پنج چالش بزرگ اتحاد چین و روسیه برای هژمونی غرب

با توسعه روابط تجاری و اقتصادی بین چین و روسیه، این دو کشور می‌توانند به شکل موثرتری در مقابل تحریم‌ها و فشارهای اقتصادی غرب مقاومت کنند. این موضوع می‌تواند اثربخشی سیاست‌های تحریمی غرب را کاهش و قدرت چانه‌زنی آنها را در عرصه بین‌المللی افزایش دهد.

به گزارش گروه بین الملل خبرگزاری تسنیم، سفر ولادیمیر پوتین، رئیس جمهور روسیه به چین که چندی پیش صورت پذیرفت، بر مشارکت نزدیک فزاینده بین دو متحدی که مخالف نظم دموکراتیک به رهبری ایالات متحده هستند، تأکید می‌کند.

پوتین و شی، بیش از 40 بار با یکدیگر ملاقات کرده اند و روابط شخصی قوی برای تقویت "مشارکت استراتژیک" دارند، زیرا هر دو با تنش های فزاینده غرب روبرو هستند.

شی آخرین بار در مارس 2023 به مسکو سفر کرد، جایی که آنها یکدیگر را "دوست عزیز" خطاب کردند و به تبادل نظر پرداختند. پوتین در ماه اکتبر برای اجلاس سران زیرساخت کمربند و جاده چین به پکن رفت.

این سفر پوتین به دعوت شی برای اولین سفر خارجی پس از آغاز به کار برای پنجمین دوره ریاست جمهوری به دلیل "سطح بی سابقه مشارکت استراتژیک بین کشورهای چین و روسیه" انجام شده است. پکن آن را یک دوستی "بدون محدودیت" اعلام کرده است. محورهای اصلی این دیدار بر تعهد دو کشور به پنج اصل احترام متقابل، همکاری برد-برد، دوستی پایدار، هماهنگی استراتژیک، و انصاف و عدالت بوده است.

شی جین پینگ دیدار رهبران دو کشور را "صادقانه و صمیمانه" توصیف و بررسی جامع از تجربه موفقیت آمیز در توسعه روابط چین و روسیه طی 75 سال گذشته از زمان برقراری روابط دیپلماتیک دانست.

روابط چین و روسیه به نمونه بارز شکل جدیدی از روابط بین المللی و همچنین روابط حسن همجواری بین دو کشور بزرگ تبدیل شده است. چین و روسیه به احترام متقابل به عنوان اصل اساسی روابط متعهد هستند و همیشه از منافع اصلی یکدیگر حمایت می کنند.

 

رمز موفقیت دو کشور برای بالا بردن سطح روابط، یافتن مسیری جدید برای روابط رو به رشد بین کشورهای بزرگ و همسایه در احترام و برابری متقابل و همچنین حمایت متقابل پایدار در مورد مسائل مربوط به منافع اصلی و نگرانی‌های اصلی یکدیگر نهفته است.

این امر محوری برای همکاری استراتژیک جامع چین و روسیه برای هماهنگی برای دوره جدید است. چین و روسیه به همکاری برد-برد به عنوان نیروی محرکه روابط متعهد هستند و برای تقویت الگوی جدید سود متقابل تلاش می‌کنند.

در سال گذشته تجارت دو طرفه از 240 میلیارد دلار فراتر رفت که نزدیک به 2.7 برابر یک دهه قبل بوده است. این نشانه خوبی از همکاری همه جانبه با سود متقابل است که همچنان بین دو کشور عمیق تر می شود. پیشرفت قابل توجه در خط لوله گاز طبیعی سیبری Power of Siberia 2، که قرار است سالانه 50 میلیارد متر مکعب گاز را از شمال روسیه از طریق مغولستان به چین منتقل کند، یک سیگنال روشن از تعهد استراتژیک بلندمدت چین به روسیه خواهد بود.

از محورهای این دیدار بالا بردن منافع مشترک دو کشور از طریق همکاری دوجانبه است و دو کشور باید به دنبال مناطقی باشند که در آن منافع آنها همگرا باشد. از نقاط قوت نسبی خود بهره برده، یکپارچگی منافع را عمیق تر کنند و موفقیت یکدیگر را فراهم کنند.

