ع) را به شما و به تمامی مسلمین جهان تسلیت عرض میکنم. مایلم از این فرصت استفاده کرده و به بررسی جنایتی که سومین مظهر و نماد مقدس در اسلام را ـ پس از خداوند متعال، رسول اکرم(ص) و انبیاء الهی ـ یعنی قرآن کریم و کتب آسمانی، هدف قرار داده است، بپردازم.
قرآن کریم، اعجازی جاودانه است که در آن باطل راه ندارد، کتابی آسمانی که قانون و راهنمای عمل این امت است که اگر مسلمانان بخواهند بار دیگر عزت و عظمتشان را بازیابند، باید به دامان آن چنگ بزنند. این شرارت جدیدی که قرآن کریم را آماج حمله خود قرار داده است، در واقع همه امت اسلامی، صرفنظر از مذهب و فرقهشان را، هدف قرار داده است.
البته این حادثه ناگوار میتواند به فرصتی برای امت اسلامی در جهت کنار گذاشتن اختلافات موجود تبدیل گردد تا از طریق آن تحریکات فرقهای خود را رها کنند و به دفاع از قرآن کریم که مورد اتفاق نظر تمامی مذاهب اسلامی است، بپردازند.
در گذشته تبهکاران به ساحت مقدس الهی و پیامبران عظیمالشأن جسارت کرده بودند، اما اکنون کار این فرومایگان به توهین به کتب آسمانی رسیده است، در واقع این رذالت، جنایتی است که تمامی مرزهای دینی، اخلاقی و انسانی را زیر پا گذاشته و احساسات قریب به 2 میلیارد مسلمان را آزردهخاطر ساخته و باورهای آنان را لگدمال کرده است.
شاید غرب تا بدین لحظه به عمق این جنایت پی نبرده است، چراکه سردمداران غربی در تکاپوی تحریف ادیان آسمانی و خلق دین ضالّه جدیدی موسوم به «دین ابراهیمی» هستند، که کتاب بهاصطلاح مقدس خود را خواهد داشت. غرب در پی آن است که حرمت این کتاب آسمانی را در برابر دیدگان این امت بزداید و اگر امت اسلامی، اعم از حکومتها و ملل اسلامی، در برابر این جنایت سکوت پیشه سازند، دشمنان خداوند متعال، بیشک جسورتر میشوند و کمر به تحریف قرآن کریم خواهند بست و سعی در جایگزینی قرآن مجید با کتاب تحریفشده دیگری خواهند داشت.
درگذشته نیز خبر این توطئه در رسانهها بازتاب یافته بود و امروز کم و بیش مسلّم است که آنان در پی جعل کتاب مقدسی برای دین جدیدی موسوم به دین ابراهیمی میباشند، دلیل این مدعا هم میتواند توافقنامه ننگین موسوم به «پیمان ابراهیم» باشد که بهابتکار ترامپ بین برخی از حکومتهای عربی و رژیم صهیونیستی در امارات منعقد گردید.
جناب شیخ، این عمل جنایتکارانه و شنیع که در آن به باورهای 2 میلیارد مسلمان اهانت شده است، در کشور سوئد که مدعی آزادی بیان میباشد، رخ داده است، تا چهحد این جنایت بیشرمانه میتواند استانداردهای دوگانهای را که غرب دائماً از آن دم میزند، بیاعتبار سازد؟
دنیای غرب، چه در اروپا و چه در آمریکا، همواره سعی میکند اینگونه وانمود کند که از آزادی بیان حمایت میکند، اما در واقعیت، آنها عرصه بهغایت محدودی برای آزادی بیان کذایی خود دارند، همانطور که میدان کوچکی برای مفاهیمی همچون حقوق بشر دارند، برای مثال، مسلمانان و اعراب هیچ حقی در چارچوب آزادی بیان غربی ندارند، یا در مورد مسئله هولوکاست، میبینیم که آزادی بیان در غرب به انتهای راه خود رسیده است؛ هیچ شهروند آمریکایی و اروپایی حق زیر سؤال بردن افسانه هولوکاست و جزئیات مربوط به تعداد کشتهشدگان ادعایی آن و مطالعه صحت و سقم وقوع آن حادثه را ندارد و هر آنکس که دراینباره به پرسشگری بپردازد، بلادرنگ متهم به یهودستیزی میشود.
