یادداشت| عملیات شکستن محاصره غزه
کارشناس دیپلماسی نظامی در یادداشتی به طرح پیشنهاد برای رفع محاصره غزه با رساندن کمکهای امدادی به مردم فلسطین پرداخته است.
به گزارش گروه سیاسی خبرگزاری تسنیم، محمدعلی زمانیان کوپائی کارشناس دیپلماسی نظامی طی یادداشتی به شرح زیر به طرح پیشنهاد برای شکستن محاصره غزه و رساندن امکانات امدادی به مردم فلسطین پرداخته است:
«وارد شدن به» یا «خارج شدن از» یک محاصره، همیشه از مشکلترین عملیاتهای نظامی در طول تاریخ جنگها بوده است؛ اما یک مثل قدیمی تصریح میکند که: قلعهها ساخته میشوند برای فتح شدن! به این معنی که هیچ حصاری تا ابد پایدار نیست. زمانیکه صحبت از شکستن محاصرهی غزه به عنوان بزرگترین زندان رو باز جهان در میان باشد، شگفتیهای تاکتیکی و راهبردی ویژهای نیاز خواهد بود.
در زمانی که یک مطالبهی عمومی در جهان برای شکستن محاصرهی غزه شکل گرفته، بر عهدهی صاحبنظران نظامی است که با ایدهپردازی، راههای گشودن این بند ظالمانه را کنکاش کنند. ارزش هر ایدهی خلاقانه برای حل این مسئلهی پیچیده، کمتر از ارزش موشکهای نقطهزن نخواهد بود.
ایدهای که در این سطور حلاجی خواهد شد، بررسی "امکان شکستن محاصرهی غزه از طریق دریا" است که به نظر میرسد مغفول مانده باشد. جهت نیل به این مقصود، بررسی هرچند مختصر برخی از ابعاد و زوایای تاریخی، سیاسی، حقوقی، نظامی و حتی رسانهای این موضوع ضروری به نظر میرسد.
مصر بهعنوان صاحب تنها راه دسترسی زمینی به غزه از طریق مرز رفح، عملاً ثابت کرده است که نمیخواهد یا نمیتواند گذرگاه امنی برای عبور کمکهای بشردوستانه مورد نیاز مردم غزه باشد؛ چه آنکه بارها با ارسال کمکهای هوایی و دریایی هلالاحمر ایران مخالفت کرده و در یک ماه اخیر ظاهراً به دلیل مزاحمتهای دشمن صهیونیستی ولی در واقع به دلیل فشارهای آمریکا، مانع عبور کاروانهای امدادی یا حضور مردم داوطب در رفح بوده است. همچنین عمق جنایتهای صهیونیستها و آواره شدن حدود یک میلیون نفر در نوارغزه و نیاز به حجم انبوهی از امکانات جهت بازسازی و امدادرسانی، ارسال دریایی کمکها را دیکته میکند.
فارغ از موضوع عدم همکاری مصر در این زمینه، ممکن است این ابهام مطرح شود که اسرائیل مانع ارسال کمک از دریا شده و آن را نابود خواهد کرد و برای اجتناب از این حمله، راه زمینی از مصر تنها گزینه است. در پاسخ باید گفت که ارسال زمینی کمکها از طریق مصر، مانع اسرائیل برای تعرض به این کمکها نیست، همچنان که بارها مرز رفح را مورد حمله قرار داده است.
بنابراین از منظر تهدید نظامیِ اسرائیل، راه زمینی و دریایی رجحانی نسبت به یکدیگر ندارند و به علت عدم همکاری مصر، اتفاقاً راه دریایی مزیت نسبی مییابد. راه جلوگیری از اقدام نظامی اسرائیل علیه این کاروان، لحاظ کردن نکات دیگری است که در خلال بحث بیشتر تشریح خواهد شد. اما حقیقتاً چرا راه دریایی مستقیم به غزه فعال نیست؟ برای نیل به پاسخ این پرسش، مرور کوتاهی بر تاریخ منطقه لازم است.
