شش نکته درباره نبرد رفح؛ تعیین سرنوشت آینده فلسطین
نبرد رفح، سرنوشتسازترین نبرد مقاومت فلسطین از ۱۹۶۷ تاکنون به شمار میرود که میتواند سرنوشت فلسطین را برای دهههای آتی مشخص نماید؛ چرا که ناکامی ارتش اسرائیل در رفح، مقدمه عقبنشینیها و شکستهای بزرگتر این رژیم در آینده خواهد بود.
به گزارش گروه بینالملل خبرگزاری تسنیم، رژیم صهیونیستی درحالی از سه روز قبل عملیات نظامی محدود خود در رفح را آغاز کرده است که تلآویو بدون توجه به خواست جامعه جهانی و حتی متحدان غربیاش این عملیات را آغاز کرد.
ورود تانک های ارتش رژیم صهیونیستی به گذرگاه مرزی رفح در حالی بود که حماس ساعاتی قبلتر با پیشنویس ارائه شده در مذاکرات قاهره درخصوص تبادل اسرا موافقت کرده بود، اما اسرائیل بدون توجه به همه تلاشهای منطقهای و بینالمللی برای توقف جنگ، وارد رفح شد.
بررسی شرایط میدانی، سیاسی و بینالمللی در این حمله چند نکته قابل توجه دارد؛
- حمله زمینی نیروهای رژیم صهیونیستی از نظر تعداد نیروها و محدوده عملیاتی فراگیر نبوده و تنها دو تیپ زرهی 401 و 84 لشگر 162 در راستای خط مرزی موسوم به «محور فلادلفیا» ـ منطقه مرزی میان نوار غزه و مصر ـ حرکت کردهاند و وارد منطقه پیرامونی نشدهاند. این درحالی است که انتظار میرفت با توجه به تبلیغات گسترده صهیونیستها این عملیات بزرگتر از این باشد.
- حمله مذکور با وجود آنکه محدودتر از حد انتظار بود اما از جنبه رسانهای بزرگنمایی شده بود. تانکهای صهیونیستی هم به نمادهای شهر غزه در رفح حمله میکردند و واحد رسانه ارتش رژیم هم ورود تانکها با پرچمهای بزرگ و فیلمبرداری از بالا را بازنمایی مینمود تا این پیام را به مخاطبان بدهد که جنبه رسانهای این عملیات مهمتر است. احتمالاً این بزرگنمایی رسانهای میتواند نشانهای باشد از تلاش نتانیاهو برای فروش گرانتر این عملیات محدود به اعضای تندرو کابینهاش تا بدین شکل بتواند مذاکرات تبادل اسرا را به پیش ببرد.
- عدم واکنش مصر به نقض پیمان کمپ دیوید (1979) و ورود تانکهای اسرائیلی در خط مرزی (منطقه D) پس از 45 سال جای تأمل دارد. برخی مدعی هستند که قاهره امتیازی اقتصادی یا سیاسی از تلآویو دریافت کرده و برخی مدعی هستند که اسرائیل با اشاره به حضور نیروهای زرهی ارتش مصر به بهانه مبارزه با جریانهای سلفی در صحرای سینا، حضور زرهی در رفح را توجیه کرده است. همچنین هاآرتص خبر داد که تلآویو به قاهره وعده داده که تأسیسات مرزی در رفح را تخریب نخواهد کرد.
- حمله محدود کنونی این فرضیه را مطرح کرده است که صهیونیستها میخواهند از این وضعیت برای عملیات مرحله به مرحله استفاده کنند. بر این اساس صهیونیستها در نظر دارند در حین استمرار مذاکرات قاهره برای آزادی اسرا، با حملات مرحله به مرحله، به داخل مناطق رفح، برگ برندهای مهم در مذاکرات با حماس در دسترس داشته باشند.
- بنیامین نتانیاهو انتظار داشت که حماس با پیشنویس ارائه شده موافقت نکند، ولی بازیخوانی «یحیی السنوار»، نخستوزیر رژیم صهیونیستی را از نظر سیاسی تحت فشار قرار داد. بیانیه حماس در موافقت با توافق تبادل اسرا، در عمل سبب شد تا ارتش اسرائیل مجبور شود زودتر از موعد مدنظر خویش به رفح حمله کند. این در شرایطی بود که همزمان تظاهراتهای بزرگ خیابانهای تلآویو را فرا گرفت تا نتانیاهو بدین شکل در موقعیت ضعیفتری قرار گیرد.
- به لحاظ راهبردی به نظر میرسد بنیامین نتانیاهو قصد دارد تا آتش این جنگ را دست کم تا زمان برگزاری انتخابات ریاست جمهوری آمریکا گرم نگه دارد تا شاید این مسئله زمینهساز شکست بایدن و بازگشت ترامپ به کاخ سفید شود. در صورت تحقق این سناریو، پایان جنگ نه تنها به معنی سقوط کابینه نیست، بلکه باید منتظر آغاز فاز دوم عملیات صهیونیستها ماند. این فرضیه میتواند مطرح باشد که در صورت یکسره شدن کار رفح و بازگشت ترامپ به کاخ سفید، نتانیاهو این فرصت را خواهد یافت که مردم غزه را از مسیر اسکله جدیدی که توسط ارتش آمریکا تحت عنوان امداد و کمکرسانی به مردم غزه ایجاد شده، از این منطقه کوچ دهد.
نبرد جاری در رفح سرنوشتسازترین نبرد فلسطینیها از 1967 تاکنون است و از جنبه سرنوشتساز بودن، یادآور نبرد استالینگراد در جنگ جهانی دوم است؛ جایی که برنده و بازنده نهایی جنگ در نبرد روز آخر مشخص شدند. اگر صهیونیستها بتوانند مقاومت سراسری مردم فلسطین را در غزه شکست دهند و موقعیت نظامیشان را تثبیت نمایند، زمینه تشکیل دولت بزرگ یهود را محقق مینمایند ولی در مقابل، ناکامی ارتش اسرائیل در رفح مقدمه عقبنشینیها و شکستهای بزرگتر این رژیم در آینده خواهد بود.
انتهای پیام/؛