چندی پیش، وقتی «محمود عباس، رئیس تشکیلات خودگردان فلسطین»، در خلال یکی از دیدارهایش در اروپا سخنی ساده درباره هولوکاست بر زبان راند؛ این اظهارات به بحرانی دیپلماتیک از سوی غربیها مبدل شد. غربیها همواره سعی دارند که به خود و به جهان بقبولانند که آزادی بیان دارند، اما درعمل شاهد اتفاقات بسیاری هستیم که این ادعای نادرست را نقض میکند، در واقع این مسائل، یعنی توهین به مقدسات و ادیان آسمانی، جزء آزادی بیان بهشمار نمیآید، بلکه توهینی آشکار به مردم و تحریک احساسات آنان است.
اکنون، وظیفه امت اسلامی این است که به غرب این پیام را دهد که اگر آنان از آزادی بیان دروغین خود حمایت میکنند؛ ما مسلمین نیز این حق را برای خود محفوظ میدانیم که در جهت مقابله با آنها، به تحریم کالاهایشان روی آوریم. ما همچنین میتوانیم آنان را در سطح بینالملل به انزوا بکشانیم. جهان اسلام و کشورهای عربی میتوانند دست به ابتکارات متعددی در راستای مقابله با این جنایت بزنند و علیه قوانین کشورهای غربی که در آن ادعای آزادی بیان شده است، دست به اعتراض بزنند.
در قانون اساسی آمریکا بهصراحت ذکر شده است که هیچکس حق پرسشگری راجع به افسانه هولوکاست و ارقام جعلی کشتهشدگان آن را ندارد که نشانی از دروغین بودن ادعاهای دنیای غرب است.
آنچه این جنایت را با موارد مشابه آن در گذشته متمایز میسازد این است که دولت سوئد تلاش دارد این جنایت را علیرغم اعتراف به ماهیت توهینآمیزش، در چارچوب قانون توجیه نماید، بهعبارتی دیگر، دولت سوئد و برخی جریانات سیاسی در آن کشور ادعا میکنند که قانون سوئد اجازه ارتکاب چنان جنایتی را که به احساسات و اعتقادات دینی دو میلیارد مسلمان دستدرازی کرده است، میدهد، بهنظر شما طرح چنین توجیهاتی چه معنایی دارد؟
باید خدمت شما عرض کنم که این جنایت در مرحله نخست مقابل سفارت ترکیه رخ داد؛ چرا که کشور ترکیه نمایندگی بخشی از جامعه اسلامی را بهعهده دارد. این عمل شنیع توسط یک عراقی ـ که تابعیت سوئد را اخذ کرده است که بیشک با سازمان موساد در ارتباط است ـ صورت گرفت. دشمنان اسلام همه جوانب امر را در نظر میگیرند و پس از شناسایی خلأهای قانونی، وارد عمل میشوند. شاید درست باشد که بگوییم حکومتهای اروپایی قوانینی را وضع میکنند که ظاهراً مقصود از آن توهین به ادیان آسمانی نیست، اما لابی صهیونیستها چه در دانمارک و چه در سوئد، از نفوذ قابلتوجهی برخوردار است و همواره در حال توطئه علیه اسلام است.
در یک برهه، ملت یمن نسبت به نقش کشور سوئد در مذاکرات مربوط به حل بحران در یمن خوشبین بود، اما وقتی احساسات دینی ما توسط جنایت رخداده در سوئد جریحهدار شد و به مقدساتمان توهین شد، رهبر یمن اعلام کردند که دولت صنعاء در مذاکرات آتی در سوئد شرکت نخواهند کرد، چراکه بیطرفی سوئدیها زیر سؤال رفته بود و خیانتشان آشکار شده بود. متعاقباً، رهبری یمن خواستار تحریم سوئد شدند که تصمیمی بهغایت شجاعانه بود، همچنین باید از موضع مثالزدنی «سید حسن نصرالله» و ملت عراق که از اینجا به آنان درود میفرستم، تقدیر کنم. مطمئناً صهیونیستها در ارتکاب این جنایت نقش دارند و در تلاشاند بذر تفرقه و دشمنی را در سراسر جهان اسلام بکارند.
علاوه بر این، دولتهای غربی همچون گذشته که به پیدایش تروریسم، القاعده و داعش دست زدند، امروزه هم بهدنبال پروژه «اسلامهراسی» هستند؛ بهنحوی که اسلام در کشورهای اروپایی عامدانه بهاشتباه بهتصویر کشیده میشود. برخی کارشناسان اجتماعی در اروپا، پرسشنامهای را آماده کردند و از رهگذران در خیابانها میپرسیدند که نظرشان نسبت به اسلام چگونه است، برخی از شهروندان ناآگاه پاسخ دادند که اسلام از منظر آنان یعنی بمب و یا کمربند انفجاری و برخی دیگر پاسخ دادند که اسلام تداعیگر انفجاری بزرگ در بازاری است که زنان و کودکان قربانی آن میشوند! بدین ترتیب، آنان قصد دارند چنین ترسی را از دین مبین اسلام در دل شهروندان اروپایی جای دهند و چهره اسلام را مخدوش کنند.
