زد و خورد اصلاح طلبان رادیکال و عملگرا
اصلاح طلبان در آستانه انتخابات مجلس دوازدهم به دو شقه تقسیم شدهاند و حضور یا عدم حضور در انتخابات باعث ایجاد شکاف جدی تا حد انشعابات انتخاباتی در این جریان شده است.
به گزارش گروه رسانههای خبرگزاری تسنیم، دودستگی در جریان اصلاحات در آستانه انتخابات دوازدهمین دوره مجلس شورای اسلامی به خوبی دیده می شود. اصلاحات حالا میان رویکرد رادیکالی یا بهتر بگوییم اپوزیسیونی و همچنین رویکرد عملگرایی با راهبرد ایفای نقش در درون حاکمیت دو شقه شده است. موضوعی که زمزمههای انتقادی آن از نحوه عملکرد «آذر منصوری» رئیس جبهه اصلاحات و عضو شورای مرکزی حزب اتحاد ملت به خوبی دیده میشود.
اصلاحات دوقطبی های زیادی را تجربه کرده است که دوقطبی شورای مشورتی و شورای هماهنگی (متشکل از احزاب) از جمله مدت دار ترین این دوقطبی ها بوده است. درواقع همواره در درون جریان اصلاحات با وجود اینکه این مطالبه مطرح می شود که باید احزاب محور قرار بگیرند و تصمیمات بر اساس رای و نظر آنان صورت گیرد، اما با توجه به انحصار قدرتی که در میان اطرافیان رئیس دولت اصلاحات وجود دارد، دموکراسی قربانی همیشگی این روند شده است.
به طور مثال در انتخاب آذر منصوری نیز این موضوع به وضوح دیده می شود. جریان انتخاب یا بهتر بگوییم انتصاب منصوری به صورتی بود که برخی از اعضای شاخص جریان اصلاحات آنرا یک کودتای درون جناحی خواندند. در این راستا گفته می شود که رئیس دولت اصلاحات تمایل داشته که یک زن به عنوان رئیس این جبهه انتخاب شود و گزینه مورد نظر وی نیز «شهیندخت مولاوردی» بوده است که وی این موضوع را نپذیرفت و پس از آن آذر منصوری برای این پست انتخاب شد. منصوری نیز در این حیطه تنها نامزدی بوده که در انتخابات شرکت کرده است که از میان 41 رای توانسته 31 رای را از ان خود کند و مابقی یعنی 10 عضو دیگر رای سفید داده اند.
پس لرزه های این جریان هم به صورتی پیش رفت که افرادی مانند محمد قوچانی آنرا کودتا خواندند و «محمد علی وکیلی» نماینده سابق مجلس درباره آن توضیح داد: «آقای خاتمی اصرار داشت یک خانم انتخاب شود. تأکید آقای خاتمی بر خانم مولاوردی بود، ولی یک حزبی در جبهه که سروصدای بلندی دارد و تأثیرگذار است، این اتفاق را رقم زد.»
پس از آن بود که «غلامحسین کرباسچی» این موضوع را یک خسران برای جریان اصلاحات خواند و «بهزاد نبوی» رئیس سابق این جریان با کنایه مطرح کرد که « بعضی تصورشان این است که با شعار جوانگرایی یا استفاده از خانمها، جوانهای کف خیابان به سمت ما خواهند آمد که من چنین تصوری ندارم.»
این شکاف با سخنان گلایه آمیز «محسن هاشمی» در دیدار با حزب کارگزاران با «حسن روحانی» بیشتر نمایان شد. محسن هاشمی با انتقاد از بزرگان جریان اصلاحطلبی به روحانی گفت که فقط حلقه خاصی میان او، خاتمی، ناطق نوری و اسحاق جهانگیری برپا شده که خروجی خاصی ندارد.
«فرزانه ترکان» عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران نیز در یک گفت وگو در پاسخ به این سوال که آیا تغییر در سطوح مدیریتی جبهه اصلاحات منجر به انفعال شده است، گفت: « به هر حال بزرگان سیاسی مثل مرعشی و نبوی که قبلا در جبهه اصلاحات بودند صاحب فکر و سخن بوده و جسارت حرف زدن درباره مواضع جبهه را داشتند اما امروز شاهد یک سردرگمی عجیب هستیم به شکلی که می توانم بگویم شاید جبهه اصلاحات هیچ مانیفستی برای انتخابات ندارد حتی برای تحریم آن!»
