دومین سالگرد جنگ اوکراین؛ چرا آمریکا دنبال ادامه درگیری روسیه و اوکراین است؟
بسیاری از کارشناسان بینالمللی به درستی واشنگتن را بازیگر اصلی ائتلاف بزرگی میدانند که خواستار تشدید تنشها در اوکراین است. ائتلافی که از طریق تزریق سلاح به میدان جنگ در صدد ادامهدار کردن این جنگ تا آینده نامعلوم است.
گروه بینالملل خبرگزاری تسنیم- جنگ اوکراین از شنبه وارد دو سالگی خود شد؛ جنگی که به نظر میرسید باید چند روزه به پایان برسد، حالا فرسایشی شده است و به نظر میرسد کشورهای غربی هم به دنبال طولانی کردن این جنگ هستند.
بسیاری از کارشناسان بین المللی به درستی واشنگتن را بازیگر اصلی ائتلاف بزرگ خواستار تشدید تنشها در اوکراین میدانند که از طریق تزریق سلاح به میدان جنگ در صدد ادامهدار کردن این جنگ تا آینده نامعلوم است.
بازیگری آمریکا در صحنه جنگ اوکراین بدین صورت بوده که از ابتدا با حمایتها از کییف و تأمین مالی و تجهیزاتی آن در راستای گسترش ناتو به شرق که نقطه قرمز روسها است، جنگ را ترغیب کردهاند و اکنون با ارسال تسلیحات سنگین بهدنبال طولانیتر کردن آن هستند.
مقامهای آمریکا از زمان آغاز جنگ بارها تأکید کردهاند که جنگ در اوکراین ادامهدار خواهد بود. هر بار هم که مقامهای اوکراین از دیپلماسی سخن گفتهاند آمریکاییها یادآور شدهاند که مذاکره، در شرایطی که اوکراین سرزمینهایش را از دست داده است ضربه به کل غرب خواهد بود.
جنگ منجمد
نشریه پولیتیکو چند ماه پیش به نقل از مقامهای آمریکایی گزارش داده بود دولت ایالات متحده بهریاست «جو بایدن» در حال برنامهریزی برای این احتمال است که درگیریهای میان اوکراین و روسیه به یک «جنگ منجمد» تبدیل شود.
منظور از جنگ منجمد در اصطلاحات روابط بینالملل وضعیتی است که در آن مبارزهها متوقف میشوند اما هیچیک از دو طرف پیروز اعلام نمیشوند و پایان جنگ هم بهصورت رسمی اعلام نمیشود بلکه تنشها کماکان در وضعیت فعال قرار دارند و جنگ هر لحظه ممکن است مجدداً آغاز شود؛ تنشها در شبهجزیره کره یا درگیریهای آسیای جنوبی مثالهایی از جنگ منجمد است.
نکته عجیب در این گزارش آن بود که ارزیابی دولت آمریکا این بود که بروز چنین وضعیتی برای ایالات متحده و دیگر کشورهای حامی اوکراین نتیجهای مطلوب خواهد بود، از آن جهت که تعداد درگیریهای نظامی کاهش خواهد یافت و واشنگتن میتواند هزینههای حمایت خود از اوکراین را کاهش دهد.
یک مقام وزارت دفاع آمریکا در آن زمان گفت ترکیب بستههای کمک نظامی اخیر دولت بایدن به اوکراین نشاندهنده تغییر مسیر او بهسمت یک راهبرد طولانیمدت است.
واشنگتن بعد از گذشت دو سال از جنگ میزان ارسال مستقیم تجهیزات نظامی از انبارهای خود به اوکراین را کاهش داد و بهعوض بیشتر به ارسال بستههای کمکیای روی آورد که میتوانند برای خریداری سلاحهای جدید از صنایع تسلیحاتی مصرف شوند.
در حال حاضر کنگره بودجه لازم برای ارسال تسلیحات به اوکراین را متوقف کرده است؛ هرچند حدود دو هفته پیش مجلس سنای آمریکا یک بسته 95 میلیارد دلاری برای اوکراین، اسرائیل و تایوان تصویب کرد ولی هنوز تصویب نهایی این لایحه توسط مجلس نمایندگان مشخص نیست.
