تحلیلگر ترکیهای: استراتژی اسرائیل تبدیل غزه به مکانی غیرقابل سکونت است
هدف رژیم اسرائیل برای اخراج فلسطینیان از غزه، میتواند یک بحران انسانی و امنیتی جدید به وجود بیاورد و کل منطقه را تحت تاثیر قرار دهد.
به گزارش گروه بین الملل خبرگزاری تسنیم، همزمان با افزایش میزان جنایات رژیم صهیونیستی در باریکه غزه، بسیاری از تحلیلگران ترکیه در این مورد اظهار نظر می کنند.
برخی از تحلیلگران، معتقدند که ترکیه باید در کنار دیگر کشورهای اسلامی، برای توقف تنش، اقدام جدی انجام دهد و در عین حال، در برابر اسراییل موضع گیری کند. اما مفسرین مشهوری همچون طاها آک یول، بر این باورند که لازم است ترکیه در یک سطح محدود و مشخص وارد این ماجرا شود و صرفاً به حد اتخاذ مواضع دیپلماتیک، اکتفا کند.
آک یول، بنیامین نتانیاهو را به عنوان «قصاب غزه» معرفی کرده و بر این باور است که او از منظر روانشناسی سیاسی، رفتارهای هیتلر را تکرار می کند و صدور دستور حمله به یک بیمارستان، کار دشواری است که تنها هیتلر و نتانیاهو از پس آن برمی آیند. اما مفسرین دیگری نیز به طور اختصاصی بر روی موضوع غزه زوم کرده و در مورد ابعاد امنیتی و تبعات این موضوع اظهار نظر می کنند.
پروفسور برهان الدین دوران، یکی از این افراد است.
برهان الدین دوران از تحلیلگران مشهور ترکیه و از اعضای هیات مشاورین سیاست خارجی و امنیت ملی در نهاد ریاست جمهوری ترکیه است. او سال ها در کنار ابراهیم کالین (رئیس فعلی سرویس اطلاعاتی میت ترکیه) اندیشکده مطالعات سیاسی و اجتماعی ترکیه را اداره کرده و پای ثبات سفرهای خارجی اردوغان است.
دوران در مطلب زیر، به طور اختصاصی به موضوع غزه پرداخته و به این سوال پاسخ داده که چرا غزه نزد رژیم صهیونیستی تا این اندازه مهم است.
سیاست فلسطین زدایی
درخواست رژیم صهیونیستی از سازمان ملل برای حرکت 1.1 میلیون فلسطینی به سمت جنوب غزه، نشانه هایی از یک استراتژی دهتشناک را به نمایش گذاشت. اگرچه سازمان ملل اعلام کرد که چنین چیزی در بازه زمانی تعیین شده از سوی اسراییل غیرممکن است و مشکلات انسانی ویرانگری را به همراه خواهد داشت، اما اقدامات بعدی اسراییل نشان داد که پای اهداف خطرناک و غیرانسانی در میان است.
بمباران گسترده منازل در غزه و حمله شدید به غیرنظامیان، نشان دهنده این است که رژیم صهیونیستی، قصد دارد با تاکتیک ارعاب و گسترش خشونت، شرایط را برای یک عملیات نظامی گسترده مهیا کند.
آن چه از سوی اسراییل، به عنوان انتقال مردم غزه به قسمت جنوبی باریکه نامیده شده، در باطن، همان اخراج فلسطینیان است!
استفاده از اصطلاح انتقال، نمی تواند پوششی برای این درخواست غیرانسانی باشد و واضح است که اسراییل به دنبال اخراج فلسطینیان از غزه و به وجود آوردن بحران های جدید است.
از دید منطق فرماندهان نظامی اسراییل، تخلیه مردم یعنی فراهم آمدن امکان استفاده گسترده و دقیق از تجهیزات پیشرفته برای کشف شبکه گسترده تونل های حماس در زیر غزه. بنابراین، ما شاهد این هستیم که اسراییل، علاوه بر آن که می خواهد کل ظرفیت اختفا و عملیات را از حماس بگیرد، در عین حال، با این تصمیم بهانه ای برای کشتار غیرنظامیان ایجاد کرده و در حال آماده شدن برای تبدیل کل غزه به مکانی غیرقابل سکونت است.
این جمله را یک بار دیگر بخوانیم: «تبدیل کل غزه به مکانی غیرقابل سکونت».
