آرامش اقتصادی با نمایش اقتدار نظامی/ چرا نرخ ارز کاهشی شد؟
درحالی با پاسخ نظامی ایران به تجاوز اخیر رژیم صهیونیستی برخی پیشبینی رشد غیرمنتظره نرخ دلار را میکردند، ولی نمایش اقتدار نظامی ایران نهتنها قیمتهای تخیلی ارز را محقق نکرد، بلکه قیمتها کاهشی شد.
به گزارش خبرنگار اقتصادی خبرگزاری تسنیم، قیمت ارز در هفتههای اخیر با نوساناتی همراه بود که این نوسانات بعد از حمله اسرائیل به سفارت جمهوری اسلامی ایران در سوریه به اوج خود رسید. تا قبل از پاسخ ایران به اسرائیل بازار طلا و ارز شاهد نوسانات لحظهای و رشد شدید قیمتها بودند.
بازار از ترس درگیری بیشتر و احتمال آغاز جنگ بین ایران و اسرائیل در 10ـ12 روز گذشته بهشدت با افزایش قیمتها همراه بود اما بعد از پاسخ محکم ایران به اسرائیل، ورق در بازارهای ایران برگشت.
بازارهای ارز، طلا و سکه درحالی از دیروز، یکشنبه، با روند کاهشی و افزایش فروشندهها به فعالیت خود ادامه میدهند که دلالها و سفتهبازان که صبح دیروز و بعد از پاسخ ایران به اسرائیل انتظار دلار 75هزارتومانی را داشتند، میگفتند: دلاری که صبح 70 را رد کرد الآن بهزور 64 هزار تومان خرید و فروش میشود!
مشاهدات میدانی از خیابان منوچهری و صرافیهای خیابان فردوسی نشان میدهد که دلالها از ترس اینکه از بازار عقب بیفتند دنبال فروش دلارهای خود هستند و همین موضوع موجب هیاهو بین دلالها و سفتهبازان بازار ارز شده است.
در بازار سبزهمیدان نیز وضعیت مشابه فردوسی بوده است، بعد از پاسخ محکم ایران به اسرائیل، آرامش به این بخش هم بازگشت و قیمتها که سر به فلک کشیده بودند با تغییر فاز در مدار نزولی قرار گرفتهاند؛ البته معاملهگران عمده در بازار طلا و کسبه این بخش هم مانند دلارفروشان، میگویند بعد از پاسخ ایران، قیمتها کاهشی شده است و این وضعیت در روزهای آینده هم ادامه خواهد داشت.
قیمت سکه در بازار متشنج پیش از نمایش اقتدار نظامی ایران در منطقه و جهان به 46 میلیون هم نزدیک شده بود ولی امروز به کانال 42 میلیون تومان بازگشته است؛ قیمت هر گرم طلای 18عیار نیز که به 4 میلیون تومان هم رسیده بود با بازگشت آرامش به بازارها به 3 میلیون و 600 هزار تومان رسیده است و فعالان بازار طلا پیشبینی میکنند: درصورتی که آرامش برقرار باشد و درگیری نداشته باشیم، قیمت طلا به 3 میلیون و 400 هزار تومان هم برمیگردد.
بازار سرمایه هم از صبح امروز و با پایان یافتن تنشهای منطقهای و آرامش نسبی در فضای سیاسی، به رنگ سبز درآمده و با افزایش قابلتوجه تقاضای خرید مواجه است.
همانطور که از تابلوی قیمتی بازارهای ارز، طلا، سکه و سرمایه مشخص است، نمایش اقتدار نظامی و ملی کشورمان در منطقه و دنیا و پاسخ محکم به اسرائیل توانسته است مقدمات بازگشت آرامش و ثبات اقتصادی را فراهم کند و انتظار میرود بعد از این با سیاستهای اقتصادی مناسب مقدمات بازگشت آرامش اقتصادی و ثبات قیمتها هم در بازارها فراهم شود.
ازآنجایی که تحولات ارزی حکم علامت دیگر بازارهای اقتصادی را دارند و طبق قانون نانوشتهای بین مردم و فعالان اقتصادی، تحولات نرخ ارز مسیر قیمتها در دیگر بازارها از جمله کالا و خدمات را مشخص میکند، در ادامه مروری خواهیم داشت بر عوامل مؤثر بر تحولات نرخ ارز.
بهطور کلی عوامل تعیینکننده تحولات نرخ ارز را میتوان به سه دسته عوامل "بنیادین (منابع و ذخایر ارزی، نقدینگی)"، "حملات سفتهبازی" و "شوکهای برونزا (عوامل سیاسی و تحولات بازارهای جهانی)" تقسیمبندی کرد، بهعلاوه باید توجه داشت که ساختار بازار ارز در اقتصاد ایران مشتمل بر بازار رسمی و غیررسمی است و تأثیر تحولات هرکدام از عوامل فوقالذکر روی نرخ ارز، بسته به اینکه موضوع تحلیل کدام بازار باشد، متفاوت خواهد بود.
تقاضای ارز در بازار غیررسمی شامل تقاضای معاملاتی غیرمجاز ارز (قاچاق ورودی کالا و خروج سرمایه از کشور)، تقاضای سفتهبازی و تقاضای احتیاطی ارز است و در سمت عرضه نیز شامل عرضه ارز ناشی از قاچاق خروجی کالا، کماظهاری در صادرات و بیشاظهاری در واردات است.
