برخی میخواهند جنبش دانشجویی درگیر مسائل دسته چندم شود/ شرط اثرگذاری جنبش دانشجویی چیست؟| میزگرد دانشجویی تسنیم
همزمان با روز دانشجو ۵ تن از نمایندگان تشکلهای دانشجویی در میزگردی در خبرگزاری تسنیم، نکاتی را درباره فضای دانشجویی و دانشگاههای کشور مطرح کردند.
گروه سیاسی خبرگزاری تسنیم_ فاطمه کریمی: حیات فعالیتهای دانشجویی در کشور ما به پیش از دوران انقلاب اسلامی میرسد. دانشجویان و به خصوص بخش فعال این قشر در قالب تشکل های دانشجویی همواره در فضای سیاسی اجتماعی کشور تاثیرگذار بوده اند و سخنان بزرگانی چون رهبر معظم انقلاب در خصوص جایگاه و نقش این قشر در دیدارهای مختلف با دانشجویان به تاثیرگذاری و اهمیت این قشر تاکید دارد.
دانشجویان به اقتضای سن خود بیشتر به عنوان منتقد بیعدالتیها، نقصها و کاستیهای اجتماعی، اقتصادی و سیاسی شناخته میشوند که گاها بر خود آنها نیز نقدهایی وارد است.
همزمان با 16 آذر و روز دانشجو در میزگردی در خبرگزاری تسنیم پای صحبت نمایندگان مختلف تشکل های دانشجویی کشور نشستیم تا ضمن تشریح فضای فعلی حاکم بر دانشگاهها، نگاهها، نقدها و اولویت های این مجموعه را در فضای سیاسی و گفتمانی کشور بررسی کنیم.
در این میزگرد که با حضور حمیدرضا معروفخانی به نمایندگی از اتحادیه جامعه اسلامی دانشجویان، سعید خلیفه از جنبش عدالتخواه دانشجویی، علی رادمنش از اتحادیه انجمن های اسلامی دانشجویان مستقل، آرش فرجی به نمایندگی از بسیج دانشجویی و مهدی محمدی از دفتر تحکیم وحدت برگزار شد محورهای مختلفی به بحث گذاشته شد.
فضای حاکم بر دانشگاهها در دوران پسا کرونا، فعالیت سیاسی تشکل های دانشجویی، پویایی یا خموگی در فعالیت جریان دانشجویی، اثرگذاری این قشر در تحولات جامعه و اولویت های اتحادیه های دانشجویی از جمله موضوعاتی بود که در این نشست به گفت وگو گذاشته شد.
مشروح این میزگرد را در ادامه می خوانید:
تسنیم: به عنوان موضوع اول، فضای سیاسی حاکم بر فعالیت تشکل های دانشجویی در دانشگاههای کشور را با توجه به پشت سر گذاشتن حوادث سال گذشته و مسائلی که در دانشگاهها به دنبال داشت را چگونه می بینید. برخی معتقدند این اتفاقات جریان دانشجویی که تا حدی در فضای خمودگی به سر می برد را بیشتر دچار رکود کرده است. نظر شما چیست؟
معروفخانی: دانشگاه از ابتدای انقلاب یکی از مسائل اصلی کشور بوده و در هر نقطه عطفی که در جمهوری اسلامی ایران رقم خورده نقش آفرینی دانشگاه و دانشجو در آن هویدا است. دانشجویان و دانشگاه در نگاه بزرگان انقلاب امام راحل و رهبر انقلاب نیز از جایگاه بالا و ارزشمندی برخورد است. برای بررسی وضعیت فعلی جریان دانشجویی باید فضای چند سال اخیر جنبش دانشجویی در کشور را بررسی کرد. در دهه 90 سیاست دانشگاه زدایی یا فعالیت سیاسی زدایی از دانشگاه از سوی وزارتین(وزارت علوم و بهداشت) یا دولت وقت شکل گرفت.
ندیدن دانشجو و فعالیت سیاسی در دانشگاه و اهمیت ندادن به این جریان، به تشکل های دانشجویی آسیب زد در انتهای دهه 90 نیز فراگیری و همه گیری ویروس کرونا منجر به بسته شدن صحن دانشگاهها و به طبع آن تشکل های دانشجویی شد. هر چند تشکل ها فعالیت خود را به صورت مجازی ادامه می دانند اما بسته شدن خوابگاهها و فضای حضوری کلاس های درس که شاید بتوان گفت 80 درصد فعالیت تشکل ها تحت الشعاع این فضا قرار گرفت، مشکلاتی را برای فعالیت درونی تشکلها، کادرسازی، خودسازی و یارگیری که باید رقم می خورد، ایجاد کرد. این فضا سیاست دولت وقت را در قبال دانشگاهها و دانشجویان تکمیل کرد و می توان گفت زیست و فعالیت سیاسی تشکل های دانشجویی را به کما برد.
** سیاست زدایی از دانشگاه و کرونا در دهه 90 تشکل های دانشجویی را ضعیف کرد
حوادث و در پی آن اغتشاشات مهر 1401 و قبل از بازگشایی جدی و رسمی دانشگاهها با اسم رمز مهسا رقم خود و این در حالی بود که تشکلهای سیاسی ما چندین سال بود تضعیف شده بودند. دانشگاه و مدارس از اهداف اغتشاشات بود و حواشی آن به صحن دانشگاهها کشیده شد. کف دانشگاه و ذهن دانشجویان با پیامدهای آن کاملا درگیر و فضا کاملا هیجانی شد. دانشجویی که دو سال دوران دانشجویی را به شکل مجازی گذرانده بود یا اگر تازه وارد دانشگاه می شد، دو سال آخر دوران مدرسه خود را به صورت مجازی گذرانده بود درک درستی از فضای دانشگاه، ارتباطات و تعاملات اجتماعی ندارد و وقتی در یک فضای هیجانی قرار می گیرد، قطعا دچار مشکلاتی می شود.
