کامکار و ناظری و آهنگی ماندگار در ورزش و هنر ایران / دست خالی صدا و سیما برای هانگژو

طلاهای ورزشکاران ایران در بازی‌های آسیایی هانگژو ثابت کرد که صدا و سیما بسیار فقیر است از این نظر که آهنگ‌هایی با صلابت و حماسی داشته باشد که شور و شوقِ پیروزی را در دل مخاطبان چند برابر کند.

به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، بازی‌های آسیایی در هانگژو چین تمام شد. ایران با با 13 طلا، 21 نقره و 20 برنز و مجموع 54 مدال در رده هفتم توزیع مدال‌ها قرار گرفت.

هر بار که ما در یکی از رشته‌ها طلا یا نقره می‌گرفتیم و حتی گاهی که برنز می‌گرفتیم، آهنگی در ستایشِ ورزشکارانمان از شبکه ورزش یا شبکه سه سیما پخش می‌شد. ما نسبت به دوره پیشینِ بازی‌های آسیایی، هفت مدال طلا، کمتر گرفتیم؛ این یعنی هفت بار سرود جمهوری اسلامی ایران در هانگژو کمتر از دوره قبلِ بازی‌های آسیایی خوانده شده و هفت بار تلویزیون کمتر سراغِ آهنگ‌هایِ پس از پیروزی رفته است؛ آهنگ‌هایی که دیگر آدمی را به وجد نمی‌آورند...


آهنگ‌هایی که تلویزیون برای این دوره از بازی‌های آسیایی در نظر گرفته بود، سطح کیفی پایینی داشت و نشانی از فرهنگ و اصالتِ ایرانی را در خود نداشتند. بیشترِ این آهنگ‌ها با صدای خوانندگان پاپ و با موسیقی‌هایی نه چندان دلچسب بودند که به هیچ وجه حس و حال پیروزی را در وجودِ‌ آدمی شعله‌ور نمی‌کرد. واقعیت این است که درخشش ورزشکارانمان بسیار بزرگتر از آهنگ‌هایی بود که پخش می‌شد.

البته در این میان قطعه‌ای مانند «مثل سیاوش» با صدای محمد معتمدی از این قاعده مستثناست و ویژگی‌های آهنگی اصیل با صدایی با صلابت را در خود دارد. اما با یک گل بهار نمی‌شود.

در گذشته آهنگ‌های با صلابت و اصیلی داشتیم که در هنگامِ افتخارآفرینیِ ورزشکاران کشورمان، از شبکه‌های مختلف پخش می‌شد؛‌ آثاری که به شدت شنیدنی و پر از حسِ وطن پرستی بود و شور و هیجان بسیاری در مخاطبان ایجاد می‌کرد. این آثار در عینِ داشتنِ ریتم و ملودیِ مناسب، به شدت پر از حماسه هم بودند. آهنگ‌هایی که شوق و شادیِ‌ پیروزی را در وجودمان صدبرابر می‌کرد و از ایرانی بودنمان به خود می‌بالیدیم.

اما بازی‌های آسیایی هانگژو ثابت کرد که دست تلویزیون از نظر آثاری گرانقدر و حماسی به شدت خالی است. اینکه چرا تلویزیون سراغ آن آثارِ قدیمی نمی‌رود، پرسش بزرگی است و اینکه چرا در این سال‌ها در اندیشه تولید آثاری مناسب برای چنین رویدادهایی نبوده، پرسشی بزرگ‌تر...

شاید برخی هنرمندان رضایت لازم برای پخش آثارشان در شبکه‌های صدا و سیما را نداشته باشند. خب این حق آنهاست؛ البته به شرطی که ماکیتِ کامل این آثار را داشته باشند. حال باید از مسئولان صدا و سیما پرسید که چرا در این سال‌ها در اندیشه تولیداتی درخور برای چنین رویدادهایی نبوده‌اید؟ البته گاهی هم در این زمینه وارد عمل شده‌اید که حاصل کارتان هم آثاری درخور نشده است.

