ریشههای درگیری اخیر قرهباغ و تفاوت آن با جنگهای گذشته
جنگهای اول و دوم قرهباغ میان جمهوری آذربایجان و ارمنستان رخ داده بود و درگیریها بر سر مسئله حاکمیت بر منطقه قرهباغ بود، اما در درگیری فعلی، ارمنستان مشارکتی نداشت و در واقع جنگ از سوی آذربایجان علیه دولت خودخوانده قرهباغ به حساب میآید.
به گزارش گروه بینالملل خبرگزاری تسنیم به نقل از رسانههای جمهوری آذربایجان، ریشه مناقشه قرهباغ به دوران اتحاد جماهیر شوروی برمیگردد. پس از مرگ استالین، اصلاحات اساسی در شیوه اداره جمهوریهای عضو شوروی رخ داد. افزایش اختیارات به جماهیر و مناطق باعث تشدید احساسات ملیگرایی و قومگرایی در برخی از مناطق به ویژه قرهباغ شد. ترکیب جمعیتی قرهباغ به سبب سیاستهای شوروی از اکثریت مسلمان آذربایجانی به اکثریت ارمنی تغییر یافته بود.
در حالی که قرهباغ جزو جمهوری آذربایجان در چارچوب تقسیمات شوروی قرار گرفته بود، اما ارامنه قرهباغ خواستار جدایی از آذربایجان و الحاق به ارمنستان بودند، اما نیکیتا خروشچف (رهبر شوروی پس از استالین) با این درخواست مخالفت میکرد، چراکه آن را سرآغاز ناآرامیهای قومی میدانست.
پس از به قدرت رسیدن گورباچف، نخستین شعلههای جنگ قرهباغ با اقدامات گروههای مسلح ارمنی علیه مسلمانان آذربایجانی در سال 1988 میلادی روشن شد. این درگیری، اولین موج کوچ اجباری آذربایجانیها از قرهباغ به مناطق مرکزی جمهوری آذربایجان را به راه انداخت.
با فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، یگانهای ارتش سرخ اقدام به بازگشت به مرکز کردند، اما فجایع بزرگی برای تشدید اوضاع در قرهباغ انجام دادند و آن هم واگذاری سلاحهای سنگین به گروههای ارمنی بود. این سلاحها، درگیریهای قرهباغ را به یک جنگ تمام عیار به نفع ارامنه و علیه مسلمانان آذربایجانی تبدیل کرد.
بدین ترتیب جنگ ارامنه علیه آذربایجانیها از سال 1991 میلادی به صورت رسمی آغاز شد و آنها توانستند علاوه بر قرهباغ در هفت استان آذرینشین اطراف قرهباغ نیز پیشروی کرده و آنها را به اشغال خود درآورند.
این جنگ تمام عیار که تا سال 1994 میلادی ادامه یافت، باعث شد که بیست درصد از اراضی جمهوری آذربایجان به اشغال ارمنستان درآید، بیش از یک میلیون شهروند جمهوری آذربایجان از خانه و کاشانه خود اخراج شده و در شهرهای مختلف جمهوری آذربایجان به عنوان آوارگان جنگی اسکان یابند.
شورای امنیت سازمان ملل متحد منطقه قرهباغ را جزو تمامیت ارضی جمهوری آذربایجان اعلام و در سال 1993 میلادی با صدور چهار قطعنامه خواستار خروج بدون قید و شرط نیروهای ارمنستان از سرزمینهای جمهوری آذربایجان شد، اما این قطعنامهها هیچ وقت اجرا نشد.
در نهایت در سال 1994 میلادی با تلاشهای بینالمللی، توافقنامه برقراری رژیم آتشبس میان جمهوری آذربایجان و ارمنستان در شهر بیشکک قرقیزستان به امضا رسید اما این توافق به منزله صلح نبود، چرا که ارمنستان هیچ خاکی را به آذربایجان بازنگردانده بود.
با وجود اینکه گروه مینسک سازمان امنیت و همکاری اروپا به ریاست آمریکا، فرانسه و روسیه در سال 1997 میلادی برای خاتمه دادن به مناقشه قرهباغ تشکیل شده و تا به حال جلسات متعددی در این خصوص برگزار کرده بودند اما کوچکترین پیشرفتی در خصوص حل این مناقشه نداشت.
جمهوری آذربایجان خواستار حل مناقشه قرهباغ بر اساس اصل تمامیت ارضی کشورها بود و آن را مطابق موازین حقوق بینالمللی میدانست. اما ارمنستان خواستار حل مناقشه بر اساس اصل حق ملتها برای تعیین سرنوشت خود بود که با اصل تمامیت ارضی کشورها به طور کامل مغایرت دارد.