گسترش و توسعه روابط فرهنگی از دیگر مباحث مهم طرفین در این دیدار بود به طوریکه، دو طرف مجموعه‌ای از فعالیت‌های فرهنگی را پیشنهاد کرده‌اند که به دل مردم نزدیک و در میان آن‌ها محبوب است و تعاملات نزدیک‌تر بین بخش‌های مختلف و در سطوح محلی را تشویق تا درک متقابل و وابستگی بین دو ملت افزایش یابد.

چند قطبی و چندجانبه گرایی از دیگر ارکان مورد بحث رهبران دوکشور چین و روسیه در این دیدار بوده است. به اعتقاد هر دو طرف، چین و روسیه به هماهنگی راهبردی به عنوان پشتوانه روابط و هدایت حکومت جهانی در مسیر درست متعهد هستند.

همچنین دو کشور قاطعانه متعهد به حفاظت از نظام بین المللی با محوریت سازمان ملل و نظم بین المللی مبتنی بر قوانین بین المللی هستند. لازم به ذکر است که برای دستیابی به اهدافی چون چند قطبی و چند جانبه گرایی هر دو کشور باید در هماهنگی و همکاری نزدیک در پلتفرم های چندجانبه مانند سازمان ملل، APEC و G20 باقی بمانند و چند قطبی و جهانی شدن اقتصادی را با روح چندجانبه گرایی واقعی پیش ببرند.

نماد افزایش قدرت در ایجاد نظم نوین منطقه ای و فرامنطقه ای که از اهداف اصلی رهبران دو کشور است، را می توان با پذیرش و افزایش سطح تعاملات روسیه و چین در حمایت از یکدیگر در سازمان های بین المللی و ایجاد اتحاد و قدرت جنوب جهانی مشاهده کرد و این امر زنگ خطری جدی برای ایالات متحده آمریکا و اروپا است. زیرا از نظر غرب هر چه سطح تعاملات این دو کشور افزایش یابد، تحریم های اعمال شده به کمترین حد ممکن و نفوذ آنها برای ایجاد نظم نوین جهانی افزایش خواهد یافت.

علاوه بر محورهای مطرح شده می توان به طرح چین برای ایجاد صلح در اوکراین اشاره کرد که مسکو موافقت خود را در جهت ایجاد صلح به شرط حفظ منافع خود اعلام داشته است.

این در حالیست که، رئیس چین و روسیه به انصاف و عدالت به عنوان هدف روابط متعهد هستند و به حل و فصل سیاسی نقاط حساس متعهد هستند. دو رئیس جمهور بر این باورند که حل مناقشه فلسطین و اسرائیل ضروری است.

دو طرف بر این باورند که یک راه حل سیاسی راه درست رو به جلو برای بحران اوکراین است. چین به رهبری رئیس جمهور شی جین پینگ، پس از جنگ اوکراین، حمایت دیپلماتیک قوی از مسکو ارائه کرده است، به عنوان بازار اصلی صادرات نفت و گاز روسیه ظاهر شده و مانع افت اقتصادی در روسیه در جنگ شده است.

روسیه همچنین به چین به عنوان منبع اصلی واردات فناوری پیشرفته برای فعال نگه داشتن ماشین نظامی خود متکی است. در حالی که چین به روسیه تسلیحاتی برای استفاده در اوکراین نداده است، از مسکو حمایت دیپلماتیک کرده و غرب را به خاطر تهدید امنیت روسیه مقصر می داند.

چین همچنین تحریم های غرب علیه مسکو را به شدت محکوم کرده است. روسیه نیز به نوبه خود همواره حمایت خود را از پکن در مورد مسائل مربوط به تایوان اعلام کرده است. چین همچنین به کنفرانس صلح اوکراین که قرار است در ماه ژوئن به میزبانی سوئیس برگزار شود و روسیه را نادیده می گیرد، واکنش نشان داده است. پکن گفته که از کنفرانسی حمایت می کند که هم روسیه و هم اوکراین آن را پذیرفته اند.

