دانشجویان در دیدار با رهبر انقلاب چه گفتند؟


در دیدار ماه مبارک رمضان رهبر معظم انقلاب با فعالان دانشجویی ۶ تن از دانشجویان به‌نمایندگی از تشکل‌های دانشجویی به بیان سخنان و دیدگاه‌های خود پرداختند.

به گزارش خبرنگار گروه دانشگاه خبرگزاری تسنیم، دیدار ماه مبارک رمضان رهبر معظم انقلاب اسلامی با دانشجویان و فعالان دانشجویی دانشگاه‌های مختلف در حسینیه امام خمینی(ره) برگزار شد.

در این دیدار 6 تن از دانشجویان به‌نمایندگی از تشکل‌های دانشجویی به بیان سخنان و دیدگاه‌های خود پرداختند.

حسین قنواتی، دبیر اتحادیه انجمن‌های اسلامی دانشجویان مستقل دانشگاه‌های سراسر کشور، پوریا عصار به‌نمایندگی از بسیج دانشجویی، میرحسین سیدرحیم‌زاده، دبیر جنبش عدالت‌خواه دانشجویی، محمدمهدی احمدی، دبیرکل اتحادیه جامعه اسلامی دانشجویان، حامد عبدالحسینی نماینده اتحادیه مجمع اسلامی دانشجویان دانشگاه آزاد و فاطمه‌سادات هوشمند میرحسینی، نماینده دفتر تحکیم وحدت در این جلسه سخنانی را مطرح کردند.

قنواتی: رویکردهای عدالتخواهانه وجه پوپولیستی پیدا کرده است

متن کامل سخنان نماینده اتحادیه انجمن های اسلامی دانشجویان مستقل به‌شرح ذیل است:

سلام گرم و خالصانه اعضای اتحادیه انجمن‌های اسلامی دانشجویان مستقل دانشگاه‌های سراسر کشور را محضر جنابعالی تقدیم می‌کنم.

آقاجان؛

دغدغه‌هایی از جنس مشارکت و نقش‌آفرینی مردم داریم که در سه حوزه کلی جمهوریت، عدالت و معنویت ارائه می‌کنیم.

انقلاب اسلامی ایران، مقدمه شکل‌گیری حکومت «الله» بود. تدبیر امام خمینی در به‌رأی گذاشتن نوع نظام حکومتی، نشان داد جمهوری اسلامی، نظامی است که «مردم» در آن مرکز ثقلِ تصمیمات اساسی و تعیین‌کننده هستند. انسان ایرانیِ انقلابی، به‌جای «امارت اسلامی»، «جمهوری دموکراتیک» و پیشنهادات دیگر، نظام سیاسی‌ای را برگزید که در کنار اسلامیت، جمهوریت را به‌رسمیت می‌شناخت؛ انتخابات‌های متعدد در چهار دهه اخیر نیز شاهدی بر این مدعاست که جمهوری اسلامی همواره انتخاب‌های متنوع مردم از سازندگی و اصلاحات تا عدالتخواه و اعتدالی و دولت فعلی را به‌رسمیت شناخته و به آن احترام گزارده است. چالش جدی در مشارکتِ مردمی در سه انتخابات اخیر، اتفاقاً با همین مقدمه‌ای که ذکر شد، نگران‌کننده، و از چند منظر قابل بررسی است:

اول؛ بحران نمایندگی

بخشی از مردم به درست یا غلط، به این تصوّر رسیده‌اند که نماینده‌ای در فرآیند انتخابات‌ها ندارند. یکی از دلایل افزایش رأی سفید، مواجه نبودن جامعه با گزینه‌های نو و تحول‌خواه است. نوع نگرش به مسئله احراز یا تأیید صلاحیت‌ها ـ که خود هنوز موضوع سؤال‌برانگیزی است ـ از این منظر تهدیدی برای جمهوریت است، تهدید هم با ح جیمی، هم با ه دوچشم!

دوم؛ بحران گفتمان

مردم به‌جای آنکه به رقابت ایده‌ها نگاه کنند و به استقبال راهکارهای حل چالش و مسائل اساسی کشور بروند، با فضای سیاسی‌ِ منسوخ‌شدهِ لیست‌های انتخاباتی طرف‌اند که فاقد مؤلفه‌های گفتمانی و ایده‌های عملیاتی مشخص هستند و هیچ محرکی برای مشارکت سیاسی آن‌ها به‌وجود نمی‌آورد. لیست‌ها، به‌حقیقت یک‌شبه‌اند؛ هم «چنارها» و هم «پاجوش‌ها».

سوم؛ خلأ فرآیند تربیت نیروی سیاسی

جامعه ایرانی در سپهر سیاسی چهره‌های نو نمی‌بیند. عدم تحزّب و سیاست‌ورزی تشکیلاتی، انتقال نسلی در امر سیاسی را با ابتذال مواجه کرده؛ تا آنجا که سخنران درجه چندم بحث‌های فرعی، به مصاف واقعیت‌های سیاسی می‌رود و یک عضو کابینه، با بستن فهرست، برای آینده سیاسی خود بذرپاشی می‌کند!

چهارم؛ خلاصه شدن امر سیاسی در صندوق

فقدان بسترهای مشارکتی، موجب شده تا مردم، نقش روشنی در اداره کشور نداشته و مسیر مشخصی برای طرح مطالبات آن‌ها ترسیم نشود؛ درحالی‌ که فضای مجازی    و ساختارهای نوین، امکان این مهم را فراهم کرده که مردم نظرات خود را در خصوص برخی ایده‌ها و طرح‌ها در قالب کارزارهای اجتماعی به گوش مسئولین برسانند؛امّا نه حرکت جدی‌ای برای تحقّق اصلِ «حق اعتراض» صورت گرفته و نه تشکل‌های صنفی، تخصصی و اجتماعی به رسمیت شناخته می‌شوند. آقایان مردم سالاری مساوی صندوق رای نیست! مردم سالاری مشارکت مردم در اداره کشور است. همیشه و همه جا!

پنجم؛ نهادهای فراقانونی و چالش نادیده گرفتن قانون

طی سالیان اخیر، شاهد صدها مصوّبه غیرقابل اجرا یا مصوّباتی بوده‌ایم که به آن اعتنا نمی‌‌‌شود. موضوع واردات خودرو، شاهدی برای نادیده گرفتن قانون در کشور است. از سوی دیگر، شوراهای موازی و حتی موقتی و مصلحتیِ حالا دائمی شده مانند «شورای اقتصادی سران قوا»، «شوراهای عالی انقلاب فرهنگی و فضای مجازی» و دستگاه‌های نوظهوری مانند «هیأت نظارت بر حُسن اجرای سیاست‌های کلی نظام» که مداخله‌های عجیب و غریبی مثل موضوع خودرو دارند، موجودیت مجلس را    به مخاطره انداخته‌اند.

ششم؛ وضعیت معیشتی؛ که نیاز به توضیح ندارد.

مواردی که عرض شد، در توضیح دلایل مشارکت حداقلی بود و بیم آن می‌رود که با نادیده گرفتن خسارت کاهش مشارکت، این موضوع عادی‌سازی شود. بعد از تخلیه اجتماعی که با عادی کردن مشارکت پایین رخ می‌دهد، یکی از پروژه‌های دشمن، «تخلیه گفتمان انقلاب، از محتوای خود» است. این پروژه سه ضلع دارد؛ نخست، دشمنان هستند که طراحی دقیقی دارند. دوم، شیفتگان منصب و قدرت هستند که اولویتشان رسیدن به مطامع سیاسی خود است. سوم، مسئولینی هستند که با قصور و تقصیر راه را برای دو ضلع دیگر فراهم می‌کنند.

با توجه به شعاری که حضرتعالی برای سال جدید تعیین کردید، همه‌ی این گزاره‌ها درباره‌ی «مشارکت مردم در حوزه اقتصاد» هم مصداق دارد. هر اقدام مهم و تصمیم حیاتی‌ای، چه در اقتصاد، چه در سیاست کشور، بدون ترمیم شکاف‌های اجتماعی ممکن نیست. اگرچه مسئله اقتصاد و مشارکت مردمی در آن لازمه دیگری نیز دارد و آن ثبات و پایداری شرایط اقتصادی است که به مردم اطمینان مشارکت دهد؛ این مهم با تغییر روزانه قیمت‌ها عملا وجود ندارد.

کلان ایده؛ «بازگشت به گفتمان انقلاب با همه دقایق گفتمانی آن و مبنا قرار دادن منافع ملی است»، اما باید اقدامات عاجلی هم برای آن اندیشید؛ هر چه صاحبان تریبون‌ها، عاقلانه و با مدارا تصمیم بگیرند، ترمیم شکاف ساده‌تر می‌شود و هرچه در تصمیمات اجتماعی و فرهنگی، «قانون» بیشتر از قبل، ملاک و مبنا قرار بگیرد، «وحدت اجتماعی» بیشتر حاصل می‌شود. هرچه مرجعیت رسانه خصوصاً رسانه ملی بیشتر به داخل برگردد، ترمیم این شکاف‌ها شدنی‌تر است. رویکرد اقلیت‌ محور و ناپخته مدیریت فعلی تلویزیون-که به اختراع مجدد چرخ منجر شده-تأسف‌بار است. تلویزیونی که یک‌روز پرمخاطب‌ترین سریال جهانِ اسلام را ساخته بود، به روزگاری افتاده که طبق آمار خود صداوسیما، با افت 23 درصدی مخاطب طی دو سال،  مواجه شده است.

