تفنگ بیبی بدونفشنگ
رژیمصهیونیستی بهعنوان یکی از مجهزترین ارتشهای جهان طی ۹ ماه جنگ طوفان الاقصی ضمن تحمل تلفات سنگین انسانی به بحران مزمن کمبود مهمات هم دچار شده است. پیچیدگی و گستردگی میدان درگیری و احتمال وقوع جنگ فراگیر از عوامل این بحران هستند.
به گزارش گروه رسانههای خبرگزاری تسنیم، با خشاب خالی کسی از تفنگ نمیترسد. علاوهبر سلاح، مهمات هم مهم است. بدون مهمات، سلاح، سلاح نیست و یک قطعه زاید است. طی 9 ماه جنگ بهدلیل نیازهای روزافزون، ذخایر مهمات رژیم تحت فشار سنگینی قرار گرفتهاند. شدت این فشارها باعث شد بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر رژیمصهیونیستی طی پیامی ویدئویی از آمریکا بهشکل علنی انتقاد کند؛ اقدامی که بهنظر دستگاههای امنیتی باعث ضربه به رابطه با آمریکا میشد اما برای نتانیاهو که اراده جنگ دارد، مهمات از هر چیز دیگری مهمتر است. این واقعه برای آمریکاییها تکاندهنده بود، زیرا آنها درطول جنگ بهشکل فوری دهها هزار تن سلاح در اختیار صهیونیستها قرار دادهاند. به همین دلیل بود که کاخ سفید با تکذیب ادعای نخستوزیر رژیم تاکید کرد: «ما نمیدانیم نتانیاهو درباره چه صحبت میکند.»
بر همین اساس سایت عبری «واللا» روز گذشته به نقل از منابع خود اعلام کرد که جو بایدن رئیسجمهور آمریکا و لوید آستین وزیر دفاع این کشور از میزان بحران مربوط به محمولههای سلاح خبر ندارند. واللا گزارش کرده فشار کمبود مهمات باعثشده ایال زمیر، مدیرکل وزارت جنگ رژیمصهیونیستی دستور خرید سلاح و مهمات از دیگر همپیمانان رژیم اشغالگر را صادر کند. طبق گزارش سایت واللا هدف از این اقدام گسترش «استقلال استراتژیک» ارتش رژیمصهیونیستی از طریق گسترش خطوط تولید مهمات و یافتن راهحلهایی برای موشکها و بمبهای هوشمند است.
عوامل تشدیدکننده بحران مهمات
رژیمصهیونیستی بهعنوان یکی از مجهزترین ارتشهای جهان طی 9 ماه جنگ طوفان الاقصی ضمن تحمل تلفات سنگین انسانی به بحران مزمن کمبود مهمات هم دچار شده است. پیچیدگی و گستردگی میدان درگیری و احتمال وقوع جنگ فراگیر از عوامل این بحران هستند. در ادامه این موضوع بررسی شده است.
1. اعتراف لیبرمن به از بین رفتن نیمی از نفرات یگانهای ویژه نیروی زمینی
با توجه به صدمات نیروی زمینی، اتکا به مهمات برای حملات دورایستا در سیاست نظامی رژیم افزایش یافته است. آویگدور لیبرمن وزیر خارجه و وزیر جنگ اسبق رژیم اخیرا اذعان کرده ارتش در نبرد غزه، یک تیپ کامل را از دست داده که یا کشته شده یا زخمی شدهاند و به همین سبب ارتش به نیروی انسانی جدید نیاز دارد.
برای فهم آنچه لیبرمن افشا کرده باید به بررسی یگانهای زمینی رژیم پرداخت. بهطور کلی یگانهای رزمی نیروی زمینی از 10 تیپ فعال و 21 تیپ ذخیره و درمجموع 31 تیپ تشکیل شدهاند.
تیپهای فعال از نظامیان تشکیل شده و نیروهای تیپهای ذخیره از شهروندان رژیم تامین میشود که موظفند در سال ایامی مشخص را به فعالیت نظامی پرداخته و در جنگها حضور یابند. با وجود آموزشهای سنگین، نیروهای ذخیره فاقد توان رزمی لازم مانند تیپهای فعال هستند. بهدلیل پیچیدگی جنگ در غزه که شامل مناطق مسکونی و شبکه تونلها میشد، بار اصلی این جنگ را یگانهای فعال به دوش کشیدند؛ بهویژه اینکه با طولانی شدن جنگ و غیرممکن بودن استمرار خدمت نظامیان ذخیره بسیاری از آنها به خانه فرستاده شدند.
