چرا عطاران موج نساخت؟

چرا عطاران موج نساخت؟

امیدهای مخاطبان به دو کمدی تازه عرضه شده رضا عطاران بیش از حد تصور بود و می‌بینیم که هیچ‌کدام از دو کمدی عطارانی نتوانسته‌اند حتی یک‌دهم موجی که آخرین سریال تلویزیونی عطاران بزنگاه ایجاد کرد، موج ایجاد کنند.

به گزارش گروه رسانه‌های خبرگزاری تسنیم، امیدهای مخاطبان به دو کمدی تازه عرضه شده رضا عطاران بیش از حد تصور بود و شاید یک دلیل آن که هم سریال «دفتر یادداشت» و هم فیلم «ویلای ساحلی» مدت‌ها در صف ماندند تا به عرضه آخر پاییز برسند همین برنامه‌ریزی برای پیدا کردن زمان بهتر عرضه بود؛ اما می‌بینیم که هیچ‌کدام از این دو کمدی عطارانی نتوانسته‌اند حتی یک‌دهم موجی که آخرین سریال تلویزیونی عطاران بزنگاه ایجاد کرد، موج ایجاد کنند.

اگر بخواهیم مسأله را از زاویه دید حضور عطاران بسنجیم باید به آخرین فیلم دست‌ساز خودش «دراکولا» هم اشاره کنیم که هرچند گیشه داغی نداشت؛ ولی لااقل در تجربه‌گرایی، گامی رو به جلو برای عطاران بود که کمدی وحشت را تجربه کرده بود و در شوخی با به اعتیاد کشاندن یک خون‌آشام، لحظات تکان‌دهنده متعددی هم داشت. «دراکولا» گیشه ولرم داشت و اکنون «ویلای ساحلی» لااقل در عدد و رقم، گیشه داغی دارد و سریال «دفتر یادداشت» همچنان جزو پرمخاطب‌ترین سریال‌های شبکه خانگی است؛ ولی نه «ویلای ساحلی» و نه «دفتر یادداشت» نمی‌توانند موج‌ساز کمدی باشند.

قدری می‌توانیم جلوتر برویم و حتی هر دو کمدی عطارانی اخیر را با دو فیلم هم‌ژانر پرفروش «فسیل» و «هتل» مقایسه کنیم و متوجه شویم چه از نظر مضمون و چه از نظر ساختار کمدی‌سازی هم «فسیل» و هم «هتل» جلوتر از «ویلای ساحلی» و «دفتر یادداشت» هستند.

«دفتر یادداشت» نوعی کمدی لاکچری است که البته سعی می‌کند برای خود نمادسازی هم داشته باشد؛ ولی با کدام عقبه عطاران در کمدی لاکچری؟ همه هنر عطاران در کمدی‌های متمرکز بر طبقات پایین بود که متأسفانه همان‌گونه هم اسبابی شد برای هزل و تولید «نیسان آبی»، «نیوکمپ»، «پلاک11» و ده‌ها کمدی درنیامده دیگر.

دلیل اصلی که «دفتر یادداشت» درنیامده است همین قرارگیری عنصر درست در جای اشتباه است. دلیل ثانوی به مقوله طراحی صحنه و دکور سریال برمی‌گردد. این فضای تیم برتونی که محسن نصراللهی، طراح صحنه سریال دفتر یادداشت - لابد با هدایت کارگردان - به دنبالش بوده‌ و تمرکز بیش از حد بر دامنه رنگ نقره‌ای در نماهای داخلی هرچند آن لوکس‌مآبی صحنه را توی چشم می‌زند؛ ولی ربطی به سبک کاری عطاران ندارد‌. محسن نصراللهی طراح صحنه خوبی است و اتفاقا سریالی مثل «شمس‌العماره» را در کارنامه دارد که با وجود تعدد نماهای داخلی چون ظرف و مظروفش همگن بود از نظر طراحی هنری سریال ثابت توجهی بود. شاید به دلیل آن که در عقبه «شمس‌العماره» تهیه‌کننده‌ای باسابقه مثل رامین عباسی‌زاده و کارگردانی نظیر سامان مقدم بود؛ ولی «دفتر یادداشت» حداقل از نظر تهیه‌کنندگی، کاملا در آغاز است. در نظر بگیرید که خود سامان مقدم وقتی می‌خواست با عطاران، کمدی بسازد دوباره داستانی نوستالژی با جوانکی سرخوش و البته از طبقه پایین به نام «نهنگ عنبر» ساخت که خوب هم فروخت، چون عطاران در جای درست خود بود.