در سوی دیگر؛ بازار رسمی ارز شامل عرضه و تقاضای واقعی ارز است که سمت عرضه آن از محل صادرات نفتی و غیرنفتی کالا و تقاضای آن شامل تقاضای ارز جهت واردات کالا و خدمات مجاز است. با توجه به اینکه معاملات ارز در بازار غیررسمی پوشش معاملات قاچاق و فرار سرمایه است، لذا نرخ آن شامل هزینه ریسک انجام معاملات غیرمجاز نیز میباشد، در حالی که نرخ ارز در بازار رسمی تنها دربرگیرنده هزینه نقل و انتقال و تبدیل ارز است و شامل هزینه ریسک انجام معاملات غیرقانونی نیست.
تحت این شرایط نرخ ارز در بازار غیررسمی بالاتر از نرخ بازار رسمی خواهد بود، ضمن اینکه تقاضای سفتهبازی و احتیاطی ارز در بازار غیررسمی بهشدت متأثر از عوامل انتظاری، روانی و تحولات سیاسی است.
ازآنجا که تغییر محسوسی در وضعیت متغیرهای بنیادین تعیینکننده نرخ ارز صورت نگرفته است؛ میتوان ریشه تحولات اخیر بازار غیررسمی ارز را در عوامل تحریککننده تقاضای ارز بهصورت سفتهبازی و تقاضای احتیاطی دانست.
بهطور مسلّم شوکهای برونزا بهصورت منازعات سیاسی و نظامی منطقه، حمله تروریستی رژیم غاصب صهیونیستی به سفارت ایران که در واقع خاک کشور محسوب میشود و انتظار عکسالعمل بازدارنده از سوی ایران به این رژیم و ابهاماتی که نسبت به عکسالعملهای زنجیرهای مرتبط وجود دارد، از جمله عوامل تحریککننده تقاضای ارز در بازار غیررسمی طی روزهای اخیر بوده است،
ضمن اینکه در سمت عرضه نیز شکلگیری انتظارات افزایشی در خصوص نرخ ارز، ناشی از عوامل یادشده، موجب کاهش عرضه ارز در این بازار شده است، بنابراین جهش روزهای اخیر نرخ ارز در بازار غیررسمی ریشه در عوامل روانی و انتظاری دارد که نقطه شروع آن منازعات سیاسی و نظامی بوده است، در این بین نباید از اقداماتی که برخی افراد و گروههای سودجو، که با اشاعه شایعات و تشدید جو روانی منفی از طریق شبکههای مجازی بهقصد انتفاع بیشتر از شرایط نااطمینانی موجود انجام میدهند نیز غافل شد.
* عملکرد کانالهای تلگرامی در دامنزدن به نوسانات نرخ ارز/ دلار تلگرامی 2هزار تومان گرانتر از کف بازار
تلاش و تکاپوی کانالهای تلگرامی برای تشدید نوسانات ارزی و نرخسازیهای کاذب موضوع مهمی است که نباید از آن غافل شد؛ بارها تأکید شده است که نرخهای این کانالها نمیتواند مرجع و مبنایی برای قیمت ارز در بازار آزاد باشد اما باز هم برخی از افراد و بعضاً کارشناسان اقتصادی و نمایندههای مجلس و اتاق بازرگانی و... به آنها استناد میکنند.
عملکرد و قیمتهای این کانالها بهخصوص در روزهای پرنوسان بازارها همواره با انتقاد جدی همراه بوده است؛ بهعنوان مثال روز قبل و همزمان با استارت ریزش قیمتها در بازار ارز، قیمت دلار در کف بازار روی کانال 65ـ66 هزار تومان در نوسان بود ولی قیمت این کانالها برای دلار 68 هزار تومان درج شده بود! معمولاً کانالهای تلگرامی دلار را 2 هزار تومان گرانتر از بازار قیمتگذاری میکنند.
نکتهای که در این رابطه باید مورد توجه قرار گیرد آن است که بخش عمدهای از نرخسازیهای کانالهای تلگرامی خود معلول شرایطی است که سبب بروز اختلال و آشوب در بازار غیررسمی ارز نیز میشود، بهعبارتی وقتی فعالیت معاملهگران فردایی در کانالهای تلگرامی تا پاسی از شب ادامه مییابد در حالی که بازار غیررسمی و رسمی ارز تعطیل است، تنها عاملی که میتواند منجر به نرخسازی در این معاملات گردد اخبار و شایعاتی است که در رابطه با تحولات سیاسی و عوامل انتظاری بین معاملهگران در جریان است.
اینکه کارشناسان و فعالان اقتصادی در تحلیل خود به نرخهای کانالهای تلگرامی مراجعه میکنند باید به این نکته توجه داشته باشند که تصمیمها و تحلیلهای آنها بهشدت متأثر از عوامل روانی و هیجانی است و عوامل بنیادین نقش معناداری در تصمیمات آنها ندارد.
در این راستا و در پی چالشهای ایجادشده ناشی از گسترش معاملات فردایی ارز، بهویژه در بستر کانالهای تلگرامی، طی سالهای اخیر پیشنهادهایی در خصوص راهاندازی بازاری برای معاملات ابزارهای مشتقه ارزی و تعریف سازوکار رسمی و قانونی برای معاملات فردایی، مطرح شده است.