در ماههای گذشته جمهوریخواهان طرفدار دونالد ترامپ، رئیسجمهور سابق آمریکا گفتهاند که تنها در صورت موافقت دولت بایدن با بستهای از اقدامات امنیتی مرزی و مهاجرت جمهوریخواهان، کمک نظامی آمریکا به اوکراین را تایید خواهند کرد.
شواهد گوناگونی حاکی از آن است که ورود درگیریها به مرحله «نبرد منجمد» تنها پیشبینی آمریکا نیست بلکه رویدادی است که واشنگتن از نخستین روز جنگ بهدنبال محقق کردن آن بوده و اکنون نیز بهدنبال حرکت دادن مسیر درگیریها بهسمت آن است.
کارشکنی در صلح
از روزهای نخست که درگیریها در اوکراین آغاز شد مقامهای آمریکایی در هر برهه که بحث صلح و مذاکره مطرح شد این موضوع را مطرح کردند که این جنگ ممکن است طولانی شود و دنیا باید خودش را برای جنگی که ممکن است سالها دوام داشته باشد آماده کند و یا اینکه هر زمان بحث مذاکرات صلح مطرح شد مقامهای آمریکایی تأکید کردهاند که اکنون زمان مناسبی برای مذاکره و صلح نیست.
این موضوع مورد توجه بسیاری از اندیشکدههای کشورهای غربی از جمله آمریکا هم قرار گرفته است. اندیشکده Air&Space Forces، کاتو، VoX و بسیاری از دیگر رسانههای آمریکا در ماههای گذشته به شواهدی اشاره کردهاند که نشان میدهد واشنگتن بهدنبال خاتمه یافتن این جنگ نیست.
تحلیلگرانی که معتقدند آمریکا طولانیکردن این جنگ را دنبال میکند به چند دلیل درباره اینکه چرا واشنگتن بر مبنای چهمنافعی در صدد اجرای این سیاست است اشاره کردهاند؛ نخستین دلیل و منفعتی که واشنگتن در این راه دنبال میکند، تلاش برای تضعیف روسیه است.
کاخ سفید معتقد است که ادامه این جنگ بهمعنای آن خواهد بود که مسکو مجبور است منابع قابلتوجهی را برای از بین بردن منبع تهدیدات نظامی در اوکراین و همچنین برای اهداف سیاسی خود در کسب وضعیت برابر در ساختار امنیت اروپا در دوره پساجنگ تخصیص دهد.
چند ماه پیش، لوید آستین، وزیر دفاع آمریکا به همین واقعیت اعتراف کرد و گفت: «ما میخواهیم روسیه بهحدی ضعیف شود که نتواند کارهایی را که در اوکراین انجام داده در جاهای دیگر انجام دهد.»
تورم طمع آمریکاییها
دوم، ایالات متحده علاقهمند به قطع همکاری روسیه و اروپا در زمینه انرژی است، این سیاست از زمان جنگ سرد طی چندین دهه تکامل یافته است، خرابکاری خط لوله گاز نورد استریم را، که طبق افشاگریهای «سیمور هرش» با برنامهریزی سیا و توسط آمریکا انجام شده است، میتوان در راستای همین راهبرد طولانیمدت آمریکا برای قطع روابط گسترده میان روسیه و اقتصادهای کلیدی اروپا تلقی کرد.
هدف نهایی آمریکاییها این است که جای روسیه را در تأمین انرژی برای اروپا بگیرند و علاوه بر این، شرایط سختتری برای صنایع اروپایی ایجاد کنند تا کالاهای آمریکایی با رقابت کمتری از جانب کشورهای اروپایی مواجه شوند و تولید خود را تقویت کنند.
تیرماه سال جاری رسانههای آمریکا گزارش دادند در حالی که شهروندان در کشورهای اروپایی با افزایش بیسابقه تورم در طی چند دهه گذشته دست و پنجه نرم میکردند برخی شرکتهای سوخت آمریکایی اعلام کردند که در حال ساخت سودهای هنگفت هستند.