یکی از نکات مثبت عملیات طوفان الاقصی، روشن شدن چهره حامیان زن، زندگی، آزادی و غربی ها بود. این حوادث پرده را از چهره آنها کنار زد و چهره واقعی آنها را عیان کرد.همه دنیا متوجه این مسائل شدند و شاهد تجمعات پرتعدادی در شهرهای مختلف اروپایی و امریکایی در حمایت از فلسطین هستیم. پس از این عملیات، رواج استکبار ستیزی و توجه به اسلام در دنیا در حال پررنگ شدن اما ذهن برخی از دانشجویان ما هنوز درگیر مسائل سال گذشته است و پرونده اغتشاشات و ماجرای مهسا امینی برای آنها باز است. حملات فکری و رسانه ای علیه دانشگاه و ذهن جوانان هنوز ادامه دارد و دانشجویان سوالاتی دارند و در ذهنشان باقی مانده است.
** تشکل ها در دوران پساکرونا و پسامهسا باید به دنبال حل گروه های ذهنی دانشجویان باشند
در حال حاضر و در دوران پساکرونا و پسامهسا، فضای هیجانی کنار رفته و تشکل های دانشجویی دارند به این سمت می روند که در فضای آرامی به این سوالات پاسخ دهند. تصور من این است که تشکل های دانشجویی لزوم برگزاری کرسی های آزاد اندیشی و تریبون آزاد را به لحاظ کمی و موضوعی احساس کردند. آن هم صرفا به این دلیل است که متوجه گره های ذهنی دانشجویان و برطرف کردن شبهات آنها با حضور اساتید و سایر مسولان و صاحب نظران شدند.
ورود جدی به انتخابات از سوی تشکل های دانشجویی رقم خورده، برنامه هایی را در این خصوص دارند و برنامه هایی را دنبال می کنند. برداشت من این است که بحث کرسی آزاد اندیشی و تریبون های دانشجویی را به شکل جدی دنبال می کنند.
خلیفه: برای ارزیابی درست و دقیق از وضعیت فعلی فعالیت تشکل های دانشجویی باید ارزیابی دقیقی نسبت به مسائل سال قبل و علل وقایع رخداده در دانشگاهها داشته باشیم. ابتدا باید جنبه های شورشی که سال قبل رخ داد را بررسی و به طبع آن مسئله جنبش دانشجویی را دنبال کنیم. به نظر من خیلی از دانشجویانی که در اتفاقات سال قبل صحنه گردان، طراحی آشوب بودند توسط تشکل های دانشجویی نمایندگی نمی شدند. تشکلهای دانشجویی به طبع نگاه تهدید محور و سیاست زدایی که به دانشگاه و دانشجو از سالیان قبل و از دهه 80 وجود داشت و تا الان نیز ادامه دارد که البته نباید همه تقصیرها را گردن نهادهای بیرونی انداخت و یک بخش مسئله هم به واسطه خمودگی خود تشکلهای دانشجویی و یا اتفاقات غیر ارادی مانند کرونا بود، مرجعیت خود را در دانشگاه از دست داده است.
** صحنه گردانان آشوب سال گذشته در دانشگاهها از سوی تشکل های دانشجویی نمایندگی نمی شدند
به طبع این نگاه یک، دیگری (طرف دیگر) در رقابت با تشکل های دانشجویی به بیرون از نظام هل داده می شد و در سایه تک صدایی و تک جریانی در دانشگاه، این گسل و شکاف باز شد و صدایی متفاوت بیرون زد و دنبال بروز بود. لذا اول باید دسته بندی موضعی و تفکیکی نسبت به این مسئله قائل شویم.
معتقدم اتفاقات داخل دانشگاه در شورش بعد از فوت مهسا امینی، در امتداد نگاه بیرونی و کف خیابان و جامعه به صحن دانشگاه منتقل شد. در فضای بیرون دانشگاه، جامعه به دلیل برخی مسائل اقتصادی و سیاسی نظیر حذف ارز 4200، محدود سازی های سیاسی و حذف خرده جریان سیاسی در انتخابات و رسانه ملی، بالقوه آمادگی یک اعتراض و خروج را داشت.
در فضای تربیتی و آموزشی که مربوط به چند سال قبل نیست و در دو سه دهه اخیر قابل مشاهده است در اعلام نتایج پذیرش دانشگاههای برتر مانند دانشگاه شریف و رتبه های برتر، شاهد طبقاتی شدن امر آموزش به صورت عینی و ملموس بودیم. این مسئله نیز به اتفاقات درون دانشگاه دامن زد زیرا بر اساس این نتایج صحن دانشگاههای برتر ما در اختیار طبقه ای از اشراف و پولدارهای فارغ التحصیل مدارس غیر انتفاعی و سما و ...است.
** صحن دانشگاههای برتر به دلیل سیاستهای غلط آموزشی در اختیار طبقه اشرافی است
اعتراضات رخ داده در کشور هر چقدر در سال 1398 محق بود در سال 1401 توسط این طبقه رشد کرده در کف خیایان ها و دانشگاهها مصادره شد و هر چقدر جلو می رفتیم شعارها و مرزبندی ها یشان دقیق تر و اهداف و نظر آنها کاملا عریان و بدون هیچ ابایی اعلام می شد که از تجزیه کشور حمایت می کردند. در خیلی از شهرها کنش هایی که اوایل انقلاب از سوی برخی گروهک ها رواج داشت، مشهود بود.