هدف غرب این است که مسلمانان را به جنگ و ستیز با یکدیگر وادارد و آنان را پراکنده و متفرق سازد، اما بهامید خدای متعال این چالشها به فرصت تبدیل خواهد شد و مسلمانان با وحدت کلمه از مقدسات خود دفاع خواهند نمود.
انشاءالله. همانطور که اطلاع دارید امروزه در غرب سیاست اعلانی حول مبارزه با تمامی مذاهب و ادیان آسمانی، ضدیت با ارزشهای انسانی و حمایت گسترده از بسیاری از ناهنجاریهای اخلاقی همچون همجنسگرایی در جریان است، آیا رابطهای بین این دگرگونی سیاسی ـ اجتماعی در اروپا و کسانی که دین اسلام را هدف قرار میدهند وجود دارد؟ هدف آنها از این اقدامات چیست؟
بله. افول و دگرگونی در نگرش اجتماعی در جوامع اروپایی و دشمنی با کتب آسمانی و احکام اسلامی ـ که با طبیعت و سرشت انسانی در هم تنیده است ـ امروزه مشهود است، بنابراین وقتی آنها با اصول و ارزشهای آسمانی به ستیز برمیخیزند، طبیعی است که ناهنجاریهای اخلاقی مانند همجنسگرایی مجالی برای رشد بیابد؛ چنانکه که ترامپ چند ماه پیش اذعان کرد که آمریکا تبدیل به سرزمین همجنسگراها شده است. امروزه، در ایالت کالیفرنیا قانونی وضع شده است که در آن کودک میتواند جنسیت خود را بدون توجه به ویژگیهای جسمانیاش و علیرغم خواست والدینش تعیین کند.
همانطور که عرض کردم هنگامی که در این جوامع به ارزشهای دینی، به قرآن کریم و به ساحت حضرت رسول(ص) توهین صورت گیرد، شاهد انحرافات اخلاقی و جنسی نیز خواهیم بود. حال، غرب درصدداند فرهنگ منحط و منحرف خود را که با فطرت انسانی در تضاد است از طریق رخدادهای فرهنگی و ورزشی همچون جام جهانی به جهان عرب سرایت دهند. آنها امید دارند انسان امروزی را از پروردگار، از دین، از اخلاق، از کتب آسمانی و آموزههای آسمانی جدا سازند و جای آن را با اخلاق شیطانی و همجنسگرایی پر کنند، بهعبارت دیگر، آنان میخواهند جهانی شیطانی خلق کنند که در آن جایی برای احترام برای ادیان و خالق این گیتی وجود نداشته باشد و سعی دارند منکر ذات الوهیت، ادیان و پیامبران الهی شوند.
اکنون رهبران دولتهای غربی این آرزو را در سر میپرورانند که یک دین جدید و ابداعی و کتاب مقدس ساختگی خلق کنند؛ همانطور که در امارات آن را رقم زدند. آنان بهدنبال ایجاد مراکزی در کشورهای عربی و اسلامی در مقیاسی وسیع برای ایجاد آمیزهای عجیب و نفرتبرانگیز از ادیان دروغین هستند.
همانطور که میدانیم جمعیت مسلمانان جهان در کشورهای اسلامی و عربی بالغ بر دو میلیارد نفر است، اما این اقدامات جنایتکارانه نشان داد که دنیای غرب از واکنش ملتهای اسلامی هراسی به دل راه نمیدهد، بهنظر شما چرا امت اسلامی تا این حد دچار ضعف شده است؟
در پاسخ باید به این امر اشاره کنم که برخی از حکومتهای عربی و اسلامی در ادوار قبل که به ساحت مقدس رسول گرامی اسلام(ص) و یا قرآن کریم توهین شده بود، رویکردی دوگانه و دوپهلو اتخاذ کردند، مثلاً، هنگامی که در نشریات دانمارکی به پیامبر عظیمالشأن اسلام توهین شد، کالاها و محصولات ساخت دانمارک مورد تحریم قرار گرفتند، اما وقتی آمریکاییها در یک فیلم مستهجن به پیامبر(ص) جسارت کردند، ما از بسیاری از حکومتهای اسلامی، بهویژه رژیمهای عربی در خلیج فارس، عکسالعملی در راستای تحریم کالاهای آمریکایی ندیدیم. در مجموع، مواضع حکومتهای اسلامی ذلتبار است.
