ارجمند: نقش کمرنگ دولتها در شکلگیری جریان فرهنگی / نظرات مقام معظم رهبری مهمترین سند برای موسیقی است
پیروز ارجمند آهنگساز و مدیر اسبقِ دفتر موسیقی وزارت ارشاد، معتقد است که مهمترین سند برای موسیقی کشور نظرات و دیدگاههای مقام معظم رهبری است.
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، سند موسیقی یکی از موضوعاتی است که در ماههای گذشته اخبار مختلفی درباره آن منتشر شده است. اخباری که از نهایی شدن این سند خبر میدهد و شاید به زودی برای اجرا ابلاغ شود. این درحالی است که تدوین این سند از سالها پیش آغاز شده و دولتهای مختلفی روی آن کار کردهاند؛ اما هیچ کدام از دولتهای گذشته، اقدامی برای ابلاغ این سند نداشتهاند.
برای بررسی ویژگیهای سند موسیقی و البته کاربرد آن در وضعیت امروزِ موسیقی در کشورمان، سراغ پیروز ارجمند رفتیم. ارجمند از آهنگسازان موسیقی کشورمان است که در کارنامه کاریش مدیریت مرکز موسیقی حوزه هنری و مدیریت دفتر موسیقی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی هم دیده میشود. او در دو دوره در شوراهای تدوین و تهیه سند موسیقی حضور داشته و به خوبی با جزئیات این سند و البته کاربردهایش آشناست.
در ادامه متن صحبتهای پیروز ارجمند را درباره سند موسیقی میخوانید:
پیروز ارجمند: اگر بخواهیم نگاهی به سیاستهای دولتها در موسیقی پس از انقلاب داشته باشیم؛ میبینیم پس از انقلاب سیاستهای کلی بر این مبنا استوار بود که به موسیقی سنتی، سرودها، موسیقی کلاسیک و موسیقی نواحی مجوز داده شود به همین دلیل موسیقی پاپ به صورت کلی حذف شد؛ البته بعدها موسیقی پاپ هم وارد چرخه موسیقی ایران شد.
از این رو با توجه به اینکه طی دوره یاد شده سیاستهای کلان و واضحی در حوزه موسیقی نداشتیم، موضوع تهیه سند مطرح و در دولت دهم صحبت از سند موسیقی به میان آمد. نیاز به این سند از این رو احساس شده بود که در اسناد بالادستی احکام محدودی در عرصه موسیقی وجود داشت و از این رو نیاز به سندی جامع در حوزه موسیقی احساس میشد.
اما سند موسیقی در دوره احمدینژاد به نتیجه نرسید و به دولت یازدهم و ریاست روحانی رسید. این دوره هم در مرکز بررسیهای استراتژیکهای ریاست جمهوری کمیسیونی برای تدوین سند موسیقی تشکیل شد؛ من آن زمان در حوزه هنری مدیر مرکز موسیقی بودم و در جلسات تدوین سند موسیقی حضور داشتم. بعدها هم که به عنوان مدیرکل دفتر موسیقی به وزارت ارشاد رفتم، در جلسات تدوین سند موسیقی حاضر بودم.
به این ترتیب سند موسیقی در واقع در دوره احمدینژاد تدوین میشود و خانه موسیقی و دانشگاه تهران هم رویش نظر میدهند. پس آن سند تقریباً نهایی شده بود و آماده ابلاغ هم میشود، ولی ابلاغ آن به زمانِ تغییر دولت خورد و دیگر ابلاغ نشد. همان سند را که ما در دوره دولت حسن روحانی بررسی کردیم، دیدیم نیاز به اصلاح و تغییر دارد.
گروه مطالعاتی تشکیل شد و من هم مشاور بودم. سند تقریباً نهایی شد. اما بعد از اینکه از دولت خارج شدم دیگر متوجه نشدم که چرا سند ابلاغ نشد. الان حدود 14 یا 15 سال است که روی این سند کار شده است. اما تا امروز هیچ وقت نهایی و ابلاغ نشده است. اکنون هم شورای دیگری تشکیل شده که روی سند موسیقی کار کردهاند که بیشتر حقوقی هستند.
سرعت تحولات و رخوت تصمیمگیریها
من امیدوار نیستم که اگر سند نهایی و منتشر هم بشود برای موسیقی ایران راهگشا باشد، به این دلیل که تحولات در عرصههای مختلف از جمله موسیقی آنقدر سریع اتفاق میافتد که این رخوت و کُندی عملاً باعث ناکارآمدی سندهای مطروحه است.