در دانشگاهها، آن جریانی که می توانست با جریان دانشجویی حزب الهی رقابت کند به صحن دانشگاه و خارج دانشگاه خیانت کرد زیرا اولین لازمه هر اعتراض و کنشی در کشور این است که به قانون اساسی و حاکمیت جمهوری اسلامی معتقد و پایبند باشید.
برخی نیز به جای اینکه بخواهند این شورش را کنترل، درونی سازی و تبدیل به اعتراض کنند و دانشجویان و دانشجوها را نمایندگی کنند، آن طبقه پر سر و صدا توسط آنها نمایندگی شد. هر چقدر این مسیر جلوتر می رفت از سمت جریان حزب الهی دانشگاه نیز شاهد یک گنگی خاصی بودیم و شعارها و اقدامات رو به جلویی را ندیدم و فضای بیرونی دانشگاه به داخل منتقل شد.
** در فعالیت جریان دانشجویی نسبت به سال قبل تمایز ویژهای دیده نمیشود
در فعالیت جریان دانشجویی نسبت به سال قبل تمایز ویژه ای دیده نمی شود و اینکه ادعا کنیم جریان دانشجویی به یک فهم و راهبرد جدی نسبت به سال قبل رسیده است نه. همچنان فعالیتها و اقدامات معمولی آن صورت می گیرد و به نظرم فضای خمودگی و گنگی را که در برخی دانشگاهها دیدیم تا وقتی که یک تشکل دیگر و درون ساختار نتوانستیم در دانشگاه ایجاد کنیم ادامه دار خواهد بود چون خیلی از دانشجویان و همین طبقات فعلی داخل دانشگاه که به بالقوه معترض هستند مرزبندی هایشان را با شما دقیق تر کردند.قائل به گفت وگو نیستند. اینها شبهه نیست. از جنس حرف زدن و حرف نفهمیدن نیز نیست از جنس اصلاحات عمیقی است که باید در کف اصلی جامعه و در میدان اقصادی رخ دهد.
البته خیلی از آنها قائل به این نیستند که اصلاحات باید به نفع انها باید رقم خورد مانند بچه بسیجی ها و طبقات ضعیف که سال قبل جلوی شورش و تجزیه کشور ایستادند. لذا اگر قرار است بازگشایی در کف صحنه سیاسی کشور رخ دهد باید به نفع این توده های ضعیف باشد.
چون مرزبندی ها دقیق اعلام شد لذا در این مرحله نیستیم که با صحبت و رفع شبهه بتوان جریان دانشجویی را احیا کرد. لازمه این مسئله تعامل با بیرون و اقداماتی در فضای اقتصادی است تا واقعیت های بیرون تغییر کند. در داخل دانشگاه نیز باید یک، دیگری به عنوان جریان منتقد در درون نظام ایجاد کنیم.
رادمنش: به نظر من دو عامل، باعث بروز اتفاقات سال گذشته با هم نامی که بخواهیم از آن یاد کنیم بود: 1 سیاست زدایی از دانشگاه و 2 رادیکال شدن جریان های دانشجویی. جریان دانشجویی که بدون رهبر بود و در قالب هیچ تشکل و ساختاری نبود. وقتی جریان و تشکلی رادیکال شود، فضا، فضای دانشگاهی و گفتمانی نیست. سال گذشته این افراد در برخی دانشگاهها به صورت محدود اقدامات رادیکالی صورت دادند که به واسطه آن چهره نخبگانی ما در جهان آسیب دید. وقایع دانشگاه شریف تصویر دانشجوی این دانشگاه را یک دانشجوی بی ادب و فحاش نشان داد. نمی توان توقع داشت فضا و تصویر نخبگانی، سیاسی علمی و فرهنگی خدشه دار شده دانشگاه کشور طی یکسال ترمیم شود.
** تصویر نخبگانی دانشگاه پس از وقایع سال گذشته خدشه دار شد و به زودی ترمیم نمی شود
تصویر دانشگاه شریف به دلیل مسائل سال گذشته شاید از نظر علمی خیلی تغییر نکند اما در زمینه سیاسی و اعتباری قطعا دیدگاهها نسبت به این دانشگاه فرق خواهد کرد. شاید تعداد دانشجویان بورسیه شده این دانشگاه از کشورهای دیگر امسال تا حدودی کاهش داشته باشد زیرا چهره ای که از دانشگاههای ما در پس اتفاقات سال گذشته مخابره شد، آسیب دید.
محمدی: در وقایع و اغتشاشات سال گذشته، دانشگاه نقش محوری پیدا کرد. یک چرخه ای صورت گرفته بود که داخل دانشگاه شلوغ شود و التهابات داخل دانشگاه به خیابانها منتقل و آشوب ها جلو رود. در این میان دانشگاه امیرکبیر به دلیل موقعیت مکانی و خاصی که داشت شاهد فضای متفاوتی بود.در این دانشگاه از 28 شهریور ماه درگیر مسئله فتنه بودیم که جا دارد توسط خبرگزاری و خود ما که در صحنه بودیم این وقایع روایت شود تا مسئله به فراموشی سپرده نشده و مستند سازی شود.
