۲ رمان خوب نوجوان با موضوع فلسطین

ایلیا و حیفیا نام یک مجموعهٔ داستانی است که تا کنون دو جلد از آن نوشته و چاپ شده است. ایلیا و حیفیا را می‌توان از دستهٔ داستان‌های راهبردی دانست. مقصد اصلی این مجموعه، نحوهٔ تقابل جبههٔ طاغوت (مخصوصاً یهود) با جامعهٔ اسلامی است.

به گزارش خبرنگار فرهنگی تسنیم، از حجت الاسلام محسن عباسی ولدی کتاب‌های متعددی در حوزه تربیت فرزند و ارتباط با همسر منتشر شده است اما این روحانی نویسنده در کتاب‌های تربیتی‌اش نشان داده که دست به قلم خوبی دارد و از ذوق ادبی سرشاری برخوردار است. چنانچه هر یک از کتاب‌هایش را با یک ضمیمه ادبی خواندنی همراه کرده است، تا مطالب تربیتی برای مخاطب به خوبی قابل درک و فهم شود. عباسی ولدی دو کتاب داستانی هم برای مخاطب کودک و نوجوان دارد که با فاصله یک سال منتشر شده‌اند. این دو کتاب به ماجراهای ایلیا و حیفا معروف هستند و نویسنده در آنها موضوع فلسطین را با زبانی بسیار خواندنی و البته داستانی برای مخاطبش روایت می‌کند.

ایلیا و حیفیا نام یک مجموعهٔ داستانی است که تا کنون دو جلد از آن نوشته و چاپ شده است. ایلیا و حیفیا را می‌توان از دستهٔ داستان‌های راهبردی دانست. مقصد اصلی این مجموعه، نحوهٔ تقابل جبههٔ طاغوت (مخصوصاً یهود) با جامعهٔ اسلامی است.

جلد اول «دزدان راز ایلیا» نام دارد که به موضوع نفوذ از سوی دشمن و رازداری از طرف مسلمانان می‌پردازد و جلد دوم «سکه‌های ویرانگر» است که نویسنده ربا و نقش آن در ویران کردن جامعه را برای مخاطب تبیین می‌کند.

مخاطب اصلی این مجموعه کودکان و نوجوانان هستند که در این داستان‌ها یاد می‌گیرند که دشمن برای ضربه زدن به جامعهٔ اسلامی چگونه اقدام می‌کند و مسلمانان در برابر آنها چه برخوردهای صحیح و اشتباهی می‌توانند داشته باشند.

داستان‌های این مجموعه در دو روستا اتفاق می‌افتد که یکی ایلیا و دیگری حیفیا نام دارد. مردم ایلیا مسلمان و شیعه و اهالی حیفیا یهودی هستند. رهبر مردم حیفیا خاخام موشل و رهبر مردم ایلیا نیز آقا سید محمد است.

جلد اول این مجموعه «دزدان راز ایلیا» نام دارد که موضوع آن نفوذ از سوی دشمن و رازداری از طرف مسلمانان بوده و بر اساس آیهٔ 118 سورهٔ آل عمران انتخاب شده:

«یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا لا تَتَّخِذُوا بِطانَهً مِنْ دُونِکُمْ لا یَأْلُونَکُمْ خَبالاً وَدُّوا ما عَنِتُّمْ قَدْ بَدَتِ الْبَغْضاءُ مِنْ أَفْواهِهِمْ وَ ما تُخْفی صُدُورُهُمْ أَکْبَرُ قَدْ بَیَّنَّا لَکُمُ الْآیاتِ إِنْ کُنْتُمْ تَعْقِلُونَ؛‌ ای کسانی که ایمان آورده‌اید! محرم اسراری از غیر خود، انتخاب نکنید! آن‌ها از هر گونه شرّ و فسادی در باره شما، کوتاهی نمی‌کنند. آن‌ها دوست دارند شما در رنج و زحمت باشید. (نشانه‌های) دشمنی از دهان (و کلام) شان آشکار شده و آنچه در دل‌هایشان پنهان می‌دارند، از آن مهم‌تر است. ما آیات (و راه‌های پیشگیری از شرّ آن‌ها) را برای شما بیان کردیم اگر اندیشه کنید!»

در این کتاب علاوه بر اهمّیت رازداری و پیشگیری از نفوذ، مخاطب با اهمّیت راهبردی رهبری در جامعه آشنا می‌شود.

