آیا تحویل تانکهای آبرامز آمریکا به کییف معادلات جنگ اوکراین را تغییر میدهد؟
اکنون که ایالات متحده تصمیم به ارسال تانکهای آبرامز به اوکراین گرفته مباحثات بر سر نقش و اثرگذاری این سلاحها در میادین جنگ به اوج خود رسیده است.
به گزارش گروه بینالملل خبرگزاری تسنیم، «جو بایدن»، رئیس جمهور آمریکا در جریان دیدار با «ولودیمیر زلنسکی»، رئیس جمهور اوکراین در محل کاخ سفید گفت که اولین تانکهای آبرامز آمریکا که برای اوکراین اختصاص داده شده است به زودی به آنجا خواهند رسید.
روز گذشته ولودیمیر زلنسکی، رئیسجمهوری اوکراین، تحویل اولین تانکهای آبرامز ساخت آمریکا را به اوکراین تایید کرد. او گفت: «خبر خوشی از سوی رستم اومروف، وزیر دفاع اوکراین دارم. تانکهای آبرامز به اوکراین رسیدهاند و در حال آمادهسازی جهت تقویت تیپهای ما هستند. من از متحدانمان برای تحقق این درخواست سپاسگزارم. ما به دنبال قراردادهای جدید که حوزه دریافت تسلیحات را گسترش میدهند، هستیم.»
علاوه بر این منابع خبری گزارش دادهاند تانکهای آبرامز1 بیشتری قرار است طی ماههای آینده به اوکراین ارسال شوند.ژنرال مارکوس ریزنر از اتریش که از نزدیک تحولات جنگ اوکراین را در موسسه آموزش نظامی این کشور زیر نظر دارد، گفت: «اوکراین گفته است که برای ضدحمله خود به حداقل 300 تانک غربی نیاز دارد، اما تاکنون تنها حدود نیمی از این تعداد را دریافت کرده است.»
از لحاظ تاریخچه مسائل نظامی، کمتر میتوان تسلیحاتی یافت که به اندازه تانک توجه عموم را به خودش جلب کرده باشد. این وسایل نظامی زرهپوش در طول تاریخ نقش مهمی در شکل دادن به میادین جنگ از شمال آفریقا گرفته تا جنگلهای ویتنام داشتهاند.
اکنون که ایالات متحده تصمیم به ارسال تانکهای آبرامز به اوکراین گرفته مباحثات بر سر نقش و اثرگذاری این سلاحها در میادین جنگ به اوج خود رسیده است.
اجازه بدهید ابتدا نگاهی تاریخی به مسئله داشته باشیم. در طول جنگ جهانی دوم، ظهور تانکهای «ژرمن تایگر» و «تانکهای پانثر» در جبهه شرقی باعث آشوب در میان نیروهای شوروی شد.
این تانکهای آلمانی نسبت به تانکهای شوروی مجهزتر بودند و از توان آتشباری مناسبتری نسبت به آنها برخوردار بودند. با وجود این، کابوسهای لجستیکی مربوط به حفظ این تانکهای غولپیکر در حالت رزمی در کنار ویژگیهای سرزمینی و آب و هوای روسیه موجب شد که این تانکها در اکثر مواقع به اهدافی آسان برای حمله تبدیل شوند.
ارتش سرخ سرانجام مجبور شد تاکتیکهای جنگیاش را به روزرسانی کند و با استفاده ترکیبی از تسلیحات و استفاده از تانکهای T-34 که پیشرفتگی کمتری داشتند معادلات جنگ را به نفع خودش تغییر دهد.
درباره تانکهای آبرامز که اینروزها بحث ارسال آن به اوکراین مطرح است نیز مسئله پیچیدهتر از آن است که از تیتر رسانههای غربی برمیآید. عموماً در رسانهها اینطور وانمود میشود که ورود این تانکها به اوکراین میتواند نقش مهمی در پیشبرد ضدحمله اوکراین داشته باشد.
به عنوان مثال، پایگاه پولیتیکو چندی پیش نوشته بود: «ورود تانکهای آبرامز در هفتههای آینده باعث اضافه شدن یک بعد جدید و مرگبار به تجهیزات اوکراین خواهد شد که نیروهایش در تلاش هستند به لایههای دفاعی مستحکم روسیه نفوذ کنند.»
اما جدا از این روایتهای خوشبینانه، ماجرا در میان تحلیلگران و کارشناسان مسائل دفاعی به گونهای دیگر است.