ولی نکته مهم در این خصوص نیز، وجود پیششرطها و الزاماتی است که بدون تحقق آنها، کارایی مشتقات ارزی بهعنوان مکانیزمی برای کاهش ریسک نرخ ارز با چالشهای جدی مواجه خواهد شد. در رابطه با موضوع مقابله با نرخسازی کاذب کانالهای تلگرامی توجه به این نکته ضروری است که این امر صرفاً در حوزه اختیارات و وظایف بانک مرکزی نیست و لازم است بهعنوان یک اقدام مکمل در راستای محدودسازی و توقف مبادلات ارزی غیرواقعی در بستر این کانالها، اقدامات کنترلی دیگری نیز از سوی طیفی از دستگاهها و نهادهای حاکمیتی، متناسب با حوزه اختیارات و وظایف آنها، در دستور کار قرار گیرد،
هرچند بانک مرکزی بهمنظور مدیریت جریانهای مالی بازار غیررسمی ارز اقدامات گستردهای را در زمینه حکمرانی ریالی به انجام رسانده است یا در دست اقدام دارد. در مقوله حکمرانی ریال؛ مجموعه اقدامات و ابزارهایی برای استفاده از ظرفیتهای نظام پرداخت ریالی و اطلاعات موجود در تراکنشهای بانکی، بهمنظور افزایش امکان رهگیری تمامی تراکنشهای ریالی اشخاص اعم از حضوری و غیرحضوری که از منظر عملیاتی بهمعنای تأمین بستری جهت تشخیص مبدأ، مقصد و هدف هر تراکنش ریالی میباشد، برای رصد و کنترل جریانات ورودی و خروجی مالی تعبیه شده است.
تکمیل زیرساختهای اطلاعاتی، قوانین و قواعد در نظامهای بانکی، مالیاتی، گمرکی، وزارت صنعت، معدن و تجارت، ثبت اسناد، ثبت احوال و مرکز اطلاعات در بانک مرکزی در دست پیگیری جدی قرار دارد. انتظار میرود با تکمیل زیرساختهای مورد نظر حجم عمدهای از این معاملات غیرشفاف مخلّ نظام ارزی و اقتصادی کشور آشکار شود و به این ترتیب زمینه برخورد مقتضی با آنها فراهم گردد.
* در تلاطمهای ارزی، وظیفه بازارساز و سیاستگذار ارزی چیست؟
بهطور کلی وظیفه سیاستگذار در چنین شرایطی تلاش در جهت برقراری و حفظ ثبات و آرامش در بازار ارز و کنترل انتظارات تورمی است. اقداماتی که در این زمینه میتواند انجام گیرد در افق زمانی کوتاهمدت و میانمدت قابل پیگیری است.
طبق اعلام قبلی مسئولان بانک مرکزی، این بانک در راستای برقراری ثبات اقتصاد کلان مجموعه سیاستهایی را از اسفندماه سال 1401 تحت عنوان سیاستهای تثبیت حول سه محور "پیش بینیپذیر نمودن اقتصاد و بازار ارز"، "کنترل رشد نقدینگی" و "تنظیمگری بازارها" در دستور کار قرار داد و طبق گفتوگوی تلویزیونی اخیر رئیس کل بانک مرکزی، قرار است اجرای سیاستهای مزبور در سال 1403 نیز تداوم یابد.
همچنین طبق اظهارات قبلی، تقویت حکمرانی ریال به منظور مدیریت جریانهای مالی و سرمایهای مرتبط با بازارهای دارایی، از جمله ارز و طلا، نیز با قوت در بانک مرکزی در دست پیگیری است.
ضمن اینکه بانک مرکزی از مسیر 1- تهیه و تنظیم برنامه پولی برای کنترل رشد نقدینگی و پایه پولی برای سالهای 1401 و 1402 .2- اتخاذ سیاستهای پولی آیندهنگر در خصوص کنترل رشد کلهای پولی و تنظیم مناسب نرخهای سود 3- کنترل رشد ترازنامه بانکها و اصلاح نظام بانکی و 4- مدیریت انتظارات تورمی و ثبات بازارهای مالی و دارایی به دنبال کاهش مخاطرات تورمی رشد نقدینگی بوده است.
به تبع این اقدامات، نرخ رشد نقدینگی در پایان سال 1401 معادل 31.1 درصد تحقق یافت که نزدیک به مقدار رشد هدف (30 درصد) قرار داشت. همچنین نرخ رشد نقدینگی در پایان سال گذشته به 24.3 درصد رسید که به میزان 0.7 واحد درصد نیز نسبت به رقم هدف گذاری کمتر بوده و در مقایسه با ابتدای سال گذشته این متغیر به میزان 8.8 واحد درصد کمتر شد.
گفتنی است، متوسط رشد نقدینگی کشور در بازه زمانی 20 ساله منتهی به 1402 معادل 28.5 درصد میباشد که این ارقام حاکی از آن است که رشد تحقق یافته نقدینگی در سال گذشته نسبت به متوسط بلند مدت به میزان قابل توجهی بهتر شده که به عنوان یک راهکار میانمدت جهت حفظ ثبات در بازار ارز، تداوم سیاستهای تثبیت اقدامی مطلوب ارزیابی میگردد.
