راه دشوار اتحادیه اروپا برای استقلال هستهای از آمریکا در دوران ترامپ
سناریوی روی کار آمدن مجدد "دونالد ترامپ" در آمریکا در حالی این روزها به صورت جدی مطرح میشود و بحثها درباره لزوم استقلال هستهای اروپا را داغ کرده که این اتحادیه برای تحقق این هدف، مسیر بسیار دشواری را در پیش رو دارد.
به گزارش گروه بینالملل خبرگزاری تسنیم، "ان تی وی" در مطلبی، به چالش روی کار آمدن مجدد "ترامپ" در آمریکا برای اتحادیه اروپا بخصوص در زمینه استقلال هستهای از ایالات متحده پرداخته و نوشت: اگر دونالد ترامپ، رئیس جمهور سابق آمریکا به کاخ سفید بازگردد، وعده حفاظت هستهای از آمریکا دیگر به این اندازه برای بروکسل ارزش نخواهد داشت. اما مسیر تبدیل شدن اروپا به یک قدرت هستهای آسان نیست.
در ادامه این مطلب آمده است: اتحادیه اروپا از زمان تأسیسش، بیش از همه چیز یک چیز را تضمین می کند: صلح در اروپا. تاکنون برای رسیدن به این هدف به ابزارهای اقتصادی خود پایبند مانده است. در این میان حاکمیت بر سیاست دفاعی با تک تک کشورهای عضو است که می خواهند استقلال خود را در این موضوع حفظ کنند. بنابراین تعجب آور نیست که این بیانیه که بمب های هستهای مستقل اتحادیه اروپا "می تواند به موضوعی در راه رسیدن به یک ارتش اروپایی تبدیل شود" (که اخیرا توسط یکی از مقام های اروپایی مطرح شده است) باعث ناراحتی می شود. این پیشبینی واقعاً محتاطانه از سوی کاتارینا بارلی، نامزد اصلی حزب سوسیال دموکرات برای انتخابات اروپا آمده است.
"بارلی" به خاطر این موضوع مورد انتقاد شدید قرار گرفت، از جمله از طرف حزب خودش.
در ادامه این مطلب آمده است: آنچه این مقام اروپایی می گوید آنقدرها هم پوچ نیست. حداقل در صورتی که اتحادیه اروپا به یک اتحادیه دفاعی تبدیل شود، همکاری مثمر ثمر بین اروپاییها در مسیر بازدارندگی هستهای خود قابل تصور است. با این حال، سوالات باز زیادی در مورد هزینه ها، امکان سنجی و قدرت تصمیم گیری وجود دارد.
مسئله اول این است اینکه نهادهای اتحادیه اروپا تصمیم بگیرند که آیا و چه موقع یک حمله هسته ای باید انجام شود به ندرت امکان پذیر است. با این حال، اگر دونالد ترامپ، رئیسجمهور سابق آمریکا، پس از انتخاب مجدد، تهدید خود را مبنی بر پایان دادن به وعده حفاظت هستهای ایالات متحده برای کشورهایی که هدف دو درصدی ناتو را از دست میدهند عملی کند، اروپاییها باید در نظر بگیرند که چگونه آن ها جایگزینی در قاره خود ایجاد کنند. با توجه به صدای شمشیر ولادیمیر پوتین، رئیس جمهور روسیه همه چیز باید به سرعت انجام شود.
اینجاست که این امکان به وجود میآید که با کمک فرانسه که قبلاً دارای سلاحهای هستهای بوده است، روی وعده حفاظت از هستهای مستقل برای اروپا می شود کار شود که در آن پاریس افسار را در دست می گیرد. امانوئل ماکرون، رئیس جمهور فرانسه قبلاً چندین بار به دولت فدرال آلمان پیشنهاد گفتگو در این زمینه را داده است که آخرین آن در آغاز سال 2022، قبل از شروع تهاجم روسیه به اوکراین بود. بنابراین، دو کشور باید گفتوگوی راهبردی درباره نقش بازدارندگی هستهای فرانسه برای امنیت مشترک را انجام دهند. هنوز پاسخی از برلین برای این منظور دریافت نشده است.
در ادامه این مطلب آمده است: از زمان ابتکار بارلی، حدس و گمان های زیاد و جدی در مورد عزم ماکرون در مورد پیشنهاد خود وجود داشته است. "اولاف شولتز"، صدر اعظم آلمان تنها در صورتی می تواند پاسخی برای این سوال پیدا کند که پیشنهاد گفتگو را بپذیرد. اظهارات استفان سژورنه، وزیر امور خارجه فرانسه حاکی از آن است که ماکرون در واقع علاقه مند است اتحادیه اروپا را از نظر نظامی مستقل تر کند. وی در مصاحبه با روزنامه فرانکفورتر آلگماینه سایتونگ گفت که اروپا می تواند علاوه بر بازدارندگی هستهای گسترده ایالات متحده در داخل ناتو، از "بیمه نامه زندگی دوم" استفاده کند.