حضرت آیت الله خامنه‌ای

عدالت اصلی‌ترین آرمان جمهوری اسلامی است. "از مبانی فقهی قانون اساسی و مجموعه بیانات جنابعالی حتی پیش از پیروزی انقلاب اینگونه می‌توان استنباط کرد که در جامعه اسلامی هیچ فرد، گروه و جناحی نسبت به دیگری مزیت ویژه در بهره‌برداری از امکانات ندارد و باید برای تک تک افراد جامعه فرصتِ برابرِ به فعلیت رساندنِ استعدادهای مادی و معنوی فراهم باشد. تعریف عدالت در جامعه اسلامی به این مقدار خلاصه نمی‌شود. "مطابق مقدمه قانون اساسی هیچ فردی نمی‌تواند برای مردم تعیین تکلیف کرده و راه رسیدن آنان به اهدافشان را سلب نماید. با این وجود تلقی عمومی از وضعیت عدالت در جامعه ایرانی مثبت نیست. از سمتی با ساختارهای تبعیض‌زا مواجهیم و از سمت دیگر با القائات رسانه‌ای.

امروز رویکردهای عدالت‌خواهانه وَجه پوپولیستی پیدا کرده است و ما در دام تناقض میان عمل و شعارهایمان گیر افتاده‌ایم. به عنوان مثال حاکمیت در برخورد با برخی از فریب خوردگان بلوای حجاب به جای نگاه تربیتی، شدت عمل به خرج  می‌دهد و در مواجه با اشتباهات برخی از کارگزاران نسخه «برخورد مومنانه» برای جامعه تجویز می‌کند. البته این ضعف، تنها وَجه حاکمیتی ندارد و برخی از ژورنالیست‌های اصطلاحاً تحقیقی یا بهتر است بگویم تحویلی دچار چنین تناقضی‌اند؛ همان پروژه بگیرانی که در فقدان شفافیت، عرصه عدالتخواهی را تا حد تسویه حساب‌های شخصی خود مبتذل کرده‌اند.

فقدان شفافیت نباید بهانه‌ای برای انتقام‌جویی‌های سیاسی شود. اینکه فردی یا مجموعه‌ای با اهداف و اَغراض سیاسی، اطلاعاتی را به شکل هدفمند و در قالب پروژه‌های سیاسی منتشر کنند ضد ایده شفافیت است. چنین رویه‌ای ضد اخلاق و منافع ملی و حتی مخل امنیت ملی است.

رهبر عزیز انقلاب

با توجه به جایگاه مشروعیت‌بخشِ عدالت در نظام اسلامی، اقدام قاطع و عاجل برای تعدیل این ذهنیت اجتماعی، حیاتی است. در همین رابطه فرزندان شما، سوالاتی دارند و پاسخ‌های شما می‌تواند تا حد زیادی راهگشای مسیر حرکت جنبش دانشجویی باشد:

-آیا گزارش منتشره مجمع تشخیص درباره عدم تحقق 80 درصدی سیاست‌های کلی اصل 44، باتوجه به دعوت مجدد حضرتعالی برای مشارکت دادن مردم در اقتصاد، از سوی مدیران امر، مطالعه و آسیب شناسی شده و منجر به تغییر جدی خواهد شد؟

-سال‌هاست که مسئله مدارس پولی و تبعات بلند مدت آن بر عدالت آموزشی را در این جلسه مطرح کرده‌ایم. حال از حضرتعالی سوال می‌کنیم، آیا زمان آن فرا نرسیده است که در سیاست طبقاتی کردن آموزش عمومی و ساختار تبعیض آمیزی که نتیجه‌اش موفقیت 95 درصدی از مدارس پولی در نفرات برتر کنکور است؛ بازنگری شود؟

-از یک سو نسل مدیران نیازمند تغییر است اما از سوی دیگر فرآیندها به گونه‌ای طراحی و اجرا می‌شود که تصمیم سازان به جای تحول عقلایی، ساده‌سازی را تجویز می‌کنند. حاصل کار آن‌ها در درازمدت انباشت معضلات کشور از یک سو و نا‌امیدی عموم مردم از ایده‌های اصطلاحاً انقلابی از سوی دیگر شده؛ جمع بین این دو چطور ممکن است؟

البته ما معتقدیم حل مشکلات در شرایط کنونی شدنی است. به شرطی که نگاهمان به مشکلات، واقع‌بینانه باشد و به جای برخوردهای پوپولیستی با مردم، صادقانه و شفاف برخورد کنیم. طی سالیان اخیر در برخی بزنگاه‌ها مواجه احساسی و بدون ایده قوای سه گانه با کلان مسئله‌هایی چون «تحقق عدالت اجتماعی»، سبب رشد سندروم شعارزدگی در میان مسئولین شده است، سندرومی که نماد بارز آن، فاصله دویست ساله وضعیت فعلی کشور با افق چشم انداز توسعه 1404 ایران است.

حالا که صحبت از افق 1404 شده نکته‌ای به فراخور مخاطبین درخصوص دانشگاه عرض می‌کنم.

رهبر انقلاب

در آستانه افق 1404 ایران دیگر رتبه اول علمی منطقه نیست. وضعیت علمی کشور شرایط هشدار برانگیزی دارد. براساس شنیده‌ها تعداد ثبت‌نام فراخوان عضویت علمی کاهش یافته و اوضاع نه‌چندان مطلوب معیشتی اساتید در کنار تجهیزات قدیمی مواردی نیست که به توان به آینده خوش‌بین بود‌.

چالش‌های جدی دانشگاه مثل نحوه مدیریت، نظام جذب، ترفیع و ارتقا یا اقتصاد نابسامانش -که باعث شده اداره آن به شکل هُتلینگ نزدیک شود- نیازمند تغییر جدی در سیاست‌های فعلی دارد.

فضای علمی کشور به جهات مختلفی نیازمند ارشاد حضرتعالی است. در ایام سرمایه‌گذاری‌های کلانِ همسایگان روی روندهای جدید علم و فناوری مثل هوش مصنوعی و کوانتوم، تعداد مقالات تولیدیمان در پایگاه‌های استنادی، کاهشی و جایگاه جهانی ایران در سایه «عدم تحقق 4 درصدی سهم پژوهش از تولید ناخالص ملی» یک پله افت داشته است.

رهبر معظم انقلاب

معنویت از دیگر چالش‌های وضع فعلی است. آرمانی که خواستگاه دینی و تاریخی دارد و از ارکان و سرمایه‌های تمدنی ایرانیان است. روابط آزاد، مصرف مواد، نهی ازدواج و فرزند آوری، عدم مسئولیت پذیری، بی اعتنایی به سنت های ملی؛ تهدید امر معنوی و سبک زندگی ماست. این‌ها ابعاد سبک زندگی طبقه سرمایه دار و در یک کلام سبک زندگی ضد خانواده است. طبقه سرمایه دار و کسانی که از آنها تقلید می‌کنند برای تامین ابزار عیاشی و سوءاستفاده‌شان از زنان، برهنگی و کشف حجاب را ترویج می‌کنند و به دروغ، از آن نمادی برای مخالفت با جمهوری اسلامی ساخته‌اند با اینکه حجاب اختراع جمهوری اسلامی نیست.

کشف حجاب یک سبک زندگی ضدخانواده را ترویج می‌کند که در آن جامعه، خلع سلاح و انسان، برده بی چون و چِرای یکه تازی تَفَرعن نفس است. صیانت از تمدن اصیل ایرانی اسلامی نیازمند ظرافت است نه برخوردهای پادگانی.

نتیجتاً به دلیل پیچیدگی مسئله، عمیقا در خصوص برخی رفتارهای ساده‌اندیشانه و احساسی در این باره نگرانیم.

آقاجان!

پس از طوفان الاقصی، نبرد نفس‌گیر جمهوری اسلامی و گروه‌های مقاومت با اسرائیل به اوج رسید. با این وجود جمهوری اسلامی از یک سو باید متناسب با چالش‌های بین‌المللی اقدام نماید و از سوی دیگر بر مشکلات داخلی غلبه کند.

در توصیف مشکلات کشور و راه حل‌های عبور از بحران‌ها با دو فهم غلط مواجه‌ایم؛ نخست، جریان ارتجاعی که سعی در استحاله ارزش‌های اصیل انقلاب دارد و راه هرگونه اصلاح را می‌بندد و دوم، جریان ارتدادی که براندازی نظام را دنبال ‌می‌کند. معتقدایم نه فریب‌کاری جریان ارتجاعی و نه دروغگویی جریان ارتدادی دردی از ملت دوا نمی‌کند. بلکه تقویت گفتمان نوگرایی راهگشاست! نوگرایی یعنی پایبندی به اصول انقلاب اسلامی و شجاعت ایجاد تغییرات بزرگ در اداره کشور، نه عبور از ارزش‌های انقلاب اسلامی ممکن است و نه اداره کشور به شیوه‌های کنونی مطلوب! بسط و توصیف گفتمان نوگرایی بدون التزام واقعی به نقش مردم منتفی است و صرفا در چهارچوب اعتقاد جمهوریت نظام ممکن است.

