«حسن یوسف» نقد و بررسی شد/ دلم میخواست در دوران کرونا رویا بفروشم
نویسنده کتاب «حسن یوسف» گفت: با وجود ایدههای بسیار و ژانرهایی که در اطرافم بود، دلم میخواست رؤیا بفروشم و داستان با مسمایی از دوران تلخی که همه در آن قرار داشتیم، بنویسم تا این سیاهیها هرچه زودتر تمام شود.
به گزارش خبرنگار فرهنگی تسنیم، نشستی صمیمانه در فروشگاه کتاب بینالملل تهران با عدهای از اهالی کتاب و فرهنگ، به بهانهی انتشار کتاب حُسن یوسف برگزار شد. این کتاب به تازگی این کتاب با قلم فاطمه داودی توسط انتشارات بینالملل منتشر شده است. مهمانانی در این مراسم حضور داشتند که در زمینهی نویسندگی سابقهی درخشانی دارند. فاطمه داودی نویسندهی کتاب حُسن یوسف، فاطمه سلیمانی ازندریانی و سمیه عظیمی از نویسندگانی بودند که در این دورهمی سخن گفتند.
در آغاز این نشست، فاطمه سلیمانی که اجرای برنامه را برعهده داشت، پس از خوشآمدگویی از مهمانان حاضر در جلسه، خاطرهای از شروع آشنایی خودش با نویسندهی حُسن یوسف را بیان کرد؛ آشنایی در برنامهای تلویزیونی به نام چراغانی که با هدیهی کتابی به فاطمه داودی، به دوستانی صمیمی تبدیل میشوند. فاطمه سلیمانی ذوق و پشتکار نویسنده را در پی حضورش در جلسات نویسندگی و نوشتن این داستان سُتود. جلساتی که هر چهارشنبه با تدریس فاطمه سلیمانی برگزار میشده است. فاطمه سلیمانی از ارائهی طرح این داستان توسط نویسنده در جلسات نویسندگی گفت که در آن زمان پیش از انتشار کتاب، بسیار از نگاه من و دیگران مورد توجه و تحسین قرار گرفت.
وی افزود: حُسن یوسف به قلم فاطمه داودی داستانی است از سالی که ویروس کرونا در ایران شیوع پیدا میکند. حال و هوای شومی که میتوان پاردوکسی از درونمایهای تلخ که با کلماتی زیبا در هم تنیده شدهاند را به چشم دید. دختری به نام لیلی که داستان با محوریت او شکل میگیرد و درد و رنجی که میتوان به واسطهی او از آن دوره حس کرد.
فاطمه داودی نویسنده حُسن یوسف درباره انگیزهی خودش از نوشتن این داستان گفت: با وجود ایدههای بسیار و ژانرهایی که در اطرافم بود، دلم میخواست رؤیا بفروشم و داستان با مسمایی از دوران تلخی که همه در آن قرار داشتیم، بنویسم. داستانی بنویسم که که این سیاهیها هرچه زودتر تمام شود.
داودی در ادامه اظهار داشت: در آن حال و هوای تلخی که مردم ایران با بیماری کرونا دست و پنجه نرم میکردند، قصد داشتم داستانی بنویسم تا نسل آینده فراموش نکنند که چه روزهایی دشواری را پشت سر گذاشتیم.
نویسنده علت این گونه نگاهش به جامعه در آن بُرههی سخت را برگرفته از دغدغهاش در حوزهی جامعهشناسی دانست که اکنون هم در دانشگاه با این رشته سر و کار دارد.
سمیه عظیمی نویسنده و فعال فرهنگی که مهمان دیگر این نشست بود، در آغاز از دورانی گفت که این داستان حول محور آن نوشته شده است. عظیمی با ضمن تبریک به نویسنده و انتشارات بینالملل، از انتشار کتابی که حقیقتاً میتوان آن را داستان نامید ابراز خُرسندی کرد و گفت: حُسن یوسف حکایت از زمان خودش دارد و در گیر و دار بیماری کرونا در ایران، نوشته شده است. علیرغم آنکه کتابهای بسیاری با موضوع این بیماری در قالب داستان منتشر شده است، هیچکدام را نمیتوان داستان نامید.