ساعت 7:45 صبح روز 5 ژوئن 1967، جهان شاهد یکی از شگفتیهای تاکتیکی_اطلاعاتی در جنگهای معاصر بود. ارتش رژیم صهیونیستی که حملهی اعراب را قریبالوقوع تشخیص داده بود، با اتخاد جنگی پیشدستانه در خارج از مرزها، بخش عمدهی نیروی هوایی مصر را بر روی زمین نابود کرد. این جنگ فارغ از نتایج نظامی آن، جغرافیای سیاسی منطقه را برای سالها به ضرر مردم فلسطین تغییر داد.
از زمان اشغال نوار غزه توسط رژیم صهیونیستی در جنگ شش روزه، دریانوردی بینالمللی در سواحل زیبای غزه به حال تعلیق درآمد. هرچند حق حاکمیت تشکیلات خودگردان فلسطین در اعمال صلاحیت در دریای سرزمینی غزه در توافق قاهره (در چارچوب فرآیند صلح مادرید) به رسمیت شناخته شد، اما مقرر گردید که تا زمان انعقاد توافقنامهای در خصوص وضعیت قطعی فلسطین، این رژیم صهیونیستی خواهد بود که با استفاده از ابزاری که مناسب میداند، دفاع از این سرزمین علیه هر تهدید خارجی از جانب دریا را برعهده خواهد داشت.
بر همین اساس، رژیم صهیونیستی در شش دهه اخیر مانع بهرهمندی مردم این خطه از منافع دریا و استفاده از این حق ذاتی بوده است. عقبنشینی سربازان این رژیم از غزه در سال 2005 نیز تغییر عمدهای در اوضاع ایجاد نکرد و غاصبان قدس همچنان با ورود هرگونه کالا و تجهیزات به غزه از طریق دریا مخالفت میکنند. این شرایط پس از روی کار آمدن حماس در ژوئن سال 2007، با تحریم همهجانبه شدت بیشتری یافت و واردات کالا از طرق زمینی را هم مشکل ساخت.
از منظر حقوق بینالملل، هیچ قراردادی نمیتواند حق ذاتی یک ملت را نادیده بگیرد. در بند دوم مادهی اول میثاق بینالمللی حقوق مدنی و سیاسی، مصوب 16 دسامبر 1966 میلادی (مطابق با 25/9/1345شمسی) در مجمع عمومی سازمان ملل متحد آمده است: «کلیه ملل میتوانند برای نیل به اهداف خود، در منابع و ثروتهای طبیعی خود، بدون اخلال با الزامات ناشی از همکاری اقتصادی بینالمللی مبتنی بر منافع مشترک و حقوق بینالملل، آزادانه هر گونه تصرفی بنمایند. در هیچ مورد نمیتوان ملتی را از وسایل معاش خود محروم کرد.»
همچنین مطابق با عرف بینالمللیِ موسوم به «لوح سفید»، حکومتهای جایگزین، میتوانند قراردادهایی که پیشتر توسط حکومتهای پیشین بسته شده را مورد ارزیابی مجدد قرار دهند تا چنانچه قراردادی خلاف مصالح کشور بسته شده باشد، آن را لغو کنند.
بنابر هر دو اصل گفته شده، مردم فلسطین حق دارند که از ثروت دریا بهرهمند باشند. حتی اگر تشکیلات خودگردان بدون توجه به مصالح طولانی مدت، این حق را واگذار کرده باشد (که طبق توافق قاهره قرار بود این موضوع طی حداکثر 5 سال منقضی گردد)، رژیم غاصب صهیونیستی با استناد به توافق قاهره، نمیتواند مانع استیفای این حق ذاتی شود. ضمن آن که ارسال کمکهای بشردوستانه تهاجم به هیچطرفی محسوب نمیشود که اقدام نظامی علیه آن مشروع باشد.
حتی تشکیلات خودگردان فلسطین هم بنابر گفتهی سفیر فلسطین در سازمان ملل متحد _پس از آن که در نوامبر سال 2012 به عنوان دولت غیر عضو در سازمان ملل متحد پذیرفته شد_ تلاشهایی را برای گفت و گو جهت ترسیم مرزهای دریایی میان خود و مصر آغاز کرده که نارضایتی از استمرار توافق کوتاهمدت قاهره را اثبات میکند.
