دو دیدگاه متضاد تحلیلگران ترکیه درباره جنگ غزه

دو تن از تحلیلگران مشهور ترکیه درباره حمله حماس به رژیم صهیونیستی، دیدگاه‌هایی ارائه دادند که از منظر فکری کاملاً متضاد هم هستند.

به گزارش گروه بین المل خبرگزاری تسنیم، رویدادهای چند روز گذشته در سرزمین های اشغالی، توجه محافل سیاسی و رسانه ای ترکیه را نیز به سوی خود جلب کرده است. چرا که بخش قابل توجهی از مردم ترکیه حامی آرمان فلسطین هستند. از این گذشته، ترکیه نخستین کشور اسلامی است که مشروعیت رژیم جعلی اسرائیل را به رسمیت شناخته و همواره با این رژیم روابط سیاسی، امنیتی و اقتصادی داشته است.

این روزها در ترکیه شاهد انتشار دیدگاه های سیاسی متفاوتی در مورد مسائل فلسطین هستیم. برخی از تحلیلگران و فعالان سیاسی، شادی و شعف خود از پیروزی حماس را بیان می کنند و گروهی نیز ترجیح می دهند رویکردی محتاطانه داشته باشند.

امروز در روزنامه قرار چاپ آنکارا، دو تن از تحلیلگران مشهور ترکیه درباره حمله حماس به اسرائیل، دیدگاه هایی ارائه دادند که از منظر فکری کاملاً متضاد هم هستند. به منظور آشنایی با نظرات کارشناسان سیاسی و تحلیلگران ترکیه در مورد فلسطین، این دو رویکرد متفاوت را مرور می کنیم:

ترکیه و اسرائیل/ طاها آک یول

حملاتی که اسرائیل با نقض قطعنامه های سازمان ملل و گسترش مرزهای خود با خون و خشونت تحت عنوان «شهرک سازی» انجام می دهد، عین ظلم و جنایت است. امروز، پیشگام و نماینده خون آشام و کثیف، ظلم نتانیاهو است.

البته همه یهودیان صهیونیست نیستند. در میان آنها هم  راست و چپ وجود دارد. فاشیست ها و لیبرال ها دو جریان متفاوت هستند. روزنامه یهودی هاآرتص در فضایی که خشم علیه حماس در اسرائیل اوج گرفته، مقاله ای با عنوان «نخست وزیر نتانیاهو مسئول این فاجعه است» منتشر کرد.

این روزنامه نوشت که نتانیاهو به طور آشکار موجودیت و حقوق فلسطینی ها را نادیده می گیرد. هاآرتص با یادآوری اینکه سه پرونده فساد علیه نتانیاهو وجود دارد و او برای کنترل قوه قضاییه تلاش کرد قانون اساسی را تغییر دهد، چنین فردی نمی تواند از سیاست های معقول پیروی کند. نتانیاهو همیشه برای حفظ ائتلاف ضعیف خود به سیاست های خشونت آمیز راست افراطی متوسل شده است.

نگرش ترکیه: بن گوریون اسرائیل را در سال 1948 تأسیس کرد. اولین کشوری که آن را به رسمیت شناخت آمریکا بود و تنها 11 ساعت بعد، دومین کشوری که آن را به رسمیت شناخت، ترکیه بود!

در دوره عصمت اینونو، ترکیه به پیش نویس قطعنامه «تقسیم فلسطین» در سازمان ملل رای منفی داد که منجر به تشکیل کشور اسرائیل می شد. (29 نوامبر 1947) در مجموع 33 کشور از جمله ایالات متحده آمریکا به تجزیه رای دادند که راه را برای تأسیس اسرائیل هموار کرد. در میان 13 کشوری که به آن رای منفی دادند، اسامی ترکیه، یونان، کوبا و کشورهای اسلامی ثبت شده اند.

تمام اظهارات و مواضع ترکیه در آن دوران به نفع اعراب بود. اسرائیل در 14 مه 1948 تأسیس خود را اعلام کرد. ایالات متحده بلافاصله آن را به رسمیت شناخت و ترکیه نیز قدم در این مسیر نهاد. نجم الدین ساداک وزیر امور خارجه ترکیه در 8 فوریه 1949 گفت که تعداد کشورهایی که اسرائیل را به رسمیت می شناسند به 33 کشور افزایش یافته است.

برای ارزیابی عینی سیاست ترکیه، باید خواسته های سرزمینی شوروی استالین را از ابتدای سال 1945 تا زمان ورود ترکیه به ناتو در نظر بگیریم. این خطر گسترده ای است که ما در طول تاریخ جمهوری خود با آن مواجه بوده ایم. باید کتاب «مسئله تنگه ها» اثر مرحوم فریدون ارگین از دیپلمات های بزرگ ما را بخوانید تا بدانید که چرا ترکیه بر اساس حفظ امنیت و آینده خود، چنین اقدامی انجام داد.

