منابع مطالعاتی مهمترین چالش روشندلان / معضلی به نام PDF که دست نابینایان را همه جا بسته است
تامین منابع مطالعاتی برای روشندلان یکی از مهمترین دغدغههای این گروه از جامعه است و بررسیها نشان میدهد کتاب بریل مساله اصلی این گروه از جامعه برای دستیابی به اطلاعات مورد نیازشان نیست.
خبرگزاری تسنیم- مهناز سعیدحسینی: 23 مهر ماه در تقویم شمسی ما مصادف است با روز جهانی عصای سفید که برای گرامیداشت حقوق نابینایان در سراسر جهان به این نام، نامگذاری شده است. یکی از مسائل مهمی که امروز درباره نابینایان کشورمان وجود دارد تولید محتوا و کتاب برای آنان است و با توجه به اینکه این قشر در سالهای اخیر تحصیل کرده شدهاند و نیاز به کتابها و منابع مطالعاتی متعددی دارند، تولید کتاب بریل برای آنها از اهمیت زیادی برخوردار است اما آنچه که به عنوان گلایه از گوشه و کنار از ناشنوایان شنیده بودیم، این بود که تولید کتاب برای نابینایان در کشور ما متولی مشخصی ندارد و کارهایی به صورت جسته و گریخته در این زمینه انجام میشود که اصلاً پاسخگوی نیاز مطالعاتی آنان نیست.
یکی از مراکزی که در کشور ما کار تولید کتاب مخصوص نابینایان را انجام میدهد مرکز «رودکی» یعنی مرکز «چاپ و تولید کتاب و نشریات گویا و به ریل» است. طبعاً ما به سراغ این مرکز و مدیر آن رفتیم که متاسفانه موفق به مصاحبه با مدیر نشدیم، اما مسئولان مرکز، دکتر عباس صادقی را به ما معرفی کردند که به فعالیتهای این مرکز آگاه است و در عین حال میتوانست درباره کتاب نابینایان به خوبی برای ما صحبت کند و از مشکلات پیش روی نابینایان در حوزه مطالعه بگوید.
صادقی در ابتدای سخنانش تاکید داشت که بگوید یک کارمند و کارشناس سازمان بهزیستی است و از این مقام با ما سخن میگوید اما اشراف او به موضوع کتاب نابینایان و بیان مطالبات نابینایان در حوزه فرهنگ کتابخوانی و مطالعه سمت و سوی گفتوگوی ما را به جای دیگری برد، جایی که ما معضل مطالعه را صرفاً در مساله کتاب بریل ندانیم و از نگاه یک نابینای محقق به این مساله توجه کنیم. گفت وگوی ما با صادق عباسی را در ادامه میخوانید:
* وضعیت کتابهای بریل برای نابینانیان را چه طور میبینید؟
پرداختن به این بحث مقدماتی لازم دارد که لازم است در ابتدا این مقدمات را بیان کنم. افراد نابینا با سایر معلولان تفاوت عمده دارند. کتاب برای معلولان دیگر در همان قالب کتاب عادی قابل استفاده است یعنی ناشنوایان، اتیسم و انواع معلولیتها کتاب افراد عادی را استفاده میکنند. تنها گروه معلولانی که نیاز دارند منابع مطالعاتی برایشان مناسب سازی شود، نابینایان هستند. مطلب دیگر اینکه کار تولید منابع مطالعاتی برای افراد جامعه وظیفه یک نهاد خاص نیست.
