صدسالگی جمهوری ترکیه، جدال بین کمالیسم و اردوغانیسم
کمالیستها معتقدند که عدم اشاره اردوغان به نام مصطفی کمال آتاترک در پیام جشن یکصدسالگی جمهوری، اقدامی معنی دار و خصمانه است.
به گزارش گروه بین الملل خبرگزاری تسنیم، در یکصدمین سالگرد تاسیس نظام جمهوری ترکیه، باز هم قطعه ای دیگر از کوه یخ دوقطبی سیاسی و اجتماعی در این کشور، نمایان شد. هواداران مصطفی کمال آتاترک موسس نظام جمهوری ترکیه، از محتوای پیام رئیس جمهور فعلی این کشور به خشم آمدند و اعلام کردند که همه شواهد، نشان دهنده خصومت اردوغان و حزب او، با ارکان جمهوری ترکیه و افکار آتاترک است.
کمالیست ها معتقدند که عدم اشاره اردوغان به نام مصطفی کمال آتاترک در پیام جشن یکصدسالگی جمهوری، اقدامی معنی دار و خصمانه است.
روزنامه جمهوریت به عنوان یکی از مهمترین تریبون های منتقدین اردوغان که به دست مصطفی کمال تاسیس شده و یکصد سال عمر دارد، درباره پیام اردوغان برای یکصدمین سال تاسیس نظام فعلی، چنین تیتری به کار برد: «رئیس جمهور حزبی، باز هم آتاترک را فراموش کرد».
کنایه روزنامه جمهوریت در مورد اردوغان به این دلیل است که او در پیام خود، نامی از موسس جمهوری ترکیه نبرد. او نوشت: «امروز ما هیجان و غرور رسیدن به صدمین سالگرد جمهوری خود را تجربه می کنیم. من از صمیم قلب به هموطنانم که در کشور ما و در سراسر جهان زندگی می کنند، 29 اکتبر روز جمهوری را تبریک می گویم.»
به باور منتقدین اردوغان، لازم بود که اردوغان در این پیام مهم، حتماً به نام مصطفی کمال آتاترک نیز اشاره کند. اما واقعیت این است که اردوغان، سالهاست از چنین کاری ابا دارد و بسیار به ندرت به نام مصطفی کمال اشاره می کند. چرا؟ شاید به این دلیل که به باور بسیاری از رسانه های وابسته به حزب عدالت و توسعه، باید نام اردوغان مهمتر از نام هر رهبر دیگری مطرح شود و اجازه داده نشود که هیچ اسم و عنوانی، بر نام اردوغان سایه بیندازد. ولو اگر آن اسم، به مصطفی کمال، سلطان سلیمان عثمانی یا هر فرد دیگری تعلق داشته باشد!
نگاهی به تیتر روزنامه های ترکیه، نشان دهنده این است که روزنامه های نزدیک به کمالیست ها، ترجیح داده اند در صفحه نخست، تیتر و عکس بزرگ آتاترک را بگنجانند اما روزنامه های وابسته به حزب عدالت و توسعه، به تحولات غزه و میتینگ روز قدس اشاره کرده اند که به ابتکار اردوغان و حزب او در استانبول برگزار شد.
منتقدین اردوغان می گویند، حزب عدالت و توسعه به صورت آگاهانه و عامدانه، میتینگ حزبی حمایت از قدس را یک روز قبل از جشن جمهوری برگزار کرد تا همه نگاه ها به این موضوع معطوف شود و کسی به فکر جمهوری ترکیه و موسس آن نباشد.
جدال اردوغانی ها و کمالیست ها بر سر چیست؟
نزد محافظه کاران و کمالیست ها، دو نگرش متفاوت در مورد آتاترک وجود دارد. گروه هایی از محافظه کاران ملی گرا، آتاترک را به عنوان رهبری قبول دارند که در برابر دشمنان اشغالگر جنگید و برای ترکیه، استقلال و عزت آورد. اما در مقابل، طیف وسیعی از محافظه کاران دیگر، آتاترک و یار غار او یعنی عصمت اینونو نخست وزیر وقت را به عنوان رهبرانی می شناسند که با اسلام، قرآن و سبک زندگی اسلامی خصومت ورزیدند و با تحمیل ملی گرایی ترکی به جای ارزش های اسلامی، کشور را منحرف کردند و با تغییر الفبای ترکی عثمانی به ترکی استانبولی لاتینی، فرهنگ اسلامی و باستانی ترکیه را انکار کردند.
اما در جبهه دیگر و نزد کمالیست ها، نگرش دیگری نسبت به آتاترک حاکم است. از دید آنان، مصطفی کمال آتاترک، با انحلال نظام خلافتی – سلطانی عثمانی و تاسیس جمهوریت، با ارتجاع مبارزه کرد و با پاس داشتن «لاییسم» به عنوان یک اصل قانون اساسی، سایه دین را از حکومت و قدرت برچید.
در نتیجه در این نقطه تلاقی تاریخی، طبیعتاً هواداران آتاترک و منتقدین محافظه کار او، در برابر هم صف آرایی می کنند و در این میان، حزب عدالت و توسعه نیز، برای تقویت این تنش و ریختن بنزین بر آتش دو قطبی، 3 دلیل مهم دارد:
1.حمله به آتاترک، در عین حال، حمله به حزب جمهوری خلق است و وقتی که این حزب تضعیف شود، زمینه بقای حزب عدالت و توسعه فراهم می ماند.
2.پایین کشیدن فتیله محبوبیت آتاترک و کاستن از برنامه سازی در مورد حیات او در رسانه های قدرتمند و متنفذ، زمینه آن را فراهم می کند که از حیث روانشناسی اجتماعی، همه نگاه های جامعه معطوف به اردوغان بماند و رقیب زنده و مرده نداشته باشد.
3.حمله به آتاترک و جمهوریت، یادآور کارنامه سیاه خود آتاترک، عصمت اینونو و دیگر مقامات حزب جمهوری خلق در مواجهه با محافظه کاران، علویان و کردها است و این تحریک علنی، موجب آن می شود که حزب عدالت و توسعه، قلمرو گسترده ای برای یارگیری داشته باشد.
با جمع بندی موارد بالا، می توان گفت: محافظه کاران، در بهترین حالت ممکن، تنها حاضرند ابعاد نظامی و استقلال آور زندگی آتاترک را بپذیرند اما با اندیشه ها و سبک زندگی مطلوب او ستیز دارند.
اما هواداران آتاترک یا کمالیست ها، علاوه بر اهمیت موضوع استقلال و نظامی گری آتاترک، بر موضوع لاییسم انگشت می گذارند و وقتی که از آتاترک به عنوان یک رهبر موسس اصل لاییسم در ترکیه یاد می کنند، در واقع می خواهند اعلام کنند، از این که یک حزب محافظه کار بر سر قدرت مانده، ناراضی و ناخشنود هستند.
در پایان باید گفت، جمهوری ترکیه به عنوان نخستین تجربه تاسیس مدل جمهوری در میان کشورهای منطقه، بر اساس برخی از ویژگی های ژئوپولیتیک و تاریخی، با فراز و نشیب های خاصی روبرو بوده است. اما به نظر می رسد، در شرایط کنونی، بیشترین چالش ها در مورد مسیر آتی سیاست خارجی و حمکرانی داخلی جمهوریت، با چالش بزرگی به نام دوقطبی اجتماعی در داخل روبروست و ادراک محافظه کاران و کمالیست ها در ترکیه در مورد اهداف و آرمان های جمهوری، کاملاً در تضاد است.
انتهای پیام/