یادداشت|نقد روابط زودگذر اما فرسایشی امروز در غزلی از مجید افشاری

اصغر علی‌کرمی شاعر در یادداشتی به نقد یکی از غزل‌های مجید افشاری عضو شورای شعر و ترانه دفتر موسیقی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی پرداخته است،‌ او این غزل را نقد روابط زودگذر و فرسایشی امروز می‌داند.

به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم،‌ اصغر علی‌کرمی شاعر و مترجم ادبیات عرب است که در سال‌های اخیر آثار متعددی از او منتشر شده است. کرمی در یادداشتی که برای انتشار در اختیار خبرگزاری تسنیم قرار داده به نقد یکی از غزل‌های مجید افشاری پرداخته است،‌ افشاری شاعر و عضو شورای شعر و ترانه دفتر موسیقی صدا و سیماست. از افشاری تاکنون مجموعه شعرهای سپینود،‌ کابوک و هیام،‌ از غزل تا ابد و... منتشر شده است.

یادداشت علی‌کرمی درباره یکی از غزل‌های  افشاری به شرح ذیل است.

«مجید افشاری از شاعرانی است که تسلط خاصی به امکانات زبانی دارد و در غزلی که بر لبه‌ طنز حرکت می‌کند به نقدِ  روابط زودگذر اما فرسایشیِ امروز می‌پردازد.

مجید افشاری شاعر سهل و ممتنع‌نویس روزگار ماست. تسلط خاصی به امکانات زبانی منطبق با زمان خود دارد که نشانگر تجربه، ذوق و سال‌ها شاگردی و معلمی کردن اوست. به  دوستداران جدی شعر فارسی، خواندن سطر به سطر مجموعه کتاب‌های غزل، رباعی و اشعار سپیدش را توصیه می‌کنم، در این یادداشت قصد بزرگ‌نمایی درباره شاعر را ندارم. اما اگر هم تا این حد تکیه به درجه‌ ممتاز شعرش نکنم، بی‌انصافی کرده‌ام. از جانبی هم با خیال راحت این ادعا را دارم که هم در ذوق و هم در دانش مقبول بسیاری از دوستان اهل شعر است.

اینکه بی‌حاشیه کار خودش را می‌کند، زحمت می‌کشد و بی‌منت هر گاه به او نیاز باشد در حد توانش، رفیق شفیق است. درد همه‌ دوران فرهنگ سرزمین ما همین ناسپاسی‌هاست و نادیده گرفتن زحمات دلسوزان شریف ادبیات، پس بر ماست که با قلم و قدم در معرفی و بازشناخت افرادی از این سنخ کوشا باشیم.

چندی پیش غزلی از وی خواندم که در عین سادگی، حرف زمانه‌ ما بود. یک حرف ساده با گفتمان انتقادی به روابط کوتاه مدت عاطفی که با دریغ بسیار، در حال فراگیر شدن است. البته به شهادت تاریخ فرازمند فرهنگ ایران زمین، هیچگاه غلبه با اباحه‌‌گری و سهل‌پسندی نخواهد بود چرا که سرشت اصیل و مشرقی عاطفه‌ ایرانیان ستودنی و شاهد مثال برای دیگر جوامع است.

بگذریم و به غزل مجید افشاری با محوریتِ نقد روابط زودگذر اما فرسایشی بپردازیم، در مطلع نخست این غزل با صراحت کامل به طرف مدعیِ عشق گفته می‌شود که؛ فوت و فن‌های فریب دیگران را از بری / هر دو می‌دانیم اهل دل که نه، بازیگری... تکلیف مخاطب روشن است که با شعر صریح و ناقدانه روبه روست. نکته‌ جالب بومی بودن امکانات زبانی و معاصریت آنهاست، که فضای کلی غزل را باورپذیر و صمیمی جلوه می‌دهد. مانند تعریض به قربان صدقه رفتن‌ها، دورویی‌ها، لفاظی‌ها و قسم خوردن‌ها.

حرکت قلم روی لبه‌ طنز در عین حکمت و بی‌تعارف بودن شاعر بسیار محسوس است. پنداری که سلسله عباراتی از جنس حرف دل بر زبان شاعر جاری می‌شود و زنگ مقطع غزل که با نجابت زبانی خاصی این هشدار را می‌دهد که چه میزان از آسمان به زمین رسیدن باورهای عاطفی آسان و بدیهی شده است.

فوت و فن های فریب دیگران را از بری
هر دو می دانیم اهل دل که نه ، بازیگری

چند روزی جفتِ پروازی، ولی حاشا نکن
مرغ عشقم ،بی خبر یک روز تنها می پری

دوستت دارم ، نفس ، عشقم ، عزیزم را بگو
با چه رویی در پیِ هم ،بر زبان می آوری  

احتیاجی نیست وقتی صادقانه عاشقی
از خدا شاهد بگیری تا امام عسکری!

آدم خاکستری حال مرا بد می‌کند
می‌خورد حالم بهم از آدم خاکستری

راست می‌گویم، چرا محکوم بدبینی شوم؟!
یا مرا خر می‌کنی، یا اینکه دور از جان خری

عشق‌های آسمانی هم زمینی می‌شوند!
تا یکایک، دلبرانت را به خلوت می‌بری....

انتهای پیلام/

واژه های کاربردی مرتبط
واژه های کاربردی مرتبط