پهلوان پنبهها این بار پادشاه کشتی را هدف گرفتند
بعد از استقبال حسن یزدانی از رئیسجمهور، موج حملات سازماندهیشده سایبریهای به سمت این قهرمان جهان و المپیک کشتی روانه شد.
به گزارش گروه رسانههای خبرگزاری تسنیم، روز گذشته سید ابراهیم رئیسی در دور دوم سفرهای استانی خود به مازندران سفر کرد و در فرودگاه ساری مورد استقبال شماری از چهرههای این استان قرار گرفت. در این مراسم حسن یزدانی، کاپیتان تیم ملی کشتی آزاد ایران در کنار محمدرضا اسحاقی، آهنگساز و نوازنده و سپیده بابایی، عضو تیم ملی کشتی آلیش کشور حضور داشت.
اما پس از انتشار تصاویر دیدار یزدانی با رئیس دولت، او با کلیدواژۀ تکراری «اینم از خودشونه» مورد حملۀ سایبریهای فحاش قرار گرفت؛ درست با همان راهبرد آشنای دو قطبیسازی میان ملت-حکومت در اعمال فشار روانی نسبت به چهرهها با هدف اتخاذ موضع سیاسیِ مطلوب آنها.
موج حملات سازماندهیشده نسبت به قهرمان 9 مداله جهان و المپیک در حالی در ساعاتاخیر شدت گرفته که دیگر چهرههای فرهنگی-ورزشی کشور همچون الناز شاکردوست و جواد نکونام نیز در روزهای اخیر مورد هجوم این لشکر مجازی بیهویت قرار گرفته بودند؛ اولی در انتقاد از سکوت جامعه جهانی در قبال جنایات رژیم جعلی در سرزمینهای اشغالی و دومی برای معرفی بهعنوان خادم امامزاده صالح!
اتفاقی که پیشتر در دیدار اخیر اعضای تیم ملی فوتسال با رهبری، نشست نوروزی هنرمندانی چون علی نصیریان و عباس قادری با رئیسجمهور و حتی قبلتر با سفر حامد عسکری بههمراه تیم رسانهای دولت به نیویورک هم رخ داده بود؛ اما این جریان دیکتاتوری رسانه چگونه قدرت کنترل و جهتدهیِ بخشی از افکار عمومی را بدست گرفته است؟
اصل ماجرا این است که یکی از قهرمانان ما با مقام عالی اجرایی کشور دیدار کرده، آنهم به رسم ادب و مهماننوازی بهعنوان یکی از شاخصترین چهرههای استان مازندران که هر نقطه این کرهخاکی میتواند یک عرف باشد. اما این جو رسانهای مسموم، سعی در تفسیر وارونۀ آن دارد. در این فضا، یزدانی با اهرم فشار فحاشی، چهرهای وابسته به حکومت معرفی میشود که دغدغۀ اجتماعی ندارد، پس باید روبهروی مردم قرار گیرد و قربانی و خرج بازیهای سیاسی شود.
مسأله امروز ما هم همین است. در سیستمی که در آن یا با مایی و باید فحاشی کنی، یا بر علیه ما که مورد اهانت قرار میگیری. نه احدی حق دارد اعتقادات مذهبیای داشته باشد و نه فردی میتواند باورهای سیاسی-اجتماعیاش را بازگو کند. مفاهیمی چون آزادی بیان و عمل نیز تا زمانی ارزشمند است که منافعی را به خطر نیندازد، و اِلا در اصل جزو همان ژستهای دروغینی است که جامعه را به مسلخ تکصدایی میرساند.
حسن یزدانی، بزرگ است و نجیب. مثل همۀ مردم ایران. و البته شبیهترین ورژن به پهلوان افسانهایمان آقا تختی. او اعتبار کشتی ایران است و بارها موجب افتخار این مرز و بوم شده. کنشگریهای اجتماعیاش هم مشخص است و نیاز به بازگویی ندارد. اما این سرمایه ملی نیازمند مراقبت بیشتر است. او مدتهاست در حلقۀ تنگ مدیریت فدراسیون کشتی کشور جایی نداشته و قرار است بدون سیاسیبازی در روزهای آتی با کتف مصدوم عازم تورنمنت سنگین مجارستان شود تا برای رسیدن به دوبندۀ پاریس، بجنگد. پس نه «پهلوان درباری» است و نه وابسته که اگر بود مدتها پیش از طلاهای بیشمارش کاخی از زر ساخته میساخت. او برخواسته از همین مردم است. نابغهای که از خاک محرومیتها بلند شده، به سختیها بدل زده و با رسیدن به آنچه لایقش بوده و در دل مردم جاودانه مانده است.
در پایان آنچه محل بحث است، جنگ بدیهیات و رویکرد سایبریهاست که هنوز هم تکلیفشان مشخص نیست. آنهایی که دم از لیبرالیسم میزنند، اما ارزشی برای انتخاب افراد قائل نیستند. نه قهرمان میخواهند. نه اسطوره. تنها در زمین بازیشان بازیگرانی را طلب میکنند که به جبر، آنچه را که میخواهند بازگو کنند.
منبع: فرهیختگان آنلاین
انتهای پیام/