در شروع داستان این کتاب می‌خوانیم:

دو آبادی نزدیک به هم در دشتی خوش آب و هوا، میان دو کوه قرار داشتند که اسم یکی ایلیا و دیگری حیفیا بود. کوه‌ها در بهار سبز بودند و در زمستان، سفید. بین این دو، پر بود از مزرعه‌های گندم و جو رودخانه‌ای پر آب هم از بالادست حیفیا می‌آمد و از ایلیا می‌گذشت و به آبادی‌های بعدی می‌رسید. اگر کسی می‌خواست با الاغ از ایلیا تا حیفا برود، هن هن کنان نیم ساعتی طول می‌کشید اما مردم بیشتر با اسب رفت و آمد می‌کردند چون زودتر به مقصد می‌رسیدند. ایلیایی‌ها مسلمان و حیفیایی‌ها یهودی بودند. رئیس حیفیا خاخام موشل نام داشت. او کتاب یهودی‌ها یعنی تورات را خوب بلد بود. هر دستوری که او می‌داد باید همه بدون چون و چرا انجام می‌دادند. البته خاخام موشل حرف‌هایی را از خودش در می‌آورد و به دروغ می‌گفت که حرف خداست. بیچاره مردم از همه جایی خبر هم از او قبول می‌کردند.

موضوع جلد دوم این مجموعه یعنی « سکه‌های ویرانگر»  نیز رِباست. د ر این جلد کودک و نوجوان در گیر و دار یک داستان هیجانی، با تبعات ربا در جامعه آشنا شده و از نحوهٔ استفادهٔ دشمنان از ربا برای در هم کوبیدن جامعهٔ اسلامی آگاه می‌شوند . همچنین یاد می‌گیرند که قناعت، مبارزه با حرص، قرض الحسنه و توجّه به تولید از اصلی‌ترین عوامل مبارزه با ربا در جامعه است.

سکه‌های ویرانگر نیز در دو آبادی ایلیا و حیفیا اتفاق می‌افتد. خاخام موشل و اطرافیان او تصمیم می‌گیرند با رواج ربا در ایلیا، مردم را به جان هم بیندازند و انگیزهٔ آنان را برای کار کردن از بین ببرند. آقا سید محمد و دوستانش تلاش می‌کنند که مردم را از این نقشه و خطرات آن آگاه کنند.

در بخشی از این داستان هم می‌خوانیم:

خاخام موشل شب و روزش سیاه شده بود و هرچه تلاش می‌کرد مردم آبادی ایلیا را به خاک سیاه بنشاند و بدبخت کند، نمی‌شد که نمی‌شد. بارها و بارها در زیرزمین باغی که جلسه‌های پنهانی‌اش را برگزار می‌کرد با بزرگان آبادی حرف زد و نقشه کشید، اما هیچ کدام از نقشه‌هایش عملی نشد بزرگان آبادی حیفا هم نقشه‌های زیادی را به خاخام پیشنهاد کردند اما یا به دل خاخام موشل نمی نشست یا اینکه خاخام نقشه را قبول می‌کرد ولی در اجرای آن موفق نمی‌شدند در بسیاری از جلسه‌ها خاخام موشل با عصبانیت جلسه را ترک می‌کرد و برای بزرگان آبادی خط و نشان می‌کشید که اگر تا جلسه بعد نقشهٔ خوبی نیاورید، حسابتان را می‌رسم.

بعد از چند جلسه بی نتیجه بازهم جلسه‌ای برگزار شد و در دل شب بزرگان آبادی به محل جلسه رفتند و دور هم جمع شدند. مثل همیشه همه ایستاده بودند خاخام موشل روی صندلی‌اش و ساسون هم کنار او ایستاده بود. کنار صندلی ساسون میزی قرار داشت که روی آن ظرفی پر از میوه‌های رنگارنگ بود. از ابتدای جلسه خاخام سیب قرمز درشتی در دستش گرفته بود و نمی‌خورد.

انتشارات کتاب فطرت به مناسبت عملیات طوفان الاقصی تخفیف ویژهٔ 35 درصدی برای مجموعه «ایلیا و حیفیا» در نظر گرفته است. عموم علاقه مندان برای تهیه این دو کتاب می‌توانند با کد تخفیف "قدس" تا مهلت 21 مهر به سایت انتشارات کتاب فطرت مراجعه و این دو کتاب خواندنی را تهیه کنند.

انتهای پیام/

 

واژه های کاربردی مرتبط
واژه های کاربردی مرتبط