یک جریانی در دانشگاه داشتیم که این جریان یک پیشانی و لیدر، راس و بدنه ای داشت. ما این راس و لیدر را الا و لابد هدایت شده می دیدیم.گروهی که لیدر این وقایع بودند، دانشجویان را تهییج و برنامه ریزی می کرد به طوریکه در موقعیت های مختلف یک کنشی را با هدف خاصی در کف دانشگاه انجام می دادند. با این افراد مشخصا برخورد می شد و نیاز دارد که با آنها مقابله شود. این موضوع را خیلی عیان می گوییم و ابایی از این مسئله نداریم. هم در لایه دانشجویی یک گروهی بود که نقش لیدر را ایفا می کرد و هم در لایه اساتید گروهی به عنوان پیشانی کار را جلو می برد که به نظر بنده لزومی ندارد این اساتید در دانشگاهی که جمهوری اسلامی بستر آن را فراهم کرده تا کار علمی و آموزشی انجام دهند فتنه گری کنند و دانشجویان را بشورانند، تهییج کنند و باعث بروز اتفاقاتی که شاهد آن در دانشگاه امیرکبیر و شریف به صورت حاد و در دانشگاه های دیگر به صورت سرریز شده بودیم.
** دانشجویان در کف دانشگاه با اغتشاشات سال گذشته همراهی نکردند
البته باید گفت اغتشاشات سال گذشته در کف دانشگاه خیلی توسط دانشجویان همراهی نشد. در حالیکه دانشگاه امیرکبیر حدود 15 هزار دانشجو دارد از این تعداد بالغ بر 200 تا 300 نفر با این اغتشاشات و آشوب ها همراهی کردند. برخی از این افراد در داخل دانشگاه به دنبال این بودند فضای دانشگاه را به سمت تعطیلی کلاسها، التهاب و درگیری برسانند که توسط عامه دانشجو ها حمایت و همراهی نشدند. همانطور که حضرت اقا گفتند در کف خیابان هم همین شکل بود و مردم با اغتشاشات همراهی نکردند. درباره همان عده قلیلی که بدنه این داستان و از قشر خاکستری بودند قائل به این هستیم که فریب خوردند و باید به این سمت برویم که فضا را شفاف و گفت وگو کنیم.
این اتفاقات در سطح جامعه و در سطح دانشگاه تبعات فرهنگی و سیاسی زیادی داشت. از وضعیت حجاب در داخل دانشگاه، دانشکده ها گلایه مند هستیم و باید برنامه ریزی هایی برای اقدامات سلبی و ایجابی صورت گیرد. مهم است که دانشجویان با مفاهیم آشنا شوند و با گفتگو و تعابیر مختلفی چون کرسی ازاداندیشی، دیدگاهها نزدیک تر و فضای سرد موجود شکسته شود. البته به نظر می رسد، مسئولان وزارت علوم و وزارتخانه های مربوطه هنوز در این خصوص گام های خوبی را برنداشتند.
** کرونا، کنشگر فرهنگی، فعال سیاسی و تشکلی را متفاوت کرد
این اتفاقات پیامدهایی داشت ولی اینکه قائل به این باشیم به واسطه این اتفاقات فضای سیاسی داخل دانشگاه به یک سکونی رسیده، خیلی آرام است و فضای قوی و پرنشاطی را شاهد نیستیم شاید یک موضوع چند وجهی باشد که تک مولفه ای نمی توان به آن پرداخت. در این سال ها با پدیده و عاملی با نام کرونا نیز مواجهه بودیم که فضایی متفاوت با قبل را در دانشگاهها ایجاد کرد. به نظر بنده نسلی که کرونا وارد دانشگاه کرد عامل مهمتری در این زمینه است.
کرونا، کنشگر فرهنگی، فعال سیاسی و تشکلی را از آن فضای سابق جدا کرد و نسل جدیدی وارد دانشگاه شد که فضای سابق را ندیده بودند. با شروع سال تحصیلی فضای ملتهب، پرهیجان و متشنجی را شاهد بودند و خیلی نتوانستند به فضای دانشگاهی برگرددند که مدنظر جمهوری اسلامی بود اینکه در این فضا حرف زده شود و گفت وگو و رفت و آمد گفتمانی داشته باشیم مهم است. من فضای گذشته را تنها عامل موجود نمی بینم اما اینکه فضای دانشگاه آرام و با کرختی همراه است را قبول دارم.
فرجی: در ابتدا درباره اصل روز 16 آذر و دانشجو نکته ای را باید یادآور شد. برخی از جریان های دانشجویی نیاز دارند تاریخچه 16 آذر را مطالعه کنند تا به درستی متوجه شوند آن دو دانشجویی که توسط رژیم پهلوی در دانشگاه کشته شدند برای چه هدفی کشته شدند و چرا این روز، روز دانشجو نامگذاری شد. ذات 16 اذر و دانشجو استکبارستیزی است. آن اعتراضی که این روز را در جمهوری اسلامی ایران جاودانه کرده است از جنس استکبارستیزی بود. آن دو دانشجو به دلیل آمدن رئیس جمهور امریکا به ایران و از سرگیری رابطه با دولت بریتانیا کشته شدند اما برخی در فضای دانشجویی دچار توهم هستند و بعضا سر و صدایی می کنند. کسی که در 16 آذر بخواهد برای ما حرفهای آمریکایی بزند به معنای واقعی کلمه "ابله" است و نمی داند در چه روزی چه چیزی را باید بگوید.
** اعتراضی که 16 آذر را جاودانه کرد از جنس استکبارستیزی بود
بعد از اتفاقاتی که سال گذشته پیرامون فوت خانم مهسا امینی در فضای جامعه رخ داد و اتفاقاتی که در دانشگاه رقم خورد، فضای دانشگاه در همان ابتدای سال تحصیلی ملتهب شد اما جنس این التهاب با آن چیزی که در اغتشاشات سالهای گذشته در کشور رخ داده بود، متفاوت بود. از آن جهت که مسئله، مسئله متفاوتی بود. یعنی دانشگاه درگیر چیزی شد که مسئله مردم و قشر مستضعف نبود. اعتراض، اعتراض اصیلی نبود و پشتوانه اقتصادی و سیاسی نداشت بلکه اعتراض ولنگاری و مختص یک طبقه و قشر خاصی بود.
