«ترور» اول راه سینما و تلویزیون برای ورود به زندگی «حاج قاسم»
روزهایی بود که همه منتظرِ یک سریال یا فیلمی درباره حاج قاسم سلیمانی بودند و حالا «ترور» آمده و به نوعی خط شکنِ مسیری شد بسیاری هراسِ ورود به آن را داشتند.
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، قصه مربوط به سال 1397 است که بخش اعظم سوریه از تروریستها پاکسازی شده و نقش حاج قاسم در این رابطه بیشتر از قبل برای دشمن عیان شده است. آمریکا و اسرائیل بر همین اساس تصمیم به حذف حاج قاسم میگیرند.
قرار است حسینیه الزهرای کریمان، جایی که روضههای هر ساله فاطمیه با حضور خود حاج قاسم در آن برگزار میشود، بمبگذاری شود. تروری که در نهایت نافرجام باقی میماند تا یک سال بعد و در دیماه 1398، شهادت قسمت این قهرمان ملی شود.
سریال «ترور» بخشی از روایت خود را در تهران و لوکیشنهای متعدد این شهر و برخی را هم در شهرها و کشورهای دیگر پیش برده است. مینی سریال ترور تلاش کرده تا روایتی از یک ترور ناموفق باشد؛ تروری از میان ده ها موقعیتی که دشمنان حاج قاسم سلیمانی ایجاد کردند تا این شخصیت را برای همیشه حذف کنند.
تنها یادآوری قابهای ثبت شده و ماندگار از تشییع شهید حاج قاسم سلیمانی موید این مطلب است که قشرها، دیدگاهها و افراد مختلف به این شهید علاقه داشتند. بر همین اساس هم باید این شهید را یک شخصیت ملی دانست که توانسته بود بر خیلی از افراد اثرگذار باشد.
به طور کلی، شخصیت شهدا مثل دیگر قهرمانان ملی، برای برخی افراد شناخته شده نیستند و ورود تلویزیون به این حوزه، حالا خط شکن مسیری شده که میتواند وجوه مختلفی از شخصیت این قهرمانهای ماندگار مردمی را به نمایش بگذارد.
درست مثل سریالهای سوران، سنجرخان یا کوچک جنگلی که هر کدام بخشی از زندگی یک شخصیت ملی را برای مخاطب به تصویر کشیدهاند. همان نکتهای که محسن برمهانی معاون سیما هم در رونمایی از این سریال مطرح کرد؛ « تولید مجموعههای نمایشی با موضوع حاج قاسم ادامه دارد».
حتماً در تاریخ خواهند نوشت روزی «ترور» آمد و راه را برای بقیهای که بیم آن را داشتند وارد مسیری شوند درباره حاج قاسم سریال و فیلم بسازند و حالا خیرالله تقیانیپورِ جوان که البته «قلب رقه» را با حال و هوایِ سوریه و مدافعین حرم در جشنواره فیلم فجر دارد در 8 قسمت گوشهای از رشادتهای حاج قاسم سلیمانی را بدونِ نمایشِ چهره این شخصیت روایت میکند.
ساخت سریالهایی همچون «ترور» ضرورت دارد؛ چون با وجود همه معذوریتها و ملاحظات اطلاعاتی و امنیتی، مردم را باید در جریان پیشرفت کشور در این حوزهها قرار داد تا بدانند برای حفظ امنیت و آرامش عمومی چه اقداماتی صورت میگیرد و چه کسانی شب و روز خود را به هم پیوند میدهند و از بسیاری حقوق اولیه و مسلم زندگیشان میگذرند تا مقوله امنیت در جامعه تامین و برقرار شود. تواناییها، پیشرفتها و قابلیتهای اطلاعاتی و امنیتی جمهوری اسلامی ایران بر کسی پوشیده نیست و حتی دشمنان قسمخورده نظام نیز به آن اذعان دارند.
کشف و خنثی کردن توطئهها و خرابکاریهای پرشمار دشمنان در داخل و برقراری امنیت در جای جای ایران اسلامی و احاطه اطلاعاتی و امنیتی در خارج از مرزهای کشور، حاصل کار شبانهروزی و جهادگونه سیاستگذاران و دستاندرکاران این حوزهها است.
