نگاهی به کتاب «یهودستیزی؛ واقعیت یا دستاویز سیاسی»

برده‌داری و بهره‌کشی از نوع بشر، اولین بار با راه افتادن تجارت برده توسط یهودیان ابداع شد. «ابن میمون» یهودیان را به نام مذهبشان مجاز کرد که کودکان غیریهودی را برای فروش بربایند. «چرا که فقه یهودی برده‌داری را مجاز می‌شمرد.»

به گزارش خبرنگار فرهنگی تسنیم، وقایعی که این روزها در غزه رخ می‌دهد باعث انزجار افکار عمومی دنیا از جنایات رژیم صهیونیستی شده است. انزجاری که هر قلب سالمی را به درد می‌آورد و هر وجدان پاکی را بیدار می‌کند. ماجرای فلسطین و صهیونیست‌هایی که به زور این سرزمین را تصرف کردند، ماجرای تاریخی و زمینه داری است که کتاب‌های متعددی در این باره نوشته شده است. یکی از این کتاب‌ها که به ریشه این ماجرا می‌پردازد، کتاب «یهودستیزی؛ واقعیت یا دستاویز سیاسی» است که به همت انتشارات شهید کاظمی در 371 صفحه منتشر شده که علیرضا سلطانشاهی نویسنده این کتاب در شش فصل علت یهودستیزی و میزان واقعیت آن را در صورت‌های مختلف بررسی می‌کند. در این یادداشت بر این کتاب به این نکته می‌پردازیم که چرا قوم یهود که خود را از بقیه جوامع بشری برتر می‌دانند؟

موسی هس (1875_1812) اندیشمند صهیونیست و بنیانگذار تفکر صهیونیستی با زمینه‌های سوسیالیستی اولین کسی بود که برپایه‌ی زیست‌شناسی و نژاد تعریف خاصی برای یهودی ارائه داد. او معتقد بود که نژاد یهودی از نژادهای اصلی جنس بشری است و این نشاط علیرغم تأثیرپذیری از شرایط جوی یگانه، خود را حفظ کرده و یهودیان طی دوران مختلف توانستند خالص بمانند. او پیش‌بینی کرد که مبارزه میان نژادهای مختلف بشری در آینده مهم‌ترین مبارزه خواهد بود که نماد آن را می‌توان در جریان‌های ناسیونالیستی قرن بیستم و تشکیل کشورهای ذره‌ای با ابتنا بر قومیت و نژاد در مقابل امت و حاکمیت‌های دینی شاهد بود.

دلایل رفتاری

دلایل رفتاری از جمله ریشه‌های ایجاد یهودستیزی به شمار می‌آید. به این معنا که یهودیان همواره در میان ملت‌های دیگر رفتاری از خود بروز داده‌اند که برگرفته از خلق و خوی جمعی و مرسوم آنها در طول تاریخ بوده است. رباخواری، جاسوسی، جادوگری، توطئه علیه ملت‌های دیگر همچون شایعه پراکندن، مرگ سیاه و یا تدوین پروتکل‌های صهیون برای سیطره بر جهان و یا برده‌داری، حریص، خسیس، ترسو و بزدل، آزارپذیر، حیله‌گر و مکار، زیرک، پنهانکار در مذهب خود از جمله رفتارهایی است که به نام یهود ثبت شده است.

یهودیان شیوه رفتار و سلوک ویژه‌ای دارند که حکایت از ماهیت و سرشت آنان دارد و در دیدگاه اخلاقی مشخص منعکس می‌شود و به این اعتبار که این اخلاق یهودی ثابت و غیرقابل تغییر است، پس شیوه‌های رفتار تکرار شونده و قابل پیش‌بینی است. به همین دلیل در هر زمان و مکانی که یهودیان حضور داشته باشند، انتظار می‌رود که خط مشی و سلوک و رفتار خود را که مبتنی بر از بین بردن دیگران و توطئه علیه آنان است، در پیش بگیرند. براساس همین صفات اخلاقی ادعایی و پنداری، رویکردی عملی یهود گرایش به انزوا از دیگران، عدم وفاداری نسبت به نظام حاکم و بی‌بندوباری جنسی دارد. به همین دلیل تعداد زیادی از آنها به عضویت گروه‌های فراماسونری در می‌آیند و از داعیان سکولاریسم فراگیر می‌شوند. همچنین معمولاً به تجارت و رباخواری و امور مالی می‌پردازند. برپایه‌ی چنین دیدگاهی منبع این صفات اخلاقی کتاب‌های مقدس یهودی مانند عهد عتیق و تلمود است.

