دو شاخص قرآن درباره مسئول تراز جامعه

قرآن به ما می‌آموزد زمامدار جامعه را باید از بین افراد صالح و اصلاح‌گر انتخاب کرد و از سوی دیگر زمامدار صالح نباید از مسیری که مفسدان برای جامعه طرح‌ریزی کردند، پیروی کنند.

به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، سراسر قرآن پر از پیام‌های درس‌آموز در ابعاد فردی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی است. این پیام‌ها، پیام‌هایی حیات‌بخش و مایه اصلاح ملت‌ها به سمت سعادت است. از این رو حکمرانی دینی جز با رجوع به قرآن میسر نمی‌شود و نظریه‌های جامعه‌شناسانه هر اندازه هم دارای قوت باشند، توانایی هم‌آوردی با آموزه‌های قرآن را نخواهند داشت؛ به عنوان نمونه وقتی قصد داریم درباره شاخصه‌های مسئول تراز حکومت اسلامی بدانیم، قرآن به ما شاخص می‌دهد و از شاخصه‌ای به نام صالحیت، فسادستیزی، اقتدار، دشمن‌ستیزی، مردم‌داری، ساده‌زیستی و ... سخن می‌گوید.

در آیه‌ای از قرآن می‌خوانیم «وَ وٰاعَدْنٰا مُوسىٰ ثَلاٰثِینَ لَیْلَةً وَ أَتْمَمْنٰاهٰا بِعَشْرٍ فَتَمَّ مِیقٰاتُ رَبِّهِ أَرْبَعِینَ لَیْلَةً وَ قٰالَ مُوسىٰ لِأَخِیهِ هٰارُونَ اخْلُفْنِی فِی قَوْمِی وَ أَصْلِحْ وَ لاٰ تَتَّبِعْ سَبِیلَ الْمُفْسِدِینَ»؛ و ما با موسی [برای عبادتی ویژه] سی شب وعده گذاشتیم و آن را با افزودنِ 10 شب کامل کردیم؛ در نتیجه میعادگاه پروردگارش در چهل شب پایان گرفت، موسی [زمانی که به میعادگاه می‌رفت] به برادرش هارون گفت: در میان قومِ من جانشینم باش و به اصلاح [امورشان] بپرداز و از روش [و آرای] تبهکارانِ فتنه‌انگیز پیروی مکن‌.

این آیه در نگاه اول گویای آن است که در هر دستگاه حاکمیتی افراد صالح و فاسدی وجود دارند و نمی‌توان گفت تمام مسئولان فاسدند. هارون مصداق فرد صالح و سامری مصداق فرد فاسد بود. حالا در این بین وظیفه مسئولان صالح این است که از راه فاسدان پیروی نکنند.

نکته دوم این است که مصداق فساد در این آیه به نظر می‌رسد فساد فکری و اعتقادی باشد، همچنان که بنی‌اسرائیل در این ماجرا دچار فتنه سامری شد. به این نسبت، منظور از اصلاح در آیه، اصلاح در مسائل اجتماعى و جامعه است، نه صرفاً اصلاح در رفتار فردى و شخصى. فساد اعتقادی از آنجایی که زمینه‌ی ظهور و بروز سایر فسادها را برای هر جامعه‌ای رقم می‌زند، بدترین نوع فساد است؛ مثلاً خداوند اصرار دارد که با دشمن خود سر سازگاری نداشته باشید و با آنان برخورد شدیدی داشته باشید. اگر پیمان بستید، به پیمان خود در برابر آنان عمل کنید و اگر ترس از پیمان‌شکنی آنان داشتید، پا پیش نگذارید. اما همواره در بدنه جامعه اسلامی افرادی هستند که مرعوب دشمن هستند و کارشان لبخند زدن به دشمن است. آنان با تصور اینکه دشمن از لحاظ نظامی ممکن است پیشرفت‌هایی داشته باشد، حاضرند به نام مذاکره، امتیازهای زیادی را به آنان دهند و به جای عزت، ذلت را برای جامعه به ارمغان بیاورند. این طرز تفکر، نوعی فساد فکری است که نه با آموزه‌های قرآن هم‌خوانی دارد و نه با سیره امیرالمؤمنین علیه‌السلام. 

نکته دیگر این است که وظیفه‌ى فرد مسئول اصلاح اوضاع است. اگر مردم به فساد کشیده شدند و یا خواستار فساد بودند، فرد مسئولان نباید از موضع اصلاح‌گرى دست بردارد. اصلاح جامعه، با عوامل فاسد و پیروى از مفسدان، امکان‌پذیر نیست. جامعه نیاز به رهبر و مسئولی اصلاح‌گر دارد، رهبرى که هرگز تسلیم نظرات و توطئه‌هاى مفسدان نشود.

نتیجه آنکه زمامدار جامعه را باید از بین افراد صالح و اصلاح‌گر انتخاب کرد و از سوی دیگر زمامدار صالح نباید از مسیری که مفسدان برای جامعه طرح‌ریزی کردند، پیروی کنند.

 

انتهای‌پیام/