این شهید پسردایی ۱۵۰ افغانستانی بود!+عکس
همسر شهید بافنده می گوید: زمان اعزام که رسیده بود همه ایرانیها که در لشکر فاطمیون بودند شناسایی و برگردانده شدند و «حامد» نیز در آخرین دقایق شناسایی شد، ولی نیروهای فاطمیون میگویند که او پسر دایی ما است.
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، مدافع حرم «حامد بافنده» به سال 1366 متولد شد و از همان دوران کودکی همراه پدر و مادرش به مسجد رفت و آمد می کرد. همین آشنایی با مسجد او را به سمت مداحی و تلاوت قرآن کشاند و شروع کرد به سبک عبدالباسط تمرین قرائت کردن.
نوجوانی و جوانی شهید بافنده نیز در مشهد مقدس، به همین راه گذشت. پس از شروع جنگ سوریه و تجاوز تکفیری ها به خاک این کشور او علی رغم یک دختر کوچک تصمیم گرفت عازم دفاع از حرم حضرت زینب(س) شود اما هر کاری میکرد راهی برای او وجود نداشت. تا اینکه متوجه شد نیروهای افغانستانی در قالب لشکر فاطمیون میتوانند به سوریه بروند. تصمیم گرفت با آموختن زبان و لهجه افغانستانی هر جور که میشود خود را به سوریه برساند.
همسرش ماجرای رفتن او را اینطور روایت میکند: «حامد» برای رفتن به سوریه مشغول یادگیری زبان افغانستانی شد، چون میخواست از طریق لشکر فاطمیون به سوریه برود و چون ارتباط خوبی هم با افغانستانیهای اردوگاه داشت و برای شهدای آنها مداحی میکرد و خیلی با آنها رفت و آمد داشت، خیلی سریع به زبان افغانستانی مسلط شد. زمان اعزام که رسیده بود همه ایرانیها که در لشکر فاطمیون بودند شناسایی و برگردانده شدند و «حامد» نیز در آخرین دقایق شناسایی شد، ولی نیروهای فاطمیون میگویند که «حامد» پسر دایی ما است، اگر وی را برگردانید همه ما 150 نفر با هم برمیگردیم و بدون «حامد» به سوریه نمیرویم.
بعد از عملیات که با موفقیت انجام میشود، «حامد» و دوستان برای انتقال شهدا با هم همراه میشوند، پیکر چند شهید فاطمیون را آماده انتقال میکنن دو مسیر را برای یافتن پیکر بقیه شهدا ادامه میدهند، در کنار جاده خاکی وی و دوستانش راه میرفتند که ناگهان متوجه یک تله کنار جاده میشوند. تخریبچیها اقدام به خنثی کردن آن کرده و صدای انفجار در منطقه میپیچد، دوستان «حامد» متوجه شدند که وی وسط همان جاده خاکی در حالی که دستهای وی باز و رو به آسمان بوده دراز کشیده است، ترکشی به شاهرگ گردن «حامد» خورده بود که همین باعث شهادت وی روز 3 اردیبهشت سال 96 همزمان با شهادت امام موسی کاظم(ع) شد.
انتهای پیام/