راجع به حقوق بینالملل به عنوان آخرین مطلب، ذکر این نکته خالی از لطف نیست که اساساً به دلیل فقدان قدرت فائقه برای اعمال قوانین، عملاً قانون جنگل بر روابط بینالملل حکم فرماست و فارغ از آن چه بر سطور قراردادها و معاهدات جهانی نوشته میشود، نهایتاً این منطق زور است که منتفع نهایی در منازعات را مشخص میکند.
جالب است بدانید شکستن محاصرهی غزه از طریق دریا مسبوق به سابقه بوده و حداقل 5 بار امتحان شده است. اما فقط یک کاروان موسوم به «شریان زندگی» به رهبری جرج گالوی (سیاستمدار و مجری سرشناس انگلیسی)، موفق شد از طریق مصر بخشی از محمولهی خود را به غزه برساند و سایر کاروانها، با هجوم نیروی دریایی ارتش اسرائیل از اتمام سفر خود ناکام ماندند.
به طور خاص، ناوگان بزرگ آزادی که شامل شش کشتی و 663 نفر از فعال حامی فلسطینیان از 37 کشور جهان بود و مه و ژوئن 2010 راهی غزه شد، با هلیبرن تکاوران اسرائیلی به کشتی مرمره (بزرگترین کشتی کاروان)، 10 نفر شهید و 54 نفر زخمی تقدیم راه آزادی قدس کرد.
بررسی تمامی ابعاد موضوع شکستن محاصره غزه از طریق ارسال دریایی کمکهای بشردوستانه به ساحل غزه در مقاله حاضر امکان پذیر نیست، بنابراین با توجه به آن چه رفت، در سطور باقی مانده به پاسخ این پرسش میپردازیم که چگونه میتوان رسیدن این کمکها از طریق دریا به غزه را تضمین کرد؟ جهت نیل به این مقصود، لحاظ کردن نکات ذیل پیشنهاد میشود:
1- لازم است در حضور ناظران حقیقی و حقوقی معتمد بینالمللی و دوربینهای برخط خبرگزاریها، اثبات گردد که این کاروان، تماماً شامل کمکهای بشردوستانه، همچون غذا، دارو، پوشاک، مصالح ساختمانی، آمبولانس، خودروی آتشنشانی و سوخت است و حتی یک فشنگ را به غزه منتقل نمیکند.
2- گروه بزرگی از مردم باید در تهیهی این اقلام سهیم باشند. اگر میلیونها نفر به اندازهی یک بسته پوشک، یک قوطی شیر خشک، یا حتی هزار تومان! در این کاروان سهم داشته باشند، با سرنوشت این کاروان گره میخورند و حساسیتهای عمومی نسبت به آن افزایش یافته و احتمال تعرض نیروی دریایی اسرائیل کاهش مییابد. هرچند امثال بستههای امدادی هلال احمر هم عمدتاً از محل کمکهای مردمی تأمین میشوند، اما از نظر شکلی، حضور مردم در آن محسوس نیست. لذا علاوه بر ماهیت مردمی کمکها، لازم است شکل ارسال کمکها هم از قالبهای دولتی یا شبهدولتی، به سمت کمکهای مردمی تغییر فاز یابد.
3- تا حد امکان، بایستی با اقدامات تبلیغی و دیپلماتیک، کمکهای بینالمللی را به این کاروان جذب کرد تا مقابله با آن سختتر شود. در این مسیر، میتوان از تجربهی کاروانهای پیشین برای شکستن مؤثر محاصرهی غزه استفاده کرد. همچنین لازم است علاوه بر کشورهای مسلمان و آزاده، روسیه و چین که داعیهی انتقال قدرت از غرب به شرق را دارند، در این کاروان نقش فعالتری داشته باشند؛ چرا که خواست آمریکا خلاف آن است و شکستن این خواست در «جنگ ارادهها»، افول آمریکا را بیشازپیش نمایان خواهد ساخت.