البته این انتقاد فقط مختصِ صدا و سیما نیست؛ فدراسیون‌های مختلف ورزشی و وزارت ورزش در این امر بیشتر مقصر هستند. آنها بیشتر باید در اندیشه این گونه موارد باشند. آنها باید برای هر رویدادی به تولید اثری فاخر و ماندگار فکر کنند. تصور کنید که اگر وزارت ورزش برای هر رویداد مهم ورزشی اقدام به تولید آهنگی خاص می‌کرد؛ هم‌اکنون چقدر دستمان در این زمینه پُر بود.

بیایید داستان تولید یکی از آثار ماندگار در عرصه موسیقی ورزشی کشور را مرور کنیم؛

8 آذر 1376 نقطه عطفی در تاریخ کشورمان است. روزی که تیم ملی فوتبال ایران در ملبورن استرالیا مقابل تیم ملی این کشور قرار گرفت تا آخرین گام برای حضور در جام جهانی را بردارد. حاصل این بازی به صعود ایران به جام جهانی 1998 انجامید؛ اتفاقی که پس از 20 سال و برای نخستین بار پس از پیروزی انقلاب اسلامی رخ می‌داد.

این پیروزی و این سعود به جام جهانی فوتبال، دستمایه خلق آثار هنریِ بسیار شد. در این میان اما تصنیفی حماسی با عنوان «گل افشان» ساخته شد که عنوانِ آهنگ رسمی تیم ملی فوتبال کشورمان در جام جهانی 1998 فرانسه را هم یدک می‌کشید.

این اثر را هوشنگ کامکار آهنگسازی کرد و شهرام ناظری آواز‌ آن را خواند. شعر این آهنگ را هم محمدعلی چاووشی سرود. نگاهی به گذشته و سوابق همکاری کامکارها با شهرام ناظری نشان می‌دهد که حاصل این همکاری چیزی جز شاهکارهایی ماندگار در موسیقی ایران نبوده است. این بار هم همین‌گونه شده است.

تصنیف «گل افشان» از منظر آهنگسازی سه بخش مجزا دارد و در دستگاه چهارگاه ساخته شده است. معمولا از «چهارگاه» برای موسیقی‌های حماسی استفاده می‌شود.

ضرب زورخانه در این اثر به شکلی هنرمندانه به کار گرفته شده است. سازهای بادی هم گویی از نواخته شدن شیپور یا صور جنگ خبر می‌دهند. سازهای موسیقی کلاسیک فضای این آهنگ را علمی و بین‌المللی کرده است. صدای شهرام ناظری هم که پر از شور و شوق و صلابت و حماسه است.

و این اثر برای همیشه در موسیقی و ورزش ایران ماندگار شده است. به راستی که جای خالی چنین آثاری به شدت حس می‌شود. متاسفانه گاهی شاهد هستیم که برخی ارگان‌ها برای ساخت آهنگ‌های ملی و ورزشی، سراغ خوانندگانی می‌روند که جز شهرت، هیچ ویژگی دیگری در کارشان نیست. این ارگان‌ها باید بدانند که برای تولید آثاری اینچنین ماندگار و تاثیرگذار باید سراغِ‌هنرمندانی بزرگ رفت. هنرمندانی که کارشان را خوب بلدند.

حالا بیایید با هم آهنگ «گل افشان» را یک بار دیگر بشنویم:

 

 

به نام خدای جهان آفرین
به پیش جوانان ایران زمین

به میدان بر آیید و گامی زنید
به ذهن زمان نقش نامی زنید

الا ای سواران صبح امید
به فردای میهن نوید آورید

جهان عرصه عبرت آموزی است
شکست اولین گام پیروزی است

به میدان چو یادی ز ایران کنید
زمین و زمان را گل افشان کنید

مهربانی پاک جانی قهرمان
وارث نام آورانی قهرمان

عشق و ایمان از نگاهت می دمد
شعله ای آتش فشانی قهرمان

تو شور و شوق دل هایی
طلوع صبح فردایی

برای مادر میهن
گل باغ اهورایی

جوانا فکر میهن باش
رها از هر تو و من باش

در این فصل گل و شادی
بهاری گل به دامن باش

انتهای پیام/

واژه های کاربردی مرتبط
واژه های کاربردی مرتبط