چرا شکست رژیم صهیونیستی غیر قابل ترمیم است؟
بررسی سناریوهای احتمالی فراروی رژیم صهیونیستی نشان میدهد که شکستی که تلآویو در این عملیات به آن گرفتار شد، قابل جبران نیست.
به گزارش گروه بین الملل خبرگزاری تسنیم، پایگاه خبری عرب 48 در مقالهای نوشت که عملیات غافلگیرانه حماس و مقاومت فلسطین در روز 7 اکتبر همان گونه که ناحوم بارنیاع روزنامه نگار مشهور اسرائیلی تاکید کرد بود که «این جنگ بدترین روز در تاریخ جنگهای اسرائیل بود» و بنا به گفته بن کاسبیت که «حماس که به دنبال دستیابی به یک عکس برای نشان دادن پیروزی خود بود، با یک آلبوم عکس بازگشت» شکستی غیر قابل جبران برای اسرائیل به بار آورد.
این مقاله در ادامه به ابعاد و پیامدهای شکست خفت بار رژیم صهیونیستی در پی بحران عمیق داخلی این رژیم و روی کار بودن کابینه افراطی صهیونیستها نوشت بر اساس آنچه که کارشناسان و تحلیلگران اسرائیلی گفتند این حمله یک شکست سیاسی و اطلاعاتی و نظامی بزرگ برای اسرائیل بود.
بر اساس این گزارش حمله مذکور نشان دهنده توانمندیهای مبارزاتی نیروهای مقاومت و شجاعت آنها و همچنین قدرت برنامهریزی و فرماندهی رهبران مقاومت و نحوه پوشش و فریب استراتژیک و اطلاعاتی آنها ضد رژیم صهیونیستی است. این گزارش در ادامه به بررسی آماری تلفات رژیم صهیونیستی در نتیجه این جنگ پرداخته و نوشت که اسرائیل از سال 2005 تاکنون یعنی در طول 18 سال، 400 کشته در درگیری با نیروهای مقاومت داشته است، اما تنها در روز 7 اکتبر بنا به اذعان منابع اسرائیلی تاکنون بیش از 1200 نفر کشته شدهاند و احتمالاً این آمار به 1500 نفر میرسد.
عرب 48 میافزاید که اعلام قطره چکانی آمار تلفات اسرائیلیها برای جلوگیری از شوکه شدن افکار عمومی ساکنان سرزمینهای اشغالی است که هم اکنون نیز در شوک و سرخوردگی به سر میبرند و بالغ بر 2200 نفر از آنها نیز زخمی شدهاند که حال صدها نفر وخیم گزارش شده است. این در حالی است که بین 100 تا 150 نفر نیز به اسارت گرفته شده اند و از سرنوشت صدها نفر دیگر اطلاعی در دست نیست.
همچنین برای مقایسه میتوان گفت که در جنگ سال 1967 که سه کشور عربی حضور داشتند، 650 اسرائیلی کشته شدند و صهیونیستها در هنگام خروج نظامیان اسرائیلی از لبنان در سال 1982 نیز همین تعداد تلفات دادند. در عملیات آزادسازی جنوب لبنان طی 18 سال بالغ بر 1000 صهیونیست به هلاکت رسیدند و در جریان انتفاضه الاقصی طی 4 سال حدود 1100 اسرائیلی کشته شدند.