کلام آخر

این روزها، گسترش جغرافیای گفتمان انقلاب از کشمیر و صنعا تا بغداد و نبطیه مشهود است. این روزها مقاومت جانانه مردمِ فلسطین در برابر رژیم کودک‌کش به جهانیان این وعده را می‌دهد که زمان تحقق وعده‌های الهی نزدیک است. سراب مادی‌گرایی غرب و شرق، با طوفان چشمه‌های خروشان اسلام و مقاومت توحیدی فلسطینیان-از 7 اکتبر-نیست شد. فلسطینیان مبدا تحولات جهان هستند، تحولاتی که همگان را از خواب غفلت بیدار می‌کند. قضیه فلسطین؛ درد این روزها، ممنونِ صبرِ مردمانِ غزه است، صبری که کلید رمزآلود فرج است.

ان شاء الله.

سید رحیم‌زاده: دو جریان تجدد و تحجر در مسیر انقلاب اختلال ایجاد می کنند

متن کامل سخنان جنبش عدالتخواه دانشجویی  به شرح ذیل است:

در ابتدای سخن، لازم است درمورد مهم‌ترین مسئله جهان اسلام نکاتی عرض کنیم. حماسه طوفان‌الاقصی عالی‌ترین نبرد میان حق و باطل در عصر حاضر است. این نبرد بزنگاه عیارسنجی تمام عدالتخواهان دنیاست. در این باره هرچند قائلیم جنبش دانشجویی باید بیش از این در عرصه مبارزه فعال می‌بود، اما گام‌های مهمی در این عرصه برداشته ‎شد که ما به سهم خود، فهرستی از اقدامات جنبش عدالتخواه به همراه گزارشی تحلیلی از شرایط میدان، نهادهای متولی امر و کنشگران این عرصه را پس از دیدار بصورت جداگانه محضر شما ارائه خواهیم کرد.

شادی روح شهدای مقاومت علی‌الخصوص شهیدان محمدرضا زاهدی، سیدرضی موسوی و صالح العاروری صلواتی ختم کنید.

لَقَدْ أَرْسَلْنَا رُسُلَنَا بِالْبَیِّنَاتِ وَأَنْزَلْنَا مَعَهُمُ الْکِتَابَ وَالْمِیزَانَ لِیَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ

راه تمامی پیامبران، تلاش برای تحقق قسط و عدالت از طریق ساخت جامعه‌ای عدالتخواه بود. راهی که انقلاب اسلامی دگرباره آن را زنده کرد و برخلاف دول شرقی و غربی، اصالت را به مردم بخشید و یگانه راه رسیدن به آرمان‌ها را، حضور فعالانه مردم در حکمرانی کشور ترسیم نمود. اما متاسفانه امروزه نقش‌آفرینی مردم از آنچه مورد انتظار انقلاب اسلامی بوده پایین‌تر است که این امر موید عقب‌ماندگی‌مان در عدالت شده است. بطوری که به زعم ما، امروز مهم‌ترین رسالت نظام، افزایش امکان و انگیزه مردم به مشارکت در حکمرانی کشور است.

در سال‌های گذشته دانشجویان عدالتخواه راهکارهای خود جهت تحقق این مهم را ارائه نموده‌اند؛ نظیر احیای اصول مردم‌سالارانه قانون اساسی و اصلاح سازوکارهای حکمرانی‌کشور. اما چرا این مطالبات ، در عرصه عمل به مشکل خورده یا با سرعتی نامطلوب پیش می‌روند؟

آنچه ما از بررسی کلان وضعیت کشور درک می‌کنیم، نفوذ دو جریان تجدد و تحجر بر شئون حکمرانی نظام عزیز ماست. قیچی تجدد-تحجراشرافی سیاسی و اقتصادی را پدید آورده است که از شرایط کنونی کشور ارتزاق کرده و هرفرصتی برای تغییر شرایط به نفع مستضعفین را به محاق می‌برند. جریان تحجر با پمپاژ طرز فکرهای تهدیدمحور و ضدتحول و جریان تجدد با هوچی‌گری و القای مسائل بی‌اولویت به عرصه سیاسی و اجتماعی کشور، در حال ایجاد اختلال در مسیر حرکت انقلاب هستند. در ادامه، به اثرات قوت گرفتن این دو گفتمان اشاره می‌کنیم:

1-  تضعیف امربه‌معروف و نهی از منکر و قبض حق اعتراض: 

قدرت‌یافتن متحجرین با تمسک به طرز نگاه‌های امنیت‌زده، امکان بروز انتقادات مهم و سوالات کلیدی را از مستضعفین سلب کرده یا با تخریب و سرپوش گذاشتن، آنان را بی‌اثر می‌کند. این شرایط با جهت‌گیری ترسیم شده در حدیث نبوی:«جامعه به تقدس نمی‌رسد الا وقتی که مستضعف بتواند حق خود را بدون لکنت از قوی بستاند» در تعارض است. چنین رویکردی فضا را برای اقامه فریضه امر به معروف و نهی از منکر سخت می‌کند. فریضه‌ای که همواره غفلت از آن مورد نکوهش قرار گرفته است آنچنان که امیرالمومنین علی (ع) فرمودند:« لا تَترُکوا الأمرَ بِالمَعروفِ و النَّهیَ عَنِ المُنکَرِ فَیُوَلّى عَلَیکُم شِرارُکُم»

حضرت آقا؛ نشانه تسلط این طرز فکر بر ارکان سیاسی کشور در برخورد با آزادی‌های شرعی و قانونی که مورد تاکید حضرتعالی بوده و هست را می‌توان دید. باوجود تصریح حق برگزاری تجمعات آزاد در قانون اساسی کشور، این تفکرات، سازوکارهای غلطی برای برگزاری تجمعات ایجاد کرده‌است و اصلاح فرایندهای مربوطه را یا درگیر اقدامات نمایشی نموده یا منتفی می‌سازد.

2-  تبعیض اقتصادی و تشدید عقب‌ماندگی در عدالت:

با تضعیف اثرگذاری امربه‌معروف و نهی‌ازمنکر، شرایط برای ثروتمندان متصل به قدرت فراهم می‌شود تا سیاست‌های تبعیض‌آمیز را بدون توجه به انتقادات علمی و اعتراضات مردمی تثبیت نمایند. بطور مثال در قضیه مصوبه افزایش دستمزد کارگران، علیرغم انتقادات و اعتراضات مردمی و دانشجویی، امسال نیز همچون سال گذشته، افزایش دستمزدی بی‌توجه به تورم سالانه و سبد معیشت تعیین گشت که با امضا نکردن نمایندگان کارگری و خروج آنان از جلسه نیز همراه شد. باید ذکر کرد که با کاهش درآمدهای حقیقی مردم، عاملیت آنان در عرصه اقتصادی کمرنگ خواهد شد؛ که این امر مخالف راهبرد حضرتعالی در شعار امسال است.

3- حضور فعالانه نهادهای امنیتی در عرصه‌های غیرمرتبط:

علاوه‌بر پررنگ بودن ذهنیت امنیت‌زده، ردپای حضور فعالانه برخی نیروهای امنیتی در عرصه‌های حکمرانی کشور نیز محسوس است. به علت برخورداری توأمان نهادهای امنیتی از قوای قاهره و اطلاعاتی، حضور فعالانه  در عرصه سیاست شرایط را برای بروز انواع فساد فراهم می‌کند. بطور مثال قدرت یافتن ضابطین امنیتی بر دستگاه قضائی کشور، نه تنها موجب پرونده‌سازی علیه مخالفین سیاسی خود‌، بلکه موجب گزینشی شدن مبارزه با فساد در دستگاه قضائی کشور نیز می‌شود.

همچنین نهادهای امنیتی با نفوذی که بر فضای رسانه‌ها و جامعه دارند، با مهندسی مطالبات اجتماعی، در تلاشند تا دیدگاه‌های خود اعم از دیدگاه‌های ارتجاعی و یا التقاطی را به جامعه القا کرده و موجب توزیع ناعادلانه آزادی شوند. اینگونه است که مطالبه مسائل حقیقی ملت و آرمان‌های اصیل انقلاب اسلامی مهجور می‌ماند.

حضرت‌آقا؛ بدیهی است که خواسته ما، تعطیلی یا تضعیف نهادهای امنیتی نیست. از قضا با توجه به نزاع جمهوری اسلامی با ابرقدرت‌های امنیتی و اطلاعاتی، نیازمند به دستگاه‌های امنیتی و اطلاعاتی قدرتمندی هستیم، لکن نکاتی که درباره این نهادها مطرح نمودیم از منظریست که عدالت را، قرار گرفتن هرچیزی سر جای خود می‌داند. نباید گروه‌هایی در این دستگاه‌ها قدرت داشته‌باشند که بجای تلاش برای ساخت محیطی امن برای تحقق مردم‌سالاری دینی، خود را در رقابت با مردم و جمهوریت تعریف کنند و بجای آنان برای کشور تصمیم‌سازی نمایند. 

4-  مسئله تراشی برای کشور

از نقش تفکرات غرب‌زده و تجددگرا در وضعیت کنونی جمهوریت و عدالت نباید غافل بود. جریان تجدد که به واسطه ثروت‌های بادآورده خود قدرت سیاسی کسب کرده است، مسائلی را به عنوان چالش برای انقلاب اسلامی طرح می‌کند که نسبتی با عدالت به عنوان قله آرمان‌ها ندارد. اینگونه، کشور از پرداخت به اهم مسائل خود باز مانده و درگیر پاسخ به مسئله‌تراشی‌ها می‌شود.