4- پیشنهاد میشود روی کشتی، دهها انسانرسانه و آزادیخواه چهره حضور داشته باشند و تمام وقایع طول مسیر را به جهانیان مخابره کنند تا تعرض به آن میسور نباشد.
5- نظر به اینکه شورای امنیت سازمان ملل با وتوی آمریکا عملاً از خاصیت افتاده، پیشنهاد میشود قطعنامهای در حمایت از کاروانهای دریایی بشردوستانه در مجمع عمومی سازمان ملل متحد به تصویب برسد و در آن بر حق مردم فلسطین در بهرهبرداری از آبهای سرزمینی خود تأکید شود. هرچند قطعنامههای مجمع عمومی سازمان ملل الزامآور نیست، اما پشتوانه بینالمللی خوبی برای این کاروان خواهد بود.
6- با توجه به حاکم بودن قانون جنگل در روابط بینالملل و نظر به این که رژیم صهیونیستی سابقهی سیاهی از جنایت علیه بشریت دارد و کاروانهای دیگری با همین هدف را مورد حمله قرار داده است، میتوان پیشبینی کرد که تمام تمهیدات پیشگفته هم، مانع وقوع جنایتی جدید علیه این کاروان نخواهد بود. فلذا مطالبهی «اسکورت این کاروان توسط نیروی دریایی راهبردی جمهوری اسلامی ایران» تا رسیدن به مقصد ضروری به نظر میرسد.
لازم به ذکر است که امیر شهرام ایرانی، فرمانده فعلی نداجا، خود فرمانده اولین ناوگروه ایرانی _پس از هخامنشیان_ بود که از کانال سوئز عبور کرد و در دریای مدیترانه به دریانوردی و کسب اطلاعات مشغول شد و در همان مأموریت، درگیری نفسگیر و البته کوتاهی با ناوگان بیادب اسرائیلی داشت. همچنین در دوران تصدی فرماندهی نیرو، تجربهی درخشان ناوگروه86 _موسوم به ناوگروه 360_ به دور دنیا را رقم زد که شگفتی تحلیلگران نظامی را به دنبال داشت.
همچنین، نظر به رزمایشهای مشترک دریایی میان ایران_روسیه_چین، حضور نیروهای چینی و روسی در کنار نداجا به عنوان اسکورت نظامی هم دور از ذهن نخواهد بود.
7- آخرین نکته این که: نظر به کوچک بودن بنادر غزه _که این روزها مورد هجوم هم قرار گرفته_ و نبود زیرساختهای لازم برای تخلیهی محمولههای بزرگ، بایستی اقدامات مهندسی متناسب برای تخلیهی کمکها به ساحل اندیشیده شود. در همین زمینه، استفاده از پلهای خیبری (به عنوان بنادر شناور)، تخلیهی قایق به قایق و استفاده از خط لولهی لاستیکی (برای انتقال سوخت) پیشنهاد میشود که در جنگ تحمیلی حزب بعث عراق علیه ایران با امکانات 40 سال پیش، تجربه شده و کارآیی آن اثبات شده است.
پس از لحاظ کردن نکات بالا، چنانچه رژیم صهیونیستی، همچنان حاضر نباشد تحت هیچ شرایطی کمکهای بشردوستانهی عمده به غزه ارسال شود، باید این پیام قوی را دریافت کند که جهان آگاه و چندقطبیِ فرارو، دیگر این جنایت و نسلکشی را در مقابل دیدگان خود تحمل نخواهد کرد و حتی برای رسیدن این کمکها به مردم تحت ستم غزه در صورت لزوم، از اعمال زور هم دریغ نخواهد کرد.
در انتها، امیدواریم این تلاطم جهانی برای نجات مردم غزه و امثال این ایدهپردازیها، صحنهی عمل را به نفع مستضعفین جهان تغییر داده و با شکستن محاصرهی غزه، یک بار برای همیشه، آلام قابل التیام مردم فلسطین تسکین یابد، انشاءالله
انتهای پیام/