شکست توهم نیل تا فرات‌ با جنگ غزه

حدود چهار ماه از وقوع جنگ غزه سپری شده و مصادیق شکست میدانی رژیم اشغالگر صهیونیستی روز به روز بیشتر می‌شود. اتفاقاتی که در غزه و خان‌یونس رخ می‌دهد، بیانگر ناتوانی مطلق کابینه جنگ این رژیم در دستیابی به اهداف اعلامی خود در جنگ غزه تلقی می‌شود.

به گزارش گروه رسانه‌های خبرگزاری تسنیم، حدود چهار ماه از وقوع جنگ غزه سپری شده و مصادیق شکست میدانی رژیم اشغالگر صهیونیستی روز به روز بیشتر و ملموس‌تر می‌شود. اتفاقاتی که در غزه و خان‌یونس رخ می‌دهد، بیانگر ناتوانی مطلق کابینه جنگ رژیم اشغالگر قدس در دستیابی به اهداف اعلامی و ادعایی خود در جنگ غزه تلقی می‌شود.

بسیاری از تحلیلگران غربی و صهیونیستی اذعان کرده‌اندکه گذشت زمان نه فقط منجربه تغییر واقعیات میدانی درغزه نمی‌شود، بلکه منتج به تثبیت و تقویت مؤلفه‌های شکست این رژیم اشغالگر در جنگ خواهد شد. در این‌خصوص گفت‌وگویی با طراد حماده، سیاستمدار و وزیر سابق لبنانی صورت داده‌ایم که از نظرتان می‌گذرد:

بیش از 110روز از جنگ غزه سپری شده و نه فقط اسرای رژیم صهیونیستی در غزه آزاد نشده‌اند، بلکه حماس نیز در جنگ نامنظم دستاورهای قابل‌توجهی را در مواجهه با رژیم‌صهیونیستی به‌دست آورده است. مختصات و شرایط جاری در جنگ غزه را چگونه ارزیابی و تحلیل می‌کنید؟
واقعیات جنگ غزه محرز و مشخص است. چه کسی می‌تواند این واقعیات ر‌ا واقعا انکار کند؟ رژیم‌صهیونیستی که توهم تسخیر نیل تا فرات را بارها در دکترین‌ها و فرضیات خود مطرح می‌کند، اکنون ماه‌هاست در جنگ غزه ناتوان مانده و اساسا تحقق اهداف آن نیز امکان‌پذیر نیست. فراتر از آن، همان رژیمی که در عرض شش روز توانست در سال 1967 بر اعراب چیره شود، اکنون در اشغال نوار غزه درمانده شده و هر روزه شاهد هلاکت تعداد بیشتری از نیروهای این رژیم هستیم. این واقعیاتی است که دنیا به‌وضوح مشاهده می‌کند و برمبنای آن به قضاوت ادعاها و شعارهای تبلیغاتی تل‌آویو در قبال جنگ غزه می‌پردازد. 
 
پیوستگی جریانات مقاومت در منطقه، چه تاثیری در افشای جنایات رژیم‌صهونیستی و مواجهه با این رژیم جعلی و اشغالگر ایفا کرده است؟
معادلات منطقه به‌صورت عمیق و بنیادین تغییر کرده و هیچ‌کس نمی‌تواند منکر چنین حقیقتی شود. ما اکنون در معرض آثار و تبعات این تغییر بنیادین قرار گرفته‌ایم. تحلیل ما از پیروزی مقاومت براساس واقعیات میدانی، سیاست‌ها و تجربیات تاریخی گذشته است‌. بخشی از تحلیل‌های ما نیز مبتنی بر آینده و واقعیات مسلمی است که با آن مواجه خواهیم شد. یکی از این واقعیات، انسجام جبهه مقاومت و حرکت آن به‌سوی تثبیت این گفتمان است. درمقابل شاهد تضعیف و حتی اضمحلال گفتمان سازش و اجزای آن هستیم. شکست رژیم‌صهیونیستی در جنگ غزه این روند را تقویت خواهد کرد. 
 
در چنین شرایطی تلاش صهیونیست‌ها برای استمرار نسل‌کشی در غزه و ادامه بمباران مناطق غیرنظامی در غزه و خان‌یونس را چگونه تحلیل می‌کنید؟ آیا ما در اینجا با یک تاکتیک جنگی مواجه هستیم یا یک رویکرد و رفتار ماهوی؟
کشتار و نسل‌کشی بخشی از هویت جدایی‌ناپذیر رژیم‌صهیونیستی است وضامن موجودیت این رژیم است که تامین‌کننده منافع غرب در منطقه است. درست است که بالغ بر 25 هزار زن و کودک غیرنظامیان از زمان آغاز جنگ غزه به شهادت رسیده‌اند اما این دستاوردی برای رژیم‌صهیونیستی محسوب نمی‌شود. امروز این رژیم برای حفظ بقا و موجودیت سیاسی خود نیازمند ادامه کشتار، تنش و خشونت است و همین نقطه آغاز سقوط این رژیم است. هویت رژیم اشغالگر با کشتار و نسل‌کشی گره خورده و این پاشنه آشیل تل‌آویو محسوب می‌شود. اکنون افکارعمومی در اراضی اشغالی نیز به‌وضوح شاهد شکست رژیم متبوع خود در جنگ غزه است و حتی نظرسنجی‌های صورت گرفته نیز این مسأله را تایید می‌کند. این بحران داخلی و شکاف ملموس در جریان صهیونیسم، محدود به دوران جنگ غزه نیست و در آینده نیز گسترده‌تر و عمیق‌تر خواهد شد. ما با یک روند مواجه هستیم که تبعات آن برای صهیونیست‌ها سخت و غیر‌قبل هضم خواهد بود.

از سوی دیگر نباید این حقیقت را نادیده گرفت که صهیونیست‌ها در جنگ شکست خورده‌اند و در‌صدد انتقام از ساکنان غیرنظامی نوار غزه برآمده‌اند. افکارعمومی دنیا به‌وضوح دریافته‌اند که میان افسانه شکست‌ناپذیری صهیونیست‌ها و تسلط آنها بر کل منطقه (‌غرب آسیا‌) و آنچه که امروز در یک منطقه کوچک یعنی نوار غزه رخ می‌دهد، فرسنگ‌ها تفاوت وجود دارد؛ یعنی بر همگان اثبات شده که صهیونیست‌ها نه قدرت ذاتی دارند و نه قدرت تبعی آنها به نحوی است که بتوانند معادلات منطقه را تغییر دهند. این همان ناتوانی و استیصالی است که گریبانگیر تل‌آویو شده و روز‌به‌روز بیشتر خود را در جنگ غزه نشان می‌دهد. پس ما در حال تحلیل رفتار یک رژیم متوحش و در عین‌حال شکست خورده در جنگ هستیم. رژیم اشغالگر امروز در محاصره جبهه مقاومت در جغرافیای فلسطین و منطقه قرار دارد و به‌دنبال یافتن راه‌حلی برای حفظ بقای حداقلی سیاسی خود است. از سوی دیگر، حتی حامیان این رژیم نیز از وخامت اوضاع داخلی آن سخن می‌گویند. در چنین وضعیتی حرکت تل‌آویو به‌سوی فروپاشی و اضمحلال یک حقیقت با مصادیق گوناگون محسوب می‌شود.

منبع:‌ جام جم آنلاین

انتهای پیام/

واژه های کاربردی مرتبط
واژه های کاربردی مرتبط