در صورتی که تلاقی این دو جریان استحاله‌گر بر گفتمان انقلاب اسلامی فائق آید، کشور را به شرایط وخیمی نزدیک خواهدکرد که در این حدیث شریف نسبت به آن بیم داده شده‌است:«یُستدَلُّ على إدبارِ الدُّوَلِ بأربَعٍ : تَضییعِ الاُصولِ، و التمسُّکِ بالفروعِ، و تَقدیمِ الأراذلِ ، و تأخیرِ الأفاضِلِ».

قیچی تجدد-تحجر را تنها با تمسک به نظریه امت و امامت می‌توان تدبیر کرد. در سال‌های گذشته مطالبات متعددی از سوی سربازان عدالتخواه‌تان به سمع و نظر حضرتعالی رسید که با تاکیدات شما، گام‌های مثبتی در جهت آنها آغاز شده است. مانند بهبود شرایط سربازی و کاهش اختیارات شورای سران قوا. با اعتقاد به همین نظریه، راهکارهایی را برای زائل کردن این دو گفتمان استحاله‌گر بیان خواهیم کرد که به نقش خود نیز در آن‌ها اشاره خواهیم کرد.
آقاجان، ابتدا درخواست‌هایمان را مطرح می‌کنیم.

1-  ضابطه‌مند کردن دستگاه‌های امنیتی کشور:

هرچند در این خصوص اقدامات مهمی از جانب شما صورت پذیرفته که می‌توان نشانه‌های تاثیر آن را در انتخابات اخیر مشاهده کرد؛ اما امتداد چنین رویکردی، موجب بهبود عملکرد آرمان‌خواهانه سازوکارهای سیاسی کشور و افزایش تمرکز دستگاه‌های مذکور در ماموریت‌های اصلی خود می‌شود.

2-  تلاش‌های گفتمانی برای کنار زدن تفکرات استحاله‌گر:

هر دو گروه قائل به تحجر و تجدد خود را در تعارض کامل با جمهوریت و عدالت تعریف کرده‌اند به همین علت روزی گلایه مندند که چرا مردم را به مشارکت دعوت می‌کنید و روزی دیگر ملامت میکنند که چرا رهبر انقلاب، سخن از عقب‌ماندگی در عدالت به زبان می‌آورند. این تفکرات پوسیده را می‌توان با گفتمان‌سازی و تحقق بخشیدن به دو آرمان جمهوریت و عدالت، در موضع ضعف قرار داد.


آقاجان،

مردم در عرصه نظر و در عرصه عمل، باید به این باور برسند که «کُلُّکُم راعٍ و کُلُّکُم مَسؤولٌ» هرچند تا کنون سخنان شما در باب اهمیت جمهوریت و حضور مردم در عرصه حکمرانی کشور مورد استفاده ما بوده و هست، اما نیاز است این مفهوم در ادبیات امروز شما پربسامدتر شده و توسط حلقه‌های میانی، صاحبان منابر و تریبون‌ها گسترش یابند.

همچنین عده‌ای معتقدند امروز اولویت ترسیم شده توسط حضرتعالی برای جنبش دانشجوئی کشور نسبت به اولویت‌سنجی پیام سال 81 و مقوله عدالت،  دستخوش تغییر شده و جای خود را به مسائل دیگری داده است. این طرز فکر در بین برخی منبریون به اسم تفسیر اندیشه‌های امامین انقلاب نیز قابل مشاهده است. حضرت آقا؛ خواستاریم تا در مورد شبهه پیش آمده، جایگاه عدالت را در بین الویت‌های کشور تبیین بفرمائید.

حضرت‌آقا؛ از جمله اقدامات اثرگذاری که می‌توانید نسبت به آن عنایت داشته‌باشید، تریبون دادن به نمایندگان همه اقشار در دیدار با شماست. همانگونه که ما دانشجویان همانند برخی گروه‌های دیگر از حق گفت‌وگوی مستقیم با شما در این جلسات برخورداریم، جا دارد اقشار پرجمعیت و زحمت‌کشی مانند کارگران، کشاورزان و معلمان نیز از این فرصت بهره‌مند باشند. 

اما در خصوص رسالت دانشجویان عدالتخواه، به نظر ما مهم‌ترین مسیری که می‌توان با تمسک به آن طرح «یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا کُونُوا قَوَّامِینَ بِالْقِسْطِ» را عملی کرد، گسترش و تقویت حلقه‌های عدالتخواه در اصناف مختلف و جای‌جای کشور است. راهی که در آن قدم گذاشته‌ایم و به موفقیت‌های چشمگیری نائل آمده‌ایم.

این موفقیت را می‌توان در راهنمایی و کمک به تشکیل کانون صنفی کارگران در پالایشگاه پارس جنوبی مشاهده کرد که امروزه به الگوئی موفق برای تشکل‌یابی کارگران در کارخانه‌های بزرگ کشور بدل شده است. اما رویکردهای ارتجاعی حاکم بر ساختارها و دستگاه‌های مرتبط، در وهله اول مانع تشکل‌یابی اقشار شده و در صورت موافقت به ضعیف‌ترین ساختار ممکن هدایت می‌شوند. برای مثال امروزه بیش از 90 درصد از کارگران هیچ تشکلی ندارند. با توضیحی که محضر شما در خصوص اهمیت تشکل‌یابی اقشار و مصائب آن عرض نمودیم، پیشنهاد شما درخصوص مسئله تشکل‌یابی اقشار چیست؟

شادی روح شهدای امنیت علی‌الخصوص شهدای حمله تروریستی اخیر صلواتی هدیه کنید.

نگرانی جامعه اسلامی دانشجویان از رشد مدارس غیردولتی در کشور

متن کامل سخنان احمدی، دبیر کل اتحادیه جامعه اسلامی دانشجویان در این دیدار به شرح ذیل است: 

بسم الله الرحمن الرحیم 

بنده امروز به عنوان نماینده ی اتحادیه جامعه اسلامی دانشجویان، در محضر شما حاضر شده و حامل سلام گرم اعضای این اتحادیه خدمت شما می باشم.  یاد و خاطره همه شهدای راه قدس علی الخصوص شهید حاج قاسم سلیمانی را گرامی میداریم.  

در حالی توفیق دیدار حضرتعالی نصیب ما شده است که برادران و خواهران مسلمانمان در غزه مظلوم، مقتدرانه در برابر وحوش صهیونیست ایستاده اند. پیروزی و آزادی قطعی فلسطین، رهایی افکار و اندیشه عالمیان از چنگال هجمه‌ی تبلیغاتی- رسانه ای صهیونیسم جهانی است. این واقعیت در تجمعات و تظاهرات مردم آزاده در قلب استکبار جهانی و شیطان بزرگ قابل مشاهده است؛ این همان چیزی ست که می‌تواند پیروزی حقیقی فلسطین محقق سازد. 

در چهل و ششمین سال حیات مبارک جمهوری اسلامی ایران، هنوز موفق به تحقق مرحله سوم از نقشه کلان انقلاب اسلامی نشده ایم؛ مرحله تشکیل دولت اسلامی که تحقق آن در جهت نیل به سوی تمدن نوین اسلامی، ضرورتیست که مستلزم بازسازی انقلابی نظام اسلامی است و جز با درهم آمیختن هویت و آرمان انقلاب اسلامی با روح و جان کارگزاران نظام و جاری شدن چشمه های معرفت و اندیشه اسلام ناب خصوصا در بدنه میانی نظام جمهوری اسلامی تحقق پیدا نمی کند. 

آقاجان ما معتقدیم با مدیران پشت میز نشین دل در گرو لیبرالیسم نمی‌توان بازسازی انقلابی نظام جمهوری اسلامی را محقق کرد. بلکه این امر نیاز به مدیرانی دارد که درک صحیحی از مفهوم متعالی حیات طیبه  داشته باشند؛ حیات طیبه ای که در آن آزادی، تعالیِ اخلاقی انسان، رواج فضایل، امنیت، قسط، عدالت، رفاه و آبادانی برقرار خواهد شد. انشا ا...؛ مدیرانی مجهز به سلاح معرفت، اخلاق و بصیرت که متاسفانه این امر مهم از سوی نهاد های متولی کادرسازی مغفول واقع شده است.

 نظام مقدس جمهوری اسلامی  برای آنکه بتواند دولت اسلامی را تحقق بخشد، نیازمند کارگزارانی با هویت انقلابی- اسلامی است؛ در حال حاضر مسئولیت انتقال این هویت ناب به جوانان، برعهده‌ی مراکز کادرساز انقلاب می باشد که نظام تعلیم و تربیت مهمترین آن است و در سه بستر حوزه علمیه، آموزش عالی و آموزش و پرورش دنبال می‌گردد.

 این نظام باید به گونه‌ای تنظیم گردد که جوان ما هویت ایمانی و علمی را توأمان کسب کند، به صورتی که خروجی نظام تعلیم و تربیت ما به نحو قاعده و نه استثناء شهید چمران ها باشد. 

در ادامه به تفکیک، به مباحث نظام تعلیم و تربیت خواهیم پرداخت. 

الف) آموزش و پرورش 

متاسفانه سهم اموزش و پرورش از بودجه عمومی دولت در حدود سه دهه اخیر به کمتر از نصف کاهش یافته است. نسبت سهم آموزش به تولید ناخالص ملی از 6 درصدِ در ابتدای انقلاب به کمتر از 3 درصد در دهه اخیر رسیده است. همچنین رشد مدارس غیردولتی در دو دهه اخیر در کشور موجب طرح این سوال اساسی شده است که این افزایش تا کجا ادامه خواهد یافت و حدِ یقفِ این افسارگسیختگی تا به کجاست؟! 