دیدگاه تحقیرآمیز یهودیان نسبت به غیریهودیان به‌علاوه سودجویی، فزون‌خواهی ذاتی، پدیده‌ای را در تاریخ بشریت ایجاد کرده است که یقیناً مایه افتخار تمدن انسانی نبوده و نخواهد بود. برده‌داری و بهره‌کشی از نوع بشر، اولین بار با راه افتادن تجارت برده توسط یهودیان ابداع شد. «ابن میمون» یهودیان را به نام مذهبشان مجاز کرد که کودکان غیریهودی را برای فروش بربایند. «چرا که "فقه یهودی برده‌داری را مجاز می‌شمرد.» هم‌اکنون شکل جدیدی از این صنعت با رهبری و مدیریت یهودیان در جهان پا گرفته است و آن تجارت اعضای بدن غیریهودیان فقیر و ضعیف در ممالک جهان سوم است که باید با اعضای خود نیاز جسمی یهودیان را که عضوی از خود را به دلایل مختلف از دست داده‌اند تأمین کنند.

تصویر چهره یهودی در ادبیات روسیه همچون یک جاسوس نمایان شده و چهره‌ای به شدت مادی است. چهره‌ای که موساد یا تعریف از عملکرد خود ظرف 75 سال گذشته مؤید تمام اقوال و متونی است که در تمام طول تاریخ یهود به همگان عرضه شده است.

رسوخ این ذهنیت در میان نویسندگان و ادبیات حاکی از ذهنیتی دیرین است که می‌توان آن را در میان کشورهای عربی و اسلامی پس از تشکیل دولت صهیونیستی شاهد بود. تورگنیف در داستان کوتاهی به نام یهودی (1847) به‌طور مستقیم این اشمئزاز و تنفر از یهودیان را ابراز می‌دارد. قهرمان این داستان پس از متهم شدن به جاسوسی اعدام می‌شود. این موضع‌گیری چندان تفاوتی با موضع‌گیری گوگول (1852_1809) در تاراس بولبا که حوادث آن مربوط به جنگ بین لهستانی‌ها و قفقازی‌ها می‌شود، ندارد. در این داستان یک یهودی میکده‌دار، رفتاری مزدورانه و خائنانه دارد و مشکوک به جاسوسی برای لهستانی‌هاست. این موضوع جاسوس خواندن یهودیان در یکی از داستان‌های نویسنده یهودی روسی به نام ایزاک بابل با نام بریچسکو از مجموعه شهسواران سرخ نیز آمده است. اگرچه در گفته‌ی هولباخ، فیلسوف مادی، نسبت به عملکرد یهود نیت خاصی وجود دارد؛ ولی او معتقد است که این دین یهود است که به آنان دستور می‌دهد که بی‌رحم، دزد، خائن و عهد شکن باشند.

دلایل سیاسی

دلایل سیاسی یهودستیزی را باید در انگیزه‌هایی دانست که برای مقاصد و مطامع سیاسی عده‌ای از دولتمردان سیاسی و یا رهبران گروه‌ها و جریان‌های سیاسی به کار گرفته می‌شود. مهاجرت شاه‌بیت این مبحث در یهودیت است. درواقع یهودیان با بهره‌گیری از این روش خود را همچنان احیا کرده و سرزمین خود را به واسطه سودی که از لحاظ مادی برایشان دارد، انتخاب کرده و به آن مهاجرت می‌کنند. با مطرح شدن مهاجرت و ضرورت عمل به آن در اندیشه یهودی، تقدس سرزمینی نیز با رویکرد مذهبی و تعلق ملی به آن، گزافه‌ای بیش نیست؛ چرا که تعلق مادی برای یهودیت در اولویت تعلق ملی و یا مذهبی داشتن به یک سرزمین است.