"کهارد لوبکمایر"، دیپلمات سابق اروپا ، که در مورد بحران های اتحادیه اروپا برای بنیاد علم و سیاست برلین تحقیق می کند نیز این نظر را دارد. وی در مصاحبه با ان تی وی میگوید اگرچه اروپاییها میتوانند از ضمانتهای امنیت هستهای آمریکا لذت ببرند، اما باید توجه داشته باشند که این بازدارندگی ریشه در خود اتحادیه اروپا ندارد. وی افزود: «سؤال اصلی در مورد بازدارندگی هستهای، که در خدمت حفاظت از خود کسانی نیست که دارای سلاح هستهای هستند، این است: تا چه حد وعده حفاظت هم برای متحدان خود و هم برای دشمن احتمالی و هم برای آن هایی که باید عامل بازدارندگی برایشان داشته باشد معتبر است.
ان تی وی در ادامه نوشت: وضعیت ژئوپلیتیکی این احتمال را ایجاد می کند که دیر یا زود اروپایی ها مجبور شوند از نظر سیاست دفاعی از جمله در زمینه هسته ای روی پای خود بایستند از زمان فروپاشی پرده آهنین، تمرکز سیاست خارجی ایالات متحده از امنیت اروپا به دفاع خود در برابر چین که مدعی ایفای نقش رهبری در صحنه جهانی است، تغییر کرده است. علاوه بر این، روسای جمهور ایالات متحده تحت فشار سیاسی داخلی قرار می گیرند تا به سوال رای دهندگان خود پاسخ دهند که چرا اروپای ثروتمند نمی تواند امنیت خود را تضمین کند. به همین دلیل، ایالات متحده مدتی است که متحدان خود در ناتو را تشویق می کند تا به هدف سرمایه گذاری دو درصد از تولید ناخالص داخلی خود در امور دفاعی دست یابند.
لوبکمایر معتقد است که این امکان وجود دارد که پاریس بتواند یک وعده معتبر حفاظت از هسته ای برای اروپا بدهد. به گفته وی از دلایل این امر این است که بر خلاف آمریکا، فرانسه همسایه اروپایی است. به گفته لوبکمایر، چنین پروژه ای تنها در صورتی موفق خواهد شد که اتحادیه اروپا به یک اتحادیه سیاسی با بازوی دفاعی خود تبدیل شود که به ویژه آلمان و فرانسه باید از آن اطمینان حاصل کنند؛ نه به عنوان جایگزینی برای ناتو، بلکه در چارچوب ناتو، که سپس بر یک ستون اروپایی و آمریکایی تکیه خواهد کرد. پس از برگزیت، اگر بریتانیا بخواهد میتواند به عنوان عضو ناتو نیز در این تشکل وارد شود.
"لوبکمایر در این باره گفت: اما تسلیحات هستهای اروپا تحت کنترل رئیس جمهور یک ایالات متحده اروپا قابل انتظار نیست زیرا کشورهای اروپایی آمادگی ادغام در یک کشور فدرال را ندارند.
وی افزود: دفاع از خود اروپا هنوز به عنوان هدف فرآیندی قابل تصور است که در آن کشورهای اتحادیه اروپا با هم به رشد خود ادامه می دهند - نه به یک دولت فدرال، بلکه در یک "اتحادیه دفاعی اروپا با فرانسه به عنوان ستون فقرات هسته ای آن".
در ادامه این مطلب آمده است: اروپایی ها هنوز با چنین اتحادیه دفاعی فاصله زیادی دارند. در اتحادیه اروپا، چندین تلاش برای ایجاد یک نیروی اروپایی با چند هزار سرباز علاوه بر ارتش ملی شکست خورد و نگاهی به نظرسنجی ها نشان می دهد که در انتخابات آینده اروپا در ماه ژوئن، احزاب پوپولیست دست راستی که همیشه دشمن تکنوکرات های بروکسل بودهاند، در حال افزایش و صعود هستند. علاوه بر این، نمی توان این مسئله را رد کرد که مارین لوپن، افراطی راستگرا، پس از انتخابات آینده، سکان هدایت فرانسه را بر عهده بگیرد. لوپن مدعی است که هرگونه وعده کمکی از سوی ماکرون، حتی بازدارندگی هستهای، نشان دهنده خیانت به فرانسه است.