وی افزود: حُسن یوسف را میتوان با موضوع بیماری کرونا یک داستان بلند قلمداد کرد. داستانی که از دل کار بیرون آمده و برآیندی از زیستن دارد. عظیمی در ادامه نویسنده را از خلق کارکترهای موجود در داستان تحسین کرد و با خواندن بخشهایی از کتاب، شاهد مثالی از قدرت کارکتر در داستان آورد:«میخواستم کلیدم را از کیف پولم بردارم و خودم در را باز کنم اما دلم میخواست مادرم در را برایم باز کند و هربار امیدوار باشم که شاید امروز لباس قشنگی پوشیده باشد. موهایش را شانه زده باشد. لبخند بزند و از روز و روزگارش راضی باشد. برایم از خبرهای خوب آن روز تعریف کند.»
سمیه عظیمی اشارهای به آمیزهی احساس که در داستان به زیبایی با کلمات آمیخته و توصیفاتی حساب شده توسط نویسنده خلق شده است، کرد و گفت: قدرت خوب نوشتن نویسندگان منوط به زمانی است که همچون نویسندهی حُسن یوسف صاحب تجربهی زیست قوی باشند و توصیهی همیشگی من به اهالی کتاب و نویسندگان، خواندن این قبیل ژانر و داستانهایی است که برآمده از تجربهی زیست نویسنده هستند.
به اعتقاد این نویسنده خواندن اینگونه ژانرها که همسایهی دیوار به دیوار زندگینامه است درصد آزمون و خطا را در خواننده کاهش میدهد. از طرفی عظیمی نویسندهی این کتاب را در اینگونه ژانر بسیار موفق دانست و علت موفقیتش را در تجربهی زیست بالا و حضورش در جایجای داستان به شمار آورد. حضوری که منجر به بیانیه صادر کردن نویسنده در بطن کلمات شده است. بیانیههایی تکان دهنده و سرشار از احساس.
بعد از آن فاطمه سلیمانی ابراز کرد که حُسن یوسف با موضوع بیماری کرونا و نوشتن در زمان و حوالی خودش از نظر تاریخی ارزش بالایی دارد. او با یک مثال درباره ثبت وقایع در قالب داستان گفت: همیشه ثبت وقایع در زمان خودش اهمیت بالایی در تأیید شدن دارد. همچون ثبت و نوشتن از دوران جنگ که نوشتن در همان زمان موجب مصون ماندن وقایع، از شک و تردید میشود.
در پایان این نشست بخشهایی از کتاب توسط مهمانان خوانده شد و تقدیر و تشکری از فاطمه داودی نویسندهی کتاب «حُسن یوسف» به عمل آمد.
حُسن یوسف داستانی خواندنی از دختری هنرمند که با ایستادن در مقابل سایهی مرگ عزیزانش، راوی دورانی است که ویروسی نفسگیر میآید و به دشواری قدم به رفتن برمیدارد. قدمهایی که نویسنده با زیستن در آن دوره و خلق شخصیتی داستانی، ردپایی از آمدن و رفتن این بیماری را به زیبایی با کلمات درهم تنیده است. داستانی از یک ردپای شوم که در بُرههای از زمان رخ داد و به گفتنی که شاید آسان به زبان آید، بسیار جان گرفت و دلها را سوگوار کرد. کشمکشهای این داستان میتواند برای نسل فردا پنجرهای هرچند تلخ اما روشن از گذشته بگشاید. گشودن پنجرهای به گذشته تا جدال امثال لیلی در کنار خانوادهشان با این سایهی شوم را هرگز فراموش نکنند. جدالی در مرحلهای از تاریخ، هرچند به دشواری منتهی به پیروزی شد.
انتهای پیام/