هولوکاست

برخلاف وجود بسیاری از شواهد و اسنادی که بر انکار قتل عام یهود در آلمان نازی دلالت دارد، تبلیغات صهیونیستی به دلیل انتفاعی که از این رهگذر نصیب آرمان صهیونیسم می‌شود، همواره به افسانه قتل‌عام یهودیان ابعاد تازه‌تری می‌بخشد.

«قتل عام شش میلیون یهودی» این جمله‌ای است که تمام مردم دنیا باید در ذهن خود حک کنند تا هیچ‌وقت آن را از یاد نبرند و اگر فراموش کردند که بیش از 50 میلیون نفر، قربانی منافع قدرت‌ها در جنگ جهانی دوم بوده‌اند ایرادی ندارد؛ چون بر اساس تعالیم تلمودی این شش میلیون یهودی بشر هستند و 50 میلیون نفر دیگر غیریهودی بوده و احکام مربوط به آنها نیز در فقه تلمودی روشن است.

کل جمعیت یهودیان در سال 1933 بالغ بر 5 میلیون 600 هزار نفر بوده است و این رقم مورد تأکید یهودیان آمریکا نیز است. بنابر نظر کارشناسان، کل یهودیان ساکن در قلمرو هیتلر و هیملر به نیم میلیون هم نمی‌رسد؛ در حالی که "دقیق‌ترین برآورد از شمار یهودیان که در داخل و خارج از اردوهای کار اجباری آلمان، به دلیل فجایع نازی‌ها، بی‌غذایی، بیماری عوامل مرتبط با جنگ (نه اتاق گاز و کوره‌های آدم‌سوزی) جان خود را از دست دادند، 300 هزار نفر است" و اگر بخواهیم این تناقض و ادعا را با وسواسی افزون‌تر ادامه دهیم، ارقام تفاوت بیشتری پیدا خواهد کرد.

از جمله اینکه بنابر نظر روژه گارودی در آوریل 1944، هیتلر پس از 11 سال قدرت مطلق، نتوانسته بود یهودیان را از بین ببرد، زیرا دست کم یک میلیون یهودی را همچنان در اختیار داشت. در فرانسه تعداد به گفته «هانا آرنت محقق معروف یهود ستیزی به 250 هزار نفر یهودی می‌رسد» و در جای دیگر «ناهوم گلد من در کتابی تحت عنوان تناقض یهودی چنین می‌نویسد که در سال 1945 حدود 600 هزار یهودی بازمانده از اردوگاه‌های نازی وجود داشتند که هیچ کشوری مایل به پذیرش آنها نبود.»

یهودستیزی در جهان اسلام و ایران

پراکندگی جمعیت یهودیان در ممالک اسلامی تا پیش از تشکیل دولت صهیونیستی، نشان‌دهنده آن است که جهان اسلام در برخورد با یهودیت، همواره عقیده و رفتار انسانی را محور قرار داده و در این چهارچوب تمامی عقاید، مسلک‌ها و ادیان راستین الهی، با رعایت ضوابط حاکم، می‌تواند از سلامت و امنیت برخوردار شود و بنابر همین دیدگاه است که یهودستیزی عمدتاً خاستگاهی غربی و جهان مسیحی دارد تا شرقی و جهان اسلامی.

اسرائیل شاهاک نیز در کتاب خود به همین معنا اشاره می‌کند که «یهودیان باید بپذیرند که موقعیتشان به‌طور متوسط نزد مسلمانان بهتر بوده است.» همچنان که برنارد لویس هم در کتاب سامی‌ها و ضد سامی‌ها به این واقعیت اعتراف می‌کند که «موقعیت یهودیان در ممالک اسلامی هرگز به بدی سرزمین‌های مسیحی نبوده است.»