باید یادآور شد که سیاستهای تثبیت صرفاً ناظر بر سیاستهای اقتصاد کلان نبوده و مجموعهای از سیاستها و اقدامات در حوزههای اجتماعی، سیاست خارجی، حکمرانی سیاسی و ... نیز بایستی پایهریزی شود تا حوزههای مختلف و به طور خاص اقتصاد یک کشور بتواند در مقابل شوکهای وارده مقاوم باشد.
کما اینکه رهبر معظم انقلاب در همان ابتدای سال 1401، ضمن اشاره به این موضوع که مشکل اصلی، مسئلهای اقتصادی است، فرمودند که در زمینههای فرهنگی، سیاسی و اجتماعی مشکلاتی وجود دارد و همت همه دولتمردان باید بر رفع ناکارامدیهای موجود باشد. از فرمایشات ایشان میتوان اینگونه استنباط نمود که مشکلات اقتصادی و تبعات آن، صرفا ریشه در پدیدههای اقتصادی ندارد و توجه به سایر بسترهای شکلگیری این معضلات ضروری خواهد بود.
این امر در موضوع سیاستهای تثبیت نیز برقرار است، زیرا ممکن است بتوان به صورت مقطعی برخی نااطمینانیها را تا حدودی با مدیریت بازار ارز مرتفع نمود، اما به خاطر ترمیم نشدن نقاط آسیبپذیر اقتصاد، ممکن است مجدداً به علت ورود یک شوک و یا برخی اخبار منفی، بازار ارز دچار التهاب شده و نتیجه سیاست تثبیت اقتصاد کلان نیز کمرنگ شود.
در بعد کوتاهمدت، یکی از اقداماتی که سیاستگذار بایستی نسبت به آن اهتمام جدی داشته باشد تامین نیازهای واقعی ارز در بازار رسمی است. هرچند ممکن است چنین سیاستی با انحرافاتی هم همراه باشد اما عدم پاسخگویی به نیازهای واقعی موجود سبب سرازیر شدن این گونه تقاضاها به بازار غیررسمی و تشدید التهاب و نوسان در بازار مزبور میشود.
* چرا کالاها و خدمات با دلارِ گران به دست مردم میرسد؟
طبق اعلام رئیس کل بانک مرکزی، در سال 1402 بیش از 69 میلیارد دلار ارز در بازار رسمی برای بخشهای مختلف اقتصادی تامین شده که این میزان در مقایسه با رقم سال 1401، به میزان 5.9 درصد افزایش نشان میدهد و حدود 25 درصد تامین ارز کشور در سال 1402 با نرخ ترجیحی (28500 تومان) صورت گرفته که عمدتاً صرف کالاهای اساسی و ضروری، نهادههای دامی، مواد اولیه و تجهیزات پزشکی و دارو شده است.
بررسیها پیرامون تخصیص ارز با نرخ ترجیحی و تاثیر آن بر قیمت کالاهای مشمول (مستقیم و غیرمستقیم) نشان میدهد درحالیکه نرخ دلار بازار غیررسمی در هفته منتهی به 25 اسفند 1402 نسبت به مدت مشابه سال 1401 حدود 29.9 درصد رشد داشته، برخی اقلام کالایی نظیر گوشت قرمز، گوشت مرغ، قند و شکر، چای و تخم مرغ با افزایش قیمتی به مراتب بالاتر از نرخ رشد دلار در بازار غیررسمی مواجه بودهاند.
در حالی که قیمت خرده فروشی کالاهایی نظیر انواع روغن نباتی در دوره مورد بررسی حتی با کاهش همراه بوده و قیمت خرده فروشی گروه حبوبات در حدود 27.3 درصد بوده که به میزان 2.6 واحد درصد کمتر از نرخ رشد دلار در بازار غیررسمی بوده است.
در رابطه با تخصیص ارز با نرخ ترجیحی لازم به اشاره است که اساساً نرخ ارز 28500 تومان برای هر دلار و معادل آن برای سایر اسعار نرخی برون آمده از معاملات در بازار ارز نیست بلکه نوعی سیاست حمایتی است که دولت در نهایت به منظور حمایت از معیشت مردم در پیش گرفته است.
به گفته برخی کارشناسان، چنانچه این سیاست کنار گذاشته شود بدون تردید اقلام اساسی، ضروری و دارویی با قیمتهایی به مراتب بسیار گرانتر از شرایط کنونی به دست مصرفکننده میرسد.
اما اینکه قیمت کالاهای مشمول ارز ترجیحی با نرخهای دلار بازار غیررسمی به دست مصرف کننده میرسد میتواند دلایل مختلفی داشته باشد. ازجمله؛ افزایش قیمت در بازارهای جهانی، کاهش تولید و عرضه برخی کالاهای نهایی در داخل، افزایش قیمت سایر نهادههای تولید از جمله حقوق و دستمزد، کمبود مقطعی برخی کالاها در بازار ناشی از تاخیر در عرضه آنها به بازار، کاهش میزان تولید نهادههای تولید برخی کالاها در داخل، چالشهای ناشی از خشکسالی، مشکلات تنظیم بازار برخی کالاها و نهادههای تولید آنها، قاچاق خروجی کالا و شکلگیری انحصار در واردات و قیمتگذاری کالا و ... برخی استدلال میکنند که حالا که کالاها در بازار با نرخ بازار غیررسمی عرضه میشود پس باید ارز ترجیحی حذف گردد و نرخ تامین ارز کالاهای غیراساسی نیز تعدیل شود تا به قولی رانت حذف گردد.