آموزش پرورش و وزارت علوم و سایر وزارت خانهها و بخشها به اقتضای خودشان منابع مطالعاتی خود را تولید میکنند و بخشهای خصوصی و مراکز خبری هم که خیلی متعدد هستند و هر یک منایع مطالعاتی تولید میکنند. اینکه وضعیت کتاب بریل چگونه است سؤال مهم و در عین حال سخت است چون ما ارزیابی دقیقی از منابع موجود نداریم تا بدانیم چه قدر از آنها به شکل بریل موجود است؟
اما همین قدر بدانید جز بهزیستی و وزارت آموزش و پرورش و تا حدی وزارت علوم، اصولاً سایر بخشهای دولتی و خصوصی تعهدی به افراد نابینا احساس نمیکنند و کسی خود را ملزم نمیداند که منابع مطالعاتیاش را به گونهاش مناسب سازی کند که افراد نابینا استفاده کنند. سازمان بهزیستی و آموزش و پرورش هم منابعشان بسیار محدود است و در نتیجه منابع مطالعاتی موجود اصلاً کفاف نابینایان را نمیدهد.
* یعنی سازمان بهزیستی و آموزش و پرورش در حد منابع درسی پاسخگوی نابیانایان هستند؟
منابعی که آموزش و پرورش تهیه میکند عموماً درسی است و حتی نسبت به منابع غیر درسی خودش هم چندان تعهدی به مناسب سازی نمیبیند. یک زمان در سازمان بهزیستی مجله رشد بریل میشد که الان آن هم نمیشود. در سازمان بهزیستی مرکز رودکی نماینده سازمان برای این کار است و ما خودمان را هم در حوزه کتابهای عمومی و هم درسی مسئول میدانیم.
البته چون در هر دو حوزه دست تنها هستیم خیلی کم از عهده کاری که باید انجام دهیم بر میآییم. هرچند آمارهایمان خوب است و دهها هزار ساعت کتاب صوتی و چند هزار عنوان کتاب بریل داریم، اما این آمار نسبت به امکانات خودمان خوب است ولی اگر با نیاز نابینایان به خصوص نیازهای تخصصی مقایسه کنیم اصلاً خوب نیست.
* درباره این دشواریهای تولید کتاب بریل و دست تنهایی در این حوزه هم توضیح میدهید؟
من توصیه میکنم که صرفاً بر کتابهای بریل تمرکز نکنیم و هدف گذاری باید تولید محتوا به یاد روی کتابهای دسترس پذیر باشد یعنی کتابهایی که نابینایان میتوانند بخوانند. ما از سه راه میتوانیم کتابها را بخوانیم: 1- کتابهای بریل 2- کتابهای گویا که ما در رودکی هردو مدل کتاب را تولید میکنیم. بعضی از کتابخانهها هم مثل دانشگاه تهران، تعدادی از کتابهای درسی گویا کرده است. اما سومین راه منابع الکترونیک است.
الان ما با توجه به پیشرفت تکنولوژی ابزارهایی داریم که میتواند منابع را در اختیار افراد نابینا قرار دهد. یعنی نرم افزارهای صفحه خوان به کمک نرم افزارهای متن به گفتار، متن الکترونیک را میخوانند و الان چند نرم افزار روی گوشی نابینایان یا روی رایانه میتواند هر فایل متنی اعم از tex, dox, html و هر فایل متنی را برایشان بخواند. اما اینجا یکی از حوزههایی است که دولت و نهادهای مختلف به شدت میتوانند به ما کمک کنند و کمکشان هم بسیار آسان است اما انجام نمیدهند.
* این کار آسان چیست که از آن دریغ میکنند؟
ببینید با توجه به انتشار کتابها در فضای مجازی یکی از رویههایی که کاملاً مرسوم شده، استفاده از فرمت pdf در این روند است. این درحالی است که فرمت یاد شده اساس را بر شکل بصری کارها میگذارد که برای افراد عادی خیلی خوب است، درحالی که این فرمت از محتوا برای نابینایان قابل استفاده نیست. چون گرافیکی است و متن نیست نرم افزارهای صفحه خوان، آن نمیخوانند. منظورم از کار ساده همین است که به گونهای برنامهریزی شود که این فرمت خاص محتوا نیز برای روشندلان قابل استفاده شود.