در شرایطی که مسلمانان مشغول جنگ و ستیز با یکدیگر هستند و در منازعات کماهمیت و پوچی، همچون دوگانه شیعه ـ سنی و دیگر اختلافات داخلی خود غرق شدهاند، غربیها از فرصت استفاده میکنند و به توهین به قرآن کریم میپردازند. اصل بر این بود که امت اسلامی باید موضعی قاطع در قبال این حوادث اتخاذ میکرد، لیکن امروز شاهد این هستیم که برخی از حکومتهای اسلامی بهعمد موضعی غیرقاطعانه پیشه کردهاند و تکلیفشان را مشخص کردهاند، در این میان اما، جنبشهای مقاومت، و محور مقاومت طلایهدار مقابله با اینگونه جنایتهای ننگین است.
در مقابل، رژیمهای عربی که اقدام به عادیسازی روابط با اسرائیل کرده بودند، بهصورت نمایشی و بزدلانه درصدد محکوم کردن جنایت اخیر در سوئد برآمدند، فیالمثل، همین رژیمهای عرب، کنار محکوم کردن صوری سوزاندن قرآن کریم در سوئد، حمله به سفارت آن کشور در عراق را نیز محکوم و ادعا کردند باید به قوانین بینالملل مبنی بر حمایت از سفارتخانههای خارجی احترام گزارده شود! اما اصلاً به این موضوع اشاره نکردند که سوئدیها و در پسپرده، صهیونیستها، به قرآن کریم و دیگر مقدسات مسلمین توهین کردند.
جناب شیخ، بهنظر شما امت اسلامی باید در مقابل این جنایت بیشرمانه دست به چه اقدامی بزند؟
امروز، امت اسلامی باید موضعی صادقانه، صریح و قوی اتخاذ کند. غربیها بهبهانه حمایت از آزادی بیان و مفاهیمی همچون حمایت از آزادی عقیده، این جنایت را توجیه خواهند کرد و ادعا خواهند کرد که نمیتوانند قوانین کشورشان را تغییر دهند، اما اگر امت اسلامی بهپیروی از محور مقاومت عمل میکرد ـ مانند مواضع شجاعانه «سید عبدالملک بدرالدین الحوثی»، «سید حسن نصرالله» و امام «سید علی خامنهای» و همچنین تمامی آحاد ملت عراق که حتی از حکومت خود پیشی جسته دولت بغداد را مجبور به طرد سفیر سوئد کردند ـ حوادث بهگونه دیگری رقم میخورد.
ما حتی اینجا در یمن از وجود بنگاههای تجاری سوئدی شگفتزده شدیم. ما گمان میکردیم که فعالیت اقتصادی سوئد در یمن محدود به شرکت «ولوو» و یا شرکتهای فعال در صنعت چوب است؛ اما در واقع شرکتهای سوئدی متعددی در یمن مشغول به فعالیت میباشند. غربیها، ما اعراب و مسلمانان را بهچشم بازاری برای کالاهای خود میبینند. اگر ما کشورهای اسلامی، دروازههای اقتصاد خود را بهصورت واقعی و قاطع، بهروی شرکتهای سوئدی ببندیم، آنها را مجبور خواهیم ساخت قوانین کذایی خود را تغییر دهند و حتی اقدام به اخراج کسانی که چنین بلواهایی بهراه انداختهاند ـ همچون این فرد عراقیتبار ماسونی که در سوئد اقدام به سوزاندن قرآن کریم کرده است ـ نمایند و به ما و به دیانت ما احترام گزارند.
جهان اسلام در طول تاریخ توانسته است با توسل به جهاد و مقابله با دشمنان خداوند متعال، احترام دیگر کشورهای دنیا را کسب نماید، اما اگر امروز همانند برخی رژیمهای عرب رفتار کنیم ـ که وقتی آمریکا به اسلام و مقدسات مسلمین توهین کرد نتوانستند در مقابل آن به مخالفت برخیزند، چراکه آمریکا اربابشان است و این آمریکاست که بر آنان فرمان میراند ـ احترامی از دنیا نخواهیم دید.
اگر نسبت به خداوند باریتعالی، رسول اکرم(ص) و کتابش صادق باشیم، پیروز و سربلند خواهیم شد و دشمنان از ما خواهند ترسید، اما اگر به چیز دیگری غیر از قرآن افتخار کنیم، به خاک مذلت خواهیم نشست و نه شرق و نه غرب، هیچگاه به ما احترام و وقعی نخواهند گزارد و هر بار به مقدساتمان توهین خواهند کرد. اگر مانند ملت یمن، قرآن کریم را راهنمای عمل خود گردانیم و در جهاد و مسیر قرآنیمان، ثابتقدم بمانیم و به آنها ثابت کنیم که مکتب قرآن، مردان و زنانی با عزم راسخ، با عزت و استوار تربیت میکند، در آن زمان غرب میفهمد که نمیتواند پایش را از گلیم خود دراز کند.
