گرجستان از درون| شواردنادزه و تثبیت پایههای غربگرایی
یکی از مهمترین اقدامات روباه سفید قفقاز در گرجستان تغییر ساختارهای اقتصادی و سیاسی بود. شواردنادزه از همان ابتدای حضور در قدرت همانند دوران تصدی پست وزارتخارجه شوروی سعی کرد جهت فلش اصلاحات خود را به سمت غرب سوق دهد.
به گزارش گروه بین الملل خبرگزاری تسنیم،"ادوارد شواردنادزه" از همان ابتدای حضور در قدرت همانند دوران تصدی پست وزارتخارجه شوروی سعی کرد جهت فلش اصلاحات خود را به سمت غرب و ایجاد روابط ساختاری با ایالاتمتحده و اروپا نشانه رود.
دوران ریاستجمهوری شواردنادزه تا کودتای گل رز (2003)
سرنگونی گامساخوردیا و شروع جنگهای داخلی، نتیجهای جز بازگشت مجدد «روباه سفید قفقاز» به صحنه سیاست گرجستان درپی نداشت. ادوارد شواردنادزه آخرین وزیر خارجه اتحاد جماهیر شوروی درست چند ماه پس از سرنگونی نخستین رئیسجمهور قانونی گرجستان به دعوت شورای نظامی که متشکل از نیروهای کودتا کننده بود به کشور دعوت شد تا سکان هدایت سیاسی کشور را در دریایی متلاطم آن روزهای انقلاب نوپای گرجستان به دست بگیرد.
شورای نظامی به رهبری تنگیز کیتوانی هیچ تجربهای در دولت سازی و ساختار سازی حکومتی نداشتند و در نتیجه پس از دوماه ناکامی مدیریتی و اغتشاش کامل در کشور از ادوراد شواردنادزه دعوت کردند تا به وطن خود بازگردد و رهبری سیاسی کشور را بدست بگیرد.
این اولین بار نبود که شواردنادزه زمام حکومت در گرجستان را به دست میگرفت. وی در سال 1972 به مدت 13 سال به عنوان دبیر اول کمیته مرکزی حزب کمونیست گرجستان انتخاب شد در واقع با این عنوان شواردنادزه نفر اول گرجستان شوروی محسوب میشود.
در آن زمان با شعار مبارزه با فساد و ایجاد یک اقتصاد پویا و سایه، در گرجستان شوروی، شروع به کار کرد. در یک سال و نیم اول مبارزه با فساد، وی دستور پاکسازی سیستم اداری گرجستان را داد و در نتیجه 20 وزیر، 44 منشی کمیته حزبی، 3 منشی کمیته حزب در شهرستانهای گرجستان، 10 رئیس کمیته اجرایی و معاونان آنان در مناطق مختلف را برکنار کرد.
همچنین در پنج سال اول تصدی پست دبیر اولی حزب، 40 هزار نفر از کار برکنار و 30 هزار نفر بازداشت شدند که بالغ بر نیمی از آنان از اعضای حزب کمونیست شورویبودند.
شاخصه اقدامات شواردنادزه در 13 سال فعالیت بهعنوان نفر اول گرجستان انجام اصلاحات اقتصادی گسترده و تغییر جایگاه این جمهوری در ساختار اقتصادی شوروی بود.
در زمان شواردنادزه، گرجستان به میدان آزمایشی برای اصلاحات اقتصادی تبدیل شد که بعدها بهعنوان الگوی موفق در سرتاسر اتحادیه جماهیر شوروی به اجرا درآمد. در سال 1985 زمانی که گورباچف از شواردنادزه دعوت کرد تا در پست وزارتخارجه مشغول به فعالیت شود، گرجستان یکی از مرفهترین جمهوریهای شوروی با نرخ رشد اقتصادی بالا نسبت به مسکو و دیگر جمهوریهای شوروی بود.
6 سال پس از ترک گرجستان، شواردنادزه به کشوری بازگشت که به دلیل درگیری های داخلی فقیر شده بود. دو منطقه آبخازیا و اوستیایجنوبی در تلاش برای جدا شدن بودند و اقتصاد این کشور در رکود و ورشکستگی کامل قرار داشت و جنگهای داخلی با طرفداران رئیسجمهور گامساخوردیا در گرجستان غربی این جمهوری نوپا را تا ورطه نابودی نزدیک کرده بود. در طول جنگ داخلی، صنعت و زیرساختهای گرجستان ویران شد و بسیاری از قلمروی آن تحت کنترل گروههای شبه نظامی جنایتکار قرار گرفت.
