آقای استاندار تهران! چرا "عامل اصلی تولید آلودگی هوای تهران" را چاره نکردید؟!
استاندار تهران امروز درپی وخیمشدن وضعیت هوای تهران و استمرار طولانیمدت این آلودگی در پایتخت بهصراحت اعلام کرده که "موتورسیکلت عامل اصلی آلودگی هوای تهران است" درحالی که راهکار درمان این منبع بزرگ تولید آلودگی هوا کاملاً در دسترس و قابل انجام بوده!
به گزارش خبرنگار اجتماعی خبرگزاری تسنیم، امروز استاندار تهران در پی وخیم شدن وضعیت هوای تهران و استمرار طولانیمدت این آلودگی در پایتخت بهصراحت اعلام کرده است که "موتورسیکلت عامل اصلی آلودگی هوای تهران است."
پیش از این درباره نقش و سهم بسیار بزرگ موتورسیکلتها بهویژه موتورسیکلتهای کاربراتوری در تولید آلایندههای جوی تهران، گزارشهای مستند متعددی را در تسنیم منتشر کرده و در برخی از این گزارشها، راهکار عملیاتی کاملاً در دسترس درباره نحوه جایگزینی این موتورسیکلتها با موتورسیکلتهای برقی هم ارائه داده بودیم.
اما تا امروز عزم و اراده جدی برای اجرای این راهکارهای در دسترس و عملیاتی در دستگاههای مسئول وجود نداشته است و درصد جایگزینی موتورسیکلتهای بنزینی کاربراتوری با موتورهای برقی در حد صفر باقی مانده است.
وخامت این امر را زمانی بهتر درک میکنیم که بدانیم در زمان حاضر در تهران بیش از حدود 3 میلیون موتورسیکلت بنزینی در حال ترددند که بخش زیادی از آنها کاربراتوری هستند در حالی که هر موتورسیکلت کاربراتوری معادل 6 برابر یک خودروی سواری، آلودگی تولید میکند!
در بخشی از گزارش مورد اشاره تسنیم تأکید شده بود:
"اگر در زمان حاضر، متوسط قیمت هر موتورسیکلت برقی مناسب با شرایط تهران را 60 میلیون تومان در نظر بگیریم، با مبلغ 50 میلیارد تومان عایدی روزانه از محل صرفهجویی مصرف بنزینی میتوان در هر روز 833 دستگاه موتورسیکلت برقی رایگان در اختیار متقاضیان این موتورها در تهران قرار داد!! یعنی اعطای ماهیانه 25 هزار و سالیانه 300 هزار موتورسیکلت برقی رایگان!!"
در ادامه به بازخوانی گزارش تسنیم درباره راهکار و چگونگی جایگزینی موتورسیکلتهای بنزینی با موتورسیکلتهای برقی بهعنوان یک روش در دسترس برای حل ریشهای بخش زیادی از آلودگی هوای کلانشهری مانند تهران میپردازیم:
کلانشهر تهران سالهاست با چالش جدی "آلودگی هوا" درگیر است و هر سال بهویژه در فصول سرد سال با وخامت شاخص آلودگی هوای پایتخت، همه مسئولان بر خود تکلیف میدانند که دوباره، دم از لزوم درمان این زخم کاری بزنند اما روزهای آلودگی هوای هر سال با همین تأکیدات و حرفهای خستهکننده تکراری و در حالی که نفس شهروندان به شماره افتاده است، میگذرد!
اما آیا واقعاً مشکل آلودگی کلانشهری مانند تهران، راهکاری عملیاتی و در دسترس ندارد که طی این چند دهه، حل نشده است؟!
آیا واقعاً بندهای قانون "هوای پاک" بهعنوان دستور جامع حل معضل آلودگی هوا تا امروز قابلیت اجرا نداشته است که اکثر تکالیف دیده در آن، رخت اجرا به تن نکرده است؟!
آیا طی اینهمه سال، لااقل یک عامل کوچک یا متوسط از عوامل آلاینده هوای پایتخت که سهمی در "سیاهی" هوای تهران دارند، قابلیت این را نداشته است که دو یا سه نهاد مسئول در حوزه آلودگی هوا بهروی آن دست بگذارند و با تمام توان در یک دوره زمانی مشخص، ریشه آن را بخشکانند؟!