مواردِ مذکور نشان میدهد، آموزش و پرورش، به مثابه یک نهاد زیربنایی که می‌بایست با جاری‌ سازی معارف اسلام ناب و آموزش فرهنگ گفتگو، کار جمعی، نگاه نقادانه و تفکر خلاقانه به دانش آموزان، نسل تمدن سازی را تحویل جامعه دهد، به واسطه برون سپاری های نامعقول به کُلُنی های بعضا سکولار و متعارض با دین، به گروهک های آموزشیِ منفک و بی ربطِ از هم تبدیل شده است. 

جای سوال است که این امر چه قرابتی با تشکیل تمدن اسلامی به واسطه ایده‌ی "کارخانه انسان سازی" می‌تواند داشته باشد؟!  

ب) دانشگاه  

یکی دیگر از مراکز مهم و راهبردی کادرسازی در کشور، دانشگاه است. این عنصر مهم برای آنکه معارف اسلامی را در کلیه شئون کشورداری پیاده سازد، نیازمند یک تحول ساختاری است. تا دو راهبرد در آن دنبال شود.

1) ایفای نقش بعنوان هیئت اندیشه ورز جامعه، جهت تئوریزه کردن علوم گوناگون بصورت اسلامی تا بتواند یک تحول گفتمانی و ساختاری در بخش های مختلف از جمله اقتصادی، فرهنگی و فناوری و... ایجاد کند. 

2)  نیروی متعهد به این تحول گفتمانی و ساختاری می بایست که با ماهیت این تحول که همان هویت انقلابی- اسلامی ست مانوس و عجین باشد. نتیجه این فرایند یک جوان مومن انقلابی تا بن دندان مسلح به مبانی اندیشه اسلامی ست و متکلف به عملیاتی نمودن این تحول در جامعه. در خصوص تحول ساختاری در نظام آموزش عالی پیشنهاداتی ناظر به متولیان امر تعلیم و تربیت حاضر در جلسه عرضه خواهد شد. 

از دید جامعه اسلامی دانشجویان این تحول در دانشگاه که با پیگیری دو راهبرد مذکور منتج به تربیت نیروی جوان انقلابی، جهت پیشبرد اهداف جمهوری اسلامی می شود و نهایتا جامعه را به سوی تمدن اسلامی جهت می دهد با 4 پیشنهاد که در ادامه عرض خواهد شد قابل تحقق است.


1) پاکسازی نظام آموزش عالی از کارگزارن محافظه کار که خود اعتقادی به این تحول ندارند و قرابتی با هویت اسلامی هم پیدا نکرده اند؛ که جرات اقدام را از بدنه دولت می گیرد. 

2) بروزرسانی دروس معارف اسلامی در دانشگاه ها متناسب با نیاز های فکری و شبهات روز دانشجویان در عرصه هایی مانند مبانی اندیشه اسلامی، هوش مصنوعی، کوانتوم و... و همچنین تربیت اساتیدی متناسب با این رویکرد 

3) مماس شدن دانشگاه با مسائل واقعی کشور اهتمام به برطرف نمودن نیاز های جامعه و نه کار های سطحی نمایشی و تبلیغاتی مثل مقاله محوری صرف 

4) پشتیبانی محتوایی تمام قد و همه جانبه حوزه علمیه و ارتباط موثر با دو عنصر دیگر نظام تعلیم و تربیت می باشد. 

طرح اسلام به صورت مسلکی اجتماعی و دارای اصول منسجم و یک آهنگ و ناظر به زندگی جمعی انسان ها، یکی از فوری ترین ضرورت های تفکر مذهبی ست، اما آنچیزی که ممکن است این روند را منحرف و یا متوقف کند نگرش انفکاکی و نه نظام مند این نیرو های متعهد به معارف انقلاب اسلامی است که راه نجات از آن رجوع به یک تفکر نظام مند و نهادینه کردن آن است که از مثال های آن می توان به طرح مبانی اندیشه اسلامی اشاره نمود. 

این نگرش انفکاکی که پیشتر عرض شد ام المسائل کشور و در راس آن نظام است، که بیشتر این آسیب متوجه نیرو های حزب اللهی و انقلابی است؛ حال راهی که برای حل و فصل آن پیش روی ماست، حاکم شدن نگرشی نظام مند بر گفتمان و ساختار نظام است.

راه تحقق این مهم  با تشکیل هسته های سخت مقاومت در گلوگاه های نظام محقق می شود، که در آن افراد و کارگزاران متعهد، مخلص، انقلابی و متخصص در رشته های مختلف شناسایی شده، آنگاه این نیرو ها چون هسته ای سخت از پاره های آتش در دوائری متحدالمرکز از نیرو هایی جوان، حزب اللهی و برخاسته از دل جامعه در کانون این دوائرقرار گرفته و به جذب، هویت بخشی و تربیت این جوانان در ابعاد گوناگون معرفتی، مبنایی و اجرایی در پرتوی آرمان های امام می پردازند که پس از مدتی یکایک این جوانان به هسته های سخت حلقاتی دیگر مبدل می شوند و جریان آب زلال اندیشه اسلامی را در این درخت تنومند جاری نموده و روز به روز آن را پربار تر می کند.  

آقا جان

فرزندان شما در اتحادیه جامعه اسلامی دانشجویان با افتخار راهبرد اساسی خود را در سال پیش رو، توانبخشی معرفتی دانشجویان قرار داده است، تا با رشد فکری و افزایش سطح آگاهی آنها نسبت به مبانی اسلام ناب، توده‌های مردم را به حرکت درآورد؛ و این همان نقش پیشرانی است که ما برای خود قائلیم. و احساس می‌کنیم چنانچه با رجوع به اندیشه بزرگانی همچون شهید مطهری، شهید بهشتی و مرحوم علامه مصباح یزدی بتوانیم این مهم را در کشور انجام دهیم. 

امام و مقتدای ما 

در این جمع فرهیخته اعلام میداریم، آنچه میتواند بعنوان گفتمان جنبش دانشجویی انقلابی مطرح گردد، "هویت و آرمان انقلابی " و در راس آن شکل گیری جامعه دینی عادلانه آرمانگرا  می باشد. این گفتمان می بایست برآمده از اندیشه عقبه مطمئن فکری، مرجعیت دینی، استاد فکر وعقبه تغذیه کننده نظام باشد. 

 در پایان محضر رهبر عظیم‌الشان عرض می‌کنیم که ما بدهکاران همیشه انقلابیم و امید آینده زیبای انقلاب اسلامی که امروز در دلها زنده‌تر شده است ما را برای جهاد در راه خدا تحت امرتان مشتاق‌تر می‌کند. 

والسلام علیکم و الرحمه ا... و برکاته

 حامد عبدالحسینی: متهم کردن جمهوری اسلامی به ترس خطای محاسباتی است

متن کامل سخنان نماینده اتحادیه مجمع اسلامی دانشجویان دانشگاه آزاد:

 زمان انقلاب اسلامی هرگاه در دولتها آرمانهای انقلاب اسلامی و تفکر جهادی سر لوحه قرار گرفت سرعت پیشرفت در زمینه‌های مختلف به صورت معجزه آسایی افزایش یافت و با افتخار به خود بالیدیم و گفتیم آری این مدل حکومتی است که حضرت روح الله بنا نهاد اما هرگاه تفکرات لیبرالی نئولیبرالیستی در اندیشه کارگزاران حاکم میشد فرصت ها سوخته، تلاش ها متوقف و یا از مسیر خود منحرف می شدند. البته با همه این فراز و نشیب ها بلاشک برآیند جمهوری اسلامی مثبت بوده و رو به جلو هستیم.گرچه دلمان از عنایت و رهنمودهای حضرتعالی خطاب به مدیران عالی کشور اطمینان خاطر دارد اما بر آن معتقدیم دیگر فرصت آزمون و خطا نیست؛ اعتماد عمومی مهم ترین سرمایه اجتماعی نظام است و برای حفظ و ارتقای آن باید شبانه روز تلاش کرد.لذا دیدگاهها و تحلیلهای تشکیلاتمان را خدمت شما عرض می‌کنم.

1. حکمرانی مردمی و حرکت به سمت مردمی سازی

حضرت آقا از نظر ما راه حل مشکلات کشور حکمرانی مردم پایه و خروج کارها از تصدی گری دولتی و تسهیل نقش آفرینی مردمی است ولی متاسفانه در سال های اخیر عمدتا در این مسئله به شعارهای کلی و اقدامات شکلی اکتفا کرده ایم و عملا سازو کاری مشاهده نمی شود.

در سال 1400 همه همت کردند برچسبها و تهمتهای بسیاری شنیدند، چهره به چهره برای حضور در انتخابات و انتخاب اصلح تلاش و تبلیغ کردند تا مجددا آرمان های انقلاب اسلامی در دولت و گفتمان دولت زنده گردد که کاستی ها، کم کاری ها و عقب افتادگیها یکی پس از دیگری جبران شوند.در شعارهای دولت مردمی قرار بر این بود اقدامات خوبی نسبت به نقش مردم در تصمیم گیریها صورت گیرد اما چنین چیزی مشاهده نکردیم.