شواردنادزه در اوایل مارس 1992 به گرجستان بازگشت. برخی سیاسیون این بازگشت را میل به کمک به میهن در شرایط دشوار و برخی آن را اشتیاق به قدرت تفسیر کردند. پس از بازگشت در 10 مارس 1992 به عنوان رئیس شورای دولتی جمهوری گرجستان که جایگزین شورای نظامی شده بود، منصوب شد.
پس از این انتصاب شواردنادزه شروع به تشکیل یک دستگاه دولتی و بازسازی ساختارهای حکومتی در گرجستان کرد، برخی از کارگزاران تازه منصوب شده با او از مسکو آمدند و برخی دیگر از پرسنل محلی انتخاب شدند.
وی که در هنگام به دست گرفتن زمام امور در گرجستان جدید با مشکلات عدیدهای از جمله اقدامات جدایی طلبانه در مناطق مرزی آبخازیا و اوستیاییجنوبی مواجه بود اولویت فعالیتهای خود را بر مدیریت بحرانهای این دو منطقه استوار کرد.
در 7 مه 1992، شواردنادزه، به عنوان رئیس شورای دولتی گرجستان، در ارتباط با حل مشکلات پیچیده و عملکرد منطقه مرزی جمهوری خودمختار آبخازیا قطعنامه ای را امضا کرد.
در 24 ژوئن 1992، در سوچی، او توافقنامهای را با رئیس جمهور روسیه بوریس یلتسین در مورد اصول حل و فصل مسالمت آمیز مناقشه گرجستان و اوستیایجنوبی امضا کرد که به طور موقت درگیری نظامی گرجستان و اوستیایجنوبی را متوقف کرد، اما تلاشهای شواردنادزه برای بازگرداندن حاکمیت گرجستان در منطقه آبخازیا ناموفق بود که منجر به شکست ارتش گرجستان و اخراج اکثریت قریب به اتفاق جمعیت گرجیتبار از منطقه آبخازیا شد.
در همان سال، مجلس گرجستان اعلام انحلال کرد و مسئولیتهای قانونگذاری خود را به «مجلس ایالتی» جدید التاسیس سپرد که ریاست آن برعهده شواردنادزه قرار گرفت. در اصل این مجلس وظایف مجلس موسسان را برعهده داشت. با این اقدام شواردنازه قدرت کامل در کشور و وظیفه ایجاد قانون اساسی جدید در گرجستان را برعهده گرفت.
بسیاری از کارشناسان اعتقاد دارند با تمام عیوبی که میتوان در این مدت بر کارایی و اقدامات دولت وی برشمرد، بازگشت ثبات و فرایند ایجاد یک دولت قانونی براساس ساختارهای مورد قبول جهانی از مهمترین دستاوردهای دولت شواردنادزه تا قبل از انتخابات ریاست جمهوری سال 1995 است.
یکی از مهمترین اقدامات روباه سفید قفقاز در گرجستان تغییر ساختارهای اقتصادی و سیاسی بود. شواردنادزه از همان ابتدای حضور در قدرت همانند دوران تصدی پست وزارتخارجه شوروی سعی کرد جهت فلش اصلاحات خود را به سمت غرب و ایجاد روابط ساختاری با ایالاتمتحده و اروپا نشانه رود.
در همین راستا در یکی از اولین اقدامات خود در سال 1994 به ایالاتمتحده آمریکا سفر کرد و طی دیداری که با «بیل کلینتون» انجام داد، وی را متقاعد به حضور نظامیان این کشور و دیگر شرکای اروپای در گرجستان کرد. شواردنادزه در این سفر به ایالاتمتحده تفاهمنامهای را در مورد ایجاد برنامه همکاری نظامی از جمله کمک مستشاری و مالی آمریکا در جهت بازسازی نیروهای مسلح گرجستان امضا کرد.
