زمانه زر و زور و گل محمدی!
کتاب جدید داوود امیریان، داستان جامعه نبوی است. اما اینکه عاقبت این جامعه چه میشود، پاسخی است که تاریخ در آستین خود دارد.
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، حکیمه سادات نظیری، فعال حوزه کتاب، در یادداشتی به جدیدترین رمان داوود امیریان پرداخته است. این اثر که برای اولینبار از سوی نشر جمال در نمایشگاه عرضه خواهد شد، روایتی است از زندگی پیامبر اکرم، حضرت محمد(ص). یادداشت نظیری به این شرح است:
هیچ فکرش را کردهاید اگر به زمانه رسول خدا(ص) سفر میکردید دلتان می خواست کجای تاریخ باشید؟! شاید دلتان میخواست لحظه ترک خوردن کعبه وقتی مولایمان به دنیا میآمد و روشنی چشم رسول خدا میشد، میرفتید و یک گوشه تماشا میکردید نه؟! یا شاید آرزو میکردید در خانه ابوطالب بودید و کودکی و نوجوانی پیامبرمان را از نزدیک میدیدید؟! شاید هم مسافر حبشه میشدید و با جعفر بن ابوطالب، میرفتید تا سرزمینی که رسول خدا(ص) امر کرده بود واطمینان داده بود پادشاه عادلی دارد.
کتاب «عطرگل محمدی»، انگار که سفری باشد میانه تاریخ نبوی. چند صفحه اول را که ورق بزنید گویی دیگر روی جغرافیای ایران نایستادهاید. سفر کردهاید به مکه و دعوای مشرکان بر سر حقانیت رسول خدا، چشمهایتان را گرد میکند. بله درست آمدهاید کتاب قرار است همه ما را در میان کوچههای مکه و مدینه گذر بدهد و لحظه لحظه زندگی پیامبرمان را تصویر کند.
تازه عطر گل محمدی هم لابلای صفحات کتاب هست، درست همانجا که از رافت و خلق عظیم پیامبرمان اشک نم میزند به چشمتان، انگار که عطر گل محمدی میپیچد.
آقای داوود امیریان، تاریخ را نوشته است برای مخاطب اما به شیوه خودش. و حتی نه از کودکی پیامبر خدا(ص) که از رسالتش آغاز کرده است. و نه حتی از غار حرا و لحظه عظیم «اقرا بسم ربک الذی خلق»! بلکه از حضرت حمزه و لحظهای که از کاروانی راهزن زده میشنود چه بر برادرزادهاش گذشته.
هنوز میانه داستان جناب حمزهایم که قصههای بلال هم آغاز میشود. «عطرگل محمدی» حکایت همه کسانی است که یک جایی از زندگیشان به رسول خدا رسیدهاند، دل در گرو مهر و دین پیامبرشان گذاشته و جان فدایش کردهاند. کتاب با حوصله همه این داستانها را به هم پیوند زده است. ما وقتی قصه عبدالله بن مسعود را میخوانیم که میرود و قرآن میخواند کنار کعبه، هنوز صدای بلند ابوذر کنار همین کعبه در گوشمان است که آمده بود حقانیت رسولش را بر سر مشرکان فریاد کند. هنوز شیرینی داستان ولادت پیامبر(ص)زیر زبانمان است که کتاب هلمان میدهد وسط سختی شکنجه مشرکان و بعدتر وفات جناب عبدالمطلب.
تازه میخواهیم هم داستان روزبه ایرانی شویم که میبینیم پیامبر خدا با حلیمه در بیابان میدود و میخندد و دلمان پر از عطر گل محمدی میشود. نویسنده با چیرهدستی طوری حکایت گفته است که نه خسته میشوید و نه تکراری میخوانید. گرچه حکایت سمیه و یاسر را شاید شنیده باشید، اما جزئیات زیادی هست که در تمام داستانها، همراهتان میکند. جزئیاتی که مخاطب کمتر شنیده است.
نویسنده ذرهذره زمانه شکفتن ایمان را بر ایمان به تصویر میکشد. از روزهای شکنجه بلال آغاز میکند و میرسد به مسلمانیاش، از دانه دانه مسلمان شدن خویشان مشرکان مینویسد و هرجا که حرف از مولایمان علی بن ابیطالب است، نویسنده به شیرینی توصیفات در خوری ارائه میدهد. کمکم مسلمانان بیشتری پشت به پشت رسول خدا میدهند و غزوات آغاز میشوند.
کتاب ذرهذره ما را درون مکه و مدینه با همه آدمهای زمانه رسول خدا(ص) آشنا میکند. با همه کسانی که در روزگار نبوی نفس میکشیده و در داستانهای آن زمان اثری گذاشتهاند. وقتی میشنویم که 13 سال پس از هجرت مسلمانان به حبشه، نوزاد نجاشی تنها و تنها دایگی اسما بنت حمیص، همسر جعفر بن ابوطالب را میپذیرد وبالاخره آرام میگیرد، دلمان قرص میشود و با تمام مسلمانان دیگر لبخند میزنیم.
"عطر گل محمدی" که به همت نشر جمال راهی قفسه نشر شده، داستان جامعه نبوی است. جامعهای که کمکم جان میگیرد، مردمانی که یاد میگیرند با بردگانشان غذا بخورند، مسلمانانی که باهم داد و ستد میکنند. کمفروشی وگرانفروشی نمیکنند، زمان نماز پشت سر رسول خدا به نماز میایستند و با تکبیر بلال لبخند میزنند. اما عاقبت این جامعه چه میشود؟ این پاسخی است که تاریخ در آستین دارد.
کتاب گرچه برای رده سنی بزرگسال است، اما نوجوانها اگر بخوانند، تاریخ روانی خواندهاند که پر از جزئیات مفید و جذاب است.
انتهای پیام/