در این رابطه باید به این نکته توجه داشت که تعدیل نرخ ارز بازار رسمی باعث کاهش یا حذف شکاف بین نرخهای بازار رسمی و غیررسمی نمیشود و حتی میتواند نرخ بازار غیررسمی را نیز افزایش دهد. در این صورت کالاها با نرخهای بالاتری به دست مصرف کننده میرسد.
در هر صورت، در فرآیند رصد و پایش بازار کالاها و خدمات و نظارت و کنترل بر قیمت آنها، دستگاههای متعددی از جمله سازمان حمایت مصرفکنندگان و تولیدکنندگان، سازمان تعزیرات حکومتی و ... حسب وظایف و اختیارت خود مشغول فعالیت میباشند و ضرورت دارد نظارت هوشمند بر قیمتگذاری کالاهای مشمول ارز با نرخ ترجیحی داشته باشند.
در این رابطه نظارت بر فرآیند توزیع کالاهای اساسی از مبدأ تا محل مصرف به منظور پیشگیری از قاچاق خروجی کالا امری حیاتی محسوب میشود. همچنین اجرای طرح کالابرگ الکترونیک جهت توزیع کالاهای اساسی نیز میتواند در راستای سیاستهای تنظیم بازاری موثر واقع شود.
* بازگشت ارز حاصل از صادرات به چرخه اقتصاد کشور/ تجربه کشورهای دیگر چیست؟
بازگشت ارز صادراتی به کشور و اثر مستقیم آن بر بازار ارز موضوع مهم دیگری است که نباید از آن غافل شد؛ در حقیقت برگشت ارز حاصل از صادرات به چرخه رسمی پدیده منحصر به اقتصاد ایران نیست و کشورهای مختلف در قالب مدیریت جریان سرمایه و سیاستهای خود در خصوص حفظ ارزش پول ملی کشورشان، مقوله برگشت ارز حاصل از درآمدهای صادراتی به سیستم بانکی را دنبال میکنند. در این رابطه میتوان به اعلامیه عمومی شماره 48/32-2018 کشور ترکیه که در تاریخ 4 سپتامبر سال 2018 منتشر شده و مطابق آن صادرکنندگان این کشور متعهد به برگشت ارز حاصل از صادراتشان به داخل ترکیه و فروش معادل 80 درصد آن به یک بانک شدهاند، اشاره نمود.
همچنین میتوان کشور هند را به عنوان نمونهای دیگر مثال زد. دپارتمان ارزی بانک مرکزی هند در 29 دسامبر سال 2015 بر اساس قانون مدیریت ارزی 1999، اعلامیهای با شماره FEM 9 (R)/2015-RB را برای شناسایی، برگشت و واگذاری درآمدهای صادراتی صادرکنندگان این کشور منتشر نموده و مطابق آن صادرکنندگان متعهد شدهاند که به میزانی که درآمد صادراتی شناسایی نمودهاند را به یکی از اشکال 1- فروش به یک شخص مجاز در هند در قبال دریافت روپیه، 2- نگهداری در حساب نزد یک معاملهگر مجاز در هند به میزانی که توسط بانک مرکزی مشخص شده و 3- استفاده از آن برای پرداخت بدهی یا تعهدات ارزی به میزان مشخص شده توسط بانک مرکزی به چرخه اقتصادی این کشور برگردانند.
همچنین به عنوان نمونه دیگر میتوان به فرمان پوتین در سال 2023 برای برگشت معادل 80 درصد ارز حاصل از صادرات به اقتصاد روسیه اشاره نمود. مطابق این فرمان از صادرکنندگان روسی خواسته شده حداقل 80 درصد درآمدهای ارزی صادراتی خود را نزد بانکهای روسی سپردهگذاری کنند و سپس 90 درصد آنرا ظرف دو هفته در بازار داخلی به فروش برسانند.
همچنین در این چارچوب 43 گروه از شرکتهای فعال در حوزه سوخت، انرژی، فلزات، محصولات شیمیمایی و صنایع غلات و صنایع چوبی مشمول اقدامات کنترل سرمایهای شدند. همانطور که ملاحظه میشود اقتصاد ایران یک نمونه ویژه و منحصر به فرد در مقوله مقررهگذاری در خصوص نحوه برگشت ارز حاصل از صادرات نمیباشد بلکه عموم کشورها در چارچوب اقداماتی که به منظور مدیریت جریان سرمایهی خود تدوین نمودهاند بر نحوه هزینهکرد درآمدهای صادراتی خود نظارت کامل دارند.
در مورد اقتصاد ایران که در معرض شدیدترین تحریمهای مالی قرار دارد طبیعتا باید موضوع مدیریت جریان سرمایه و برگشت ارز حاصل از صادرات و رفع تعهد ارزی واردکننده، به طریق اولی به عنوان راهکاری اساسی و پایهای جهت مدیریت بازار ارز و تامین نیازهای واقعی اقتصاد با جدیت تمام پیگری و به اجرا گذاشته شود.