پس از اینکه متحدان غربی کی یف واردات نفت و گاز از روسیه را متوقف کردند، چین به بزرگترین مشتری انرژی مسکو تبدیل شده است. چین نیز به نوبه خود، پس از آنکه تحریم ها علیه روسیه عرضه فناوری پیشرفته را محدود کرد، به یکی از بزرگترین تامین کنندگان ماشین آلات و لوازم الکترونیکی برای روسیه تبدیل شده است.

ایالات متحده می‌گوید چین به‌ شدت منابع ماشین‌ ابزار، میکرو الکترونیک و سایر فناوری‌ها را به روسیه گسترش داده که برای ساخت موشک، تانک، هواپیما و سایر سلاح‌ها استفاده می‌شود. بر اساس ارزیابی های ایالات متحده، روسیه در سال 2023 حدود 90 درصد از کل میکروالکترونیک و حدود 70 درصد ماشین ابزار را از چین دریافت کرده است.

پوتین و شی به دلیل غلبه بر فشار غرب با یکدیگر پیوند دارند و دیدگاه گسترده‌ای دارند که نظم لیبرال تحت سلطه ایالات متحده را منحط و در حال افول نهایی می‌داند و حملات مکرر ایالات متحده به منافع استراتژیک چین - از تجارت و فناوری گرفته تا حقوق بشر و وضعیت تایوان - این عقیده را تقویت کرده که هیچ چیز نمی تواند افول روابط را با روسیه به وجود آورد و مانع دستیابی آنها به جهانی چند قطبی و مبارزه با یک جانبه گرایی ایالات متحده آمریکا شود.

به طور کلی گسترش روابط میان روسیه و چین دربردارنده عواقب سنگین و غیر قابل جبرانی برای غرب است که آن را چالشی جهانی برای خود دانسته و می توان آن را در موارد زیر برشمرد:

چالش هژمونی غرب: با افزایش همکاری‌ها بین چین و روسیه، قدرت و نفوذ غرب، به‌ ویژه ایالات متحده، در صحنه جهانی به چالش کشیده می‌شود. این دو کشور با تقویت روابط خود، سعی در ایجاد یک جبهه متحد علیه نفوذ و تسلط غرب دارند.

تضعیف ائتلاف‌های غربی: همکاری‌های نزدیک بین چین و روسیه می‌تواند ائتلاف‌های نظامی و سیاسی غربی مانند ناتو را تضعیف کند. این همکاری‌ها می‌توانند انسجام و هماهنگی در بین کشورهای غربی را کاهش دهند و شکاف‌های بیشتری ایجاد کنند.

اقتصاد و تجارت: با توسعه روابط تجاری و اقتصادی بین چین و روسیه، این دو کشور می‌توانند به شکل موثرتری در مقابل تحریم‌ها و فشارهای اقتصادی غرب مقاومت کنند. این موضوع می‌تواند اثربخشی سیاست‌های تحریمی غرب را کاهش دهد و قدرت چانه‌زنی این کشورها را در عرصه بین‌المللی افزایش دهد.

همکاری نظامی و فناوری: تقویت همکاری‌های نظامی و فناوری بین چین و روسیه می‌تواند تهدیدات امنیتی جدی برای غرب ایجاد کند. این دو کشور با اشتراک‌گذاری فناوری‌های پیشرفته و توسعه مشترک تسلیحات می‌توانند قدرت نظامی خود را افزایش دهند و توازن قدرت را به نفع خود تغییر دهند.

همکاری در سازمان‌های بین‌المللی: چین و روسیه می‌توانند با همکاری در سازمان‌های بین‌المللی مانند سازمان ملل، تأثیرگذاری غرب را کاهش دهند و از تصمیمات و سیاست‌های جهانی به نفع خود استفاده کنند. این موضوع می‌تواند موقعیت غرب در تصمیم‌گیری‌های جهانی را تضعیف کند.

در مجموع، گسترش روابط چین و روسیه به منزله یک بحران برای غرب است، زیرا این همکاری‌ها می‌توانند قدرت و نفوذ غرب را در عرصه‌های مختلف تضعیف کنند و چالش‌های جدیدی برای استراتژی‌های بین‌المللی غرب ایجاد کنند.

معصومه محمدی کارشناس مسائل اوراسیا

انتهای پیام/

واژه های کاربردی مرتبط
واژه های کاربردی مرتبط