ادوارد شواردنادزه و بیل کلینتون در جریان امضای توافقنامه در مورد گشایش مأموریت های نظامی دو کشور و اجرای «برنامه همکاری نظامی». واشنگتن، 7 مارس 1994
در سال 1995 و پس از تهیه و تایید قانون اساسی جدید گرجستان، دومین انتخابات ریاستجمهوری در این کشور برگزار شد که ادوارد شواردنادزه از میان 6 کاندیدای موجود با کسب 72.9 درصد آرا به عنوان دومین رئیسجمهور گرجستان انتخاب شد. جهتگیری سیاسی و اقتصادی که شواردنادزه برای خروج از بحران و پیشرفت گرجستان در نظر گرفت نزدیکی به ساختارهای یورو-آتلانتیکی و عدم منازعه و برخورد سیاسی با روسیه بود.
از همین روی و در راستای حرکت گرجستان به سوی ساختارهای غربی، دولت شواردنادزه به منظور احیای اقتصاد فروپاشیده و ورشکسته این کشور، وامهای متعددی از نهادهای غربی دریافت کرد.
با این حال، شواردنادزه قادر به راهاندازی مجدد ساختار صنعتی کشور نبود، اقتصاد فلج شده بود، فساد سیستمی کل کشور را بلعیده بود و هزینههای مربوط به دو جنگ با جدایی طلبان آبخازیا و اوستیایجنوبی، بار سنگینی را بر دوش بودجه دولت گذاشت.
در میان این مشکلات فزاینده، محبوبیت شواردنادزه به مرور رو به کاهش گذاشت، عواملی همچون عدم موفقیت در حل مسائل مهمی همچون جدایی طلبی مناطق آبخازیا و اوستیایجنوبی که باعث شد روسها به عنوان نیروهای حافظ صلح در منطقه اوستیا مستقر شوند و یا شکست از نیروهای جداییطلب آبخازیا، شواردنادزه را در موقعیت دشواری قرار داده بود. اما با همه این تفاسیر، او در سال 2000 مجدداً به عنوان رئیس جمهور انتخاب شد، اگرچه نتایج این رای گیری با شبه تقلب در شمارش آرا با تردید مواجه شد.
حضور شواردنادزه در جنگ کوتاه مدت با جداییطلبان آبخازیا که به شکست ارتش گرجستان انجامید
با این وجود، در دوران شواردنادزه برخی از ویژگیهای یک جامعه دموکراتیک در گرجستان ظهور کرد.
وی همچنین توانست ارتباطات گرجستان را با شرکای خود در منطقه و ساختارهای غربی گسترش و تقویت کند. مطبوعات تا حد زیادی آزاد بودند، کشور دارای پارلمانی پرجنب و جوش و جامعه مدنی فعالی بود، حتی اگر عرصه سیاسی کشور تحت تسلط حزب متبوع رئیسجمهور یعنی «اتحاد شهروندان گرجستان» بود.
شواردنادزه با متقاعد کردن سیاسیون و روشنفکران جامعه، گرجستان را با سرعت زیادی به سمت غرب سوق داد، به شکلی که گرجستان درخواست عضویت در سازمان تجارت جهانی، شورای اروپا و برنامه مشارکت برای صلح ناتو را ارئه کرد.
او با ارائه پیشنهاد مسیر ترانزیت انرژی، یعنی نفت و گاز خزر به سوی ترکیه و اروپا، روابط خود را با همسایه شرقی یعنی آذربایجان که دارای منابع قابل توجه نفت و گاز بود و همچنین روابط خود با ترکیه را تحت «قرارداد قارص» به عنوان پل گرجستان برای رسیدن به اروپا و خاورمیانه تقویت کرد.
امروزه خط لوله نفت باکو-تفلیس-جیهان نفت را از آذربایجان (و تا حدی آسیای مرکزی) از طریق گرجستان به ترکیه و سایر کشورها به خصوص سرزمینهای اشغالی منتقل میکند. همچنین باید به خط لوله گاز قفقاز جنوبی اشاره داشت که تضمین کننده و استحکام بخش روابط اقتصادی قوی بین آنکارا، باکو و تفلیس است.
نقشه تراتزیتی خط لوله باکو-تفلیس- جیهان/خط لوله باکو- تفلیس ارزروم (خط لوله اروپا)/خط لوله باکو – تفلیس – بندر سوپسا (خط لوله دریای سیاه)
گزارش: مهدی تبریزی
انتهای پیام/