"لیویو هوروویتز"، کارشناس بازدارندگی هستهای در بنیاد علم و سیاست برلین میگوید: اگر ایالات متحده از وعده حفاظت از هستهای خود به اروپا تخطی کند، احزاب پوپولیست راستگرا نیز میتوانند چرخشی داشته باشند. با این حال او این سناریو را به شدت غیر واقعی می داند.
هوروویتز در این باره به ان تی وی آلمان گفت: "من در حال حاضر در حال تحقیق در مورد چهار سال گذشته تحت دولت ترامپ هستم. جدای از لفاظی ها، دلیل کمی وجود دارد که نشان دهد ترامپ در صورت انتخاب مجدد، تمایلی به خروج از ناتو دارد." به گفته وی پیشنهاد فرانسه برای مذاکره "مبهم" بود. هوروویتز وضعیت فعلی را بیشتر مشابه شرایطی می داند که آلمانی ها برای شرکت در تمرینات دعوت شده اند.
هوروویتز این سوال را مطرح میکند اگر اروپاییها تصمیم بگیرند یک ستون اروپایی در داخل ناتو با فرانسه بسازند، اگرچه وعده حمایت از ایالات متحده هنوز وجود دارد، چرا این بازدارندگی هستهای از همکاری با واشنگتن بسیار معتبرتر خواهد بود؟ او میگوید: نزدیکی جغرافیایی به تنهایی اعتبار بازدارندگی را تعیین نمیکند. زیرا فرانسه هنوز آمادگی ندارد قدرت تصمیم گیری در مورد زرادخانه هستهای خود را رها کند یا حتی به اشتراک بگذارد. هوروویتز می افزاید، در نهایت، آمریکایی ها و فرانسوی ها نیز باید در داخل ناتو به توافق برسند. این دشوار است: فرانسوی ها در سال 1960 خود را به عنوان یک قدرت هستهای معرفی کردند تا از ایالات متحده مستقل تر شوند.
ان تی وی آلمان در ادامه نوشت: ناتو تعداد دقیق سلاح های هستهای مستقر در اروپا را مخفی نگه می دارد. با این حال، کارشناسان فرض می کنند که 100 بمب هستهای وجود دارد که حدود 20 مورد از آنها در پایگاه هوایی آلمان در بوشل ذخیره می شود. کلاهک های دیگر در Kleine-Brogel در بلژیک، Aviano و Ghedi در ایتالیا، Volkel در هلند و Incirlik در ترکیه قرار دارند. با این حال، تسلیحات هستهای ناتو مستقر در اروپا تنها بخش کوچکی از کل زرادخانه قدرت های هستهای را نشان می دهد. بر اساس گزارش انجمن دانشمندان آمریکایی، روسیه تقریباً 5900 کلاهک هستهای، ایالات متحده بیش از 5200 کلاهک هستهای، بریتانیا 225 و فرانسه 290 کلاهک دارند.
با توجه به زرادخانه هستهای کوچک فرانسه و بریتانیا در مقایسه با ایالات متحده یا روسیه، مارتین گالر، عضو حزب دموکرات مسیحی آلمان و سخنگوی سیاست امنیتی حزب مردم در پارلمان اروپا نیز مشکلاتی را در مسیر بازدارندگی هستهای مستقل اروپا می بیند. گالر در این باره به انتیوی گفت: این نه تنها به تلاشهای عظیم، بهویژه مالی، برای جبران از دست دادن سپر هستهای ایالات متحده نیاز دارد، بلکه یک تعهد بسیار طولانیمدت نیز خواهد بود». بنابراین، این رویکرد برای پاسخگویی به وضعیت تهدید حاد در کوتاه مدت مناسب نیست. برای گالر، این سوال همچنین مطرح میشود که چگونه یک چتر هستهای اروپایی با حمایت فرانسه و بریتانیا باید از نظر تصمیمگیری برای بدترین سناریوی ممکن طراحی شود. گالر تأکید میکند: «با این حال، ساختارهای تصمیمگیری روشنی که امکان واکنش سریع را فراهم میکند، پیشنیاز عمل بازدارندگی هستهای است».
در بخش پایانی این مطلب آمده است: ترامپ به معنای واقعی کلمه بحث در مورد امنیت هستهای را به اروپایی ها تحمیل کرده است، اما از دیدگاه گالر آنها نباید خود را گم کنند. در نهایت باید به تهدیدهای ترامپ به عنوان زنگ خطر نیز نگاه کرد. مارتین گالر در این باره گفت: ما نمیتوانیم تاسفآور، چشمان خود را بر این احتمال ببندیم که در آینده ممکن است مجبور شویم امنیت و دفاع اروپایی خود را به طور مستقل سازماندهی کنیم.
انتهای پیام/