یکی از ابزارها و بازوهای موثر و کارآمد جهاد تبیین که اتفاقاً از جاذبهها و قابلیتهای سمعی و بصری نیز برخوردار است، سازمان صدا و سیما و بهطور دقیقتر، سریالهای تلویزیونی ساخته شده در این رسانه جامع و فراگیر است.
مینیسریال هشت قسمتی «ترور» که چند قسمت روی آنتن شبکه یک سیما رفته و شهادت هموطنان کرمانیمان باعث شد زودتر از موعدِ اعلام شده در کنداکتور به آنتن برسد، دقیقاً میتواند کارکردی در راستای جهاد تبیین و انعکاس پارهای از تواناییهای کشور در حوزه اطلاعاتی و امنیتی داشته باشد.
یکی از اتفاقات مهمِ دیگر که شاید در هیاهویِ رسانهای این روزها گم شود فیلمنامه سریال «ترور» است که براساس یک داستان واقعی به نگارش درآمده؛ طرح ترور شهید حاج قاسم سلیمانی در سال 1398 در شهر کرمان که البته با هوشیاری و احاطه اطلاعاتی و امنیتی ماموران ایرانی ناکام میماند.
حافظان امنیت ایران این طرح کور دشمن را که قصد داشتند با استقرار 500 کیلوگرم مواد منفجره در حسینیه نزدیک به خانه پدری سردار سلیمانی، فرمانده وقت سپاه قدس را در روز عاشورا به شهادت برسانند، خنثی میکنند تا نقشه شوم بدخواهان دوباره و برای چندمین مرتبه نقش بر آب شود و ابتر بماند.
طرح چنین موضوعی به تنهایی برای ساخت یک سریال جذاب نمایشی کفایت میکند و قطعاً میتواند هر مخاطبی را جذب خود کند، البته به این شرط که الزامات و استانداردهای لازم در پرداخت تصویری قصه رعایت شده باشد و داستان به شکل درستی در قالب تصویر روایت شود.
سازندگان سریال «ترور» سعی کردهاند با بازسازی و به تصویرکشیدن ماجرا و جزئیات درگیری نیروهای ایرانی با مزدوران داعش در خارج از کشور به موازات روایت توطئهای که برای ترور حاج قاسم در داخل کشور در جریان است، به نوعی به تبیین ریشهها و دلایل کینه دشمنان نسبت به سردار بزرگ ایران میپردازند به دنبالِ این نکته مهماند؛ «چرا حاج قاسم خاری بود در چشم دشمنان و همواره به دنبال ترور این شخصیت بزرگ بودند.»
این سریالها شاید درباره ضعف یا نقصانهایی در جریانِ فرم و ساختار این سریال صحبت شود اما از هر اتفاقی مهمتر خطشکنی «ترور» است که باید مورد تحسین قرار بگیرد. هرچند صحنههای جنگی و درگیریهایی که در سریال طراحی شده تا حد زیادی درست و اصولی کنار هم قرار گرفتهاند اما میتوانست جلوههای ویژه بهتری هم داشته باشد.
اما شاید نکتهای که خیلی مورد توجه قرار نمیگیرد اهمیت ساخت چنین آثاری است. باید ساخت «ترور» و امثالهم که به موضوع امنیت کشور و بازتاب بخشی از تلاشهای بیوقفه نیروهای اطلاعاتی، امنیتی و حافظان امنیت توجه ویژه دارد را به فال نیک گرفت و از ساخت این نوع آثار نمایشی استقبال کرد.
در عین حال به ارتقای سطح کمّی و کیفی آنها نیز توجه داشت در سریالهای آیندهای که قرار است به پرتره «حاج قاسم» نیز پرداخته شود این نکات را موردنظر قرار داد. حتماً روایت زندگی شخصیتهای بزرگ و ارزشمند تاریخ ایران همچون سردار شهید قاسم سلیمانی آنقدر جذاب و گستردهاند که باید آثار نمایشی متعددی با بالاترین کیفیت دربارهشان ساخت تا بتوانند حق مطلب را درباره سردار ملی ایران ادا کنند.
از این روست که معتقدیم «ترور» اول راه است و یک اثر آبرومند در این مسیر به شمار میرود و باید با قدرت و توانِ بیشتری آثار دیگری را در ابعاد مختلف درباره این شخصیت بزرگ و ملی ایران در دستور کار قرار داد.
انتهای پیام/