به عنوان مثال شرکت «اکسونموبیل» در ماههای ابتدایی پس از آغاز جنگ اعلام کرد در سه ماهه دوم سال 2022 به سود 17.9 میلیارد دلاری در مقایسه با سود 5.5 میلیارد دلاری در سه ماهه اول سال جاری میلادی دست پیدا کرد. این به معنی آن است که سود این شرکت سه برابر شده بود.
جو بایدن، رئیسجمهور آمریکا بعد از اعلام این سودها در یک سخنرانی سال گذشته گفت: «باید اطمینان حاصل کنیم همه از میزان سود اکسون خبر دارند.»
مسئله پنهان در رویکرد بایدن این بود که سود این شرکت ارتباطی با افزایش سرمایهگذاری و پیشرفتهای تکنولوژیکی نداشت یعنی به افزایش عملکرد شرکت مربوط نمیشد؛ بلکه به نظر میرسد دلیل این سودها در جنگ اوکراین نهفته بود و شرکتهایی که از انحصار برخوردار بودند از وابستگی شرکتهایی که از انحصار برخوردارند از وابستگی مشتریهایشان در این بحران سوءاستفاده کرده و از آنها بابت محصولاتی که جایگزینی برای آنها وجود ندارد هزینههای هنگفت طلب میکنند.
چند وقت بعدتر رئیس کمیسیون اروپا هم در یکی از سخنرانیهایش به همین موضوع پرداخت و خطاب به شرکتهای عمدتاً آمریکایی که به «تورم طمع» دامن میزنند گفت: «در شرایط کنونی سوءاستفاده از جنگ برای به دست آوردن سودهای بیسابقه به نحوی که به زیان مشتریها تمام شود درست نیست.»
در دیدگاه سنتی بازار که بر اصلاح ناهمترازیهای میان عرضه و تقاضا تأکید دارد به حداکثر رساندن نامحدود سود توسط شرکتها یک پیامد منطقی است و نمیتوان آن را حرص و طمع در نظر گرفت. اما در اینجا منظور از این "طمع" این است که قیمت بالای فروش محصولات در ازای افزایش قیمت تولید صورت گرفته یا اینکه صرفاً نتیجه رانتخواهی شرکتها به دلیل قدرت انحصاریشان در تعیین شرایط بازار است. حتی طرفداران اقتصاد آزاد هم در اینکه قیمتها در بازاری با ساختاری اینچنین از ماهیت خودتنظیمگر بازار به دست آمده باشند تردید خواهند کرد.
صنایع نظامی آمریکا
سومین هدف آمریکا تشویق اروپا به فعال کردن صنعت نظامی خود و نظامی کردن مجدد آن است. ایالات متحده اذعان دارد که رقابت نظامی طولانیمدت اگر صرفاً توسط نیروهای آمریکایی انجام شود غیرممکن است، علاوه بر این، ایالات متحده تهدید فزاینده چین را درک میکند و در آینده نزدیک منابع آن به رویارویی در اقیانوس آرام سوق داده خواهد شد. بنابراین، واشنگتن در صحنه اروپا بهدنبال راههایی برای فعالسازی مجتمع نظامی ـ صنعتی اتحادیه اروپا است تا بودجه دفاعی دولتها به حداقل 2 درصد تولید ناخالص داخلی برسد.
چهارمین هدف ایالات متحده از طولانی کردن این درگیری است که واشنگتن بهدنبال آن است که متحدان اروپایی را برای مقابله با مخالفان آمریکا شامل روسیه، چین و ایران با خود همراستا کند و در اینجا در تلاش است قدرت ائتلافهایی را که آماده فروش تسلیحات گرانقیمت و پیشرفته هستند به رخ بکشد.