علیرغم اینکه تنها نیروهای فعال قادر به حضور در جنگ هستند، بسیاری از آنها به دلایل مختلفی قادر به نبرد نبودند. رژیمصهیونیستی دارای چندین یگان رزمی ویژه است اما برخی از آنها برای میدان جنگ طراحی و تشکیل نشدهاند. «سایرت میرتکل» تحتنظر ستادکل ارتش و «شاویت 13» تحتنظر نیروی دریایی دو یگان برتر رزمی رژیم درکنار گولانیاند. سایرت میرتکل و شاویت نیروهایی ویژه برای ماموریتهای دشوار مانند کمین، نفوذ به عمق دشمن برای آزادسازی اسرا، اسیر گرفتن از دشمن یا کمین علیه او هستند. این دو نیرو بهعنوان یگان جنگی در میدان مستقر نمیشوند و زمان ماموریتی آنها بسیار محدود و حتی زیر 24 ساعت است. البته احتمال دارد در عملیات کمین، مدت اختفای آنها بیشتر از یک روز شود، اما درکل حوزه ماموریتی آنها محدود است و تصرف نقاط دشمن کمتر در حوزه آنها قرار دارد. بهعبارتی دیگر این دو یگان ویژه بهحساب میآیند اما یگانهایی رزمی با نقطه استقرار مشخص در میدان جنگ و خاکریز و جبهه نیستند. بر همین اساس آنها از معادله میدان برکنارند. با کنار رفتن تیپهای ذخیره و یگانهای ویژه تنها تیپهای فعال در میدان باقی میمانند. البته از میان آنها صرفا واحدهای آموزش دیدهتر دارای اهمیتند.
در نیروی زمینی علاوهبر گولانی روی تیپ گفعاتی نیز حساب میشود اما هر دو تیپ پرتلفات و شکست خوردهاند. دلیل این تلفات و شکست اتکای شدید رژیم به این دو یگان در درگیریهای غزه است. یک تیپ تلفاتی که لیبرمن آن را اعلام کرده احتمالا اغلب آن از دو تیپ گولانی و گفعاتی گرفته شدهاند. از این رو در محاسبات کیفی- کمی مربوط به میدان، معادل 50 درصد توان ویژه رزمی ارتش و 10 درصد از کمیت تیپهای فعال از دست رفتهاند.
2.کاهش توان تامینی آمریکا بهدلیل تطویل شرایط اضطراری
شبکه 12 رژیمصهیونیستی به نقل از مقامات آمریکایی گزارش داد: «در ماههای اخیر، ارسال تسلیحات توسط آمریکا به اسرائیل 50 درصد کاهش یافته است.» این مقامات گفتهاند: «دلیل کاهش ارسال تسلیحات به اسرائیل این است که محمولههای قبلی بدون تایید کنگره ارسال شده بودند.»
با وجود ادعای این مقامات درخصوص دلیل کاهش ارسال سلاح بهنظر میرسد موضوع اصلی چیز دیگری باشد. آمریکا در اوج جنگ بهشکل اضطراری از ذخایر حیاتی خود به رژیم مهمات ارائه کرده است. به دلیل حفظ شرایط اضطراری به مدت 9 ماه واشنگتن توان ادامه وضعیت قبلی را ندارد. دولت بایدن آنچه در دست داشته را حتی با دور زدن کنگره در اختیار نتانیاهو قرار داده و دیگر توان ادامه روند گذشته را ندارد. بهشکل طبیعی آمریکا باید ذخایر خود را شارژ کند اما رژیم بهدلیل فوریت قصد دارد با اعمال فشار بر کاخ سفید جریان سلاح را حفظ کند.
3. حوزه عملیاتی وسیع شده؛ از لبنان و سوریه تا عراق
رژیم هیچگاه با تهدیدی بزرگ و صحنهای فراگیر طی چند دهه اخیر روبهرو نبوده است. آخرین جنگ بزرگ و پرتلفات صهیونیستها جنگ 1973 است که 50 سال از آن گذشته است. جنگهای دهههای بعدی رژیم عمدتا با گروههای شبهنظامی بوده و نفراتی هم که صهیونیستها به کارگرفتهاند، اندک بوده است. در جنگ سال 2006 با لبنان که به 19 سال قبل باز میگردد، نیروهایی که مقاومت به کار گرفت چندصد نفر بودند و تعدادشان به هزار نفر نمیرسید. در مقابل صهیونیستها نیز جنگ را با 10 هزار نیرو آغاز کرده و سپس به 30 هزار نیرو افزایش دادند؛ اقدامی که بیثمر بود زیرا جغرافیای محدود جنگ اجازه بهکارگیری نیروهای بیشتری را نمیداد. در آن برهه تعداد کل نیروهای مقاومت لبنان بین 15 تا 20 هزار برآورد میشد درحالیکه مقاومت در اواخر دهه 2010 آنها را 100 هزار نفر و چند روز قبل فراتر از 100 هزار نفر اعلام کرد. تعداد نیروها، کیفیت و گسترش جغرافیایی آنها طی این سالها بیشتر شده است. بهعنوان نمونه در سال 2006 عراق تحت اشغال کامل آمریکا قرار داشت، اما امروزه محل حمله به فلسطین اشغالی است. صهیونیستها اگر قائل به ادامه و گسترش جنگ باشند، باید برای پوشش کامل و همزمان جبهه لبنان، سوریه و عراق برنامهریزی کنند. در این برنامهریزی باید مهمات عظیمی ذخیره شوند.