حالا بعد از مدتها این شکاف ها در آستانه انتخابات مجلس دوازدهم با رویکرد دو جانبه و دوشقه اصلاح طلبان بیشتر از گذشته مشخص شده است تا جایی که «حسین مرعشی»، دبیرکل حزب کارگزاران بدون توجه به تفکر راهبرد مرکزیت این جریان درباره ارائه لیست ائتلافی با اعتدالیون گفت: «بعد از اعلام نتایج صلاحیتها میتوانیم درباره ائتلافها تصمیم بگیریم و بحث هم بحث ائتلاف با جبهه اصلاحات است و از امروز بحثهای مشارکت مشروط در دستور جلسات جبهه اصلاحات است.»
به نظر می رسد که بخشی از اصلاحات که شامل چند حزب اصلی با محوریت حزب کارگزاران و همراهی اعتمادملی و ندای ایرانیان و ... میشود، درصدد حضور جدی در انتخابات است تا دچار محاق و انزوای سیاسی نشود. این درحالی است که اعتدالیون و از سوی دیگر برخی از نمایندگان ادوار گذشته مجلس که به دعوت «علی لاریجانی» در انتخابات حضور یافته اند، به خوبی می توانند این خلاء رقابتی را پر کنند و رقابت سنتی اصولگرایان و اصلاح طلبان به رقابت جدیدی تبدیل شود.
با این حال به نظر می رسد که یک نگرانی درونی در جریان اصلاحات خصوصا از سوی احزاب عملگرا حس می شود و از این روست که این گروه ها سعی می کنند با نزدیک شدن به اعتدالیون به طور مشترک با این جریان برای انتخابات مجلس لیست دهند.
اما سخنان مرعشی باعث واکنش جدی بخش رادیکال جریان اصلاحات که به مرکزیت قدرت انحصارطلبانه نزدیک است، شد و از این رو آذر منصوری با تکذیب اظهارات مرعشی گفت: «مواضع جبهه اصلاحات ایران از طریق سخنگو یا بیانیههای رسمی منتشر میشود و نظرات دیگری که از طرف برخی از احزاب یا فعالان سیاسی منتشر میشود، نظر و موضع این تشکیلات نیست.»
حالا میزان شکاف درونی این جریان به خوبی مشخص و آشکار شده است و انتخابات پلی میان دو رویکرد این جریان شده است که یکی از روی آن رد شده و یکی دیگر می خواهد آن را نادیده بگیرد. با این اوصاف اصلاحات حتی ممکن است با انشعاباتی نیز همراه شود و در این راستا دو رویکرد رادیکالی و عمل گرایی به جدالی بی پایان نسبت به هم دست زدهاند.
شاید این روند افراطی اصلاح طلبان به سبب یک راهبرد ترسو نیز باشد. درواقع اصلاح طلبان اگرچه بازوهای نظارتی انتخابات را متهم می کنند که این امر ترفند همیشگی آنان است، اما عملکرد آنان در حمایت از دولت یازدهم و دوازدهم و حضور آنان در مجلس دهم و شورای شهر پنجم بسیار ضعیف و ناامید کننده بود.
از این روست که برخی از اصلاح طلبان همچون «غلامرضا انصاری»، فعال سیاسی اصلاحطلب توصیه می کنند: «واقعیت این است در شرایطی که اصلاح طلبان به دلایل مختلف اجازه حضور در انتخابات را ندارند بهترین استراتژی کنار گود نشستن و نقد منصفانه نسبت به دولت داشتن است.در چنین شرایطی است که اصلاح طلبان بدون اینکه هزینه اجتماعی و سیاسی برای خود در انتخابات ایجاد کنند می توانند در شرایطی قرار بگیرند که میزان تأثیرگذاری آنها در جامعه نسبت به گذشته افزایش پیدا کند.» بدین معنا که اصلاح طلبان فعلا عقب نشینی کنند تا شاید با گذشت زمان و به امید فراموشکاری جامعه وجهه تخریب شده آنان بهبود یابد.
منبع: جهان نیوز
انتهای پیام/