** دانشگاه سال گذشته درگیر موضوعی شد که مسئله مردم و قشر مستضعف نبود
اگر بخواهیم به نقشه پراکندگی درگیری ها در دانشگاه ها نگاهی کنیم شاهد این بودیم که این حوادث در دانشگاه هایی به شکل جدی تر و بحرانی تر بروز و ظهور پیدا می کرد که اتفاقا فاصله خودشان را با مردم بیشتر کرده بودند. نقطه اوج آن را در دانشگاه شریف دیدیم. برداشت های مختلفی را از علت این رفتارهامی توان داشت؛ یک اینکه ما ورودیهای دانشگاهمان را به وسیله نابرابری و عدم عدالت آموزشی دستکاری کردیم و بر این اساس یک قشری را وارد فضای دانشگاه کردیم که به واسطه پول پدر و مادرهایشان خوب توانستند تست بزنند و از مواهب سیستم آموزشی ما در مقاطع ابتدایی استفاده خوبی ببرند. به برکت معلمان خصوصی مطالبی را گلچین شده حفظ کنند و وارد فضای دانشگاه شوند. اسم اینها را نخبه و انسان با استعداد گذاشتیم اما در واقع اینطور نیست آن چیزی که در هر جامعهای به عنوان انسان نخبه شناخته می شود هر استعدادی نیست.
استعداد و نخبه کسی است که استعداد خودش را در راه خدمت و حل مسائل مردم به کار گیرد. لذا آن چیزی که در دانشگاه بروز و ظهور پیدا کرد در اثر عدم استقرار عدالت آموزشی در ورودی دانشگاهها بود. یک طبقه خاصی از قشر مرفه که دنبال امکانات بیشتر رفاهی هستند. ورودی های دانشگاه شریف از کدام طبقه هستند؟ قریب به 80 و 90 درصد آنها از قشر مرفه هستند. کسانی هستند که حتی جنس اعتراضاتشان با مردم عادی متفاوت است. اعتراض رفاهی و اقتصادی مثل عامه مردم ندارند یعنی درگیر بحث اقتصادی هم نیستند. به دنبال آزادی آن هم از جنس آزادی که هدفش به هم ریختن فضای روانی و اسلامی جامعه است.
** نبود عدالت آموزشی در پذیرش دانشجویان در حوادث سال گذشته عیان شد
این دانشجو یکبار نیامده به خاطر مثلا بیکار شدن یک کارگر، آن چیزی که در تشکل بسیج یا در تشکلهای دیگر اعم از عدالتخواه و انجمن دنبال می شود اعتراض و مطالبه گری کند و هزینه دهد. یک بار نمی بینیم از این افراد برای کارگران هپکو، هفت تپه یا معدن... صدایی درآمده باشد ولی همین که مسئله مربوط به تنانگی و آزادی های غیرواقعی و خاصی است صدایشان درمی آید و حقیقت وجودشان را نشان می دهند.
البته این فضای، فضای قالب دانشگاه نیست. این نکته مهمی که باید به آن توجه شود که تعداد این افراد با این تفکر در دانشگاه زیاد نیست اما با توجه به این تغییراتی که در سیستم ما اتفاق افتاده دانشگاه ما از دانشگاه ایرانی اسلامی بودن فاصله گرفته است. سندهایی که برای دانشگاه مثل سند اسلامی سازی دانشگاه و ... نوشتند هیچ کدام به درستی اجرا نمی شود و این اسناد به اسناد نمادینی تبدیل شدند که هر چند وقت یک بار از آن رونمایی شود که بگویند یک کاری انجام دادیم. حقیقتا هیچ کسی برای تهیه این اسناد وقت نگذاشته است. نه نهاد رهبری و نه حوزهی علمیه برای این مسئله وقت نگذاشتند و به درستی کار نکردند لذا دانشگاه هم بعضا از وظیفه و جایگاهی که باید داشته باشد خارج شده است.
درباره فضای فعلی دانشگاهها هم ما فکر میکردیم که بعد از اغتشاشات، یک فضای رکود، سکوت و خلوتی را در دانشگاه شاهد باشیم اما همین اتفاقی که ابتدای سال تحصیلی افتاد یعنی درگیر شدن حماس با رژیم غاصب صهیونیستی به عنوان جرثومه فساد و ظلم در منطقه، فضای دیگری را برای ما باز کرد کرد و یک نگاه دیگری به ما داد. فعالیت های مختلفی در این دوران اتفاق افتاد. اگر بخواهیم به آمادگی و هوشیاری جنبش دانشجویی در این رابطه اشاره کنیم به خصوص آن اتفاقی که در شب حمله رژیم صهیونیستی به بیمارستان معمدانی رخ داد را باید مد نظر قرار دهیم.
** هوشیاری و واکنش سریع جنبش دانشجویی نسبت به مسائل فلسطین گویای پویایی این قشر است
در اولین ساعاتی که این خبر منتشر شد جنبش دانشجویی یک برنامهای را ترتیب داد و نیمه شب یک جمعیت شش هزار نفری را در میدان فلسطین جمع کرد که برای حضور در میدان اعلام آمادگی می کردند و خشم خودشان را بروز می دادند همه هم دانشجو بودند. این گونه دانشجویان ایرانی استکبارستیزی و دشمن شناسی خود را به رخ مردم منطقه کشیدند. بعد از این تجمع ساعت 12 نیمه شب یک جمعیت شش هزار نفره با اطلاع رسانی ناقص از میدان فلسطین تا مقابل سفارت فرانسه و بعد از تا مقابل سفارت انگلیس پیاده رفتند و بیانیه هایی که خوانده شد. این فضا برای من روشن کننده است که چه چیزی در جنبش دانشجویی اتفاق می افتد در شرایطی که کم کاری ها درگیری های ذهنی را در حوزه مسائل اقتصادی ایجاد کرده هر لحظه متناسب با وقایع می تواند از خود تصویر روشنی را خلق کند.