4. حفظ وجهه هجومی و جلوگیری از فرسایش بازدارندگی
رژیم میداند دشمنانش همانگونه که به نقاط قوت تسلیحاتیاش واقف هستند از مشکلاتش در حوزه مهمات نیز با خبرند. بدون مهمات انبوه، تسلیحات رژیم بلااستفادهاند. از سوی دیگر بدون مهمات، رژیم باید بیشتر از نفرات و نیروهای زمینی استفاده کند اما همین نیروها نیز علیه جبهههای دوردست مانند عراق قابل استفاده نیستند. رژیم میداند برای معتبر شدن تهدیداتش نیازمند انبوهی از مهمات است. اگر تهدیدات رژیم معتبر نباشند، انگیزه دشمنان تلآویو برای آسیب به این موجودیت افزایش مییابد که به معنای کاهش بازدارندگی صهیونیستهاست.
دورنما
1.رژیم در صحنه جدیدی قرار گرفته که با وضعیتهای پیشین جنگ متفاوت است. آنچه نتانیاهو در پیام ویدئویی درباره «توقف دراماتیکی» ارسال سلاح از سوی آمریکا اشاره کرده در اصل صدای خوردن کفگیر تلآویو به ته دیگ است. آنها مدتها برای حل این مشکل دویدهاند، تلفات داده و حتی آن را کتمان کردهاند اما دیگر این اتفاق قابل نادیده گرفتن نیست. در این خصوص نکاتی وجود دارد:
رژیمصهیونیستی برای جبران کمبود مهمات مجانی دریافتی از آمریکا، بهدنبال خرید مهمات از سراسر جهان است. با توجه به بروز مشکلات حقوقی برای رساندن مهمات به رژیم در کنگره آمریکا آشکار است، کاخسفید قادر به تامین هزینههای خرید از کشورهای دیگر برای نتانیاهو نخواهد بود. بر همین اساس نتانیاهو باید برای دریافت این مهمات پول پرداخت کند. جنگ اوکراین با تحریک تقاضای فوری برای مهمات در سراسر جهان، هم قیمتها را بالا برده و هم به عامل کمبود تبدیل شده است؛ صهیونیستها در بد شرایطی مجبور شدهاند دست در جیب کنند. البته جو سنگین علیه رژیمصهیونیستی امکان خرید از بازارهای جهانی را محدود کرده و تلآویو برای راضی کردن فروشندگان باید مبالغ بالاتری پیشنهاد کند.
2.پیشبینی میشد با بروز بحران مهمات در سرزمینهای اشغالی آمریکا نقش مستقیمتری در جنگ ایفا کند که این اتفاق رخ داد. گرفتاری رژیم در جنگ طوفان الاقصی و ناتوانیاش از عملیات علیه جبههای مانند یمن ورود مستقیم آمریکا و حتی انگلیس را بهدنبال داشت، اما طولانی شدن درگیریها هر دو کشور را خسته و فرسوده کرده است. از این پس دیگر واشنگتن ظرفیت و تمایلی برای گسترش حمایت از رژیم در منطقه ندارد. در همین راستا ژنرال چارلز براون، رئیس ستاد مشترک نیروهای مسلح آمریکا اعلام کرده که کشورش، احتمالا قادر به کمک به رژیم در دفاع از خود در قبال جنگی گستردهتر با حزبالله به همان شکل کمک به آن در دفاع از خود در قبال حمله موشکی گسترده ایران به اراضی اشغالی طی عملیات «وعده صادق» نخواهد بود. اگر ورود آمریکا در دوره قبلی جنگ ترمیمی بر بحران مهمات در فلسطین اشغالی بود، امروزه با آشکار شدن خودداری واشنگتن از انجام اقدامات بیشتر، تلآویو باید با سرعت بالایی بر بحران فایق آید. این مساله نشاندهنده تعمیق بحران کمبود مهمات در رژیم است.
3.نتانیاهو و ائتلاف دولتیاش برای حفظ حیات سیاسی خود راهی جز ادامه جنگ برای خود متصور نیستند. بر همین اساس تحولات کنونی نشانهای از کاهش احتمال حماقت تلآویو نیست. حتی احتمال میرود صهیونیستها از این اتفاق برای فریب محور مقاومت استفاده کنند. احتمال این موضوع اندک است اما بهدلیل حماقت بالا و مخمصهای که نتانیاهو در آن گیرافتاده باید در محاسبات گنجانده شود.
4.به نظر میرسد یکی از عوامل بالا رفتن سروصدای مقامات رژیم علیه لبنان و تهدید به جنگ تلاش برای پررنگ کردن بازدارندگی کاهش یافته با لفاظی است. تلآویو قصد داشته برای جلوگیری از اثرگذاری منفی بحران مهمات، با تهدید لبنان به آغاز جنگ خود را آماده نشان دهد. اظهارات روز گذشته «تزاچی هانگبی» مشاور امنیت داخلی رژیمصهیونیستی در این خصوص که تلآویو طی هفتههای آینده سعی خواهد کرد جنگ با حزبالله را حلوفصل کند و راهکار دیپلماتیک را ترجیح میدهد، در همین راستا قابل ارزیابی است.
منبع: فرهیختگان
انتهای پیام/