ببینید؛ ما اسناد بالادستی زیادی در کشور داریم که متاسفانه درصد انحرافِ این اسناد از هدفشان زیاد است و شاهد مثالهای مختلفی هم در این زمینه وجود دارد. این درحالی است که در موارد خاصی مانند فتوای امام (ره) در سال 1364 که تحول عظیمی در عرصه موسیقی ایجاد کرد یا نظرات مقام معظم رهبری در درس خارج از فقه میتواند سند مهمی در عرصه موسیقی باشد که براساس همین نظرات موسیقی پیش برود.
واقعیت این است که موسیقی جریانی فرهنگی است که در بطن جامعه شکل میگیرد و دولتها در شکلگیری این جریان فرهنگی، بسیار کم رنگ هستند. صنعت موسیقی به سمت خصوصی بودن رفته است. امروز شرکتی که تولید کننده آثار موسیقی و برگزار کننده کنسرت است تاثیری به مراتب بیشتر از وزارت ارشاد و حوزه هنری روی موسیقی کشور دارد.
دنیای امروز؛ دنیای فضای مجازی
ببینید به عنوان مثال نهادی در تهران سالانه بودجههای هنگفتی هزینه میکند که حتی یک یا دو درصد هم در ذائقه شنیداری مردم تاثیر ندارد. واقعیت این است که وقتی ارگانها محصولی را تولید میکنند تاثیر گذار نیست! همانطور که بیان شد موسیقی جریانی فرهنگی است که در بطن جامعه شکل میگیرد، باید بپذیریم که دنیای امروز، دنیای فضای مجازی است دقیقا به همین دلیل خواننده میتواند اثری را تولید کند و در صفحه شخصیاش منتشر کند که میلیونها بار دیده شود.
پس باید در چنین اوضاعی به این پرسش پاسخ دهیم که سند موسیقی آیا واقعا اثرگذاری دارد؟ یا اینکه چندان تاثیرگذار نیست. ما باید در زمینه تولید آثار موسیقی در ژانرهای مختلف با بالاترین کیفیت ممکن، خودمان را تقویت کنیم تا در جریان تحولات سریع، عرصه را نبازیم.
اسنادی مانند سند موسیقی هرچقدر هم علمی و دقیق تدوین شده باشد، در عمل روی آنچه در جامعه جاری است، کمترین تاثیر را دارند. من در دوره اخیر در جریانِ تغییراتی که روی سند موسیقی انجام شده نیستم؛ ولی فرض را بر این میگذاریم که این سند بهترین سند ممکن باشد. حالا سوال این است که چقدر قابلیت اجرایی دارد؟ بر فرض که به طور کامل هم اجرا شود، چقدر در آینده موسیقی میتواند تاثیر داشته باشد؟ واقعیت این است که امیدوار نیستم که اگر اجرا هم شود، تاثیرگذار باشد.
ما باید از فرهنگ دولتی به سوی دولت فرهنگی حرکت کنیم. دولتها نمیتوانند فرهنگ را تغییر دهند. باید بپذیریم که فرهنگ جریانی در دل جامعه است. آرام آرام باید جراحی در حوزه موسیقی صورت گیرد. دولتها باید بپذیرند که از نگاه سلبی به سوی انعطاف و آزادی عمل بیشتر برای اهالی موسیقی بروند. یقین داشته باشید که اگر این فضا برای اهالی موسیقی فراهم شود، خودِ آنها بیشتر از هر نهاد یا ارگان حساسیت لازم را در انجام کارها دارند و از جنبههای فرهنگی آن حراست میکنند.
در سال 1391 حدود 5 هزار آهنگ زیرزمینی در ایران تولید میشد. آن زمان پنجاه درصدشان میتوانست مجوز بگیرد. اما چون مراحل مجوز گرفتن، ساز و کار سنگینی داشت و وقتگیر بود، هنرمندان سمت مجوز گرفتن نمیآمدند. این بازدارندگی که ایجاد میشود بیشتر موجب رکود است تا توسعه؛ چیزی مثل سند موسیقی شاید تا 10 سال پیش میتوانست اثرگذار باشد. چون آن زمان موسیقی آنقدر وابسته به فضای مجازی نبود. اما امروز این اتفاق به سختی رخ خواهد داد. آن زمان فروش سیدیهای آلبومهای موفق به 100 هزار نسخه هم میرسید. درحالی که الان هر آلبوم شاید هزار نسخه هم نفروشد.
انتهای پیام/