** فضای دانشگاهها، فضای بستهای نیست که مانع فعالیت دانشجویی شوند
فضای دانشگاه ها، فضای بسته ای نیست و کسی بخواهد کاری انجام بدهد، مانع شوند. اینها که مدعی فضای خفقان هستند آدمهای ناامید و سرخورده ای هستند که بعد از تودهنی که سال گذشته توسط مردم خوردند و پشت آنها هم توسط دشمنان خالی شد احساس خمودگی و خستگی میکنند. البته صاحب فکر و اندیشه هم نیستند که بخواهند بابت آن کاری کنند. البته این هم بی تاثیر نیست که الان کسی پولی به آن معنا برای آنها خرج نمی کند بالاخره اتفاقاتی در منطقه افتاده که پولها باید درگیر بخش های دیگر شود. اینها هم که خواب می دیدند این اتفاقات در تهران یا در کردستان بخواهد اتفاق بیفتد الان باید دوربین هایشان را به شهرهای رژیم صهیونیستی ببرند.
محمدی: ویژگی جوان و کسی که در این فضا کار می کند امید و شور است که از یاس جلوگیری می کند. در بیانیه گام دوم، رهبر انقلاب، موتور محرکه گام دوم انقلاب را جوانان معرفی کردند. در واقع جوانان و دانشجویان موتور محرکه جریان سازی و حرکت عمومی جامعه برای زمینه سازی و تحقق آرمانها هستند. یعنی جنبش دانشجویی در گام دوم انقلاب به حلقه میانی میان مردم و حاکمیت تبدیل می شود. این حلقه میانی چه کاری باید انجام بدهد؟ این را هم حضرت آقا مشخص کردند که ابتدا باید یک شناخت صحیحی از صحنه و خودش داشته باشد تا کمک کند جامعه نیز به تصویر درستی از وقایع و مسائل کشور دست پیدا کنند.
این جنبش باید کلان نگری داشته باشد و با نگاه کلان تری به مسائل نگاه کند. در نگاه کلان و اصلی انقلاب که در دیدگاههای رهبر انقلاب متبلور است، نبرد همیشه بین حق و باطل است و در گفتار و موضوعات مختلف چه مسائل داخلی و چه بین المللی همیشه از این باب وارد می شوند. بحث دیگر اینکه جهتگیری مشخصی به سمت هدفی که متصور شدیم داشته باشیم. هدف جنبش دانشجویی همان حرکت به سمت تحقق آرمانها و انقلاب اسلامی است که ما باور داریم و می گوییم، آرمان هایی مانند، عدالت، آزادی و استقلال مشخصا مواردی هستند که باید به سمت و تحقق آنها برویم.
** اگر جنبش دانشجویی با نگاه کلان تری به مسائل نگاه کند اثرگذارتر خواهد بود
مسئله دیگری که ناظر به این فضا است, امیدبخشی است. امیدبخشی یکی از وظایف اصلی جریان دانشجویی و حلقه هایی مثل ما است. اینکه ما به عنوان جریان دانشجویی باید یک امید و نقطه روشنی داشته باشیم تا به سمت تحول و وضعیت مطلوب برویم. امیدبخشی در شرایط حاضر مورد نیاز جنبش دانشجویی و جامعه است از این باب که با پمپاژ امید به مخاطبش که جامعه است آن را به آینده امیدوار کند. البته فضای رسانه ای و پروپاگاندویی که وجود دارد فضای موجود را خیلی سیاه نشان می دهد و گاها سیاه نمایی زیادی دارد لذا باید کمک کنیم فضای سخت و سیاه شکسته شود.
جنبش داشنجویی در بخش دیگر هم باید راهکارهای عملی به مسئولان و حاکمیت دهد و کمک کند که آن آرمانها توسط یک برنامه اجرایی محقق شود. دانشجو و جنبش دانشجویی می تواند با این 4 مولفه که حضرت آقا گفتند کار کند، جلو رود و رسالت اصلی خودش را در این امور قرار دهد.
در این زمینه دو تا مواجهه دارد یک مواجهه با حاکمیت و حکومت و مواجهه دیگر ناظر بر مردم است. به عنوان حلقه میانی باید این 4 هدف را با این دو گروه در میان بگذارد و آنها را برای این 4 هدف پای کار بیاورد. تبیین دقیقی از اهدف داشته باشد. دشمنش را بشناسد و با آن چه داخلی و چه خارجی برخود کند. به دولت از این باب که بتواند به آن مولفه های دولت اسلامی که آقا مطرح می کنند دست یابد، کمک کند. اینها رسالتهای جنبش دانشجویی است. جریان دانشجویی جریان مهمی است. دیدار حضرت اقا با دانشجویان هر ساله تکرار شده و همیشه در ابتدا بخشی از نکات را می خواهند از جریان دانشجویی بشنوند.
قطعا می شود مصداقی وارد کار شد. ماجرای معاون وزیر کشور آقای غلامرضا یکی از آنها بود. جریان راه انداختیم و صدایمان به گوش مسئولان رسید. ماجرای سلاح ورزی و ... پیگیری کردن همه این مسائل خوب است اگر نگاه کلان تری نسبت به موضوعات داشته باشیم.
