جزایر ایرانی خلیج فارس؛ تعامل گرایی خارجی در پرتو اتحاد ملی

کارشناس مسائل شرق آسیا طی یادداشتی به نظر چین در خصوص جزایر سه گانه ایرانی پرداخته و تاکید می‌کند که در قبال چین به دلیل دوستی دو کشور در طول تاریخ و نبود اختلاف و کشمکش بین دو طرف ذهنیت مثبت بوده است و چین نباید اجازه دهد این ذهنیت تغییر کند.

به گزارش گروه سیاست خارجی خبرگزاری تسنیم، علیرضا زمانی، کارشناس ارشد مسائل شرق آسیا طی یادداشتی که در اختیار خبرگزاری تسنیم قرار داده به موضوع جزایر سه گانه ایرانی و ادعاهای امارات در این خصوص و همچنین نظر چین نسبت به این موضوع پرداخته است. 

 

جزایر سه گانه ایرانی خلیج فارس؛ تعامل گرایی خارجی در پرتو اتحاد ملی در دفاع از یکپارچگی سرزمینی

دیدار روز دوشنبه "وانگ یی"، وزیر امور خارجه چین با علی باقری سرپرست وزارت امور خارجه در حاشیه نشست وزرای امور خارجه بریکس و تاکید وزیر خارجه چین بر پایبندی این کشور به تمامیت ارضی ایران را می‌توان نقطه‌ای موقت به حواشی دو هفته گذشته موضع گیری چین در خصوص جزایر سه گانه و احضار سفیر چین به وزارت امور خارجه دانست.

سرآغاز

هر از گاهی با انتشار بیانیه‌های مشترک اتحادیه عرب یا شورای همکاری خلیج فارس با برخی کشورها و پرداختن به جزایر سه گانه ایرانی تنب بزرگ و کوچک و ابوموسی در آن بیانیه‌ها فضای روابط خارجی کشور تا حدودی دستخوش التهاب و مطالبه ملی به حق ایرانیان برای دفاع از تمامیت ارضی و حاکمیت ملی کشور به انحاء مختلف بیان می‌شود. حافظه تاریخی ایرانیان انباشته از خاطرات تلخ از دخالت خارجی در سرزمین ایران توطئه بیگانگان برای جدایی بخش‌هایی از قلمرو کشور و تحمیل تضییقات، تحریم‌ها، قحطی‌ها و جنگ‌هایی بر پهنه جغرافیایی است که موجب مرگ میلیون‌ها نفر و آسیب‌های دیرپای سیاسی اقتصادی و جغرافیایی به مردم و خاک ایران شده است. با این حافظه تاریخی طبیعی است نخبگان و قاطبه مردم ایران نسبت به صیانت از یکپارچگی سرزمینی و حاکمیت ملی و جلوگیری از تکرار دخالت‌ها و ستم‌های پیشین حساسیت فوق العاده دارند و برای این مطالبه اتحاد ملی استواری شکل می‌دهند.

درخواست اعراب و همراهی دیگران

آنچه در بیانیه مشترک چین و امارات مطرح شده از چند جنبه قابل تامل و درخور واکنش منطقی است. از یک طرف امارات با همراهی کشورهای عربی تلاش چندین ساله‌ای را برای جلب حمایت بازیگران فرامنطقه‌ای از خواست خود برای آنچه موضوع جزایر سه گانه خوانده می‌شود، صورت داده است. در این تلاش جلب حمایت قدرت‌های شرقی از جمله روسیه و چین چشمگیرتر از کوشش برای همراه کردن دولت‌های غربی بوده است.

این ویژگی نشان می‌دهد که امارات از یک سو در پی بهره گیری از روابط ایران با آن کشورها جهت کسب امتیاز از تهران است و از سوی دیگر می‌خواهد به آن کشورها و نیز ایران نشان دهد که می‌تواند با پیشنهاد مزایا و امتیازاتی حمایت قدرت‌های فرامنطقه‌ای از خواست خود را برای بازه‌های زمانی متوالی کسب کند و از این طریق موضوع جزایر سه گانه ایرانی را حداقل از بعد سیاسی زنده نگه دارد.

بدین ترتیب ابتکار پرداختن به جزایر سه گانه همواره از سوی امارات و سایر کشورهای عربی مطرح می‌شود و دولت‌هایی نظیر چین و روسیه بنا بر نیاز خود به روابط با اعراب رقابتشان با آمریکا و ارزیابی شان از منافع و واکنش ایران با آن ابتکار همراهی می‌کنند.

انگیزه‌های پنهان

نکته‌ای که در این تلاش باید در نظر داشت آن است که مخالفان گسترش روابط ایران و چین در سطوح منطقه‌ای و بین‌المللی از لطمه خوردن روابط دو کشور استقبال می‌کنند، همچنین این تصور غلط ممکن است شکل بگیرد که ایران به دلیل حجم روابط خود با چین حاضر به عدول از موضع همیشگی خود خواهد شد. امارات و همراهانش می‌خواهند با اتحاد دیرینه با غرب و برساختن ائتلاف با قدرت‌های غیر غربی دست برتر خود را در برابر ایران که با غرب در تنش است و در مورد جزایر از پشتیبانی شرق نیز بی نصیب می‌ماند به رخ بکشند تا جایگاه خود را در آینده معادلات منطقه ارتقا بخشند.