این دلایل باعث میشود که ایالات متحده بهشدت به تلاش برای حلوفصل مسالمتآمیز مناقشه بیعلاقه باشد. ایالات متحده معتقد است که زمان بهنفع این کشور است. بهطور کلی، ایالات متحده در برنامهریزیهای راهبردی خود اهمیتی به اوکراین و اینکه آیا این کشور در محدوده مرزهای فعلی خود باقی میماند، سرزمینهایش را از دست میدهد یا بهطور کلی ناپدید میشود نمیدهد.
در مقابل سران اوکراین مشخص کردهاند که طولانی شدن جنگ را بهنفع خود نمیدانند. ولودیمیر زلنسکی، رئیسجمهور اوکراین بارها تأکید کرده است که زمان بهنفع او نیست و او نیاز دارد هرچه زودتر به پیروزی نظامی دست پیدا کند. «یوری ساک»، مشاور وزیر دفاع اوکراین هم پیش از این گفته است که ادامه جنگ به هیچ عنوان بهنفع این کشور نیست.
او گفته است یک دلیل که کییف خواستار تسلیحات بیشتر از غربیها شده است این است که میخواهد جنگ را زودتر به پایان برسد. او گفت: «در صورتی که جنگ ادامهدار شود ما در جهانی زندگی خواهیم کرد که در آن باجخواهی هستهای وجود دارد، هر روز با خطر بحران غذا در جهان مواجهیم و هر روز شاهد تلفات خواهیم بود.»
اما سوابق آمریکا در بالکان، افغانستان، عراق، لیبی، سوریه و بسیاری نقاط دیگر دنیا نشان میدهد که این مسائل تا جایی که منافع واشنگتن تأمین شوند هیچ اهمیتی برای این کشور ندارند.
با این حال، این واقعیت تا کنون محقق نشده است و روسیه با استفاده از ابزارهایش تلاش کرده است غرب را تحت فشار قرار دهد. در زمینه تحریمها، مسکو همراه با پکن تلاشها برای تضعیف نظام مالی غرب را آغاز کرده است. از طرف دیگر، روسیه در تلاش است از طریق ابزار انرژی، کشورهای غربی را تحت فشار قرار دهد.
مسئله دیگری که در این میان وجود دارد و به ضرر اوکراین و جبهه غرب است بحث خالی شدن انبارهای تسلیحاتی ناتو است.جو بایدن، رئیسجمهور آمریکا چند وقت پیش برای توجیه ارسال بمبهای خوشهای به اوکراین اعتراف کرد که آمریکا و متحدان این کشور با کمبودهای تسلیحاتی برای ارسال به اوکراین مواجه شدهاند.
آنچه بایدن آن را رسماً تأیید کرد مسئلهای بود که دارای ابعاد و زوایای متعددی است و از سوی منابع دیگر هم مورد تأیید قرار گرفته است. بخش اعظم توان آتش ارتش اوکراین به کمکهای آمریکا وابسته است اما وبگاه شبکه خبری سیانان چند وقت قبلتر از اظهارات بایدن گفته بود که یکی از اصلیترین نگرانیها در این حوزه مشکلاتی است که صنایع تسلیحاتی آمریکا برای همساز کردن سطح تولید با تقاضاهای فزاینده جهت پاسخ دادن به نیازهای اوکراین با آن مواجه است.
«مایک کوئیگلی»، یکی از اعضای کمیته اطلاعاتی مجلس نمایندگان در آن زمان در خصوص کمبود ذخایر تسلیحاتی آمریکا برای کمک به اوکراین به سیانان گفت: «اوضاع دارد سختتر و سختتر میشود، این جنگی است که گمان میکردیم چندروزه تمام میشود اما الآن مشخص است که شاید سالها طول بکشد.»
آمریکاییها اگرچه دنبال آن هستند که جنگ در اوکراین را ادامهدار و طولانی کنند اما ممکن است در اثر چالشهایی که با آن مواجه میشوند سرانجام جنگی که خودشان به راه انداختهاند را به روسیه واگذار کنند و با یک نظم جهانی جدید که دیگر بر هژمونی آمریکایی استوار نیست مواجه شوند.
انتهای پیام/