یکی از رسالتهای مهم و اساسی جنبش دانشجویی، تربیت نیرو برای کشور است. تشکیلات اسلامی تشکیلاتی است که با همین مولفه ها و معیارهایی که گفته شد، انسان تربیت کند. معیارهای دیگری هم مانند بحث تقوا و اخلاص نیز باید مد نظر قرار گیرد. اگر یک تشکیلات، نیرو تربیت کند، به نظر من موفق است و هدفگذاری درستی انجام داده است.
** مسئولین در حال حاضر اقبال بیشتری برای حضور در جمع دانشجویان دارند
در مورد اثرگذاری هم یک بخش جریان دانشجویی است و دیگری مواجهه مسئولین با این گروه است. مسئولین در حال حاضر اقبال بیشتری برای حضور در جمع دانشجویان دارند. نمی گوییم کل دولت قبول دارند با دانشجوها نشست و برخاست داشته باشند و از نقدها استفاده کنند ولی این نگاه که فقط 16 آذر سراغ دانشجویان باید رفت، نبوده برخی از مسئولین با دانشجویان جلسه می گذارند و صدای جریان دانشجویی و جنبش دانشجویی به گوش مسئولین می رسد و این ارتباط منشا برخی تغییرات و اثرات می شود.
فرجی: جنبش دانشجویی هنوز زنده است و ارزشهای خودش را حفظ کرده و حاضر است برای آن هزینه کند، وقت بگذارد و بروز و ظهور عینی داشته باشد. این جنش هنوز نسبت به مسائل مردم هوشیار و فعال است و در مسائل داخلی هم بروز و ظهور دارد. قضیه معدن طرزه در سمنان را برادران ما سه سال بود که پیگیری می کردند. نظیر این در کل کشور وجود دارد و دانشجویان در بخش های مختلف چنین مسائلی را دنبال می کنند. این نشان دهنده این است که جنبش دانشجویی اصالت خودش را حفظ کرده و فعالیت میکند.
** جنبش دانشجویی اصالت خود را در اثرگذاری حفظ کرده و فعالیت میکند
اگر بخواهیم به صورت خودمانی بررسی کنیم که واقعا جریان دانشجویی امروز از چه چیزی رنج می برد، همان نداشتن تصویر واضح از اتفاقاتی است که می خواهد رقم بزند. کرونا و انقطاع نسلی بین کنشگران دانشجویی، حضور دهه جدید و ظهور دهه هشتادی ها به فضای کنشگری دانشجویی موجب شد ما با یک نسل جدیدی با ویژگی های خاص خودش مواجه شویم.
ما که از یک سال و دو سال قبل از کرونا در دانشگاه بودیم دقیقا احساس می کنیم که ما وقتی وارد فضای جنبش دانشجویی شدیم با چه کسانی مواجه می شدیم و الان نسل جدید دانشجویی با چه کسانی مواجه می شوند. همین درگیریها و پیچیدگیهای شرایط اقتصادی موجود، باعث شد که یک نسل از گذشته جنبش دانشجویی در انتقال تجربه یک مقداری دچار مشکل شود. در این مسیر آسیبهایی اتفاق افتاده یعنی این نسل جوان که باید بیشتر از این در کف صحنه درگیر باشد، درگیر فضای مجازی است و حرف خودش را از توئیتر یا از اینستاگرام می گیرد. طبیعتا تا وارد فضای حقیقی شود و درگیری خو را به میدان بیاورد مقداری دچار مشکل می شود. در طرف مقابل همین روند موجب شده که خیلی ساده آدمها کم صبر، کم تحمل و بدون اینکه اعتقادات مبنای قویی داشته باشند از مبارزه و فعالیت خسته می شوند و می گویند جلوی کارمان را گرفتند والا کسی جلوی کارشان را نگرفته است.
** جریان دانشجویی از نداشتن تصویر واضح از اتفاقاتی که می خواهد رقم زند رنج می برد
اتفاقا بچه انقلابی ها و حزب اللهی ها معتقدند کسی به اینها سخت نمی گیرد که فضا این گونه شده است. در فضای دانشگاه از نظر اجرای ضوابط پوشش چه کسی سختگیری می کند؟ در دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران هر عمل قبیحی که در هر فضای علمی و آکادمیک دنیا قبیح است و هر نوع پوششی که در هر جای دنیا در فضای آکادمیک قبیح است، اتفاق می افتد و اگر یک تذکر ساده هم به آنها داده شود هوچی گری راه می اندازند. به جای اینکه پژوهش، ارایه نظر, ایده پردازی وگسترش ایدیولوژی را هدف قرار دهند و بابت آن کار کنند، متمدن و مدرن شدن خودشان را در بروز و ظهور ولنگاری در محیط اجتماعی و آکادمیک می دانند. در اتفاقات سال قبل هر وقت ما می گفتیم حاضر به گفتگو هستیم در مقابل چیزی جز فحاشی نداشتند.
این گلایه ما نسبت به مسئولین است که محیط آکادمیک با روند فعلی پذیرش داوطلبان کنکور دچار مشکل شده و در این فضا دانشجویانی با پول بیت المال تربیت می شوند که در اولین فرصتی که بتوانند قبله آمال و آرزوهای را در غرب پیدا کنند از کشور خارج می شوند که اگر درد کشورش را داشت می ماند. بچه های دانشگاه تهران سال گذشته در تجمعات شعار خوبی می دادند خطاب به برخی از این افراد که "از صف مردم همیشه جدایید، موقع سیل و زلزله کجایید" همینهایی که به عنوان سرکوب گر و مزدور معرفیشان میکردند جزو اولین نفراتی هستند که هر موقعی که مردم در سیل، زلزله و... به کمک نیاز دارند، آماده هستند.