در کنار این موارد باید به اهداف کلان چین در سطح جهانی و در رقابت با آمریکا اشاره کرد. چین در پی آن است که خود را به منزله قدرتی قابل اعتماد که حتی می‌تواند اعتماد متحدین آمریکا مانند اعراب را جلب کند و کاستی‌های واشنگتن در سطح بین المللی را جبران نماید معرفی کند و از این رهگذر مناسبات دفاعی، تجاری و سیاسی خود را در مناطق نفوذ سنتی غرب و با متحدین آن تعمیق کرده و ضمن ائتلاف سازی‌های متقابل در برابر ائتلاف‌های سنتی اهرم‌های فشار خود در برابر غرب را افزایش دهد. در این نگاه کلان، همراهی با برخی خواسته‌های متحدین سنتی غرب از سوی پکن تجویز می‌شود.

در کنار این موارد امارات و کشورهای عربی بر این گمان‌اند که با همراه کردن قدرت‌های بزرگ فرامنطقه‌ای که عضو شورای امنیت هم هستند به تدریج موضع جزایر سه گانه علاوه بر زنده ماندن از بعد سیاسی از جنبه حقوقی نیز احیا می‌گردد و زمینه برای امتیازگیری از ایران در بلندمدت مهیا خواهد شد.

درس‌های تاریخ برای چین

ایران همواره تاکید داشته که غرب آسیا و خلیج فارس از دخالت‌های نابه جا و غیر سازنده قدرت‌های بیگانه در دهه‌ها و سده‌های گذشته آسیب دیده و برای جبران آسیب‌ها باید مدیریت موضوعات منطقه‌ای به بازیگران منطقه سپرده شود. اگر حضور و نقش آفرینی غرب به ویژه آمریکا در منطقه رو به کاهش است و فرصت‌های جدیدی برای حضور و بازیگری دیگران در حال ظهور است؛ نباید رویه‌های نادرست گذشته تکرار شود؛ در غیر این صورت خسارات و لطمات گذشته ترمیم نخواهد شد.

باید در نظر داشت که ایران در گسترش روابط همه جانبه خود با چین هرگز علیه کشوری ثالث جهت گیری نکرده و در مناسبات خود با طرف‌های ثالث نیز منافع حیاتی و خطوط قرمز چین را محترم شمرده است. انتظار متقابل ایران از چین آن است که در پیگیری منافع خود از گسترش روابط با جهان عرب اجازه ندهد منافع اساسی و خطوط قرمز ایران مورد تشکیک قرار گیرد. ایران از گروکشی در سیاست خارجی می‌پرهیزد و مشارکت جامع راهبردی خود را گروگان سایر موضوعات قرار نمی‌دهد و به تناسب انتظار دارد تلاش برخی اعراب برای آنکه کمک به حضور چین در منطقه را در گرو همراهی پکن با امتیازات درخواستی آن‌ها در قبال ایران قرار دهند، جلوگیری کند.

ایران از چین درخواست ندارد که از حق حاکمیت ایران به جزایر سه گانه حمایت کند؛ هماهنگونه که درخواست نداشته که از حاکمیت ملی ایران بر سایر اجزاء قلمرو خویش مانند جزایر کیش و قشم حمایت نماید. تهران می‌تواند به پکن میراث قدرت‌های استعماری در جعل اختلافات منطقه‌ای در مناطق گوناگون از جمله شرق و غرب آسیا به منظور حفظ بدگمانی‌ها جلوگیری از همگرایی منطقه‌ای و ادامه دخالت بیگانگان را یادآوری کند و بر لزوم فاصله گرفتن از این میراث شوم در گذار به شرایط نوین مبتنی بر اشتراکات و ارتقاء صلح و رفاه بر مبنای مشارکت حداکثری دولت‌ها تاکید نماید.

در یک جمع بندی در خصوص جزایر سه گانه می‌توان گفت:

تکرار ادعای امارات در مورد جزایر سه گانه ایرانی در بیانیه‌های مشترک با دیگران خللی در تعلق حقوقی و ابدی این جزایر به ایران وارد نمی‌کند و سبب نمی‌شود که یک سوء برداشت یا جاه طلبی تبدیل به حق شود.

در حالیکه ذهنیت جمعی و تاریخی ایرانیان از برخی قدرت‌های بیگانه متاثر از نقش آنان در کشتار ایرانیان جدایی بخش‌های مهمی از قلمرو ایران و کودتا علیه دولت مورد حمایت مردم منفی و مکدر است؛ این ذهنیت تاکنون در قبال چین به دلیل دوستی دو کشور در طول تاریخ و نبود اختلاف و کشمکش بین دو طرف مثبت بوده است. چین نباید اجازه دهد این ذهنیت تغییر کند.

مقایسه بین ایران و اعراب از منظر نقش آنان در تامین صلح و ثبات بلند مدت فراتر از آمار تجاری می‌رود. ایران موقعیت منحصر به فرد راهبردی در ژئوپولتیک و نقشه استراتژیک منطقه دارد و بر خلاف برخی کشورهای عربی که بین قدرت‌های مختلف در نوسان‌اند، نفوذ و استواری قدرت را بر پایه‌های استوار بومی و ملی قرار داده و لذا از نوسانات محیط بیرونی مبرا است.

نهایتاً ایران نباید اولویت‌های مهم خود را معطل آزارهای ناشی از دعاوی تکراری در خصوص جزایر سه گانه نماید و در عین حال با اهمیت قائل شدن برای مشارکت راهبردی و پیوندهای همه جانبه خود با چین مانع از تزلزل روابط در برابر فشارهای نامشروع برخی کشورها شود.

انتهای پیام/

واژه های کاربردی مرتبط
واژه های کاربردی مرتبط