از سویی دیگر، این حادثه میتواند به فرصتی برای جهان در جهت شناخت درست تعالیم ارزنده قرآن تبدیل گردد. دنیا پیش از این هم در جریان حادثه توهین به رسول گرامی اسلام توانست با شخصیت آسمانی حضرت رسول(ص) آشنا شود. امروز، این حادثه فرصتی در سرتاسر جهان برای همگان و بهخصوص آنانی که بهدنبال یافتن حقیقت هستند، پدید آورد تا با معارف قرآنی آشنا شوند، همه اینها محقق خواهند شد، اگر مسلمین به دستورات قرآن کریم پایبند بمانند.
در خاتمه میخواهم از حضرتعالی بپرسم؛ درخواست امام سید علی خامنهای از دولت سوئد برای استرداد و سپردن عامل این جنایت به قوه قضائیه اسلامی، مشابه خواستههای غرب مبنی بر تحویل متهمان عملیاتهای تروریستی، تا چهحد میتواند از میزان خشم جوامع اسلامی راجع به این جنایت بکاهد؟ آیا این ابتکار امام خامنهای می تواند کذب بودن ادعای دولتهای غربی را مبنی بر اینکه آنها از این اعمال جنایتکارانه حمایت نمیکنند، بر همگان ثابت کند؟
در ابتدا باید بگویم که این مطالبه از قدرت اسلام نشئت میگیرد و امام خامنهای در اینجا معادلات جدیدی را بر غرب تحمیل کرد، بدین معنا که این غرب بود که همواره تعریفی از مفهوم «تروریسم» ارائه میکرد، اما امروزه شرایط تغییر کرده است، تروریست از منظر اسلام این شخص جانی و سایر افرادی هستند که مرتکب چنان عمل شنیعی شده و به مقدسات دو میلیارد مسلمان توهین کردهاند، تروریست از منظر اسلام این جنایتکاران و حامیان غربی آنها هستند که در جایجای دنیا به جنگافروزی مشغولند؛ تروریست آنهایی هستند که صلح و امنیت بینالمللی را تهدید میکنند.
حضرت امام خامنهای مواضع شجاعانهشان چه امروز و چه در گذشته (در قضیه «سلمان رشدی»، صاحب کتاب «آیات شیطانی») زبانزد جهانیان است. موضع امام خامنهای، موضعی منصفانه و عادلانه است، چراکه ایشان به غرب این پیام را میدهند که آنها صلح، امنیت و استقرار بینالمللی را تهدید میکنند و اینکه آنها تروریست واقعی هستند که احساسات دینی مسلمانان جهان را جریحهدار میکنند و بهدنبال خلق بحران در دنیا هستند.
امروز مسلمانان بخش قابلتوجهی از جمعیت دنیا را تشکیل میدهند، اما چنانچه برای خود و دین و کتاب مقدس خود اهمیتی قائل نشوند، در چنین شرایطی، تنها امید جهان اسلام، محور مقاومت است که در خط مقدم آنها جمهوری اسلامی ایران، حزبالله و رهبر اسلامی یمن، جناب «سید عبدالملک بدرالدین حوثی» و ملت غیور یمن حاضر هستند. ملت بزرگ یمن آرزومند است با دشمنان دین به مقابله برخیزد و اگر قادر باشد اقدامی در جهت حمایت از قرآن کریم انجام دهد، مطمئناً به وعده خود وفا خواهد کرد و به عملی ساختن آن مبادرت خواهد ورزید.
بنابراین، موضع امام خامنهای، حجت را بر دشمنان خدا تمام کرد و لذا چارهای برای آنان جز پذیرفتن حقیقت باقی نمیماند. ما بههیچروی مایل به خونریزی و نزاع در دنیا نیستیم، اما این سردمداران ماسونی بودند که به رسول اکرم(ص) در مطبوعات فرانسوی و دانمارکی توهین کردند و تنها منتفع از توطئه سوزاندن نسخههایی از قرآن کریم در سوئد و یا دانمارک، صهیونیستها هستند که بهیاری خداوند متعال مکر و کیدشان به خودشان باز خواهد گشت.
جناب شیخ «رضوان المحیا»، نائبرئیس شورای اسلامی شافعیهای یمن، از حضور شما در این گفتگو سپاسگزاریم.
انتهای پیام/+