بانک مرکزی در کنار مجموعه دولت، در راستای اجرای سیاستهای کلان کشور و با توجه به اهمیت و ضرورت برگشت ارز حاصل از صادرات به چرخه اقتصادی کشور به منظور تأمین مواد اولیه و کالای واسطهای بخشهای تولیدی/صنعتی کشور در جهت حفظ اشتغال، تولید و رفاه مردم، دستورالعملهای لازم برای برگشت ارز حاصل از صادرات غیرنفتی را تنظیم و از سال 1397 ابلاغ کرده است.
بر این اساس، اولین بخشنامه بانک مرکزی در خصوص نحوه بازگشت ارز حاصل از صادرات، بر اساس سیاستهای تعیین شده توسط کمیته موضوع ماده (2) مصوبه شورای عالی هماهنگی اقتصادی، در آبانماه سال 1397 ابلاغ گردید که بر اساس آن، تمام صادرکنندگان، بابت صادرات انجامگرفته از تاریخ 22ام فروردینماه 1397 مکلف به بازگشت ارز شدند و مقرر گردید، بانک مرکزی صرفاً برای تامین ارز واردات کالا و خدمات صادرکنندگانی که مطابق دستورالعمل مزبور عمل نمایند، تامین ارز انجام دهد.
مطابق دستورالعمل مذکور، "فروش ارز در سامانه نیما"، "واردات در مقابل صادرات خود" و "واردات در مقابل صادرات غیر"، به عنوان روشهای بازگشت ارز صادرات اعلام و نسبت بازگشت ارز با استفاده از هریک از روشهای مذکور، بر اساس ارزش صادرات انجام شده، تعیین گردید.
در ادامه بانک مرکزی، درکنار انعطافپذیری لازم به منظور همکاری با صادرکنندگان، همواره دقت و جدیت لازم را در اجرای این سیاست مبذول داشته و به ارائه تغییرات لازم در بستههای سیاستی بازگشت ارز حاصل از صادرات متناسب با شرایط اقتصادی کشور، متنوعسازی روشهای بازگشت ارز و در نظر گرفتن ابزارهای تشویقی لازم، متناسب با عملکرد صادرکنندگان در این زمینه، اهتمام ورزیده است.
اما نکتهای که در خصوص سیاستهای دولت و بانک مرکزی در رابطه با برگشت ارز حاصل از صادرات در معرض انتقاد قرار میگیرد، به مقوله نرخ مبنای خرید ارز حاصل از صادرات برمیگردد، به این صورت که صادرکنندگان منفعت خود را در این میدانند که به ازای هر واحد ارز، بالاترین معادل ریالی ممکن را دریافت نمایند و حتی برخی نرخهای بازار غیررسمی را نرخ واقعی و تعادلی برای خرید ارز از صادرکننده میپندارند.
در این رابطه باید توجه داشت که نرخ ارز، به واسطه اثرگذاری بالا و متفاوت بر گروههای ذینفع متعدد موجود در اقتصاد و جامعه، موضوعی حساس و چندوجهی است. از اهم حوزههای تاثیرپذیر از نرخ ارز میتوان به صادرات غیرنفتی، واردات، روند ورود و خروج سرمایه و جهتگیری الگوی فعالیت و سرمایهگذاری در بخش واقعی اقتصاد اشاره نمود. هر کدام از ذینفعان بازار ارز (صادرکنندگان یا واردکنندگان) نیز که از تحولات نرخ ارز متاثر میگردند، تعبیر متفاوتی از نرخ مطلوب ارز خواهند داشت و بعضاً بواسطه عدم تامین منافع بخشی، نرخهای جاری بازار ارز و سیاستهای ارزی اجرا شده را غیربهینه و نامطلوب قلمداد میکنند.
اینکه سطح مطلوب و بهینه نرخ ارز برای یک اقتصاد چه میباشد، نیازمند بررسی دقیق تحولات درونی و بیرونی اقتصاد در نتیجه تغییرات نرخ ارز است. لذا، سیاستگذاری ارزی باید مطابق با نگاه کلان و ملی انجام پذیرد و در راستای حداکثر سازی منافع ملی اجرا شود.
اینکه سیاستگذار ارزی چه فاکتورهایی را در موضوع تعیین نرخ ارز در بازار رسمی مدنظر دارد متاثر از چند نکته است. نخست آنکه بررسی ترکیب واردات کالای گمرکی از حیث نوع مصرف نشان میدهد که بیش از 85 درصد ارزش واردات گمرکی را کالاهای اولیه، واسطه ای و سرمایهای مورد نیاز تولید و سرمایهگذاری تشکیل میدهد.
در چنین شرایطی چنانچه هر صادرکنندهای تصمیم بر این داشته باشد که ارز حاصل از صادرات خود را به قیمت و شیوه دلخواه خود هزینه نماید، با توجه به پیوندهای پسین و پیشین بین فعالیتهای اقتصادی، قطعا تولید کشور به لحاظ ترکیب و سطح دچار مشکل خواهد شد.