در پاسخ به این سؤالات باید گفت که اتفاقاً بسیاری از راهکارهای دیده برای حل معضل آلودگی هوای تهران، در دسترس و کاملاً قابل اجرا بودهاند!
برای اثبات این ادعا، بیایید مروری کوتاه داشته باشیم بر یک "پرونده قدیمی"؛ پروندهای که عدهای اصلاً دوست ندارند اعداد و ارقام آن در جایی بازگو و ابعاد پنهان آن برای توده شهروندان روشن شود!
داستان از این قرار است که بخش عمدهای از آلودگی هوای کلانشهری مانند تهران، توسط منابع متحرک آلاینده هوا یعنی خودروهای شخصی، موتورسیکلتها، اتوبوسها و کامیونها تولید میشود اما میان این وسایط نقلیه موتوری بنزینسوز یا گازوئیلسوز، وضعیت "موتورسیکلتها" بسیاربسیار ویژه و تعیینکننده است؛ اما چرا؟!
در تهران بنابر آمار اعلامی، حدود 3 میلیون موتورسیکلت بنزینی شمارهگذاریشده وجود دارد که بخش غالب این موتورسیکلتها، "کاربراتوری" هستند چرا که تا سال 96 هیچ محدودیتی در پلاک کردن آنها وجود نداشت و فقط طی 5 سال اخیر، موتورسیکلتها برای دریافت پلاک، الزاماً باید "انژکتوری" باشند.
بر این نکته تأکید میکنیم که بخش عمده موتورسیکلتهای در حال تردد در تهران، کاربراتوری هستند، و بنابر اعلام رسمی "شرکت کنترل کیفیت هوای تهران" هر موتورسیکلت کاربراتوری معادل 6 برابر یک خودروی سواری، آلودگی تولید میکند:
"موتورسیکلتهای کاربراتوری در هر کیلومتر پیمایش بیش از 18 گرم آلودگی تولید میکنند، این در حالی است که خودروهای با استاندارد یورو2 در هر کیلومتر پیمایش کمتر از 3 گرم تولید آلودگی میکنند! بهعبارت دیگر آلایندگی یک دستگاه موتورسیکلت بهطور متوسط 6 برابر یک دستگاه خودرو با استاندارد یورو2 است!
مقادیر زیادی از این 18 گرم آلودگی که در برخی موتورسیکلتهای فرسوده حتی به 27 گرم نیز میرسد، بهدلیل بدسوزی مونوکسید کربن تولید میشود؛ بخشی دیگر از آلودگی تولیدشده توسط موتورسیکلتها، ذرات معلق بهعنوان مادهای سمی هستند و اندازه ذراتی که موتورسیکلتها تولید میکنند، خیلی ریزتر و مخربتر از ذراتی است که خودروها تولید میکنند و بهدلیل همین ریز بودن، میتوانند تا عمق ریه نفوذ کنند و سلامت شهروندان را با خطر جدی روبهرو کنند."
حال بیایید ببینیم که "هر موتورسیکلت کاربراتوری بهطور متوسط چقدر بنزین مصرف میکند؟" منتظر یک سورپرایز باشید؛
بهطور متوسط هر موتورسیکلت کاربراتوری 4 لیتر در هر 100 کیلومتر بنزین مصرف میکند؛ حال اگر از مجموع 3 میلیون موتورسیکلت موجود در شهر تهران، فقط 1.5 میلیون دستگاه از آنها را فعال و در حال تردد فرض کنیم (که احتمالاً موتورهای در حال تردد بسیار بیشتر از این عدد هستند) و میزان میانگین پیمایش هر موتورسیکلت را نیز 50 کیلومتر درنظر بگیریم، فقط میزان روزانه مصرف بنزین موتورسیکلتهای کاربراتوری فعال در تهران عددی معادل 3000000 (3 میلیون) لیتر میشود!