این گزارش در ادامه به عوامل غیر قابل ترمیم بودن شکست رژیم صهیونیستی اشاره کرده و آنها را در موارد زیر برشمرده است:
سقوط نظریه بازدارندگی اسرائیل:
حجم خسارتها و تلفات رژیم صهیونیستی در یک روز در عملیات اخیر بیسابقه است و به فروپاشی نظریه بازدارندگی اسرائیل منجر شده است. رژیم صهیونیستی پیش از این همواره ابتکار عمل را در جنگ و تجاوز در اختیار داشت، اما این بار گروههای مقاومت ابتکار عمل را در دست گرفتند. نکته دیگر اینکه رژیم اسرائیل همواره جنگ را به سرزمین دشمن میکشاند، اما در جریان این نبرد معرکه اصلی در جبهه اسرائیل بود. سومین موضوع درباره بازدارندگی اسرائیل در خصوص پایان جنگ است که البته هنوز به این زمان نرسیدهایم. نکته چهارم به تعیین سرنوشت جنگ در سریعترین زمان ممکن باز میگردد، چرا که جنگ طولانی خسارتهای زیادی برای اسرائیل و اقتصاد آن در پی دارد. پنجمین نکته در خصوص روند جنگ و حوادث و نتایج آن است، چرا که تلفات سنگینی که رژیم صهیونیستی در روز اول متحمل شد علامت سوال بزرگی در زمینه شکست «ارتش به ظاهر شکست ناپذیر» مطرح میکند که نتیجه جنگ هرچه که باشد تغییری در این دیدگاه ایجاد نخواهد کرد.
زمانبندی طوفان الاقصی
عوامل مربوط به زمانبندی عملیات گروههای فلسطینی ضد رژیم صهیونیستی را میتوان در موارد زیر بررسی کرد:
عامل اول: کابینه رژیم صهیونیستی تندروترین و افراطیترین کابینه در طول موجودیت این رژیم بوده که ادعا دارد سرنوشت بسیاری از پروندههایی که کابینههای قبل در خصوص درگیری با فلسطینیان قادر به نهایی کردن آن نبودهاند، را نهایی خواهد کرد. این کابینه برنامههای یهودیسازی و اخراج فلسطینیان و تجاوز نظامی در تمامی اشکال خود و شدیدترین راهکارهای نژادپرستانه را ضد فلسطینیان دنبال کردهاند.
عامل دوم: استمرار محاصره غزه به عنوان طولانیترین و بزرگترین زندان تاریخ و تلاش برای ایجاد معادله آرامش در برابر اقتصادی و عدم به رسمیت شناختن جریان حماس.
عامل سوم: افزایش شدید تعداد بازداشتیها و اسرای فلسطینی و اعمال قوانین نژادپرستانه و تجدید سرکوب آنها از طریق «ایتمار بن گویر» وزیر افراط گرای یهودی تا جایی که تعداد بازداشتیهای اداری که بدترین نوع حبسهای نامشروع است، به بیش از 1200 تن رسیده است.
عامل چهارم: اخباری بود که در خصوص پیشرفت مذاکرات عادیسازی روابط بین عربستان سعودی و رژیم صهیونیستی به میانجگری آمریکا دنبال میشد و تلاش داشت آرمان فلسطین را به کلی نادیده بگیرد. لذا گروههای مقاومت با شناخت کافی از ابعاد و پیامدهای این اقدام و تشویق رژیم صهیونیستی به تلاش برای از بین بردن آرمان رژیم صهیونیستی در سایه این عادیسازی، حمله مذکور را آغاز کردند. چرا که تجربه گذشته نشان داده بود که هر زمان کشورهای عربی اقدام به عادی سازی روابط با رژیم صهیونیستی میکنند، تجاوز جدیدی از سوی اسرائیل ضد فلسطینیان انجام میشود.
از سوی دیگر مقاومت فلسطین اعلام کرد که اطلاعاتی را در اختیار دارد که نشان میداد ارتش اسرائیل بعد از پایان مراسم عید در سرزمینهای اشغالی به دنبال انجام حمله گسترده ضد نوار غزه بوده است.
سناریوهای احتمالی
شکی نیست که عملیات طوفان الأقصی قواعد درگیری بین مقاومت فلسطین و رژیم صهیونسیستی را دست کم تا 20 سال آینده تحت تأثیر قرار خواهد داد و پیامدهای گسترده منطقه ای و بینالمللی خواهد داشت. رژیم صهیونیستی روی شکاف میان گروه های فلسطینی حساب کرده بود و آن را برگ برنده خود در این درگیریها میدانست و از معادله آتشبس در برابر اعطای برخی تسهیلات به حماس سخن میگفت. اما اتفاقاتی که در طوفان الاقصی افتاد، تمامی این سیاست ها را به شکست کشاند و باعث تراکم قدرت مقاومت شده و نمونهای پیشرفته از برنامهریزی عملیاتی و پوشش اطلاعاتی و گمراه کردن سرویسهای جاسوسی دشمن را به رخ کشید.