* این مشکل بیشتر کجا نمود پیدا میکند؟
جاهایی که من به عنوان یک محقق نابینا به مراکز پژوهشی مراجعه میکنم و میبینم مراکز علمی پژوهشی خدمات رایگانی میدهند اما فقط در فرمت pdf و هر چه میگوییم چرا حداقل html و آن لاین در سایتتان قرار نمیدهید به ما جواب درستی نمیدهند. زور ما که به آنها نمیرسد حالا اگر خبرگزاری تسنیم، این را از طرف جامعه نابینایان از سازمانها و نهادها مطالبه کند که چرا نهادهای دولتی رسید مطالب درخواستی ما را به صورت متنی نمیدهد، کار بزرگی برای نابینایان انجام داده است. حتی دولت فیش حقوقی من را به صورت pdf میدهد و من نمیتوانم از محتوایش باخبر شوم!
الان مطالعه فقط کتاب نیست. من به عنوان یک شهروند باید بتوانم بسیاری از منابع را بخوانم و وقتی منابع فقط به شکل pdf عرضه میشود من نمیتوانم آن را بخوانم. البته من نمیگویم pdf حذف شود ولی می گویم وقتی فقط به صورت pdf عرضه میشود، ما از تمام اینها محروم میشویم.
* پس با این اوضاع شما باید از خواندن محتوای نرم افزارهای ارائه کننده کتابهای الکترونیک هم محروم باشید چون آنها هم عموماً به صورت تصویری هستند؟
بله؛ این اشکال بزرگی است. اما در عین حال اگر کتاب به صورت متن منتشر شود خیلی آسان است. البته بعضیها می گویند اگر ما کتاب را به شکل word یا html بگذاریم قابل کپی کردن است که این هم توجیه مناسبی نیست چون کسی که کپی میکند، میخواهد آن را چاپ کند، pdf هم به راحتی قابل چاپ است یا قابل تغییر توسط نرم افزارهای مختلف. اگر کسی اهل سوء استفاده باشد از همان pdf هم سوء استفاده میکند. نتیجه اینکه فقط ما نابینایان این وسط از مطالعه و دسترسی به منابع محروم میشویم. یک مقاله علمی کلاً 20 صفحه است اگر یک نفر بخواهد سوء استفاده کند، تبدیل فایل pdf به متن اصلاً کاری ندارد. تایپ کردن این 20 صفحه واقعاً کاری ندارد. ولی اتفاقی که میافتد این است که ما نمیتوانیم این متون را بخوانیم.
اینجا این نکته را هم بگویم جایی مثل نورمگ که یک پایگاه اسلامی محسوب میشود، وقتی ما به آنجا مراجعه میکنیم و میخواهیم از آنجا مقاله بخریم، مقالههای html خودش را تا 10 برابر گرانتر میدهد. این برای من سؤال است که چرا باید فایل متنی را 10 برابر گرانتر بخریم؟
مساله ما نابینایان در درجه اول کتاب بریل نیست
* چه پاسخی دارند؟
هیچ جوابی نمیدهند. آن چیزی که دوست داریم خبرگزاری تسنیم برای ما پیگیری کند این است که الان مساله ما نابینایان در درجه اول کتاب بریل نیست. کتاب بریل امکان خوبی است، من آن را نفی نمیکنم. ما در مرکز رودکی تولید کننده کتاب گویا و بریل هستیم اما الان با توجه به سرعت تکنولوژی از یک سو و گرانی کاغذ از سوی دیگر ما باید به این سمت برویم که تولید کتاب کاغذی به صورت انبوده را کاملاً فراموش کنیم.