در این وضعیت و با تعیین شدن شعار سال، از آقایان خواهشمندیم به سمت تحقق شعار سال حرکت کنند و حلقه های بسته و محدود را باز کنند و با استفاده از فکر همگان، راههای ایفای نقش مردم و نخبگان در تصمیمات کشوری ملموس تر گردد

2 کوچک شدن سفره مردم

بی انصافی کرده ایم اگر اقدامات خوب دولت سیزدهم و شخص آقای رئیسی در سفرهای استانی و احیای سرمایه اجتماعی نظام را نادیده بگیریم ولی جناب رئیس جمهور در محضر حضرت آقا خدمت شما عرض میکنیم با دلار 63 تومنی پراید 300 میلیونی، سکه 45 میلیونی و قیمت نجومی مسکن سفره ها کوچک شده است. به شوخی عرض می کنم در خصوص افزایش جمعیت تاکید می شود اما خوب، وقتی مقدمه آن که ازدواج است نمی شود چطور افزایش جمعیت اتفاق بیفتد؟.امروز کسانی روی کارند که با شعار مالیات و کنترل ارز و ... روی کارآمدند. تجربه روسیه بعد از جنگ اکراین در حفظ ارزش پول ملی پیش روی ما هست. واقعا آیا نمی شود جلوی انفجار یک شبه قیمت ارز را گرفت؟ آیا دسترسی به تراکنش های مالی وجود ندارد؟ قطعا شدنی است.

3. حجاب و نبود یک ساز و کار مشخص

آقا جان الگو و عقیده ما در مسئله حجاب همان نگاه حاج قاسم عزیز است، ما معتقدیم مسئله حجاب با برخورد قهری و دستوری حل نمی شود بلکه نیاز به فرهنگ سازی و گفتگو با مردم دارد اما ولنگاری غربی و فریب دختران ایران اسلامی را تحمل نخواهیم کرد. آقایان اینجا جمهوری اسلامی ایران است کمی از اتاقهای بسته خارج شوید و به اماکن عمومی بروید تا وضعیت ولنگاری کف خیابان ها را ببینید. در حوزه مسئله حجاب شاهد سکولاریسم درونی و مخفی برخی از مسئولین محترم و متولیان مربوطه هستیم.کسانی که ادعای انقلابی گری دارند اما در زمینه حجاب به بهانه کار فرهنگی جلوی اقدامات قانونی می ایستند؛ چه بخواهند و چه نخواهند و با هر نیتی که دارند، گرفتار یک نوع سکولاریسم درونی و مخفی هستند.آقایان مسئول اگر نمیتوانید یک قانون و لایحه ای را تصویب کنید لطفا از مناصب عریض و طویل تان استعفا دهید.

4. انتخابات و لزوم ارتقای سرمایه اجتماعی دولتمردان نمایندگان مردم در مجلس به هوش باشید سرمایه اجتماعی و پشتوانه مردمی حکومت در گرو خدمت رسانی و مرتفع نمودن دغدغه های رفاهی مردم است.امروز مشکلات کشور تاب آوری مردم را مورد هدف قرار داده است و این همان مسئله مهمی است که موجب کاهش اعتماد عمومی و کاهش مشارکت مردم در رویدادهای مهم سیاسی میگردد. ضمن عرض تشکر از مردم شریف ایران اسلامی و مشارکت 43 درصدی در انتخابات مجلس شورای اسلامی و مجلس خبرگان رهبری مدیران عالی می بایست با توجه به وجود جنگ ترکیبى دشمن ضمن حفظ این درصد از مشارکت به طرف ارتقای این مسئله مهم حرکت نمایند.

تلاش ها برای اخذ رای نشانه وابستگی نظام به مردم و اهمیت بی بدیل مردم است. فاصله آرای ماخوذه با رای به نفرات در همین تهران نشان داد مردمی هم که آمدند به این سبک حکمرانی انتقاد دارند و اگر این پیامها دریافت نشود، آرا کاهشی و رای نفرات برگزیده پایین تر هم خواهد رفت.

5. حکمرانی در رسانه و نبود یک ساز و کار تشکیلاتی فرهنگی

وقت آن رسیده که با یک دیدگاه مطالبه گر به اصلاحاتی عمیق و اتخاذ سیاست هایی صحیح در ساختارهای فرهنگی و رسانه ای کشور بپردازیم.در دیدارهای اخیر فرموده بودید که رسانه ها کارآمدتر از ابزار نظامی هستند بدون شک انجام کار فرهنگی در حوزه رسانه در همه زمان ها بر ما واجب است.

یکی از چالش های فعالیت رسانه ای فرهنگی فعالیت‌های شبکه های معاند است، با توجه به اینکه برخی از این شبکه ها به زباله‌دان تاریخ رفتند، باید توجه کنیم که رسالت این شبکه‌ها تغییر سبک زندگی اسلامی و استحاله فرهنگی با استفاده از ابزار رسانه است اما متاسفانه الگوی حکمرانی رسانه ای در کشور نداریم.

نشانه این امر آن است که با انتقاد از سلبریتی‌زدگی در رسانه ملی دوستان روی کار آمدند اما امروز هر کسی که سلبریتی است، در رسانه ملی حاضر است و یا با فروش فیلم در سینما که عمدتا ناشی از فیلمهایی است که تخریبگر سبک زندگی اسلامی است، نمی توان فرهنگ را اعتلا بخشید. قصد ما ملامت نیست. می دانیم برنامه کیفی ساختن با حفظ مخاطب و رونق حوزه رسانه و هنر کار سختی است اما این کار سخت نیازمند گشودن درهای فکر و استفاده از نظرات نخبگان است.

6 فلسطین و ما اداراک فلسطین امروز میخواهم از مردم مظلومی صحبت کنم که طبق وعده الهی پیروزی شان در جنگ نابرابر حتمی است بیش از 31 هزار شهید مظلوم فلسطینی در ابتدای عملیات طوفان الاقصی تا کنون قربانیان نازیسم و تروریسم صهیونیستی هستند؛ آنها قربانیان جنایات هولناک نسل کشی هستند؛ قربانی سکوت و خیانت حکام عرب5جمهوری اسلامی بلاشک مهمترین حامی جریان مقاومت هست و واکنش های انفعالی و زبوبانه رژیم غاصب در مقابل ایران دلالت بر این امر دارد.

ما ضمن تاکید بر انتقام خون شهیدانمان معتقدیم شجاعت باید با عقلانیت همراه باشد و با پرهیز از اقدامات انفعالی و احساسی مسیر به نحوی پیش رود که به زودی شاهد نابودی رژیم سفاک صهیونیستی و آزادی قدس شریف باشیم.

متهم کردن جمهوری اسلامی به ترس ناشی از ندیدن حقایق و خطای محاسباتی است. در نهایت از این تریبون استفاده کرده و یک پیام جهانی خطاب به حکام کشورهای عرب که نسبت به وضعیت کنونی مسئله فلسطین سکوت پیشه کردند ارسال میکنم

ایها الحکام دول العربیه و یا أیها الإخوة المسلمون؛ متى تَسْحَبُونَ سیُوفَکُم مِن الجراب، لدفاع عن النساء والاطفال فی غزه انتبهوا انتبهوا بنده امروز حامل سلام گرم خانواده بزرگ اتحادیه مجمع اسلامی دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی هستم و از جنابعالی برای عمل به وظایف و دستیابی به بالاترین خیر که شهادت است التماس دعا داریم.والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته

عصار: برای تحقق تولید باید از اسارت رانت اقتصاد نفتی رها شد

متن کامل سخنان  نمایندگان بسیج دانشجویی به شرح ذیل است: 

با اجازه شما آقاجان می­خواهم از جمهوری اسلامی سخن بگویم. البته از دریچه الهی-سیاسی «انقلاب اسلامی»؛ تنها انقلابِ مستضعفین برای بسیجِ جهانیان علیه مستکبرین. از نهضتِ تحقق رویای رسولان تاریخ؛ آری!

ما عمیقاً معقتدیم انقلاب اسلامی و جمهوری اسلامی اراده­ای تاریخی برای تحقق رویای پیامبران بوده در جهتِ تعالی انسان. پس تنها سرپناه انسان هم در جهانِ آشفته­ی کنونی، همین جمهوری اسلامی است که ما در آن با افتخار نفس می­کشیم. پس اگر بسیجیان خمینی (ره) درچند دقیقه آینده ملاحظاتی درخصوص آینده و اکنون ارائه می­کنند، بدین معنا نیست که از چنین نظرگاهی عبور کرده باشند. هاشا و کلا. ما تا پای جان حلقوم خود را وقفِ ایده جمهوری اسلامی برای تحقق عدالت در جهان خواهیم نمود.

جمهوری اسلامی بناست ایده­ای برای اداره زمین ارائه کند که در آن اراده­ ی الهی آدمیان فصل الخطاب است. ایده­ای که در آن هیچ انسانی در انقیاد استکبار بیرونی و درونی نمی­ماند. هیچ ظلمی را بر حقوق خویش برنمی­تابد. و علیه هر تعدّی­ای قیام می­کند. با همین بنا مردم ایران رژیم منحوس پهلوی را از صحنه روزگار محو کردند. و دقیقاً با همین بنا، مجاهدین سرافرازِ فلسطینی حماسه طوفان­الاقصی را رقم می­زنند آری! طوفان­ال‌اقصی قیامی برای نجات انسان امروز بود.