دلیل سوم نگرفتن «دفتر یادداشت» به متن برمی‌گردد. برای اینکه متنی جذابیت خود را به رخ بکشد لازم نیست حتما تولید شود؛ بزرگان سینمای ایران ده‌ها متن تولید‌شده دارند که کافی است آنها را از رو بخوانید تا جذب‌شان شوید. فیلمنامه کوروش مسعود جعفری جوزانی، رمان حسد مسعود کیمیایی، فیلمنامه تمایل محمدهادی کریمی، فیلمنامه سپیدجامه خسرو سینایی، فیلمنامه چای تلخ ناصر تقوایی یا سناریوی پرده نئی بهرام بیضایی یا متن شلیک به اسب لنگ خسرو معصومی و... هرچند هیچ‌گاه تولید نشدند؛ ولی رجوع به متن مکتوب آنها نیز جذابیت تصویری را به ذهن متبادر می‌کند. درباره «دفتر یادداشت» نه فقط سیناپس که اگر فیلمنامه آن را هم بارها بخوانید، بعید است عنصری گرانشی برای ترغیب وجود داشته باشد. می‌گویید نه؟ تصور کنید همین سریال بدون عطاران تولید می‌شد، آیا اصلا پلتفرم برای پخش پیدا می‌کرد؟ بعید است. تازه اوضاع «ویلای ساحلی» از «دفتر یادداشت» بهتر است، چون در آنجا هم که فیلمنامه جذابی در کار نیست باز عیاری - یا تهیه‌کننده‌اش رضا رخشان -زیرکی کرده و عطاران را در همان شمایل مرد بیچاره پایین‌دستی به کار گرفته و همه خنده مخاطب در سالن سینما بابت همان بداهه‌های عطاران پایین‌دستی است!

درباره «ویلای ساحلی» می‌توان بیشتر هم نوشت که چرا عیاری با آن همه تجربه حتی از خلق یک کمدی موقعیت عاجز است و در قیاس با کارگردان هم‌نسلش کیومرث پوراحمد و آخرین ساخته‌اش «پرونده باز است»، لااقل در کارگردانی خیلی عقب افتاده و باری به هر جهت است. عیاری کارگردانی نیست که کمدی را بشناسد، ولی پوراحمد در «پرونده باز است» به کاری رجوع کرده که در آن تخصص دارد. بماند که قدرت تهیه‌کننده باسابقه کنار پوراحمد - علی قائم‌مقامی - است که باعث می‌شود او بتواند در دل زندان فراوان سکانس ضبط کند که سندی تصویری برای آیندگان است، ولی تهیه‌کننده عیاری فقط به حضور عطاران و پژمان جمشیدی تمرکز کرده و حتی از آن همه معضل موجود در شمال کشور - فی‌المثل جنگل‌خواری - ذره‌ای را وارد داستان نمی‌کند تا فیلمش در زمره بدترین کارهای خودش باشد. در «دفتر یادداشت» هم متأسفانه متأثر از فقدان تهیه‌کننده باتجربه فقط با یک‌سری بازیگوشی تصویری روبه‌رو هستیم که سریال را در حد کلیپهای اینستاگرامی تنزل داده و متأسفیم که بگوییم کاملا متأثر از شاخ‌بازی‌های اینستاگرامی، سعی زیادی بر اشارات اروتیک شد که هیچ‌گاه نمی‌تواند موتور محرکه درامی خالی از خلاقیت و نوآوری باشد. درباره آفات این حذف فیلمنامه‌نویس و تهیه‌کننده حرفه‌ای، باز هم باید نوشت که بدجوری حتی کارگردانی مثل عیاری و بازیگری مثل عطاران را به زوال کشانده است.

منبع: روزنامه صبح نو

انتهای پیام/

پربیننده‌ترین اخبار رسانه ها
اخبار روز رسانه ها
آخرین خبرهای روز
فلای تو دی
تبلیغات
رازی
مادیران
شهر خبر
فونیکس
او پارک
پاکسان
میهن
طبیعت
گوشتیران
رایتل
triboon