حالا تراژدی اصلی ماجرا کجاست؟! گفتیم که بنابر اعلام "شرکت کنترل کیفیت هوای تهران" هر موتورسیکلت کاربراتوری معادل 6 برابر یک خودروی سواری، آلودگی تولید میکند، پس برای فهم عمق فاجعهای که در بطن تهران هر روز در جریان است، میتوان میزان مصرف روزانه 3 میلیون لیتر بنزین را در 6 ضرب کنیم تا به ما عدد 18 میلیون لیتر را نشان بدهد!!
ساده ماجرا یعنی فقط بابت تردد 1.5 میلیون موتورسیکلت بنزینی در تهران معادل مصرف 18 میلیون لیتر بنزینی که در خودروهای سواری مصرف میشود، آلاینده جوی تولید میشود!
حالا ببینیم که طی این چند دهه، آیا فاجعه تردد موتورسیکلتهای بنزینی در تهران با این حجم از مصرف بنزین و آلایندگی، آیا قابل درمان نبوده است؟!
چاره کار به صفر رساندن آلایندگی پرحجم موتورسیکلتهای بنزینی، جاگزینی آنها با "موتورسیکلتهای برقی" است اما، آیا طی یک دهه اخیر اقدامی در جهت حذف موتورسیکلتهای بنزینی و جایگزینی آنها با موتورسیکلتهای برقی صورت گرفته است؟
متأسفانه پاسخ منفی است! صرفاً در یک مقطع زمانی کوتاه بین سالهای 92 تا 95 مبلغ دو میلیون تومان بهعنوان وام بلاعوض توسط شهرداری تهران به خریداران موتورسیکلتهای برقی پرداخت میشد که این مبلغ کمک بلاعوض با توجه به قیمتهای موتورهای برقی در آن مقطع زمانی، حدود نصف یا یکسوم قیمت یک موتور برقی را پوشش میداد.
اما طی این سالها بهویژه بعد از جهش ارزی وحشتناک که از سال 96 آغاز شد و بهتبع آن شاهد افزایش تصاعدی و نجومی قیمت موتورهای برقی بودیم در زمان حاضر که متوسط قیمت موتورهای برقی به 60 تا 70 میلیون تومان رسیده است حتی همان مبلغ ناچیز 2 میلیون تومان نیز به خریداران موتورهای برقی پرداخت نمیشود!
با این اوصاف باید از مسئولان امر بهویژه مدیران شهری تهران پرسید؛ یک شهروند تهرانی که یا صاحب موتورسیکلت بنزینی است یا قصد خرید یک موتورسیکلت دارد آن هم در شرایط فعلی با چه انگیزه و توجیهی باید خود را مجاب به خرید موتورسیکلت برقی کند که پس از 70 تا 100 هزار کیلومتر پیمایش، مجبور به هزینهکرد مجدد حدود 20 میلیون تومان بابت هزینه تعویض باطریهای این موتورسیکلتها است؟!
اصولاً در شرایط فعلی، اگر قرار باشد صفر تا صد هزینه خرید یک موتورسیکلت برقی توسط خریدار آن پرداخت شود، هیچ توجیه منطقی برای چنین اقدامی وجود ندارد چرا که مالکان موتورسیکلتهای برقی بعد از دو یا سه سال مجبور به هزینهکرد مجدد حدود 20 میلیون تومانی برای خرید باطری موتورسیکلتهای برقی خود هستند (حدود نیمی از قیمت یک موتورسیکلت برقی مربوط به قیمت باطری آن است!).
از سوی دیگر باید توجه داشت که موتورسیکلتهای برقی کنار قیمت بالای تعویض باطریهای آن، عایدی و حسن خاصی بهنسبت موتورسیکلتهای بنزینی برای مالکان خود ندارند و حتی راکبان موتورهای برقی با برخی نقاط منفی مانند شتاب و قدرت پایین نیز مواجه هستند! یعنی منافع استفاده از موتورسیکلتهای برقی و توسعه آنها عاید جامعه و سلامت شهروندان میشود و نه بهصورت خاص و آنی نصیب مالک این موتورسیکلتها!
پس برای ترغیب شهروندان موتورسوار تهرانی برای خرید موتورسیکلتهای برقی چه باید کرد تا در یک بازه زمانی یک تا 3 ساله شاهد جایگزینی موتورسیکلتهای بنزینی با موتورسیکلتهای برقی باشیم؟!