کارگزاران جمهوری اسلامی!

 دشمن دقیقاً چنین اراده ­ای را هدف گرفته،  او تحریم می­ کند تا مردم ایران را از صحنه روزگار حذف کند، در غزه و هر نقطه ­ای از جغرافیای مقاومت دست به ترور و جنایت می­زند تا در جهان هیچ هسته مقاومتی باقی نماند. با دشمنی مواجهیم که قلبِ جمهوری اسلامی و جبهه مقاومت را هدف قرار داده است؛ یعنی مردم!

ما امروز در دهه پنجم انقلاب اسلامی با عبور از قوه ­ای که به جای قوه مجریه، قوه لسانیه بود، با دولت و رئیس جمهوری مواجهیم که با همان آرمانِ مردم­سالاری قدرت را تحویل گرفته و البته امیدها و بیم‌های بسیاری را متوجه خود کرده است. امیدهایی که با در میانه­ ای مردم­ بودن و خدمت شبانه‌روزی زنده شده و بیمِ آن می­رود که صرفاً اسیرِ اقتضائات دیوان­سالاری مدرن گردد و از تحول انقلابی جا بماند. و خوب می­دانیم فقط چنین تحولی است که «کار» و «خدمت» خالصانه را به اعتماد و بهبود معیشت تبدیل می­کند. مقدمه هر مردمی­سازی­ای ایجاد بستر مفاهمه واقعی با مردم است.

آقایان شورای عالی سران قوا!

مردم تحول بنیادین می­خواهند و بدونِ آن بابِ مفاهمه با شما را می­بندند. آن­ها 8 سال ناکارآمدی و خیانت کسانی را دیده­ اند که با استراتژی سیاسی «آقای تَکرار» روی کار آمدند و برای سفیدسازی خود در اسفند 1402 با صندوق رای قهر کردند،  البته خوب است بدانند مردم­اند که با آن­ها قهر کرده ­اند!

امروز هم هشدارِ اساسی ما نسبت به کارگزاران این است که اگر به­ جای پیشرفت و تحول، صرفاً در پی اداره­ ی امورِ روزمره ­ی  دستگاه مربوطه­ تان باشید، مردم با شما هم قهر خواهند کرد و مردم را که می­شناسید؟ با کسی تعارف ندارند؛ نه در اقتصاد، نه در فرهنگ و نه در سیاست.

بدیهی است یکی از مولفه های مهم تحقق پیشرفت استفاده از ظرفیت مردم در حل مسائل کشور است، در مردمی سازی زمینه‌ مشارکت مردم در زندگی اجتماعی، اقتصادی و سیاسی پررنگ‌تر می‌شود و مردم نسبت به مسائل اجتماعی آگاه‌تر و مشارکت‌جو تر می‌شوند. این موضوع مشروعیت حکومت را ارتقا داده و بسیاری از موضوعات با حضور محسوس مردم در اداره جامعه حل می‌شود.

اما هنوز برخی مسئولین به جای استفاده از این ظرفیت عظیم، ترجیح می­دهند دولت را پیشران تحول کشور در نظر بگیرند و تن به سختی­های درگیر کردن مردم با مسائل کشور ندهند، بگذریم که برخی نان خود را در عدم مشارکت مردم در مسائل کشور می­ بینند.

آقایان مسئول که صدای ما را می ­شنوید! در محضر رهبر عزیز انقلاب اسلامی شما بزرگواران را مخاطب خودمان قرار می ­دهیم؛ پیشرفت این است که برای تحقق واقعی تولید، مردم را از اسارت رانتِ اقتصاد نفتی نجات دهید. و شما هنوز قدمی اساسی در این مسیر برنداشتید.

تکلیف مردم ایران را با دلار مشخص نکردید و هنوز لنگرِ شفاف و ملّی برای ارز در حسرت تحقق است. گلوگاه­های پیشرفت کشور –مانند سواحل مکران- را ماه­ها معطل و سرگردان گذاشته اید. بگذارید کمی بیشتر توضیح دهم کشورهای متعددی در حسرت چند متر ساحل و ارتباط با دریا هستند، این ظرفیت عظیم کشورمان در سایه بی­ توجهی، بهره اقتصادی لازم برای پر شدن سفره مردم از نعمت دریا نبرده است. ما مرکزنشینان در اردوهای پیشرفت با گنج پنهان دریا آشنا شدیم و حسرت خوردیم، امروزه افق­های توسعه مکران و استفاده از ظرفیت مردم در تحقق آن مقابل چشم ماست اما بیش از آنکه شاهد آن باشیم که تصمیم گیری هایی برای تعریف نقش مردم در این مساله صورت پذیرد شاهد اهتمام مسئولین صرفا به پروژه های بزرگ هستیم.

عدم توجه به ساحت های آمایشی اجتماعی در عسلویه آسیب های جدی را به وجود آورده است و نگران پیاده سازی همین مدل در مکران هستیم.

میهمانان چهار روز پیش این حسینیه!

انحصارِ تاریخی زمین را در ایران بشکنید و حقِ مالکیت مردم بر زمین را به آن­ها بازگردانید. بانک­ها را از بنگاه­داری منع کنید. مشوّق­های واقعی برای حضور مردم در تولید زنجیره­ های ارزش کشور ایجاد کنید، تعاونی های مردمی را احیا کنید بخش خصوصی واقعی را پای کار بیاورید، مردم را برای مبارزه با فساد یاور خود بدانید، در مساله حجاب مذبذب ظاهر نشوید، با اظهار نظرات گردشی متدینین را ناامید نکنید و زمینه درست فعالیت مردم را فراهم کنید، مردم دیندارند!، مردم را درگیر دوقطبی های کاذب نکنید، به پشتوانه مردم مقابل انحصار طلبان بایستید، خائنین به مردم را مجازات کنید،  برای حل مسائل کشور به سوی مردم بشتابید و بدانید مردم حلال مشکلاتند نه حل شونده تصمیمات شما.

ایده مردم‌پایگی، امری مختص به مرزهای داخلی جمهوری اسلامی نیست بلکه راهبرد تمدنی و راهکار غلبه بر مستکبرین عالم است. بسیج دانشجویی در هفته­ های ابتدایی عملیات افتخارآفرین طوفان­الاقصی بستری را در روزهای متعدد جهت مردم­ پایه­ نمودن مقاومت تحت عنوان «خیمه الاقصی» در شهرهای مختلف کشور برپا نمود تا نهضتِ گفت ­وگو را حول مقاومت دراندازد.

  طوفانِ الاقصی فرصتِ تاریخی برای حذف رژیم صهیونیستی از صحنه روزگار و نیز تغییر پایه­ های فکری کشورهای عربی فراهم نموده است. از پای در آوردن رژیم ظالم صهیونیستی و بازگرداندن فلسطین عزیز به آغوش میلیون­ها آواره فلسطینی،  اقدامِ جمعی و تمدنی امت­های مسلمان از ایران و عراق و و لبنان و مصر تا آزادی­خواهان خسته از از رژیم­های سلطنتی حاضر در کشورهای خلیج فارس را می­ طلبد. نمی­ توان این­چنین کارزاری را صرفاً از منظرگاه نظامی دید. دولتِ جمهوری اسلامی نهادهای مسئولِ فرهنگی و بین­المللی دارد که وظیفه قانونی آن­ها ایجاد گفتمان جهانی آزادسازی فلسطین است؛ کجاست سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی؟ کجاست کمیته حمایت از انقلاب اسلامی مردم فلسطین؟ کجاست دیپلماسی عمومی فعال روزهای اول طوفان الاقصی توسط وزارت خارجه؟ آیا نمی­ خواهید از این فرصتِ تاریخی بیشترین استفاده ممکن را ببرید؟

نکته بعد

آقاجان، ولی امر مسلمین جهان، فرمانده عزیز کل قوا! در پاسخ برخی که دلسوزانه و عده­ ای که مغرضانه جمهوری اسلامی را متهم به انفعال نظامی در این نزاع منطقه ای میکنند در یک جمله می­گوییم "بیشتر فکر کنید. "

رهبر انقلاب

با این­که می­دانیم نبرد با صهیونیسم صرفاً نبرد نظامی نیست، اما شهادت رفقای هم سن و سالمان از جمله شهید سید مهدی جلادتی که اخیراً به همراه شهید زاهدی به شهادت رسیدند، دیگر خونِ ما را به­ جوش آورده، خود را جامانده از مبارزان آزادی قدس شریف می دانیم، ما به شما و به وعده شما ایمان داریم. چیزی تا نابودی اسرائیل منحوس باقی نمانده، اما عاجزانه از شما می­ خواهیم اگر مصلحت می دانید به بسیج دانشجویی اجازه دهید ما عازم مرزهای نبرد با رژیم صهیونستی شویم. جان ناقابل ما تقدیم مردم مظلوم فلسطین

کلام خود را با جمله ای از شهید عماد مغنیه به پایان میرسانم:

الهدف واضح و محدد و دقیق- ازاله اسراییل من الوجود

والسلام 

میرحسینی: آموزش عالی در اشغال غربگرایان است

متن سخنان نماینده دفتر تحکیم وحدت در محضر رهبر انقلاب به‌شرح ذیل است: 

سلام و محبت قلبی خود و خانواده دفتر تحکیم وحدت را محضر شما میرسانم و گرامی میدارم یاد شهیدان راه قدس را. از سردار عزیزمان حاج قاسم سلیمانی، تا نادیا ماهِرُ الرئیس زنِ مهندس فلسطینی که در اوج اراده فرمود: «تا زمانی که زیتون خاری در گلوی شماست، اینجا خواهیم ماند و تعلق به وطن را در رگهای فرزندانمان پرورش خواهیم داد.» این است آن حضور قهرمانانه در میدان مبارزه با شقیترین موجودات عالم،یعنی اسرائیل.