ما باید به این سمت برویم که برای نابینایان کتاب متنی تولید کنیم و این کتابهای متنی را نابینایان به دو شکل میتوانند بخوانند؛ یکی از راه نرم افزارهای تبدیل متن به گفتار و یکی هم از طریق دستگاه نمایشگر بریل که وظیفهاش این است که متن روی نمایشگر را به صورت خط بریل در میآورد و نابینایان به راحتی میتوانند از متنهای الکترونیک استفاده کنند. البته برای جاهایی خط بریل الا و لابد است. مثلاً ما نرم افزار خوبی برای خواندن متنهای عربی نداریم و بعضی جاها بریل از متن صوتی و گویا بهتر است اما به هر حال ما باید این قضیه را از راه کتاب الکترونیک پیگیری کنیم تا کتاب کاغذی.
* ظاهراً کتاب بریل هم خیلی حجیم و تولیدش زمان بر است. درست است؟
بله. کتاب کاغذی بریل نسبت به کتابهای کاغذی معمولی حجم خیلی بیشتری دارند. مثلاً قرآن بریل بدون ترجمه فقط 6 جلد است و هر کدام از این جلدها به اندازه یک قرآن خیلی بزرگ است. هم کاغذ زیادی مصرف میشود هم حجم زیادی را میگیرد؛ آن هم در خانههای کوچک و آپارتمانی این روزها. یک نابینا اگر اهل مطالعه باشد چه طور باید این حجم بالا را در خانه جا دهد؟ ضمن اینکه کتاب الکترونیک امکان جست وجو هم به ما میدهند تا جایی که افراد عادی هم به این سمت میروند که کتابخانه الکترونیک داشته باشند.
یک وقت اگر کسی میخواست مجموع کتابهای اسلامی را جمع کند به یک سالن بسیار بزرگ به عنوان کتابخانه نیاز داشت اما الان اگر مجموعه نرم افزارهای نور را تهیه کنید، در مجموع 40-50 گیگا بایت همه این علوم و کتابها جا میشود و میتوانید تمام منابع ارزشمند دینی را داشته باشید. یا نرم افزار المکتبة الشامله سعودی به همین ترتیب فضا از رایانه میخواهد و حجم زیادی ازمنابع را در اختیار محقق قرار میدهد.
نرم افزارهای نور و کتابخانههای دیجیتال هم ما را در نظر نمیگیرند
* این نرم افزارها که در واقع کتابخانههای دیجیتال هستند از نابینایان حمایت میکنند؟
نرم افزارهای علوم اسلامی که به اسم نور شناخته میشوند نرم افزارهای بسیار موفقی است و از نرم افزار المکتبة الشامله عربستان سعودی موفقتر است، اما یک فرق اساسی اینجا وجود دارد. نرم افزار سعودی من نابینا را در نظر گرفته و نرم افزارش را برای من دسترس پذیر کرده است و المکتبة الشامله به صورت رایگان در اختیار همه افراد دنیا قرار میگیرد. اما ما باید نرم افزار نور را بخریم در حالی که هیچ پشتیبانی از افراد نابینا نمیکند.
حتی بستن نرم افزارهای نور صرفاً با موس است و اصلاً از صفحه کلید پشتیبانی نمیکند. همچنین نرم افزار نور تحت هیچ شرایطی و تحت هیچ پروتکلی به ما این اجازه را نمیدهد که اگر از داخل نرم افزار نتوانیم متن را بخوانیم، خارج از نرم افزار به متن دسترسی پیدا کنیم، در حالی که نرم افزار المکتبة الشامله به راحتی برای ما خروجی متنی میگیرد.
* پس عملاً شما به عنوان یک محقق روشندل در استفاده از منابع اسلامی هم دچار مشکل هستید؟
بله. اصلاً نمیتوانیم استفاده کنیم مگر اینکه یک نفر بینا را کنار خودمان بنشانیم تا متن را برایمان بخواند. این موضوع کمی جای نگرانی دارد چون در شرایطی که منابع ما براساس اصول و برنامههایی که داریم محدود باشد جای تردید نیست منابع خارجی و بدون کنترل جایگزین خواهد شد.
انتهای پیام/