پاسخ به این سؤال را بهراحتی میتوانیم با دانستن مبلغ هزینه سنگینی که دولت بابت یارانه سوخت پرداخت میکند، بدهیم!
در سطور بالا گفته شد که صرفاً میزان بنزین مصرفی موتورسیکلتهای فعال شهر تهران حداقل 3 میلیون لیتر در هر روز است؛ از سویی اگر قیمت واقعی هر لیتر بنزین را قیمت صادراتی امروز آن که 18 هزار تومان است در نظر بگیریم، اختلاف قیمت مصرف بنزین در داخل با قیمتی که امکان صادرات دارد برای هر لیتر بنزین سهمیهای (1500 تومان) معادل 16 هزار و 500 تومان و در مورد بنزین با قیمت آزاد (3000 تومان) در داخل کشور معادل 15 هزار تومان خواهد بود.
حالا بیایید یک ضربوتقسیم ساده با این اعداد و ارقام انجام دهیم تا از سورپرایز اصلی این پرونده، پردهبرداری شود!
اگر فقط میزان مصرف 1.5 میلیون موتورسیکلت فعال تهران در هر روز یعنی عدد 3 میلیون لیتر بنزین مصرفی این موتورها را ضرب در عدد اختلاف قیمت صادراتی آن یعنی 16 هزار و 500 تومان کنیم، به عدد نجومی 49 میلیارد و 500 هزار تومان میرسیم!
یعنی در صورت جایگزینی 1.5 میلیون موتورسیکلت بنزینی با برقی در کلانشهر تهران فقط از بابت میزان صرفهجویی مصرف سوخت بنزین آنها، حدود 50 میلیارد تومان در هر روز عاید دولت میشود! (با این پیشفرض که دولت، میزان بنزین صرفهجوییشده در این طرح را صادر کند).
حالا با رسیدن به عدد 50 میلیارد تومان عایدی روزانه، بهتر میتوان درباره قابل اجرا بودن یا نبودن طرح جایگزینی موتورسیکلتهای بنزینی شهر تهران با موتورسیکلتهای برقی قضاوت کرد!
اگر در زمان حاضر، متوسط قیمت هر موتورسیکلت برقی مناسب با شرایط تهران را 60 میلیون تومان در نظر بگیریم، با مبلغ 50 میلیارد تومان عایدی روزانه از محل صرفهجویی مصرف بنزینی میتوان در هر روز 833 دستگاه موتورسیکلت برقی رایگان در اختیار متقاضیان این موتورها در تهران قرار داد!! یعنی اعطای ماهیانه 25 هزار و سالیانه 300 هزار موتوسیکلت برقی رایگان!!
برای عملیاتی شدن این طرح نیز میتوان با تشکیل یک صندوق مشترک بهاسم "صندوق طرح جایگزینی موتورسیکلتهای بنزینی با برقی" در شهرداری تهران با سرمایه و آورده ابتدایی مشترک دولت، سازمان بهینهسازی مصرف سوخت، شهرداری تهران و... استارت این طرح را زد و در اثنای اجرای طرح نیز مبالغ حاصل از صرفهجویی مصرف بنزین را به این صندوق واریز کرد.
البته در پایان باید این نکته را هم متذکر شویم که "اعطای موتورسیکلتهای برقی رایگان" به شهروندانی که روزانه با موتورسیکلتهای بنزینی در تهران تردد دارند با کموکیفی که در این مطلب به آن اشاره شد، پیشکش دولت و شهرداری تهران! اما لااقل میتوان با مبلغ 50 میلیارد تومان روزانه عایدی حاصل از صرفهجویی بنزین در این طرح، موتورسیکلتهای برقی را با 50 درصد کمک بلاعوض به شهروندان متقاضی، تحویل داد و مبلغ 50 درصد اخذشده از سوی خریداران را نیز به صندوق مورد اشاره واریز کرد!
حضرات مسئول در دولت و شهرداری تهران! این گوی و این میدان! بسمالله... .
انتهای پیام/+