سناریوهای اسرائیل در تعامل با این جنگ شامل دو مورد زیر است:
الف: سناریوی افراطگرایان صهیونیستی مبنی بر انهدام کامل گروههای مقاومت
این سناریو که از سوی برخی از تئوریسینهای راستگرای رژیم صهیونیستی از جمله دان شفتان ارائه شده تخریب کامل نوار غزه و عدم توجه به تعداد بالای اسرای صهیونیست در نزد گردانهای القسام و قدس را مطرح کرده و میگوید که در غیر این صورت سناریوی حمله به اسرائیل تکرار خواهد شد. این سناریو تا حد اشغال مجدد نوار غزه پیش میرود.
این سناریو گرچه روی کاغذ امکان وقوع دارد، اما در عمل با موانع جدی مواجه است که به ذکر آنها میپردازیم:
اول اینکه تحقق این سناریو نیازمند حمله زمینی طولانی مدت و اشغال مجدد نوار غزه هست و حتی اگر این اتفاق هم محقق شود، مقاومت غزه به صورت کامل ریشهکن نمیشود. دلیل این ادعا این است که رژیم صهیونیستی در طول سالهای گذشته نتوانسته مقاومت گروههای فلسطینی در اردوگاه جنین را با وجود حملات مکرری که انجام داده، ریشه کن کند. لذا قطعا نمیتواند مقاومت فلسطین را با وجود شبکه گسترده تونلها و دهها هزار موشکی که این گروهها در اختیار دارند، از بین ببرد. علاوه بر اینکه حمله زمینی باعث وارد آوردن تلفات زیاد به ارتش اسرائیل و به چالش کشیده شدن اقتصاد آن میشود، اما اسرائیل قدرت تحمل جنگ طولانی مدت را ندارد، چرا که در هر روز از این جنگ میلیاردها دلار خسارت به آن وارد میشود.
دوم اینکه رسیدن جنگ به آستانه تخریب کامل نوار غزه یا سقوط حماس باعث ورود حزب الله لبنان به جنگ میشود، قطعا انجام عملیات طوفان الاقصی ضمن هماهنگی با مقاومت لبنان انجام شده و حزب الله لبنان نیز هشدار داده است که در صورت آغاز حملات زمینی، جبهه شمالی به روی رژیم صهیونیستی باز خواهد شد.
نکته سوم اینکه دولت آمریکا و دیگر دولتهای غربی و ناتو که همچنان درگیر جنگ اوکراین هستند، نمیخواهند دامنه جنگ دیگری در منطقه آغاز شود، چرا که چنین جنگی به نفع روسیه و رئیسجمهور آن ولادیمیر پوتین خواهد بود.
چهارم اینکه چنین سناریویی نیازمند جنگ طولانی مدت بوده و این روند باعث افزایش مقاومت در کرانه باختری و افزایش احتمال فروپاشی تشکیلات خودگردان و حضور جنبش فتح در کنار مقاومت فلسطین میشود.
سناریوی دوم: واکنش اسرائیلیها نمیتواند قواعد بازی را تغییر دهد
این سناریو مبتنی بر این اصل است که اقدام کابینه اسرائیل مبنی بر انتقام از عملیات طوفان الاقصی نمیتواند قواعد بازی را تغییر دهد و اسرائیل از این حملات به دنبال تحقق اهداف مرحلهای خود خواهد بود. لذا در این مرحله ممکن است چندین عملیات ویژه در داخل غزه یا عملیات ترور در داخل یا خارج از آن انجام شود تا شاید بتواند بخشی از وجهه خود را احیا کند.
وجود تعداد بالای اسرای صهیونیست در دست گروههای فلسطینی و احتمال کشته شدن آنها در موشک باران اسرائیل و نیاز این رژیم به بررسی عوامل شکست از جمله عواملی است که احتمال سناریوی مذکور را تقویت میکند.
انتهای پیام/