انقلاب اسلامی که خود برآمده از اراده آحاد ملت بود با بازتعریف نقش مردم، عرصههای جدیدی را جهت مشارکت آنان ایجاد نمود.

سال گذشته به بایسته های تحول پرداختیم و امسال با توجه به تاکید حضرتعالی مبتنی بر مشارکت مردم و اهمیت گفتمان مردمسالاری دینی در اتحادیه، به الزامات مشارکت حداکثری تحت دو سرفصل مشارکت آگاهانه و مشارکت خلاقانه خواهیم پرداخت:

الف) مشارکت آگاهانه:  
اضلاع شکل دهنده مشارکت آگاهانه شامل سه لایه حاکمیت، نخبگان و مردم می باشد که در این مجال به بخشی از وظایف حاکمیت و نخبگان خواهیم پرداخت:    

به نظر میرسد یکی از علل کاهش مشارکت مردم در انتخابات، عدم بستر مناسب جهت اعمال نظارت پسینی توسط مردم است. در همین فضاست که به جای شکلگیری حرکت عمومی جهت نظارت بر سازوکارهای فسادزا و ایجاد شفافیت، پروژه بگیران افشاگری مطرح می شوند که با کاسبی اطلاعات از درون سیستم و ضریب دادن به فساد یا اهمالکاریِ یک مقام مسئول، خوراک رسانهای برای اپوزیسیون فراهم کرده و امید به تحول را، از طریق شرکت در انتخابات، در دل برخی از مردم کمرنگ می کند.

علاوه بر این، فقدانِ رسانه های که واقعا در پی آگاهی بخشی سیاسی باشد، در کنار فضای مجازی رها، موجب از بین رفتن مرجعیت خبری حاکمیت و دلسردی بخشی از مردم شده و به تبع آن اولویتهای مسئولین قوا را از خدمت به مردم به سمت دعواهای بیهوده سوق داده است؛ که این امر منجر به کاهش مشارکت میگردد. شاهد مثال آن، انتخابات اخیر مجلس و درجا زدن، روی مشارکت چهل و چند درصدی.

پیشوای ما!

فرزندان شما گمان میکنند هر سه قوه علیرغم نهی صریح حضرتعالی از تفرقه، در این زمینه نمره مردودی گرفتند. حواشی انتخابات مجلس دوازدهم که منجر به تذکر شما نیز شد نشان میدهد برخی از اصولگرایانِ همواره شیفتهِ خدمت، گمان می کنند در غیاب مشارکت حداکثری، و با تکیه بر نبود ایده ایجابی از سمت اصلاحطلبانِ پشیمان، کرسی های مسئولیتشان مادام العمر است و الا از ترس قضاوت مردم هم که شده، به این میزان، اختلافات خود را به عرصه عمومی نمیکشاندند.

از طرفی تعاملات بسته و ضد مردمی احزاب، و حضور سرمایه داران یقه سفیدِ موثر بر دولت، در کنار رهاسازی عرصه فرهنگ، باعث می شود نه تنها شعار سال محقق نگردد بلکه با تغییر ذائقه مردم، با نسلی روبرو شویم که بعضا با سیاستهای نظام همراهی نمیکنند و در بلند مدت، با جماعتی مواجه شویم که اساساً سیاسی نیست و شرکت در انتخابات برایش ارزشی ندارد. 

آقایان مسئول! برای تک تک روزهایی که در دولت و مجلس محافظه کاری می کنید، در پیشگاه خداوند نسبت به انقلاب خمینی مدیون هستید.

رهبر عزیزتر از جان! 

ما ارکان اصلی آگاهی بخشی را نهاد علم و آموزش میدانیم. آنجا که بایستی برای معضلات فرهنگی و اجتماعی ما چارهاندیشی کند، دست سیاستمدار را برای حل مسائل مردم پر نِماید، منطق مقاومت مردم غزه را برای نخبگان بینالمللی تبیین کند و زمینه ساز افزایش مشارکت باشد، دانشگاه است؛ اما علیرغم دستاوردهای روشن، دانشگاه ما با این آرمان فاصلهای نجومی دارد. نزول ایران در برخی رتبه بندیهای علمی، کم شدن رغبت نخبگان به حضور در فضای دانشگاهی، عدم حمایت جدی از نخبگان و عدم تمرکز دولت بر مسئله دانشگاه، موجب نگرانی ماست.

به نظر میرسد علیرغم تاکید حضرتعالی مبنی بربازنگری نقشه جامع علمی کشور و جذب اساتید متعهد، همچنان زمین آموزش عالی در اشغال غربگرایان است. اساتید غربگرا به طور مستمر در کلاسها، باورهای ملی را مورد تمسخر قرار می دهند و دانشجویان را ترغیب به مهاجرت میکنند. در مقابل! انفعال بخشی از اساتید انقلابی موجب شده است که ما با پدیده اساتید خجالتی روبهرو شویم؛ کسانی که هنگام استفاده از جایگاهها انقلابی هستند، اما هنگام دفاع از منطق انقلاب، در مقابل همکارانشان احساس خجالت میکنند. ما همچنان یکی از راهکارهای تحول در دانشگاه را جذب اساتید باورمند به ایران اسلامی میدانیم.

ب) مشارکت خلاقانه:

راه‌حل برخی از مسائل کشور، در گرو فعال شدن ظرفیت‌های مغفول است؛ که می‌تواند موجب کشف خلاقیت‌ها نیز بشود. لذا در این مجال به یکی از مهم‌ترین بخش‌های آن یعنی ظرفیت زنان خواهیم پرداخت:

ما چاره‌ای جز فهم اراده زنان در پیشبرد امور کشور نداریم. اراده‌ای که بارها خودش را اثبات کرده است اما متاسفانه امروز شور انقلابی در زیست زنان ما ظاهر نمی‌شود؛ چرا که نتوانسته‌ایم اراده زنان را درک کرده و تصویر صحیحی از قدرت، شجاعت و عاملیت زن مسلمان ایرانی نشان دهیم.

چرا باید خانمِ دباغ ما در تاریخ بماند و آقایان تصور کنند آن روحیه مختص حوادث ابتدای یک انقلاب و استثناست؟! و چرا نباید افرادی با روحیه دباغ‌گونه در حوزه‌های مختلف تربیت و به کار گرفته شوند؟مگر نه اینکه امروز به برکت انقلاب اسلامی زنان توانمندی داریم که با حفظ هویت خود و نقش محوری در خانواده نقش‌آفرینی‌های ویژه داشتند.

آقاجان!

باید دانست که دشمن از غفلت تاریخی مسئولان ما استفاده کرده و در تلاش است با استفاده از ظرفیت بخشی از زنان، پروژه‌های خود را دنبال کند. او، لذتِ عاملیت و قهرمان شدن را یک‌روز با کشف حجاب به دختران ما می‌چشاند و یک‌روز با مخالفت و اغتشاش علیه جمهوری اسلامی؛ باور کنیم برخی از همین دختران فعال در آشوب‌ها، نه از روی عناد، بلکه به دلیل نیافتن راهی برای پاسخ به نیاز اثرگذاری و عاملیت به آن سو کشانده شدند! مسئله اینجاست که صحنه سیاست‌گذاری و اجرای ما در راستای فهم عاملیت زنان نیست و تا این نگرش در ذهن نخبگان سیاسی و عموم مردم اصلاح نشود، مسائل این حوزه حل نخواهد شد.

امام عزیز ما!

عده‌ای در تبیین شاخصه‌های زن انقلاب اسلامی تفسیرِ به رای می‌کنند و تصویرِ زنی منفعل و در حاشیه را از زنان متدین ما می‌سازند! آن‌ها بدشان نمی‌آید میدان‌های مختلف، خصوصا میدان سیاست را از وجود زنان، خالی‌تر از این کنند.

به همین جهت است که حتی سخنان صریح شما در هزارتوی تفسیر حضرات می‌ماند و به لایه جامعه نمی‌رسد؛ چنانکه صراحتا بیان می‌کنند رهبری نیز در به‌کارگیری بانوان توانمند در جایگاه‌ها تعارف می‌کنند وگرنه در انتصابات ایشان در شوراهای عالی و دستگاه‌ها، معرفی و استفاده از بانوان پررنگ‌تر بود.

پدر همه فرزندان ایران!

ما به دوباره زنده شدن هوای تنفس بین زنان انقلاب اسلامی نیاز داریم؛ ما با نسلی از جوانان مواجه‌ایم که ظرفیت بالقوه‌ای دارند و کاربست اراده آن‌ها، مساوی‌است با، به‌کار افتادن یک نیروی پیشران عظیم، که این اراده، نه‌تنها در ایران بلکه به تمام جهان صادر خواهد شد؛ ما نیز کنار نخواهیم نشست و این تصویر را برای اعتلای جمهوری اسلامی محقق خواهیم کرد؛ ان‌شاءالله.

انتهای پیام/

واژه های کاربردی مرتبط
واژه های کاربردی مرتبط