مایکل پک، تحلیلگر مسائل دفاعی و نظامی از جمله این کارشناسان است. او در مصاحبهای با پایگاه نیوزویک گفته با آنکه ورود تانکهای آبرامز باعث تقویت نسبی عملیات ضد حمله اوکراین خواهد شد اما استفاده از آنها منوط به استفاده از تاکتیکهای نظامی و اجرای مناسب آنها است.
پک همچنین میگوید: «با آنکه تانکهای آبرامز سلاحهای ارزشمندی برای اوکراین هستند اما 31 دستگاه از این تسلیحات برای اینکه آنها بتوانند اثر معناداری بر جنگ بگذارند نخواهند داشت.»
برخی از دیگر کارشناسان درباره اینکه اوکراین بتواند با اضافه کردن این تانکها در ماههای سختتر پیش رو دستاوردهای مخصوصی به دست بیاورند از پک هم بدبینتر هستند.
«مارینا میرون»، پژوهشگر دوره پستدکتری در «اداره مطالعات جنگ» در کالج کینگ لندن گفت: «از منظر نظامی، فکر میکنم تحویل این تانکها بیشتر از مزایای آن، مشکل دارد.»
این اتفاق از یک منظر دیگر هم قابل بررسی است. وزارت دفاع آمریکا ابتدا گفته بود که قصد دارد تانکهای آبرامز مدل M1A2 را روانه اوکراین کند، اما در ماه مارس راهبردش را تغییر داد و گفت که 31 دستگاه تانکی که به اوکراین ارسال میشوند از نوع M1A1 خواهند داد.
علاوه بر آن، رسانههای غربی اخیراً گزارش دادهاند که آمریکا قبل از ارسال همین نوع تانکها برای اوکراین قابلیتهای آن را با حذف کردن برخی فناوریهای «حساس» کاهش دادهاند.
به عنوان مثال، پایگاه پولیتیکو به نقل از منابع آگاه گزارش داد که آمریکا قبل از ارسال آبرامزهای M1A1 برخی از پیشرفتهترین تجهیزات الکترونیکی آنها را برداشته است. از جمله تجهیزات حذفشده منابع فناوری توپخانهای و تجهیزات اورانیوم ضعیفشده هستند. این اتفاقات در عمل به معنای آن است که آمریکا به نیروهای کییف اعتماد ندارد و نگران سرقت فناوریهای نظامیاش است.
کاهش کیفیت این تانکها در کنار عوامل دیگری که در بالا به آنها اشاره شد موجب میشود امکان اینکه این سلاحها بتوانند اثراتی واقعی در میدان جنگ بگذارند بسیار دشوارتر شود.
متغیر اثرگذار دیگر در اینجا مستحکم بودن خطوط دفاعی روسیه است. عملیات ضد حمله اوکراین نشان داده خطوط دفاعی روسیه به اندازه کافی مستحکم و قوی است که بتواند مانع از پیشروی نیروهای اوکراین با هر نوع خودروی زرهی شود. بنابراین، به احتمال زیاد، تانکهای آبرامز هم هدفهای آسانی برای توپخانهها، نیروی هوایی و میادین مین روسیه خواهند بود.
در نتیجه، از نقطه نظری واقعبینانه بایستی گفت که ضدحمله اوکراین تنها به دلیل ورود تانکهای آبرامز از وضعیت شکست فعلی به یک پیروزی ناگهانی تبدیل نخواهد شد چرا که پیروزی در جنگ تنها به استفاده از تانک وابسته نیست و بایستی متغیرهای بسیار بیشمار دیگر اعم از برنامهریزیهای راهبردی، نقاط قوت عملیاتی-تاکتیکی، روحیه نیروها و ظرفیت جایگزین کردن تلفات را نیز در نظر گرفت.
بر اساس آنچه تا کنون از روند جنگ مشخص شده اوکراین علیرغم دریافت منظم سلاح از کشورهای غربی در فاکتورهای بالا با ضعفهایی جدی روبرو است و به همین دلیل هم هست که علیرغم دریافت انواع کمکهای غربی باز هم پیشرفتی در ضدحمله خود نداشته است.
تنها کاری که سلاحهای جدید میتوانند انجام دهند تشدید آتش جنگ و طولانی کردن آن است. هر چه سلاحهای غرب بیشتر وارد اوکراین شود درگیریها برای مدت طولانیتر ادامه خواهند داشت.
نتیجه این سیاست کشورهای غربی تا کنون این بوده که اوکراین نتوانسته سناریوی نظامی جنگ را به نفع خودش برگرداند و کشورهای عضو ناتو رنج مردم اوکراین را افزایش دادهاند.
انتهای پیام/