یادداشت سفیر روسیه به مناسبت دهمین سالگرد تحولات ۲۰۱۴ در اوکراین/اختصاصی
«آلکسی ددوف»، سفیر روسیه در ایران در مقالهای به بررسی ریشههای بحران کنونی در اوکراین پرداخته و نوشت: آنچه امروز در اوکراین اتفاق میافتد نتیجه سیاست قرار دادن کشورها و ملت های مختلف در مقابل یکدیگر و تحریک درگیری بین کشورها است.
به گزارش گروه بینالملل خبرگزاری تسنیم، سفیر روسیه در ایران به مناسبت دهمین سالروز تحولات سال 2014 در اوکراین، یادداشتی برای خبرگزاری تسنیم ارسال کرده که بدون دخل و تصرف به شرح زیر منتشر میشود:
دهمین سالگرد کودتا در اوکراین و پیامدهای آن
آلکسی دِدوف سفیر روسیه در ایران
آنچه امروز در اوکراین اتفاق میافتد نتیجه سیاست قرار دادن کشورها و ملت های مختلف در مقابل یکدیگر و تحریک درگیری بین کشورها است. این سیاستی است که توسط کشورهای غربی به سرکردگی آنگلوساکسونها دنبال می شود. اوکراین از دیدگاه آنها همیشه به عنوان عرصه ای برای تقابل با روسیه نگریسته شده است.
پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، امریکا و اقمار آن خود را پیروز "جنگ سرد" اعلام کردند و با نادیده گرفتن تعهدات خود حرکت به سمت توسعه ناتو را در پیش گرفتند. روسیه گسترش ناتو را در صورتی پذیرفت که این ائتلاف متعهد شود نیروهای نظامی خود را در خاک اعضای جدید مستقر نکند. در مقابل، گردانندگان ناتو روسیه را فریب دادند و در خاک اعضای جدید و درست در مرزهای روسیه گروه های نظامی بزرگی از نیروهای مجهز به سلاحهای مدرن استقرار یافتند.
در سال 2008 و در نشست سران ناتو در بخارست اعلام شد که درب های ناتو به روی اوکراین و گرجستان باز است. در فوریه 2014 کودتایی نشات گرفته از غرب در اوکراین رخ داد. آنها که نتیجه این کودتا را نپذیرفتند برچسب تروریست خوردند و "عملیاتی" علیه آنها آغاز شد. در این فاجعه، اتفاقات وحشیانهای نظیر سوزاندن 48 غیرنظامی در خانه اتحادیه های کارگری در اودسا و بمباران لوهانسک و دیگر شهرهای دونباس توسط هواپیماهای نظامی صورت گرفت. به دنبال این اتفاقات جمهوریهای خلق دونتسک و لوهانسک اعلام استقلال کردند اما در آن زمان نیز امکان رسیدن به یک توافق وجود داشت.
روسیه جستجوی راه های همکاری برای گذار از این بحران را ادامه داد. ما دونباس را متقاعد کردیم از انجام مذاکرات سر باز نزند. در نتیجه و پس از گذشت یک سال از کودتا، توافقنامه ها در فوریه سال 2015 در شهر مینسک به امضا رسیدند. در ادامه پتر پوروشنکو رئیس جمهور وقت اوکراین، آنگلا مرکل صدراعظم آلمان، فرانسوا اولاند رئیس جمهور فرانسه که با ولادیمیر پوتین این توافقنامهها را امضا کرده بودند، با بی شرمی و حتی با افتخار اعلام کردند که نمی خواستند این توافقات را اجرا کنند. آنها اعلام کردند که به زمان نیاز دارند تا اوکراین را در مقابل روسیه با سلاح تجهیز کنند که خود این امر یک اعتراف "شگفت انگیز" بود. بدین صورت غرب اوکراین را بازیچه مطامع خود کرده و به تمام معنی از اوکراین برای مهار روسیه و همانطور که اکنون میگویند، برای تحمیل " شکست راهبردی" به روسیه استفاده میکند.
در حال حاضر مقامات کیف گدایانی شناخته شده برای همه در سطح بین المللی هستند و چیزی از استقلال اوکراین باقی نمانده است. حتی قبل از کودتای فوریه 2014، از آغاز اتفاقات "میدان"، و شاید قبل از آن، در اکثر نهادها (از جمله سرویس امنیت اوکراین)، مشاوران امریکایی و بریتانیایی حضور داشتند. اکنون هم حضور تنش برانگیز این مشاوران بیگانه و استفاده از آنها برای توطئه علیه روسیه یک امر عادی برای اوکراین است و هیچکس از آن تعجب نمی کند. این ماحصل آن چیزی است که اوکراین از "چاپلوسی" غرب و تمایل بدون فکر برای ادغام در سیستم سیاسی و اقتصادی آن به دست آورده است.
شکی نیست که غرب علیه روسیه اعلام جنگ کرده است. آنها این موضوع را پنهان نمی کنند. با اینکه اعلام کرده اند تنها در حال مسلح کردن اوکراین هستند و این خود اوکراین است که می جنگد اما همه می فهمند که این یک دروغ است. مستشاران نظامی غربی بر نحوه اجرای برنامه های جنگی و استفاده از تسلیحات اهدای غرب توسط ستاد کل ارتش اوکراین نظارت دارند و به نیروهای اوکراینی جهت نشانه گرفتن اهداف کمک می کنند.
