انتقاد شدید عضو «اتحاد ملت» از «آذر منصوری» و جبهه اصلاحات/ تشدید اختلاف دو نسل اصلاحطلب در آستانه انتخابات
مهدی شیرزاد عضو حزب اتحاد ملت در یادداشتی به انتقاد از آذر منصوری رئیس جبهه اصلاحات پرداخت و از نادیده گرفته شدن افراد و اطلاق عنوان «چهره شاخص» به آنها که خودشان میپسندند، گلایه کرد.
به گزارش خبرنگار سیاسی خبرگزاری تسنیم، چندی پیش خبری در برخی کانالهای و صفحات شخصی در فضای مجازی منتشر شد که مدعی بودند سه تن از اعضای اصلی حزب اتحاد ملت یعنی مهدی شیرزاد، سید فرید موسوی و میترا جلوداری بهدلیل ثبتنام در انتخابات مجلس شورای اسلامی از عضویت در این حزب اخراج شدهاند.
علی شکوریراد عضو شورای مرکزی حزب اتحاد ملت هم در واکنش به اینکه تعدادی از اعضای این حزب بهدلیل ثبتنام در انتخابات اخراج شدند، گفت: این خبر صحت ندارد و داخل حزب اتحاد ملت با هیچ کدام از اعضای حزب بهدلیل ثبتنام در انتخابات برخورد و مؤاخذه نشده است چه برسد به اینکه اخراج شوند.
با گذشت حدود یک ماه از انتشار این خبر، امروز مهدی شیرزاد عضو حزب اتحاد ملت زبان به انتقاد از آذر منصوری دبیرکل حزب اتحاد ملت و رئیس جبهه اصلاحات گشود.
شیرزاد که نام وی در میان ثبتنام کنندگان انتخابات اتحاد ملت بود، از منصوری گلایه کرده است که چرا در چند مصاحبه به صراحت گفته «هیچ چهره شاخص اصلاحطلبی ثبتنام نکرده»! و از تمایز میان اصلاحطلبان و تقسیمبندی به شاخص و غیر شاخص شکایت کرده و نوشت: «به نظر میرسد در نگاه حضرات و بزرگواران، مقدرات کشور دایر بر مدار «چهرههای شاخص اصلاحطلبی» میگذرد و خارج از این قبیله، کسی در این کشور رسمیت ندارد! اما پرسش اینجاست که آیا این چهرههای شاخص اصلاحطلب، از شکم مادر چهره شاخص اصلاحطلب زاده شدهاند؟! و آیا چهرهشدن این افراد صرفا به هوش و استعداد و تلاش فردی ایشان بازمیگردد یا مجموعه عواملی دست به دست هم دادهاند تا این افرادی که اینگونه درباره دیگران حرف میزنند، در قامت «چهره شاخص اصلاحطلبی» در عرصه سیاست عرض اندام کنند؟»
وی با یادآوری تاریخ دوم خرداد 76 به آنها که خود را «چهره شاخص اصلاحطلب» میدانند اظهار داشت: «بخش درخورتوجهی از کسانی که امروز بهعنوان چهره شاخص اصلاحطلبی قلمداد میشوند، عضو حزب مشارکت بودند. این افراد تا پیش از تشکیل جبهه مشارکت، بهعنوان حزب یاران خاتمی و حزب کسانی که اعضای ستادهای انتخاباتی خاتمی در سال 76 بودند، چندان چهرههای شناختهشدهای نبودند؛ حتی دیگرانی هم که پیشتر، در احزابی مانند کارگزاران و سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی عضو بودند، نیز تا پیش از دوم خرداد چندان شناختهشده نبودند. کموبیش تک چهرههایی متعلق به جریان خط امام بودند؛ اما اساسا نه اصلاحاتی بود و نه چهره شاخص اصلاحطلبی!»