در واقع این وضعیت در جهان اسلام ملهم از تعالیمی است که این دین برای پیروان خود و سایر ادیان در بر داشته و نه به این دلیل که یهودیان به‌خاطر داشتن ویژگی بهتر در خود و یا عقایدشان مورد توجه مسلمانان در جهان اسلام بوده‌اند.

با تشکیل دولت صهیونیستی و مهاجرت عده زیادی از یهودیان ساکن در ممالک اسلامی به فلسطین اشغالی، موضع مسلمانان نسبت به یهودیان رویکردی دو وجهی یافت. عده‌ای یهودیان را از صهیونیست‌ها جدا دانسته و احکام جداگانه‌ای در مورد آنها صادر می‌کردند؛ ولی عده‌ای نیز یهودیان و صهیونیست‌ها را دو روی یک سکه دانسته و در مورد آن حکم دیگری جاری می‌کردند. این عده استدلال می‌کردند که صهیونیست چهره‌ای جدید از یهود زیاده‌خواه است که ابعاد شخصیت آن در قرآن شناسایی شده است. در واقع قرآن مجید مرجع اصلی دیدگاه آنان در برخورد با یهودیان بود.

چرا فقط نیمی از یهودیان ایران را ترک کردند؟

امام خمینی در سال 1358 در دیدار با بزرگان قومی و مذهبی یهودیان ایران، ضمن تفکیک یهودیت صهیونیسم، فرض را بر صحت یهود و نداشتن مشکل با یهودیان و مخالفت با صهیونیسم گذارده و تعریفی از یهود ارائه می‌کنند. یهودیتی که با ابتنا بر دیدگاه‌های اسلامی پیرو واقعی حضرت موسی علیه‌السلام است و مبرا از هرگونه تحریف و انحرافی است. در غیر این صورت صفات منطبق با صهیونیست یافته و لزوم برخورد با آن همچون صهیونیسم مطرح می‌شود. کلیمیان ایران نیز به عنوان ارگان رسمی یهودیان ایران با برائت از عملکرد و رویکرد یهودیان قبل از انقلاب، در بیانیه‌ها و مواضع خود رژیم صهیونیستی را نامشروع و عملکرد آن را غیرقابل قبول می‌داند و به همین دلیل همچون سایر ادیان از حق و حقوقی که هیچ کشوری نسبت به ادیان قائل نیست، برخوردار می‌شود و آن داشتن یک نماینده در مجلس شورای اسلامی و داشتن اجازه برای اجرای مراسم مذهبی و اعتقادات دینی است.

شرایط مطلوب یهودیان در ایران فعلی حاکی از تدبیر و رویکردی است که مسلمانان ایرانی همواره در طول تاریخ به‌عنوان یک رویکرد منطقی و انسانی مدنظر داشته‌اند. فرایند این رویکرد را به گونه‌ای می‌بینیم که حتی روزنامه اسرائیلی هآرتص هم بر آن معترف بوده و می‌نویسد: «حقوق مذهبی و اقلیتی یهودیان واقعاً محفوظ است. نگهبانان در کنار کنیسه‌های بزرگ مستقر هستند، مطالعه زبان عبری مجاز است و برگزاری جشن 13 سالگی پسرها و مراسم ازدواج مطابق آیین یهود نیز کاملاً آزاد است. یهودی‌ها تنها کسانی هستند که می‌توانند مراسمشان را به‌صورت مختلط برگزار کنند. با این همه، توجه به این حقیقت که تاکنون تنها نیمی از یهودیان ایران را ترک کرده‌اند نشان می‌دهد که ایران برای آنها فقط یک سرپناه موقت نیست، بلکه میهن آنهاست.»

انتهای پیام/

واژه های کاربردی مرتبط
واژه های کاربردی مرتبط