محاصره طولانی مدت غزه، مردم را در این منطقه در شرایط بسیار سختی قرار داده و آنان به مدت 16 سال تمام، در بدترین شرایط زیسته اند. اما اسراییل به این هم راضی نیست و احتمال اخراج همه فلسطینی ها از غزه، مقدمه ای برای به وجود آمدن یک بحران انسانی و امنیتی جدید است. واضح است که چنین حادثه ای، مصر را در وضعیت بسیار دشواری قرار خواهد داد.
اگر چنین چیزی روی دهد، باید منتظر فجایع انسانی و افراط گرایی جدیدی در کل منطقه باشیم. همانطور که می دانید، تهاجم ایالات متحده به افغانستان و عراق و نمایش های بشر دوستانه در سوریه منجر به تولد یا تقویت بسیاری از سازمان های رادیکال شد.
اسراییل به دنبال آن است که فلسطینیان در غزه نمانند. اما انتظار نمی رود اکثریت فلسطینی ها که در 75 سال گذشته با اشغال و تبعید روبرو بوده اند، دست از مقاومت بردارند و غزه را ترک کنند.
یک گزارش خبری در بلومبرگ وضعیت اسفناک فلسطینیان در غزه را به طور خلاصه بیان کرد: «اکثریت قریب به اتفاق افرادی که در غزه زندگی می کنند، پناهندگان شهرها و روستاهایی هستند که در حال حاضر در اسرائیل و کرانه باختری واقع شده اند. آنها میترسند که اگر این آخرین تکه وطن را ترک کنند، نتوانند برگردند یا اجازه بازگشت ندارند.»
این فاجعه ای است که برای جامعه بین المللی مایه شرمساری خواهد بود، زیرا فلسطینیان غزه با گزینه های دشوار «یا مرگ زیر بمب، یا تبعید و آوارگی» روبرو هستند.
بنابراین باید حال مردم غزه را درک کنیم و کشورهایی که در مورد «حق دفاع اسرائیل» صحبت می کنند، اندکی واقع بینانه تر به ماجرا بنگرند و دیپلماسی موثرتری در مورد حقوق بشر فلسطینی ها انجام دهند.
به خصوص آمریکا، اتحادیه اروپا، انگلیس و روسیه، می توانند نقش موثری داشته باشند و وضعیت اسفبار مردم غزه را درک کنند. در این شرایط بحرانی، دولت بایدن که دو ناو هواپیمابر را به منطقه هدایت کرده است، باید هشدارهای سازمان ملل را در نظر بگیرد و جلوی مرگ غیرنظامیان و نابودی کامل غزه را بگیرد.
حمایت کوکورانه و غیرمنطقی از امنیت اسرائیل، نباید به معنای افزایش خشونت یا چشم پوشی بر تبعید و کشتار مردم مظلوم غزه باشد.
این واقعیت که دولت بایدن، ایران را برای حمله 7 اکتبر مقصر نمی داند نشان می دهد که نمی خواهد درگیری گسترش یابد. با این حال، از این پس، راه جلوگیری از گسترش درگیری اسرائیل و فلسطین به لبنان، سوریه، ایران و فراتر از آن، بازدارندگی دو وجهی یا حتی چند وجهی است. نسخه متفاوتی از هشدارهایی که به حزب الله و تهران داده شده، باید به اسراییل داده شود.
دستیابی به این امر در منطقه ای که در آن، منافع متفاوت و متضاد وجود دارد و اغلب مستعد درگیری است، بسیار دشوار است.
نباید فراموش کرد که هزینه کشتار غیرنظامیان اسرائیل به طور خاص بر عهده آمریکا و به طور کلی غرب خواهد بود. اخراج فلسطینی ها از غزه مشکلات امنیتی اسرائیل را حل نمی کند بلکه تنش را افزایش خواهد داد.
در پایان لازم است به این نکته اشاره شود که بسیاری از تحلیلگران سیاسی ترکیه و متخصصین برجسته دانشگاه های این کشور در حوزه روابط بین الملل، به درستی و در حمایت از مبارزین فلسطینی به وقایع اخیر نگریسته اند. اما سیاست رسمی دولت برآمده از حزب عدالت و توسعه به رهبری رجب طیب اردوغان، این است که به شیوه عملگرایانه با این موضوع برخورد کند و تاکنون نشانه هایی جدی از اتخاذ مواضع منتقدانه در برابر اسراییل، در آنکارا مشاهده نشده است.
انتهای پیام/