** گروههای جهادی و فعالیتهای آنها مصداق اثرگذاری جریان دانشجویی است
گروه های جهادی و فعالیتهای آنها که اکثرشان هم دانشجوهای نخبه و از پزشکان و مهندسان کشور هستند از دل همین روستاها و شهرهای ما بیرون آمدند. سختی عدم دسترسی به امکانات و کمبودها را با گوشت و پوست خود لمسکردندو الان هم دنبال این هستند که مسائل را حل کنند.
محمدی: متناسب با گفتمانی که چندین سالی است آن را بسط و شرح می دهیم که همان گفتمان مردم سالاری دینی است مهمترین مسئله را مردم می دانیم. متناسب با این وارد فضای کنشگری می شویم و اولویت بندی می کنیم. امیددهی و کمک به تحقق برنامه عملی برای رسیدن به آرمانهای انقلاب اسلامی مشخصا بر عهده ارگانهای مختلف نظام است. نقد کردن، ارائه پیشنهاد و راهکار دادن هدف اصلی جریان دانشجویی است اینکه در گام دوم مردم را متناسب با آن هدفگذاری و آرمان خواهی، همراه و جریان سازی کند. این کلیت کاری است که این جریان باید انجام دهد.
** دفتر تحکیم وحدت کمک به افزایش مشارکت در انتخابات را دنبال می کند
اینکه در تحکیم مشخصا چه موضوعی را در یک سال آتی مورد توجه خواهیم داد، برخی موضوعات مبتلابه، انتخابات مجلس، فضای فرهنگی و سیاسی دانشگاه، اساتید و... از جمله موضوعاتی هستند که روزانه با آن درگیر هستیم و با آن نگاه و عینک مردم سالاری دینی به آنها می پردازیم.
در بحث انتخابات مشخصا افزایش مشارکت را در دستورکار خودمان قرار دادیم. حضرت اقا در دیدار کارگزاران 4 راهبرد را درباره انتخابات مطرح کردند؛ مشارکت، رقابت، امنیت و سلامت. لذا دفتر تحکیم وحدت بحث افزایش مشارکت در انتخابات را متناسب با گفتمان مردم سالاری دینی برای کمک به حضور هرچه بیشتر مردم در صحنه انتخابات دنبال می کند.
فرجی:جنبش دانشجویی متناسب با فضای جامعه اقدامات خود را تعریف و اقدام می کند. برای بحث انتخابات مجلس، با قوت در صحنه حاضر و به گفتگو و همفکری با مردم می پردازیم. با امید و انگیزه جدی، فضا را با نشاط میبینیم و فعالیتهای خودمان را انجام می دهیم. در انتخاب کاندیداها مسئله ای که برای ما مهم است، اصالت و کارآمدی شخصیت هایی است که قرار است وارد فضای قانونگذاری مجلس شوند. از هر فکر و ایده ای که منفعت مستضعفین را تامین کند، حمایت میکنیم.
اتفاقاتی که در منطقه در حال وقوع است، نظمی که در جهان به هم خورده اتفاق نادری است. صدای آزادگی از سراسر جهان مخصوصا در مسئله فلسطینی شنیده می شود و امیدواریم با فضایی که رقم می خورد هر چه سریعتر شاهد ظهور حضرت ولیعصر(عج) باشیم و ان شاالله کارهایی که می کنیم، مورد رضایت حضرت باشد.
** افزایش نرخ مشارکت از اولویت های بسیج دانشجویی در انتخابات مجلس است
آن چیزی که نسبت به انتخابات در بسیج دانشجویی اولویت دارد؛ افزایش نرخ مشارکت است. چون ذاتا با ناامیدی سر و کار نداریم برای افزایش مشارکت کار میکنیم. هر زمانی که فضای یاس و ناامیدی حاکم شد نسل جوان وبا انگیزه در جنگ، سازندگی، فشارهای اقتصادی، حوادث سوریه و فتنه ها با امیدواری و دادن جان، مال و جوانی خود برای حل مسائل و امیدآفرینی وارد صحنه شد و حتی شهید دادند، شهدای مدافع که برادران بزرگ ما بودند برای رفع مسئله کشور و جهان اسلام در آن دوران شهید شدند.
سال گذشته هم دوباره شهدای جوان و دانشجویی مانند آرمان علی وردی و روح الله عجمیان را در دست گرفتیم و هستیم. این نشانه چیست؟ نشان از امید است. کسی که امید نداشته باشد این گونه و با از دست دادن عزیزترین چیز که همان جانش است هزینه نمی دهد. ما با جانمان معتقد به نظام اسلامی هستیم و در این زمینه با احدی هم تعارف نداریم.
حتی با بعضی از افرادی که با ظاهر موجه و انقلابی در حاکمیت برای خودشان جایی درست می کنند که البته ذات خود را در آن نقطه هایی که باید نشان بدهند، نشان دادند. مثل آقای سلاح ورزی و افراد فاسدی نظیر ایشان، با این حال، خط و مرزمان مشخص است. بعد از اتفاقات سال گذشته چه اتفاقی در اتاق بازرگانی افتاد در شرایطی که همه سکوت کرده بودند جنبش دانشجویی، با امیدواری کنشگری و مطالبه گری کرد.
صدای ما در نقد کردن از همین دولت و مجلس از همه کسانی که ادعا می کنند، بلند تر است و در برنامه های 16 آذر مجددا نشان می دهیم همانطور که در سالهای گذشته زبان گویای مردم بودیم، دانشجوی مسلمان صدا و حامی مستضعفان است.
انتهای پیام/