طبق داده های ما، سرویس سیاست خارجی اتحادیه اروپا توصیه هایی به اوکراین ارائه داده است که بر اساس آنها اوکراین با روش هایی که در حال حاضر در جنگ بکار می برد، نمیتواند پیروز شود و این کشور شکست خواهد خورد. بنابراین باید سلاح های با برد بالاتری به این کشور داده شود تا "قلب" روسیه را هدف قرار دهد. بر این اساس، اروپا که در تلاش برای شکست هرچه سریعتر روسیه است، اساسا در خدمت منافع ایالات متحده امریکا قدم برمیدارد.
اکنون غرب تلاش می کند تا اکثریت کشورهای جهانی را فریب داده و آنها را به حمایت از " فرمول صلح " کاملا بن بست " زلنسکی " بکشاند. ماهیت این صلح آن است که روسیه باید تسلیم شود؛ به مرزهای 1991 بازگردد و مقامات روسیه دادگاهی شوند و غرامت بپردازند. همه می دانند که این طرح کاملا "پوچ" و به بیان دیگر یک ایده احمقانه است.
با این حال به منظور اغوا کردن کشورهای عادی که وضعیت کنونی را کاملاً درک می کنند، علاوه بر نکات ذکر شده، موارد ظاهرا بی طرفانه ذیل به این فرمول صلح اضافه شده است که عبارتند از: امنیت غذایی، امنیت انرژی، امنیت هسته ای، تبادل اسرا و مسائل بشردوستانه. در این فرمول 10 ماده وجود دارد که نصف آنها به ظاهر بی طرفانه هستند.
واضح است که این پیشنهادات در قالب یک بسته واحد در نظر گرفته می شوند. وقتی کشورهای جنوب جهانی و شرق جهانی را به جلساتی می کشانند که برای پیشبرد این به اصطلاح "فرمول صلح" سازماندهی شده است، این کشورها درک می کنند که این فرمول قابلیت اجرا ندارد و بدون حضور و در نظر گرفتن دیدگاه های روسیه بحث بر روی هر فرمول صلحی کاملا بی فایده است. با این حال کشورهای حاضر در چنین نشست هایی می بایست از امنیت غذایی حمایت کرده و زیر "یک" بند را امضا کنند. نام این بازی فریبکارانه غربی ها چیزی جز کلاهبرداری نیست!
این رویکردها که در قالب فرمول صلح از سوی سران اوکراین و حامیان غربی آنها مطرح می شود از منظر دیپلماسی در هیچ کشوی جدی گرفته نمی شود و اینکه غرب بگوید این تنها راه پیش روست، مایه شرمساری است. ولادیمیر پوتین رئیس جمهور روسیه گفت : « غرب باید بپذیرد مسیری که در پیش گرفته است اشتباه و شکست خورده است. بگذارید غرب بدون از دست دادن وجهه خود به دنبال راه خروج از این باتلاق بگردد. » ولادیمیر پوتین تاکید کرد: «غرب باید به هنر دیپلماسی بازگردد و هنر دیپلماسی نیز مانند هنر سیاست، هنر سازش است.»
همه اینها مستلزم به رسمیت شناختن قانونی بودن خواسته های ما، وضعیت غیر بلوکی برای اوکراین، امتناع از هرگونه پیشروی ناتو، امتناع از نظامی کردن اوکراین به عنوان تهدیدی برای فدراسیون روسیه و پایان دادن به سیاست نازی ها در محو قانونی و فیزیکی شهروندان روس و روس زبان در خاک اوکراین است.
حتی پیش از آغاز عملیات ویژه نظامی در نوامبر 2021 و قبل از اینکه غرب ابتکار روسیه را در خصوص امنیت اروپا رد کند، یک خبرنگار در جریان گفتگویی با ولادیمیر زلنسکی از او پرسید که چه احساسی نسبت به مردم ساکن در دونباس دارد. زلنسکی متفکرانه و هنرمندانه پاسخ داد که یک سری انسان و یک سری "گونه" وجود دارند. پیشتر او گفته بود که اگر کسی در اوکراین زندگی می کند و به فرهنگ و تمدن روسی تعلق خاطر دارد، پس بخاطر خیر فرزندان و نوه های خود بگذارید "گم شود" به روسیه!
نکته قابل توجه این است که در پس زمینه آغاز عملیات ویژه نظامی، اوکراین در دادگاه بینالمللی دادگستری با این ادعا که روسیه کنوانسیون پیشگیری و مجازات جنایت نسل کشی را نقض کرده علیه روسیه شکایت کرد. دادگاه بین المللی دادگستری به بحث های چندین ساله پایان داد و در اواخر ژانویه 2024 حکمی صادر کرد مبنی بر اینکه روسیه هیچ کنوانسیونی را نقض نکرده است. علاوه بر این دادگاه مذکور، ادعای اوکراین در خصوص مبارزه آنها با رژیم های تروریستی در دونتسک و لوهانسک را رد کرد. در نهایت می توان گفت کل پایه و اساس ایدئولوژیک "عملیات ضد تروریستی" که کیف پس از کودتا آغاز کرده و سپس برخلاف توافقات مینسک آن را ادامه داده بود، نابود شده است.
انتهای پیام/