به همین خاطر ارمنستان به هیچ عنوان حاضر نبود نیروهای خود را از سرزمینهای جمهوری آذربایجان خارج کند و جمهوری آذربایجان نیز همواره اعلام کرده بود، اشغال بیست درصد از سرزمینهای خود از سوی نیروهای ارمنستان را هرگز تحمل نخواهد کرد.
البته بینالمللی شدن حل مناقشه قرهباغ و دخالت قدرتهای جهانی در این راستا نهتنها به حلوفصل مناقشه کمک نکرد بلکه منجر به پیچیدهتر شدن اوضاع هم شده بود.
چراکه قدرتهای جهانی که بیشتر به دنبال تأمین منافع خود در منطقه هستند، تمایل به ادامه وضعیت موجود داشتند تا بتوانند از شرایط بحرانی به عنوان اهرم فشار به دو کشور قفقاز جنوبی یعنی جمهوری آذربایجان و ارمنستان استفاده کنند.
در سال 2020 بحران قرهباغ بار دیگر بالا گرفت و به یک جنگ تمامعیار بین جمهوری آذربایجان و ارمنستان تبدیل شد. آذربایجان از طریق جنگ و پیشرویها در مناطق اشغالی قرهباغ، قطعنامههای سازمان ملل به ارمنستان را تحمیل کرد، چراکه از طریق 30 سال مذاکره و گفتگو یک وجب از بیست درصد خاک اشغالشده خود را به دست نیاورده بود.
در نتیجه جنگ 44 روزه قرهباغ در سال 2020، آذربایجان کنترل بخشی از قرهباغ و 7 ناحیه اطراف آن را به دست گرفت.
آذربایجان به این نتیجه رسیده بود که هیچ کدام از قدرتهای بینالمللی در مسئله قرهباغ هیچ علاقهای به حلوفصل مناقشه و پایان اشغالگری ارمنستان ندارند، چراکه لابی ارامنه در سه کشور روسیه، فرانسه و آمریکا به شدت فعال بودند و اجازه حل مناقشه قرهباغ به نفع آذربایجان را نمیدادند. همچنین تعارض منافع قدرتهای بینالمللی ایجاب میکرد تا بحران قرهباغ ادامه داشته باشد تا بتوانند از آن به عنوان کارت بازی در تنشهای منطقهای به نفع خود استفاده کنند.
در هفته گذشته (19 سپتامبر) باکو اعلام کرد که عملیات ضد تروریستی محلی را در قرهباغ آغاز کرده است. یک روز بعد، آذربایجان بر سر توقف عملیات نظامی در قرهباغ به توافق رسید و ارامنه قرهباغ در حال حاضر با خواستههای باکو موافقت کردهاند.
این درگیری با جنگهای اول و دوم قرهباغ تفاوت اساسی داشت. جنگهای اول و دوم قرهباغ میان جمهوری آذربایجان و جمهوری ارمنستان رخ داده بود و درگیریها بر سر مسئله حاکمیت بر منطقه قرهباغ بود. اما در درگیری فعلی، ارمنستان مشارکتی ندارد و در واقع جنگ از سوی آذربایجان علیه دولت خودخوانده قرهباغ به حساب میآید.
خواسته آذربایجان این است که دولت خودخوانده قرهباغ تسلیم شود و ضمن پذیرش حاکمیت آذربایجان بر منطقه قرهباغ، از ادعای استقلال دست بردارند. به همین دلیل، با یک جنگ یکطرفه مواجه هستیم، چراکه قرهباغ توان دفاع از خود را ندارد.
در گذشته ارمنستان به دفاع از این منطقه میپرداخت، اما در حال حاضر دولت ارمنستان پذیرفته که قرهباغ بخشی از خاک جمهوری آذربایجان به حساب میآید. نیکول پاشینیان نخستوزیر ارمنستان نیز صراحتاً این مسئله را اعلام کرد.
پس میتوان گفت این یک عملیات یکطرفه نظامی بوده که به هدفش نیز رسیده است. در حال حاضر از حدود 240 هزار نفر از ساکنان قرهباغ، 120 هزار نفر که از طرفداران خودمختاری قرهباغ به حساب میآمدند به ارمنستان کوچ کردهاند و از جمعیت باقیمانده در این منطقه، درصد اندکی خواستار استقلال هستند.
در واقع درگیری نظامی باکو در قرهباغ، به عنوان مسئله جمهوری آذربایجان و جمهوری ارمنستان نیست اما در ادامه، آذربایجان میتواند با به دست گرفتن مناطق استراتژیک کوهستانی در مناطق مرزی جنوبی با ارمنستان، آن را به عنوان اهرم فشار علیه ایروان استفاده کند که این موضوع باید مورد توجه قرار گیرد.
انتهای پیام/