نکته دیگر اینکه بخش عمده درآمدهای صادرات غیرنفتی کشور از محل صادرات محصولاتی نظیر پتروشیمی و فولادی است که مجموعه دولت و حاکمیت به انحاء مختلف تسهیلات و امکانات لازم برای تشویق تولید و سرمایهگذاری در این زمینه، از جمله انرژی یارانهای، را در اختیار این واحدهای تولیدی قرار داده است. لذا ضروت دارد در شرایطی که کشور در جنگ اقتصادی قرار دارد، این واحدها مساعدت لازم را با کل اقتصاد کشور داشته باشند.
* مبنای نرخگذاری بانک مرکزی چیست؟
انتقاداتی به نرخ های مرکز مبادله و حواله ارز بعضا از سوی برخی فعالان اقتصادی مطرح می شود که قابل تأمل است، اطلاعات دریافتی نشان میدهد که در رابطه با مکانیسم تعیین نرخ ارز و نرخهایی که برای منابع و مصارف مختلف ارزی استفاده میشود، طیف وسیعی از پارامترها در تعیین نرخ نهایی مبادله شده موثر میباشند. لذا سیاستگذار پولی و ارزی (بانک مرکزی) یک نرخ را به عنوان نرخ سیاستی برای یک بازه زمانی میانمدت در نظر میگیرد که متناظر و متناسب با سایر متغیرهای کلان اقتصادی تعیینکننده تحولات نرخ ارز تعیین شده است.
بر این اساس، بسته به 1- وضعیت فعلی و پیش بینی منابع و مصارف ارزی، 2- اسکناس و حواله بودن ارز مورد نظر، 3- شرایط معامله و نرخ تبدیل اسعار مختلف به ارز مورد درخواست فروشندگان خارجی و 4- هزینههای نقل و انتقال، نرخهای متفاوتی برای معاملات خرید و فروش در بازههای زمانی کوتاهمدت در بین گروههای مختلف فعالان اقتصادی برقرار میگردد.
در شرایط تحریمی فعلی که دسترسی نظام بانکی به روابط کارگزاری بین المللی رسمی بسیار محدود گشته است، هزینههای نقل و انتقال و تبدیل ارزهای مختلف به ارزهای پرمصرف یکی از عوامل اصلی تعیین نرخ مورد توافق بین صادرکنندگان و واردکنندگان خواهد بود. همچنین، تفاوت بین نرخ اسکناس و حواله یک ارز نیز موضوعی کاملا طبیعی در بازار ارز میباشد. اسکناس ارز کاربرد کمتری در مراودات مالی و تجاری دارد و بیشتر کاربرد آن در مصارف خرد ارزی است؛ لیکن چون تهیه اسکناس از خارج و انتقال آن به داخل با هزینه همراه است، نرخ آن بالاتر از نرخ حواله تعیین میشود.
نکته دیگری که در این رابطه باید مورد توجه قرار گیرد آن است که در شرایط کنونی اقتصاد ایران که تحت تاثیر قیود و چالشهای بیرونی حاکم بر محیط اقتصاد قرار دارد، تاکید بر شناورسازی نرخ ارز به مصلحت نبوده و در عمل به منزله دنبالهروی بازار حواله از نوسانات بازار غیررسمی خواهد بود.
همچنین، آنچه مسلم است استقرار میانمدت و بلندمدت نظام نرخ ارز ثابت نیز مستلزم برخورداری از سطح مناسبی از ذخایر ارزی، تورم پایین و محیط سیاسی و اقتصادی باثبات است.
لذا سیاستگذار حتما می داند چنانچه هر یک از این عوامل تحقق نیابند، حمایت از نرخهای ثابت با چالش مواجه میگردد. از این رو بانک مرکزی نیز تعدیل نرخ ارز متناسب با تغییرات قیمتهای نسبی و تحولات سایر متغیرهای کلان اقتصادی را نکتهای ضروری و مطلوب ارزیابی مینماید و در این خصوص نیز نسبت به تعدیل نرخهای اسکناس و حواله در مرکز مبادله ارز و طلای ایران اقدام نموده است.
رصد تحولات نرخ حواله در مرکز مبادله ارز و طلا در سال 1402 گویای آن است که متوسط نرخ فروش حواله دلار با 7.3 درصد افزایش از 373.3 هزار ریال در فروردینماه به 400.5 هزار ریال در اسفندماه این سال رسیده است ضمن اینکه ضریب تغییرات نرخ حواله دلار در سال 1402 برابر 2.4 درصد بوده است.
بنابراین همانگونه که مشهود است، ضمن اینکه بازار حواله از کمترین نوسان برخوردار بوده است، متناسب با وضعیت منابع و مصارف ارزی تعدیل نرخ نیز انجام گرفته است.
در مجموع اینکه، مجموعه اقدامات بانک مرکزی در خصوص تشویق و تسریع بازگشت ارز حاصل از صادرات به چرخه اقتصادی کشور و تداوم پیگیری و جدیت به کارگرفته شده در این امر، نه تنها به عنوان ضربهگیر نوسانات مقطعی نرخ ارز عمل نموده و منجر به کنترل بازار ارز و حفظ ثبات و آرامش آن در یک مقطع بلندمدت گردید، بلکه وضعیت مناسب تامین ارز مورد نیاز واردات تحت تاثیر بهبود شرایط عرضه ارز باعث شد، علیرغم تاثیرپذیری تجارت خارجی کشور از شوکهای بیرونی متعدد نظیر تداوم تحریمهای اقتصادی و مالی، چالشهای سیاسی، درگیریهای نظامی، شیوع و همهگیری بیماری کرونا و ...، همچنین سهم بالای کالاهای سرمایهای و مواد اولیه و کالاهای واسطهای مورد نیاز تولید از کل واردات کشور، تاثیرات منفی عوامل ذکرشده بر فعالیتهای تولیدی و سرمایهگذاری اقتصاد به حداقل برسد.