حالا همه ما می دانیم که حزب عدالت و توسعه، در دوران تنش و درگیری بین دولت مصر و اخوان المسلمین، چه اشتباه بزرگی مرتکب شد. دولت ما نباید وارد این درگیری می شد. متاسفانه شاهد خطاهای بعدی بودیم و دولت اردوغان، رسماً علیه اسرائیل ایستاد و ما آسیب های این خطا را در اقتصاد، مدیترانه شرقی و ژئوپلیتیک انرژی دیده ایم. به همین خاطر است که من سیاست کنونی هاکان فیدان وزیر امور خارجه ترکیه را می پسندم و معتقدم که دولت ما، باید به جای رویکرد حماسی و احساساتی، با عقلانیت به این موضوع بنگرد.

فلسطین، آرمانِ کیست؟/ ابراهیم کیراز

مسئله فلسطین زخم خونین جهان عرب و اسلام و کل بشریت است. ظلمی که بر ملت فلسطین تحمیل شده و وطن مردم فلسطین را غصب کرده اند، یک ستم بی مانند و یک جنایت بزرگ است.

اسرائیل از سال 1948 به طور مداوم قلمرو خود را گسترش داده است. پس از جنگ شرم آور سال 1967، اسرائیل شروع به جستجوی راه هایی برای غصب دائمی سرزمین های فلسطینی کرد که به طور موقت اشغال کرده بود. در این مسیر خانه‌ها، مزارع و روستاهای فلسطینی ‌ها را تصرف کردند و برای مهاجران یهودی که از اروپا یا روسیه آورده بودند، شهرک ‌های جدیدی باز کردند. بنابراین، فلسطینی ها که ابتدا در سرزمین خود به اقلیت تقلیل یافتند، بعداً با خطر از دست دادن کامل سرزمین خود مواجه شدند.

تعداد شهرک‌های جدیدی که در خارج از مرزهای 1967 اسرائیل تعیین شده و جامعه بین‌المللی آنها را مشروع نمی داند، بسیار است. کسانی که بر اسرائیل حکومت می کنند هرگز به واکنش جامعه بین المللی و قطعنامه های سازمان ملل گوش ندادند.

در همین حال، رژیم صهیونیستی بیت المقدس را پایتخت ابدی خود اعلام کرد. امروزه مسلمانان ساکن در شهرهای فلسطین مانند رام الله، خلیل، نابلس و بیت لحم نه برای زیارت مسجد الاقصی و نه برای دیدار با بستگان خود اجازه ورود به بیت المقدس را ندارند و یک  دیوار شرم بزرگ کرانه باختری را از بیت المقدس جدا می کند.

علاوه بر این، غزه یک جغرافیای کاملاً منزوی است. شما نه از بیرون اجازه ورود به غزه را دارید و نه به غزه ها اجازه خروج. این یک نوع زندان در فضای باز است. همچنین ارتش اسرائیل هر ماه رمضان و عید قربان مرتباً این مکان را بمباران می کند.

با این حال، به نظر می رسد افکار عمومی جهان از وجود یک مشکل «واقعی» در فلسطین بی خبرند. زیرا آنچه اتفاق می افتد شنیدنی نیست. ما می بینیم که شهرک های جدید دائماً در کرانه باختری گشوده می شود، خانه ها و زمین های مردم مصادره می شود، گروه های متعصب مسلح در این مکان ها مستقر می شوند، افرادی که می خواهند زمین های خود را حفظ کنند قتل عام می شوند، نیروهای امنیتی اسرائیل حتی بر روی افراد شرکت کننده در راهپیمایی آتش می گشایند.

هر سال، صدها فلسطینی کشته می شوند و جهان بی خبر است. چرا؟ به همان شکلی که دنیا نمی داند در ترکستان شرقی در چین چه می گذرد... همانطور که نمی دانیم مسلمانان در کریمه چه حال و روزی دارند. پس مقاومت فلسطین در برابر سیاست خشن اسرائیل مبنی بر «گسترش اشغالگری» از نظر حقوقی، سیاسی و اخلاقی مشروع است. با این حال، کشتن غیرنظامیان قابل قبول نیست.

اساساً «آرمان فلسطین» دو معضل عمده دارد. اول این که قدرت های بزرگ جهان به ویژه آمریکا حمایت بی قید و شرط و سازش ناپذیری از اسرائیل می کنند. ثانیاً کسانی که از فلسطین دفاع می کنند عمدتاً در وضعیت «غیر قابل دفاع» قرار دارند. وقتی حاکمان کشورهای مسلمان از موضوع فلسطین برای منافع سیاسی خود استفاده می کنند و روزی مردم را با شور و شوق مفرط تحریک می کنند و روز دیگر به دنبال همکاری با اسرائیل هستند، امید آنها از بین می رود.

ارزیابی دو دیدگاه متفاوت

همچنان که دیدیم طاها آک یول، به عنوان یک محقق و تحلیلگر ملی گرا – محافظه کار، خواهان حفظ روابط ترکیه و اسرائیل است و از دولت اردوغان می خواهد که خود را وارد ماجرای حمایت از فلسطین نکند. اما ابراهیم کیراز، عملاً در مطلب خود، دولتمردان عربستان سعودی و ترکیه را به باد استهزا و انتقاد گرفته و سیاست عادی سازی روابط با رژیم صهیونیستی را زیر سوال برده است.

انتهای پیام/

واژه های کاربردی مرتبط
واژه های کاربردی مرتبط