از گمشده من تا سردار هور
چهارم تیر سالروز شهادت سردار پاسدار سرلشکر علی هاشمی، فرمانده قرارگاه سری نصرت است؛ فرماندهای که نباید تا زمان زنده بودن صدام حرفی از او زده میشد،زیرا هاشمی با توجه به ارزشی که برای صدام داشت در صورتیکه زنده بود یک برگ برنده برای او به شمار میآمد
به گزارش گروه رسانههای خبرگزاری تسنیم، چهارم تیر سالروز شهادت سردار پاسدار سرلشکر علی هاشمی، فرمانده «قرارگاه سری نصرت» است؛ فرماندهای که به گفته غلامرضا گرجیزاده، نویسنده کتاب «زندان الرشید» و از جمله فرماندهان دفاعمقدس نباید تا زمان زنده بودن صدام حرفی از او زده میشد، چرا که هاشمی با توجه به ارزشی که برای صدام داشت در صورتی که زنده بود یک برگ برنده برای او به شمار میآمد. برای همین عراقیها حتی در اردوگاه موصل عکسی از علی هاشمی را به اسرا نشان میدادند اما هرگز اثری از او پیدا نکردند. وی در زمان جنگ هیچگاه جلوی دوربین نرفت و مصاحبهای انجام نداد و حتی در جلسات نیز به گونهای صحبت نمیکرد که مطرح شود.
هاشمی در 17 سالگی وارد مبارزات انقلاب و در 19 سالگی فرمانده شد. در 21 سالگی فرماندهی چند تیپ را برعهده گرفت و در 27 سالگی به شهادت رسید و 22 سال بعد در حالی پیکرش پیدا شد که بر اساس صحبت محسن رضایی، فرماندهی قرارگاه فوقسری نصرت را برعهده داشت و به همین علت نباید درباره او تا زمانی که صدام زنده بود سخنی گفته میشد زیرا تصور میشد این فرمانده اسیر شده باشد و این احتمال میرفت تا در زندان مورد شکنجه قرار گیرد. شاید اسیر شده باشد و در زندان مورد شکنجه قرار بگیرد.
شهید علی هاشمی را باید یکی از گنجینهها و نخبگان جوان دفاعمقدس دانست؛ فرماندهای که از زاویه نگاه هنری ظرفیتی تمامعیار برای تولید آثار متعدد و مختلف در حوزههای سینما، نشر و حتی هنرهای نمایشی و تجسمی دارد.
اما با نگاهی به وضعیت موجود متاسفانه در حوزه سینما چندان اثر قابل توجهی درباره او به چشم نمیخورد ولی به همان میزان در حوزه کتاب و نشر شاهد عناوین مختلف و متعددی از این فرمانده زبردست دفاعمقدس آن هم با محوریت خاطرهنگاری، روایتگری از دوران کودکی و نوجوانی و حتی گفتوگومحور با اطرافیان و همرزمانش هستیم که وارد بازار نشر شده است.
شخصیتی چون علی هاشمی اگر در کشورهای دیگر بود شک نداشته باشید تاکنون فیلمها و آثار متعددی درباره او تولید کرده بودند اما در کشور ما جز چند خبر، از تولید فیلم خبری نیست و این یک ضعف به شمار میرود.
در واقع مساله اصلی اینجاست که چرا در حوزه سینما دچار چنین ضعفی هستیم؟ خللی که نهتنها درباره تولیدات فرهنگی پیرامون این فرمانده جوان بلکه درباره اغلب فرماندهان نیز صدق میکند، آن هم در شرایطی که طی چند سال اخیر شاهد فعال شدن نهادها و دستگاههای فرهنگی در زمینه تولید فیلمهای قهرمانمحور با رویکرد شناخت فرماندهان دفاعمقدس هستیم و در واقع جای خالی سردار علی هاشمی شدیدا به چشم میآید.
البته سال گذشته خبری مبنی بر رسیدن فیلمی با محوریت شهید هاشمی توسط سازمان هنری – رسانهای اوج برای حضور در فیلم فجر منتشر و در ماههای منتهی به جشنواره اعلام شد این فیلم به فجر امسال نمیرسد و دیگر نیز هیچ خبری از آن منتشر نشد.
اما یکی دیگر از وعدههای تولید فیلم یا بهتر بگوییم قدیمیترین خبر از ساخت اثر سینمایی درباره این فرمانده مربوط به سال 90 و فیلمی با عنوان «مرغابی دشت سرخ» بود که هرگز رنگ اکران را به خود ندیده است.
البته درباره چرایی آن نظرات متفاوتی بیان شده که به گفته یکی از فیلمسازان عدم اکران آن مربوط به کیفیت پایین اثر است؛ معضلی که در بسیاری از این دست آثار بویژه آثار معروف به ارگانی فراوان است. صد البته که نمیتوان براساس یک نظر حکم قطعی داد اما همانطور که بیان شد کیفیت پایین همواره در این دست آثار به چشم میخورد.
اما سردار هور با نام قبلی اسفند فیلمی به کارگردانی دانش اقباشاوی را که قرار بود به فجر گذشته برسد شاید بتوان جزو آثار با کیفیت دانست که پس از چند دهه درباره این شهید بزرگوار ساخته شد.
اما در کنار سینما وضعیت تئاتر و تجسمی هم چندان تعریفی ندارد و جز یکی، دو نمایشگاه نقاشی چیز دیگری نمیتوان یافت. صد البته که میتوان امیدوار بود در آینده شاهد تولید اثرهایی در این حوزهها هم باشیم.