* آخرین وضعیت ارزی کشور چیست و بهچهدلیل مردم نباید نگران چشمانداز پیشِرو باشند؟
طبق اعلام مسئولان، در ارزیابی شرایط ارزی کشور باید نگاهی واقعبینانه به شرایط جاری و پیشِرو از حیث منابع و مصارف ارزی داشت. در خصوص وضعیت منابع ارزی، هرچند مطابق آمارهای گمرک جمهوری اسلامی ایران تراز تجاری گمرکی در سال 1402 کسری قابل ملاحظهای را نشان میدهد اما صادرات نفت، میعانات گازی و گاز طبیعی در سال 1402 عملکرد بسیار مطلوبی داشته به نحوی که به رغم کاهش حدود 27.0 درصدی قیمت نفت در سال 1402 نسبت به سال قبل از آن ارزش صادرات نفتی رشد مثبت و بالایی را تجربه نموده است.
از بعد وصول درآمدهای ارزی کشور نیز با رویهای که در دیپلماسی پولی و ارزی در بانک مرکزی با همکاری مجموعه وزارت نفت دنبال میشود، شرایط نسبتا مطلوبی در موضوع وصول عواید ارزی اقتصاد برقرار است. در مقوله صادرات غیرنفتی هرچند با محدودیتهایی روبرو هستیم، از جمله اینکه صادرات به مقصد عراق به واسطه مقرراتی که بانک مرکزی این کشور در زمینه نقل و انتقلات ارزی در سیستم بانکی عراق پیادهسازی نمود، با چالشهایی روبرو شده، اما به موجب مذاکراتی که در این زمینه با طرف عراقی صورت گرفته مسائل و موضوعات در این زمینه تا حد زیادی مرتفع شده است.
به هر صورت به واسطه تحولات اقتصاد جهانی، افت و خیز درآمدهای صادراتی برای همه کشورها، ازجمله اقتصاد ایران، اجتناب ناپذیر است و این احتمال وجود دارد که در برخی برهههای زمانی به واسطه افت قیمت یا کاهش مقدار تقاضا، با کاهش درآمدهای ارزی روبرو باشیم، ضمن اینکه تحریم برای اقتصاد ایران نیز مزید بر علت شده است.
علی القاعده در چنین شرایطی بایستی با مدیریت مصرف ارز با این شوکهای کوتاهمدت مقابله نمود. در این رابطه تاکید بر این نکته ضروری است که هرآنچه که تقاضای قانونی ارز وجود دارد در چارچوب بازار رسمی ارز (مرکز مبادله ارز و طلای ایران) پاسخ داده شده و میشود. لذا در خصوص دو مقوله میزان ارز مورد نیاز و نوسانات نرخها در این بازار، با توجه به تمهیدات اندیشیده شده جای تشویش و نگرانی وجود ندارد.
* توصیه به مردم
طبق توصیه کارشناسان اقتصادی، آنچه که آحاد مردم و به طور خاص فعالین اقتصادی بایستی در تصمیمگیریهای مالی و اقتصادی خود، با توجه به تحولات بازار ارز و نرخ ارز، مد نظر قرار دهند آن است که توجه داشته باشند ریشه التهابات جاری بازار ارز همانطور که قبلا اشاره شد، عوامل هیجانی و روانی است که تاثیری گذرا بر نرخ ارز دارند.
دستکم تجربه سالهای دهه 1390 شمسی و حتی مرور تحولات سالهای اخیر حاکی از آن است که به محض فروکش نمودن جو روانی و شکلگیری چشمانداز مثبت در خصوص تحولات حوزه سیاست خارجی موجی از فروش داراییهای مالی، علیالخصوص ارز و طلا، شکل میگیرد و متضرر اصلی این ماجرا تنها مردم خواهند بود و دلالان ارز تنها منتفع این شرایط میباشند.
توصیهای که میتوان به مردم داشت عدم ورود به بازار غیررسمی ارز و خرید ارز است. چون در این فرآیند با چند مخاطره روبرو خواهند بود. ابتدا اینکه مطابق آییننامه اجرایی قانون مبارزه با قاچاق کالا و ارز، خرید ارز در بازار غیررسمی عملی مجرمانه محسوب میگردد و مجازاتهایی در قانون برای مرتکبین دیده شده است. ضمن اینکه با توجه به اقدامات صورت گرفته در حوزه حکمرانی ریال از آنجا که یک طرف معاملات در بازار ارز به تراکنشهای ریالی ختم میشود، احتمال قرارگیری خریداران ارز در زیر چتر مالیاتی بسیار بالا خواهد بود.
نکته دیگر اینکه در شرایطی که بازار ارز دچار التهاب و نوسان شدید است، احتمال عرضه ارز تقلبی بالاتر خواهد بود و با توجه به اینکه یک معامله غیرمجاز صورت گرفته امکان پیگیری و شکایت در محاکم قضایی برای مالباختگان احتمالی وجود ندارد.
انتهای پیام/