این چهره جوان اصلاحطلب در بخشی از این یادداشت به نادیده گرفته شدن افراد و اطلاق عنوان «چهره شاخص» به آنها که خودشان میپسندند، اشاره کرد و نوشت: «دو آدمی که نسبتا در یک دوره فعالیت دانشجویی داشتهاند و از یک نقطه شروع کردهاند و اغلب روند شبیه به همی را نیز طی کردهاند، یکی بهعنوان چهره شاخص معرفی میشود و دیگری که مدتی نیز در هیئترئیسه جبهه اصلاحات عضو بوده و نقش و مسئولیتهای مهمی در تأسیس و فعالیت یکی از احزاب مؤثر این جبهه داشته، اساسا نادیده گرفته میشود. یا دیگری که در دولت خاتمی استاندار بوده و در دولت روحانی معاون رئیسجمهور، گویی اصلا نبوده و نیست! یا دیگری که رئیس فلان شعبه استانی بهمان حزب مهم عضو جبهه اصلاحات است، ظاهرا از نظر دوستان، حتی در استان خود نیز شاخص نیست!»
احتمالاً اشاره شیرزاد به آن فعال دانشجویی ابراهیم اصغرزاده باشد که جزو دانشجویان تسخیر لانه جاسوسی بود و در تأسیس حزب همبستگی نیز نقش داشت اما در دوره جدید جبهه اصلاحات کنار گذاشته شده است، یا آن معاون رئیسجمهور و استاندار خاتمی، احتمالا اشاره به جمشید انصاری دارد که جزو چهرههای شاخص جریان اصلاحات است و در این دوره انتخابات نیز ثبتنام کرده است اما وی را در جرگه چهرههای شاخص هم به حساب نمیآورند.
انتقاد بدنه جوان جریان اصلاحات به پدرسالاری و نسل قبلیها این جبهه بارها از زبانشان بیان شده است؛ برای مثال چندی پیش سعید نورمحمدی، سخنگوی حزب ندای ایرانیان و نماینده این حزب در جبهه اصلاحات ایران،در نطق خود در مجمع عمومی جبهه اصلاحات با بیان اینکه اصلاحطلبان با وجود شعارهای آسمان خراش هیچ گاه خود را پاسخگو ندانسته و رفتارشان با منتقدین و جوانان پرسشگر، مصداق این جمله که "ما میدانیم و بقیه نمی دانند" بوده، میگوید: «ایجاد کردن و تغییر در نگرش جامعه با شانس و اقبال و تاس انداختن به وجود نمی آید. با تلاش و گفتگو و کار تشکیلاتی است. با بازسازی گفتمانی است؛ چیزی که متاسفانه در اراده جبهه اصلاح طلبان جدا شده از جامعه و منزوی وجود ندارد.»
دقیقاً دو ماه تا روز انتخابات مجلس دوازدهم زمان باقی مانده است و جبهه اصلاحات همچنان در انفعال بهسر میبرد و ممکن است بخواهد بیعملی خویش در انتخابات سال 98 و 1400 را تکرار کند! این مسئله موجب شده تا نه تنها داد جوانترهایی که دوست دارند رقابت را تجربه کنند دربیاید بلکه صدای حسین مرعشی دبیرکل حزب کارگزاران را هم درآورده است؛ وی روز گذشته در نشست خبری در پاسخ به این پرسش که اگر جبهه اصلاحات به این نتیجه برسد که در انتخابات حضور فعالانهای نداشته باشد، کارگزاران به شکل جداگانه لیست میدهد یا خیر، گفت: «ما حزب، تجربه و ظرفیتهای انسانی در حزب را به پای هیچ گروه و جمعی فدا نمیکنیم.»
مرعشی به طیف تندرو در جبهه اصلاحات که در حوادثی همچون آشوبهای سال گذشته با سکوت و یا دوپهلو حرف زدن سمت براندازان میایستند، هشدار داد و گفت: «در بودن جمهوری اسلامی است که اصلاحطلبان میتوانند در برابر اصولگرایانی که در بالای ابرها سخن میگویند، با موضع گیری و کنشگری های منطقی بتوانند شرایط را بهبود ببخشند؛ اگر جمهوری اسلامی نباشد تصور میکنید مردم ایران بین محسن هاشمی و فائزه هاشمی، خانم هاشمی را انتخاب میکنند؟ طبیعتا این طور نخواهد بود!»
انتهای پیام/