اما هر چقدر در حوزه سینما، تئاتر تجسمی شاهد یک کمکاری محض پیرامون این ظرفیت مهم و دراماتیک هستیم، در حوزه کتاب دست پری داریم که در ادامه به تعدادی از آثار شاخص حوزه نشر در این زمینه میپردازیم.
«گمشده من» به قلم محمدمهدی بهداروند را باید یکی از شاخصترین آثار پیرامون علی هاشمی دانست؛ کتابی که با محوریت خاطرات برخی همرزمان شهید علی هاشمی شامل علیاصغر گرجیزاده، احمد سوداگر، عباس هواشمی، بهنام شهبازی، سعید خزائلی و علی ناصری را دربر گرفته و در قالب 10 ساعت گفتوگو از هر یک از همرزمان به عنوان یکی از منابع و مراجع پیرامون شهید هاشمی است.
محمدمهدی بهداروند درباره چگونگی تدوین کتاب «گمشده من» گفت: سال 1381 مصاحبهای 3 ساعته با محسن رضایی درباره علی هاشمی با تمرکز بر عملیاتهای خیبر و بدر، انجام شد که مطالب حاصل از این گفتوگو، همچنین گفتوگو با سردار احمد سوداگر که بخشی از شناسایی منطقه هورالهویزه را برعهده داشته و استفاده از اطلاعات سردار علی ناصری، از معاونان علی هاشمی، در کتاب «پنهان زیر باران» و کتاب «گمشده من» جمعآوری شده است.
وی با اشاره به چگونگی شهادت علی هاشمی گفت: وی در قرارگاه نصرت بوده که 2 بالگرد عراقی حمله شدیدی را آغاز میکنند. دستور عقبنشینی داده میشود اما هاشمی قبول نکرده و در نیزارهای جزیره مجنون مقاومت میکند. از آن پس هیچ خبری از وی به دست نیامد.
این نویسنده ادامه داد: با تصور اسیر بودن هاشمی، برای جلوگیری از شناسایی وی توسط ارتش بعث مدت 22 سال نامی از علی هاشمی برده نشد. تا اینکه رژیم بعث عراق سقوط کرد و با جست و جوی نیروهای تفحص، باقیمانده پیکر این شهید شناسایی و اردیبهشت 89 به خاک سپرده شد.
بهداروند همچنین از ویژگی مثبت این کتاب سخن گفت و افزود: ویژگی دیگر اثر در مقایسه با دیگر کتابها زبان بیان آن است. آثار زیادی وجود دارد که از سادگی گفتار برای دلنشین شدن و یافتن مخاطبان گسترده کوشیدهاند اما آنچه زبانی ساده را جذاب میکند فاکتورهایی است که در اغلب آثار مشاهده نمیشود و خوشبختانه در این اثر میتوان تا حدود زیادی وجود آنها را حس کرد.
«راز گمشده مجنون» دیگر کتابی است که به قلم «مرضیه نظرلو» در قالب مستندنگاری با محوریت زندگی شهید علی هاشمی نوشته شده است.
این کتاب روایتی است داستانی که به استناد مصاحبهها، تحقیقات و اسناد مرتبط با شهید به نگارش درآمده است.
نظرلو در مقدمه کتاب نوشته است: «کتاب راز گمشده مجنون برشی داستانگونه اما کاملا مستند است از زندگی، جنگ، قرارگاه نصرت و راز و رمزهای هور که بنا دارد با تصویرهای واقعی به قدر بضاعت به مخاطب نزدیک شود و گوشهای هر چند کوتاه از ابعاد وجودی سردار جنگ ـ علی هاشمی ـ را به تصویر بکشد».
سعی نویسنده آن بوده است که حقیقت خاطرات و وقایع با پردازش ذهنی و تصویرسازی خیالی آمیخته نگردد و روال داستانی صرفا در جهت ارتباط گرفتن با مخاطب و تاثیرپذیری از خاطرات است.
در قسمتی از متن کتاب آمده است: «یادت هست شبی که برای آخرین بار همه دور هم نشسته بودیم، زینب روی کولت سوار شده بود و دانههای برنج را میریخت روی سرت و قمر حرص میخورد. حالا زینب بزرگ شده و پریشان نشسته کنار دستم و از لحظههایی که بدون تو قد کشید برایت حرف دارد. رفتی، آمدی اینقدر سبک شده بودی که دخترت میتوانست تو را روی دست بلند کند و به تمام دوستانش نشان بدهد. گلهایی را هم که نقشه میکشید تا دور گردنت بیندازد، حالا پرپر کرده و ریخته روی چادرش، حال و هوای 7 سال پیش را هم ندارد. دیگر نمیخواهد سر دوستانت داد بکشد، نشسته روی خاک و دانههای اشک پهن شده روی صورتش...»
«مردی که شبیه هیچکس نیست» به قلم علی پاک، «پنهان زیرباران» به قلم سیدقاسم یاحسینی، «مردان هور» به قلم عبدالصاحب رومزیپور، «بستر آرام هور» به قلم نصرتالله محمودزاده و «هور و همیشه» به قلم عبدالصاحب رومزیپور نیز از جمله کتابهای شاخص و مطرحی هستند که درباره سردار هور به نگارش درآمده است.
اما آنطور که بیان شد هر چقدر در حوزه نشر و کتاب دست پری پیرامون شهید علی هاشمی وجود دارد، در حوزه سینما، تئاتر و تجسمی وضعیت بسیار اسفناک است اما میتوان امیدوار بود در چهلوسومین جشنواره فیلم فجر شاهد حضور فیلم با کیفیت سردار هور باشیم تا بلکه کمکاری و ضعف تولیدات پیرامون این شهید بزرگوار جبران شود.
منبع: وطن امروز
انتهای پیام/